چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
سینمای کودک را نجات دهیم
این جا چیزی نوشته نمی شود که بالا ببرد یا زمین بزند، این جا چیزی نوشته نمی شود که بخنداند یا بگریاند، این جا کسی را علیه یا له نیست، این جا اصلا چیزی نیست چه برسد به سینمای کودک و سخت تر که می شود سینمای نوجوان!!!... بگذریم که بتوانیم ادامه دهیم.
چند روزی از پایان جشنواره فیلم کودک و نوجوان در اصفهان نصف جهان میگذرد و امسال این جشنواره که تا به حال سالی یک بار فقط میان کلان شهرها میچرخید، مهمان شهرهای دیگری هم بود که با تمام ناخوشیها خبر خوشی بود. شنیدیم فیلم های جشنواره هم زمان با اصفهان در استان دیگر نیز پخش میشود. اما کجا بود سینما و امکانات مناسب در شهرستان ها و حتی مراکز استان ها، که بچه های شهرهای کوچکتر، سینما بدانند چیست و چگونه در تاریکی از دیدن تصاویر بزرگ متحرک لذت ببرند و بگویند سینما کجا و دیدن سی دی در تلویزیون ال ای دی و ال سی دی کجا؟ بچه هایی که سینما در گروه تفریحاتشان جا نمی گیرد زیرا که ندیده اند و نداشته اند پس استفاده درست از آن را هم نمیدانند.
در بعضی از شهرها به علت نبود امکانات مناسب، فیلمها در فرهنگسراها و هرجایی غیر از سینماها پخش شد. بچه ها فیلم که ندیدند مگر فیلم هایی که واقعا مناسب سن و سال آنها بود و می توانست سرکشی شان را لحظه ای آرام کند وگرنه فقط برای دوربین خبرنگار اطواری در میآوردند و پاکت های پفک و چیپس شان را می ترکانند، وقتی فقط سه فیلم مختلف در باره داستان وابستگی پسرکی به مرغابی و فوتبال بود (فیلم های بهشت این جاست، باد و مه و پرواز مرغابی ها)، وقتی فیلم دیگری درباره مصائب چارلی بود، وقتی داستان دیگری مصائب مردی جانباز و شیمیایی در غربت پاریس بود و قهرمانی هایش در جنگ و کودکی آن وسط ها بود و نبود(پاریس تا پاریس). وقتی حرف جدیدی نبود، وقتی فیلم آدم بزرگ ها و فیلم آدم کوچک ها مرز جدایی نداشت و فقط سانسور باعث می شد که فیلمساز حرفش را در دهان کودکی بگذارد... فیلم ها شاید هر کدام برای خودش فیلم خوبی بود اما سینمای کودک؟ نمی دانم...
● نگاهی به گذشته سینمای کودک و نوجوان
کودکان، مردان و زنان آینده اند این جمله هزاران بار از سوی تبلیغات مربوط و نامربوط به امور کودکان و نوجوانان شنیده شده است، اما نه از سینمای کودک و نوجوان ایران. تصویر بهترین و موثرترین ابزار آشنایی بچه ها با جهان پیرامون آن هاست. پیش از آن که فیلم کودک و نوجوان به عنوان شاخه ای از درخت هنر و صنعت سینما بروید ابزار دیگری وظیفه انتقال مفاهیم به کودکان را برعهده داشتند، مانند کتاب مصور، دنیای قصه گویی شفاهی و... اما از سال ۱۹۰۸ که امیل کول فرانسوی نخستین فیلم انیمیشن جهان را ساخت راه دیگری را به بچه ها نشان داد. هنر سینما خیلی زود توانایی و تمایل خود را به نمایش نادیدنی ها و خیال پروری ها نشان داد. امروزه بچه ها اصلی ترین مخاطبان محصولات تصویری هستند و ساعات طولانی از روز را در معرض بمباران تصاویری هستند که همیشه هم چندان جالب و مطلوب نیست، که اگر بتوان جهت مناسبی به آن داد می توان به قطع گفت یکی از بهترین راه های آموزش و تربیت و تاثیر گذاری بر مخاطبان کودک و نوجوان است.
در سینمای ایران از بدو پیدایش تاکنون تلاش هایی برای شکل گیری سینمای کودک و نوجوان صورت گرفته اما همواره زیر سایه سینمای بزرگسالان قرار گرفته و چنان که لازم است رشد نکرده است. پیش از انقلاب تنها در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به صورت تخصصی به این شاخه از سینما پرداخته شده است که آن هم به دلیل نداشتن پشتوانه و سازمانی گسترده تنها بخش محدودی از مخاطبانش را پوشش می داد. پس از انقلاب نیز سینمای کودک دچار همان سردرگمی شد که کلیت سینمای ایران دچارش بود یعنی بحران سیاست زدگی، شعارزدگی، انقلابی نمایی و... که اینها از دیگر تظاهراتی بود که باعث شد سینمای ایران به طور غیر طبیعی در مسیر اهداف انقلاب قرار گیرد. در سال های ۵۸ تا ۵۹ تنها فیلم های "رسول پسر ابوالقاسم" از داریوش فرهنگ و "کودک و استثمار" از محمد رضا اصلانی، کودک را موضوع اصلی خود قرار داده بودند اما فیلم کودک نبودند بلکه تنها شرایط اسفبار کودکان قشر محروم آن روزها را به تصویر کشیدند. داریوش مهرجویی دو فیلم" مدرسه ای که می رفتیم" و "حیاط پشتی مدرسه عدل آفاق" را با سرمایه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ساخت. فیلم ساختاری تمثیلی دارد و شرایط سیاسی رژیم قبل را به تصویر می کشد. "چنین کنند حکایت" از محمد رضا اصلانی نیز در همان سال ها ساخته شد و فیلمی در ذم نظام آموزش و پرورش کشور بود و تا به حال اجازه نمایش نگرفته است. دو انیمیشن "آزادی آمریکا" از پرویز کلانتری و "آمریکا، آمریکا مرگ به نیرنگ تو" از منوچهر عبدالله زاده دو اثر قابل تحسین همان دوران است. در فاصله سال های ۶۰ تا ۶۴ فیلم سازی با همان اهداف سیاسی برای کودکان و نوجوانان به حمایت کانون ساخته می شد.
تا این که بنیاد سینمایی فارابی در سال ۱۳۶۲ تاسیس شد و ساختن فیلم عروسکی "شهرموش ها" به کارگردانی مشترک مرضیه برومند و محمدعلی طالبی و نویسندگی احمد بهبهانی مورد توجه قرار گرفت. این فیلم با ساختاری فانتزی و جذاب در سال های رکود سینمای ایران به یک شاهکار تبدیل شد."علی کوچولو" که یک فتو رمان اخلاقی اجتماعی بود بر اساس فیلمنامه ای از مجید راستی و به کارگردانی شهلا اعتدالی و امیرحسین قهرایی در همان سال ها به موفقیت رسید. کیومرث پور احمد "تاتوره" و "بی بی چلچله" را با حمایت بنیاد فارابی ساخت که به دلیل جذاب نبودن برای بچه های کم سن چندان موفقیتی به دست نیاورد. عباس کیارستمی با " خانه دوست کجاست؟"بهرام بیضایی با فیلم "باشو غریبه کوچک" و ابراهیم فروزش با ساخت فیلم "کلید" گنجینه ارزشمندی را در کانون پدید آوردند و سفیران ایران در بستر سینمای جهانی شدند و پدیده ای به نام سینمای ایران را به وجود آوردند. می توان گفت سال ۱۳۶۷ نقطه عطفی در تاریخ سینمای ایران است که سینمای کودک و نوجوان، بانی آن است. در همین سال به همت بنیاد سینمایی فارابی گروهی از سینماهای پایتخت که از رونق افتاده بود با نام "سینمای کودک و نوجوان" بازسازی و شروع به کار کردند و بر سر درشان علامت خورشیدی که پرتو آن فریم های فیلم بود را نصب کردند و فعالیت خود را در روز عید فطر ۱۳۶۷، با فیلم "ماهی" اولین ساخته کامبوزیا پرتوی، آغاز کردند. نمایش فیلم بعدی او"گلنار" فیلمی موزیکال بود، توجه فیلمسازان را به این سبک فیلم جلب کرد.
زیرا نسبت به فیلم بزرگسال نظارت کمتری به آنها می شد. در طی سه سال ۱۰ فیلم در این سبک ساخته شد مانند "شنگول و منگول" از پرویز صبری، "کاکلی" از فریال بهزاد، "پاتال و آرزوهای کوچک" مسعود کرامتی، "دزد عروسک ها" از محمد رضا هنرمند،"دره شاپرک ها"، "مدرسه پیرمردها" و... که موفقیت های خوبی به دنبال داشتند و بار اقتصادی آن روزهای سینمای ایران را به دوش کشیدند. اما کم کم به سطحی نگری گراییدند و فیلم هایی در سبک و سیاق کانون با بیانی ساده و زنده و روایت گری مناسب کودک و نوجوان ایرانی دوباره مورد توجه قرار گرفت. مانند فیلم "نیاز" از علیرضا داوود نژاد و "قصه های مجید" از کیومرث پوراحمد، "خمره" از ابراهیم فروزش و... که در سال ۱۳۶۹ ساخته شدند که هر کدام به شدت در نوع خود موفق بودند و بعد از آن جعفر پناهی با "بادکنک سفید" و "آینه" جوایز بسیاری در جشنواره کن، لوکارنو و .. کسب کرد.
مجید مجیدی نیز پا به این عرصه گذاشت و موفقیت هایی با فیلم هایی چون"بدوک"، "پدر"، "بچه های آسمان" و... کسب کرد. او فیلم هایی سرشار از واقعیت و عاطفه را به عرصه سینما معرفی کرد. محمد علی طالبی با فیلم های "چکمه"، "تیک تاک" و "کیسه برنج" توجه منابع بین المللی را به خود جلب کرد.(در جشنواره امسال هم محمد علی طالبی با فیلم هایی مثل "تو آزادی" و "باد و مه" شرکت کرد.) سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۷ با ساخت فیلم های دیگری نیز همراه بود مانند "کلاه قرمزی و پسرخاله" از ایرج طهماسب، "الو الو من جوجوام" از مرضیه برومند که آن ها را به عنوان دو چهره موفق برنامه سازی کودک معرفی کرد. فیلم هایی که به عنوان نمونه ذکر شد تا همین امروز هم در سینمای ایران در نوع خود بسیار با ارزش هستند و بزرگانی که از آنها نام برده شد هنوز در دسته فیلم سازان مطرح هستند. خدا سینما را برای آنها و آنها را برای سینمایمان نگاه دارد.
این روزها که از جشنواره های هرساله فیلم کودک و نوجوان روز به روز می گذریم تا سال بعد و بعدتر، دیگر سال هاست آن خورشید درخشان با شعاع هایی از فریم فیلم زیر غبار زمان گم شده است و مسوولان می کوشند هرچه بیشتر و بیشتر آن را از نظرها پنهان کنند و چه سربلند هم بوده اند. شاید تنها خاطره ای باشد برای ما، که گلنار دختر دوست داشتنی ذهنمان بود و مجید و... و حالا آه نمی کشیم برای خودمان که ما داشته ایم و دیده ایم. آه می کشیم برای کودکان امروز و نوجوانان که بدتر، که بی اسطوره فارسی اند و دور باد که مردعنکبوتی و بن تن کنار پرچم چینی امان به دست کودکان امروزمان است.
نویسنده : المیرا کاظمی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست