سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

دلنشین تر از دلنشین


دلنشین تر از دلنشین

باز هم پا به کوچه نهادم. کوچه بوی نم گرفته و آسمان بارانی است. باران غوغا کرده است. و باد چنگ می اندازد . سیرتش فریاد از مهربانی و محبت سر می دهد، ابری پاییز مرا مست و حیران می کند و …

باز هم پا به کوچه نهادم. کوچه بوی نم گرفته و آسمان بارانی است. باران غوغا کرده است. و باد چنگ می اندازد . سیرتش فریاد از مهربانی و محبت سر می دهد، ابری پاییز مرا مست و حیران می کند و روحم را نوازش و به آرامشی در قعر جنگل می کشاند. چه زیبا و دلنشین است رقص نور مهتاب که با قطرات باران هم بازی می شوند، درآن اثنا قطرات باران گونه های گلگون شده ام را به آرامی نوازش می کند و باد با نسیمی ملایم و دلنشین زلف هایم را می رقصاند. شبنم ها را می بینم که خیلی آرام بوسه بر گلبرگ ها می زنند و خود را برای فرود آماده می کنند. تا از من به ما تبدیل شوند. غرش رود افسارگسیخته به گوشم می رسد و طنین آوایش چقدر مدهوش کننده و دلنشین است. همراه شدن برگ های پاییزی درکنار باد چه ریتمیک خیره کننده و زیبایی را به نمایش می گذارد. این همه زیبایی ذهنم را مشوش می کند. مرا در فکر فرو می برد فکر اینکه مجلس آرای بلامعارض این همه زیبایی کیست...!؟

ندا پگرگ/ ۱۷ ساله

دبیرستان نیایش/۱