سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

سامپا ۶۰ سال تب و تاب


سامپا ۶۰ سال تب و تاب

آبی ها یک دهه عجیب و غریب را سپری کردند خط سیری که از حضور باشکوه در رقابت های اروپائی تا سقوط به سری B در نوسان بود داستان از فصل ۱۹۶۳ ۱۹۶۲ آغاز شد

چندی پیش سامپدور یا شصتمین سال تولد خود را جشن گرفت. مروری بر داستان تیمی که در سایه حرکت کرده و با کنار گذاشتن نماینده اول شهر تبدیل به چشم و چراغ جنوب پرهیاهوی ایتالیا شد؛ خالی از لطف نخواهد بود. این باشگاه در روز اول اوت ۱۹۴۶ توسط ”آندر آدوریا“ و ”سامپردیرانسی“ تأسیس شد با این حال مدتی طول کشید تا سامپدوریا تبدیل به یک باشگاه واقعی شود. اولین بازی رسمی این تیم در سری A سپتامبر سال ۱۹۴۶ برگزار شد جائی که آنها با نتیجه ۳ بر یک مغلوب رم شدند.

اولین گل تاریخ سامپا توسط آدریان به ثمر رسید. باشگاه در ۲ فصل ابتدائی رتبه‌های میانی جدول را به خود اختصاص داد و یک فصل بعد با جهشی خیره‌کننده بر سکوی پنجم تکیه زد. این اتفاق با یک واقعه تاریخی توأم شد. جوزپه بالدینی به‌عنوان اولین ملی‌پوش سامپا مرفی و در جریان پیروزی ۴ بر یک مقابل پرتغال بزرگترین نقش را ایفاء کرد. این موضوعی برای باشگاهی که پرچمدار مبارزه جنوب با شمالی‌ها بود یک موفقیت فوق تصور تلقی می‌شد. در روز ۸ ژوئن ۱۹۵۸ سامپا با برتری ۵ بر صفر مقابل ”ویوانو“ یک فصل پرشکوه را آغاز کرد اما هوای جنوا آفتابی نماند...

● فراز و فرودهای دهه ۶۰

آبی‌ها یک دهه عجیب و غریب را سپری کردند. خط سیری که از حضور باشکوه در رقابت‌های اروپائی تا سقوط به سری B در نوسان بود. داستان از فصل ۱۹۶۳-۱۹۶۲ آغاز شد. تیم به رقابت‌های اروپائی راه یافت و در اولین بازی فرامرزی با گل ”سرجیو برنتی“ رقیب ضعیف خود را از پیش رو برداشت هر چند در دور دوم با قبول شکست ۶ بر صفر مقابل فرانس واروش از گردونه رقابت‌های اروپائی خارج شد.

آن باخت تا هم‌اکنون سنگین‌ترین شکست اروپائی تایخ سامپا محسوب می‌شود. یک فصل بعد سامپدوریا با باخت مقابل میلان راهی دسته دوم شد. هواداران در انتظار بازگشت باش + کوه بودند اما درست در آخرین هفته تمام تلاش‌ها بی‌ثمر شد. باشگاه تمام طول فصل ۱۹۶۷-۱۹۶۶ را در صدر جدول سری B گذراند و با اقتدار راهی بالاترین سطح رقابت‌های فوتبال ایتالیا شد. آنها ۱۰ فصل در سری A دوام آورده اما در این مدت فراتر از مکان هشتم پیش نرفتند.

این تیم اکثر فصول پائین‌تر از رتبه دهم جای گرفت. در واقع بهترین مقام تیم، رتبه هشتم فصل ۱۹۷۲-۱۹۷۱ بود. سامپا اواسط دهه بار دیگر به سری B سقوط کرد و این بار برای بازگشت مدت زمان بیشتری انتظار کشید. آنها به یک تیم فراموش‌شده تبدیل شدند. در آن سال‌ها سخت‌ترین مقاطع تاریخ آبی‌ها سپری شد. بازگشت به سری A هر چند با حضور در رتبه‌های هشتم، نهم، هفتم و پنجم توأم شد اما برای هواداران راضی‌کننده نبود آنها از تیمی که با رئیس جدید و بازیکنان فوق‌ستاره خودنمائی می‌کرد، انتظار بیشتری داشتند.

● ناجی وارد می‌شود

در فصل ۱۹۸۰-۱۹۷۹ اتفاق مهمی رخ داد. ورود یک سرمایه‌گذار جدید به‌نام پل مانتووانی سبب‌ساز ایجاد یک تحول بزرگ شد. او و کلودیوس ناسی برای باشگاهداری تعاریف جدیدی ارائه نمودند. حرکت به‌سوی موفقیت از بعدازظهر ۶ ژوئن ۱۹۸۲ آغاز شد. تساوی بدون گل مقابل ریمینی تضمین‌کننده صعود سامپا به سری A بود.

در بین تمام آن بازیکنان یک نفر تبدیل به اسطوره شد: روبرتو مانچینی. مردی که توسط ناسی از پولونیا خریداری شده و آن روز اولین بازی خود با پیراهن سامپا را انجام داد. مانچینی ماند و ماند تا اینکه با انجام ۴۲۴ بازی از این نظر به یگانه مرد باشگاه جنوائی تبدیل شود. او همچنین با به ثمر رساندن ۱۳۲ گل رکورد گلزنی سامپا را شکست. تیم در فصول ۱۹۸۲ و ۱۹۸۴ جایگاه هفتم را تصاحب کرد اما اتفاق رؤیائی یک فصل بعد رخ داد.

این تیم نسبتاً گمنام تا مرحله نیمه‌نهائی جام حذفی ایتالیا پیشروی کرد. هر چند بآی‌ها پس از شکست یک بر صفر در خانه میلان، در ”ماراسی“ با گل‌های ویالی و مانچینی بر رقیب قدرتمند پیروز شدند. اما به خاطر دریافت گل در خانه حریف به فینال راه نیافتند. پس از کسب عنوان یازدهم فصل ۱۹۸۶-۱۹۸۵ و یک مقام ششمی در فصل بعد یک افتخار بزرگ رقم زده شد. آبی‌ها با برتری ۲ بر صفر مقابل توریتو جام حذفی ایتالیا را تصاحب کردند.

شکست در ناپل آرزوهای تیم مانچینی برای دومین قهرمانی پیاپی در جام حذفی را ناکام گذاشت. موعد موفقیت‌های اروپائی فرا رسیده بود. سامپدوریا در جام برندگان فصل ۱۹۹۰ یا غلبه بر ”یونان“ از نروژ (یک بر صفر در خانه و ۲ بر صفر در زمین حریف)، بروسیا دورتموند (۲ بر صفر در خانه و یک بر یک در وست‌فالن)، گراس هاپرز (۲ بر صفر در خانه و ۲ بر یک در سوئیس) و بالاخره موناکو (۲ بر صفر در خانه و ۲ بر ۲ در مونت کارلو) به مقام قهرمانی رسید. برای تکمیل کامیابی‌ها فتح اسکودتو ضروری به‌نظر می‌رسید. ناپولی با مارادونا به افسانه یووه پایان داده بود و نوبت به سامپدوریا رسید تا ادامه‌دهنده راه جنوبی‌ها باشد.

آنها بسیار پرقدرت آغاز کرده و حتی در بازی رودررو میلان مدعی را نیز شکست دادند. با این وجود باخت یک بر صفر مقابل لچه، قرمز و مشکی‌ها را به صدر آورد. در فوریه همان سال سامپا یک بر صفر فیورنتینا را مغلوب کرد تا به این ترتیب جایگاه از دست رفته را باز پس بگیرد. در هفدهمین روز فوریه برتری یک بر صفر مابل یووه صدرنشینی این تیم را تضمین کرد. تعقیب و گریز ادامه داشت تا اینکه در هفته بیست و چهارم سامپا ۳ بر صفر پیزا را مغلوب ساخت و اینتر رقیب نزدیک مقابل پارما با تساوی بدون گل متوقف شد. در ۲ هفته پایانی رقابت به اوج رسید. سامپدوریا با گل‌های دوسنا و ویالی، لچه را از پای درآورده و اسکودتو را به جنوا آورد.

فصل بعد باشگاه به تمامی جام‌های موجود حمله برد. در لیگ، میلان شکست‌ناپذیر بود و در اروپا بارسا رقیب نمی‌شناخت. سامپا دومین تیم قدرتمند بود و هر ۲ مدعی در فینال به هم برخورد کردند. ایتالیائی‌ها در اولین تجربه یک فینال اروپائی تا وقت اضافی مقابل بارسا مقاومت کردند اما شوت استثنائی رونالد کرمان سرانجام پالیوکا و مردان سختکوش جنوا را به زانو درآورد. به این ترتیب جام باشگاه‌های اروپا به بارسا تعلق گرفت.

سامپدوریا یک هفته بعد جام حذفی ایتالیا را بالای سر برد تا مرهمی بر زخم هواداران ناامید خود بگذارد. با فتح جام حذفی در فصل ۱۹۹۴-۱۹۹۳ آفتاب ”اقبال باشگاه رو به غروب نهاد. پل مانتووانی میز ریاست را به پسرش انریکو بخشید، ”ویرکبود“ در سال ۱۹۹۵ و ”مانچینی“ در سال ۱۹۹۷ از باشگاه جدا شدند. پیش از آنها نیز ویالی در سال ۱۹۹۲ لباس آبی را از تن خارج ساخته بود. اریکسون مربی موافق تیم هم جای خود را به سزار منوتی آرژانتینی داد. او نیز پس از مدتی برکنار شده و یوسکوف آمد. در ادامه نوبت به اسپالتی رسید اما هیچ‌کدام از این افراد نتوانستند دوران طلائی باشگاه را زنده کنند. پس از چند فصل حضور در میانه جدول یک تراژدی بزرگ رخ داد: سامپدوریا به دسته دوم سقوط کرد. ۲۲ سال از آخرین سقوط ین تیم می‌گذشت و قبول چنین واقعیتی برای هوادارانی که به موفقیت خو گرفته بودند، قابل هضم نبود.

سامپا در ۲ فصل ابتدائی بازگشت به دسته دوم (فصول ۲۰۰۰-۱۹۹۹ و ۲۰۰۱-۲۰۰۰) به مقام پنجم رسید مسئولان باشگاه یا یک اقدام شجاعانه از سنت همیشگی دست برداشته و یک مربی جوان به‌نم ”والتر توولینو“ را به خدمت گرفتند اما مشکل جای دیگری بود و وقتی باشگاه در فصل ۲۰۰۰ - ۱۹۹۹ تا آستانه سقوط به سری C پیش رفت این غده چرکین سرباز کرد: سوءمدیریت. ”مانتووانی‌ها“ پس از سال‌ها زمامداری از اریکه قدرت به زیر کشیده شدند. ”گارونه“ ریاست سامپا را به‌عهده گرفت و در اولین اقدام مربی خلاق و نوگرائی چون ”والتر آلفرد نوولینو“ را به سمت مربیگری تیم منصور کرد.

وی با خرید بازیکنانی چون تورچی، باتزانی، والتولینا و بتارینی و همچنین پرورش جوانانی مانند کلمبوس، رابیتو و دومیتزی سامپا را به دوران اوج نزدیک کرد. پیروزی ۴ بر ۲ مقابل لچه نویددهنده حضور مجدد باشگاه در سری A بود. اتفاقی که در نهایت با اندکی تأخیر رخ داد. یکی از بزرگترین دستاوردهای قهرمان سابق ایتالیا برتری در دربی جنوا بود. آنها با گل‌های فلاچی و باتزاتی پیروزی ابتدای فصل در جام حذفی را تکرار و رقیب دیرینه را ناکام گذاشتند. در نهایت با پیروزی ۳ بر یک مقابل کالیاری سامپدوریا بار دیگر به سری A بازگشت این بار آنها به قصد بقا رقابت را شروع کردند. هدف چیز دیگری بود: حضور در رقابت‌های اروپائی! شاید کمی بلندپروازانه می‌نمود اما با وجود فلاچی می‌توانستید به وضوح هر رویداد مثبتی فکر کنید. آنها با حضور در رتبه‌های بالای جدول همه را انگشت به دهان کردند. یک فصل بعد شاهکار توولینو رقم خورد. سامپدوریا که در ابتدای فصل میلان را ۳ بر یک از پای درآورده بود به جام یوفا رفت هر چند در مراحل ابتدائی از دور رقابت‌ها خارج شد.

با ورود به شصتمین سال، باشگاه برنامه‌های ویژه‌ای برای موفقیت آینده تدارک دیده است. آکادمی سامپا که یکی از فعال‌ترین مدارس فوتبال فوتبال سراسر ایتالیا را دارا است بی‌وقفه برای تیم اصلی بازیکن می‌سازد و هواداران با شوق تمام هر هفته در لوئیجی فراسیس اجتماع کرده و عاشقانه برای تیم محبوب خود فریاد می‌کشند. با چنین پشتوانه‌ای، سامپا همچنان ادامه دارد.

● چند خاطره به یادماندنی

شاید کلاسیک‌ترین نبرد دوران اخیر باشگاه دیدار دور برگشت فصل ۱۹۹۴-۱۹۹۳ مقابل میلان باشد جائی که آنها شکست ۲ بر صفر را به برتری ۳ بر ۲ تبدیل کردند نه اینکه سامپا هرگز نتوانسته باشد عقب‌ماندگی را جبران کند اما این برتری از ۲ جهت طعم ویژه‌ای داشت اول اینکه مقابل میلان ابرقدرت بزرگ آن سال‌های اروپا به دست آمد و دیگری به جهت حضور رودگولیت افسانه‌ای. این هلندی سورینامی تبار در آن سال‌ها مدام بین میلان و سامپدوریا در رفت و آمد بود. ابتدا پس از سپری کردن دوران اوج در لباس قرمز و مشکی به سامپا پیوست اما پس از مدتی دوباره دلتنگ میلان شده و به سن سیرو بازگشت.

ظاهراً هوای جنوا مطلوب‌تر بود چرا که باز هم در اواخر دوران بازیگری لباس سامپا را به تن کرد. دیدن نام او درجدول گلزنان آن هم در حالی‌که نام ۲ تیم کنار اسمش ثبت شده بود به نکته‌ای بدیع و نوستالژیک تبدیل شد.

▪ آتلیو لومباردو ستاره کم‌موی دهه ۹۰ باشگاه از تأثیرگذارترین بازیکنان عصر خود بود. این بازیکن بی‌ادعا از پائین‌ترین سطوح به قلب هواداران راه یافت و به‌راستی سامپدوریا دوران اوج با آتلیو لومپاردو به یاد آورده می‌شود.

▪ جیانلوکا پالیوکا، دروازه‌بان تیم ملی ایتالیا در جام‌های جهانی ۱۹۹۴ و ۱۹۹۸ یک فدائی سامپدوریا بود. او سال‌ها از دروازه آبی‌ها حفاظت کرد و وقتی با والتر زنگا، اسطوره اینتر ”تاخت زده شد از صحنه اول فوتبال ایتالیا کنار رفت.

▪ ویریکیود، پیرمرد فوتبال ایتالیا مدت‌ها در عضویت این تیم بود. قصاب کالچو (لقب وی به خاطر اعمال خشونت فراوان در زمین) از عوامل خداحافظی همیشگی فاون باستن افسانه‌ای بود. او در یکی از بازی‌های رودررو چنان روی پای فان باستن رفت...



همچنین مشاهده کنید