جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

با گفتن اولین دروغ از حقیقت و راستی فاصله می گیری


با گفتن اولین دروغ از حقیقت و راستی فاصله می گیری

ما انسانها فطرتا با دروغ میانه خوبی نداریم و از همین رو با گفتن نخستین کلمات غیرواقعی سیستم عصبی واکنش نشان می دهد, بدن عرق می کند, ضربان قلب تندتر می شود و حالت نگاه نیز تغییر می کند

ما انسانها فطرتا با دروغ میانه خوبی نداریم و از همین رو با گفتن نخستین کلمات غیرواقعی سیستم عصبی واکنش نشان می دهد، بدن عرق می کند، ضربان قلب تندتر می شود و حالت نگاه نیز تغییر می کند. دروغگویی خصلت ژنتیک نیست؛ بلکه اکتسابی است و خانواده بیشترین تأثیر را در شکل گیری این عادت ناپسند دارد.

دروغگویی را باید کتمان حقیقت دانست و افراد در سنین مختلف حالات متفاوتی از آن را نشان می دهند. در بعضی موارد دروغ گفتن برای فرد به حالت عادت درمی آید که دیگر ابایی از آن ندارد اما بعضی اشخاص فقط گاهی اوقات دروغ می گویند. در این باره احساس بعد از دروغ گفتن بسیار مهم است؛ زیرا دروغ گفتن در گروه اول حالت بیمارگونه و مرضی دارد. در واقع آنها نه برای این کار برنامه ریزی می کنند و نه بعد از آن پشیمان می شوند.

● چرا انسانها دروغ می گویند؟

مهم ترین حالات و ویژگی هایی که افراد را بیشتر در موقعیت دروغ گفتن قرار می دهد عبارتند از:

-کسانی که مدیریت زمان ندارند: آنها برای امور روزانه برنامه ریزی نمی کنند و به همین خاطر اغلب در شرایطی قرار می گیرند که مجبور می شوند این مشکل خود را توجیه کنند. به عنوان مثال وقت خود را برای به موقع رسیدن سرکلاس یا محل کار تنظیم نمی کنند و درنتیجه مجبورند کلی آسمان ریسمان ببافند تا تأخیر خود را توجیه کنند. آنها برای رهایی از این شرایط پراسترس هر دروغی می گویند و غالبا دفعه بعد فراموش می کنند چه گفته اند و گاهی آن را چندبار تکرار می کنند.

انسانهای مضطرب: گروه دیگری از مردم واقعیت را بیان نمی کنند زیرا می ترسند که دیگران آنها را سرزنش کنند. در واقع دلهره و نگرانی عامل دروغگویی آنهاست.

-تصمیم گیری عجولانه: بعضی از افراد زمانی که در موقعیت های مختلف قرار می گیرند به جای اینکه در پاسخ به دیگران بافکر و منطقی جواب دهند؛ با عجله و بدون توجه به گفتارشان سریع هرچه شد را می گویند. در واقع آنها می خواهند در هر شرایطی از موقعیت فرار کنند.

- وقتی دروغ گفتن برای فرد بی اهمیت باشد: دروغ گفتن برای این افراد عادت شده است و به عواقب آن اهمیت نمی دهند. به آنها توصیه می شود که ذهنیت خود را نسبت به دروغ تغییر دهند و تمرین کنند تا به مهارت راستگویی برسند.

- ترس از پوزش خواستن: عده ای دیگر از مردم به جای اینکه در شرایط مختلف از دیگران عذرخواهی کنند با دروغ گفتن می خواهند خود را خلاص کنند. آنها معمولا اعتماد به نفس پایینی دارند و شهامت ندارند تا با یک معذرت خواهی ساده مشکل را حل کنند.

- شخصیت های ضداجتماعی: این افراد خیلی راحت قوانین اجتماعی را زیر پا می گذارند و به عواقب آن فکر نمی کنند. چون رفتارها و عادات ناپسندی مانند اعتیاد به موادمخدر را دارند که از طرف جامعه پسندیده نیست، برای کتمان آن مجبورند مرتب دروغ بگویند.

- تمایل به توجه طلبی: بعضی اشخاص دوست دارند تا همیشه مورد توجه دیگران باشند. به همین خاطر کلی داستان پردازی می کنند تا توجه دیگران را به خود جلب کنند.

- رودربایستی های بیش از حد با دیگران: عده ای از مردم تمایل ندارند تا در برخورد با دیگران، خود را درگیر مسائل مختلف کنند. در واقع نمی خواهند احساسات دیگران را جریحه دار کنند یا اینکه باعث خشم آنها شوند. به همین خاطر به جای بیان حقیقت، به دروغ چیزی می گویند تا موضوع تمام شود.

- عدم قبول اشتباهات: کسانی که مسئولیت اشتباهات و کوتاهی های خود را نمی پذیرند با دروغ گفتن خود را توجیه می کنند.

- شخصیت های خودشیفته: این افراد برای اینکه خود را برتر از چیزی که هستند نشان دهند دروغ می گویند.

● علل دروغگویی در بچه ها

بچه ها در درجه اول دروغ گفتن را از خانواده یاد می گیرند. همه پدر و مادرها به فرزندانشان می گویند که هیچ وقت دروغ نگویند اما زمانی که مثلا تلفن زنگ می زند و پدر می گوید: «بگو من در منزل نیستم» در واقع دروغ گفتن را به او یاد می دهد و بچه ها نیز معمولا رفتارها را می پذیرند.

همچنین ترس از تنبیه شدن نیز عامل مهم دیگر دروغگویی بچه هاست. رابطه خانواده با بچه ها برای اینکه این حالت پیش نیاید اهمیت زیادی دارد. زمانی که بچه کار اشتباهی انجام داد و حقیقت را گفت، والدین نباید برخورد خشن داشته باشند و به شخصیت او توهین کنند. البته نه به این معنا که خطای او را نادیده بگیریم؛ بلکه باید با چند دقیقه بی مهری و نکوهش کار اشتباه او را متوجه کنیم. در غیر این صورت یاد می گیرد که در موقعیت های بد، واقعیت را کتمان کند. جلب توجه و خیال پردازی نیز از دیگر عواملی است که بچه ها به خاطر آن دروغ می گویند.

● علائم نشان دهنده دروغ گفتن مخاطب

حالت فیزیکی فرد محدود و خشک می شود، دست ها حرکت چندانی ندارند. سرعت حرکت دست ها و پاها حین دروغ گفتن کندتر می شود.

دروغگو ممکن است از کلمات خود شما برای پاسخ به سؤالات استفاده کند. وقتی از او می پرسید، «آخرین شیرینی را تو خوردی؟» دروغگو جواب می دهد، «نه من آخرین شیرینی را نخوردم.»

بیش از حد با دست هایش بازی می کند. تکان دادن پاهایش در حالت نشسته، افراطی است. دستش را مدام به سمت سر و صورت خود می برد و سرش یا پشت گوشش را مرتب می خاراند. بیش از حد پلک می زند.

بیشتر آدم ها موقع دروغگویی های چهره به چهره، از ارتباط چشمی فرار می کنند.آب قورت دادن و جمع شدن ماهیچه های گردن، نشانه ترس از چیزی مثل گفتن یک دروغ بزرگ است.

تعداد پلک زدن های او در مدت زمان ثابت بیشتر می شود و ناخودآگاه پا و یا دست را تکان می دهد؛ چرا که این کار به نوعی اضطراب درونی او را از بین می برد!