شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
مروری بر اندیشه های مارتین هایدگر
مارتین هایدگر در سال ۱۸۸۹ در جنوب آلمان دیده به جهان گشود. وی تمامی عمر خویش را در همان منطقه گذرانید. هایدگر تحت نظارت فیلسوف آلمانی به نام ادموند هوسرل (۱۹۳۸ا- ۱۸۵۹) به تعلیم فلسفه روی آورد و سپس به صورت حرفه ای و جدی به تعلیم فلسفه به شاگردانش همت گماشت.
وی در سال ۱۹۲۷ زمانی که ۳۸ سال داشت به انتشار مهم ترین اثرش با عنوان "هستی و زمان" پرداخت.
باید گفت هایدگر را با عنوان فلسفه جدید "اصالت وجود یا اگزیستانسیالیسم" می شناسند. فلسفه اصالت وجود در اروپا عمدتاً پس از جنگ جهانی دوم در میان دانشگاهیان، نویسندگان، شعرا، رمان نویسان و حتی نمایشنامه نویسان رواج می یابد.
هر چند برخی معتقدند فلسفه اصالت وجود با روشنگری های "ژان پل سارتر" شکوفا گشته است.
ولی در میان اگزیستانسیالیسم پژوهان این اتفاق آرا وجود دارد که هایدگر مهم ترین اندیشمند در این مکتب فکری است.
چرا که علی رغم نوآوری در تفکر از لحاظ زمانی نیز از سارتر مقدم است.
به نظر می رسد فلسفه اصالت وجود دلالت بر این دارد که فلاسفه پیرو این جنبش یا به عبارتی "فلاسفه وجودی" وجود انسان را مهم ترین مسئله فلسفی در جهان می دانند.
هایدگر تحقیقات خود را با تحلیل و توصیف وجود شروع می نماید. وی نام این مباحث را در کتاب خود یعنی هستی و زمان "تحلیلات وجودی" می نهد.
در این راستا وی با دو رهیافت و روش به تحلیل و توصیف وجود که مستقیم ترین و بی واسطه ترین تجربه هر انسانی است می پردازد.
رهیافت اول پدیدار شناسی است یعنی تمرکز بر خود پدیدار آن گونه که واقعاً به تجربه در می آید.
رهیافت دوم روش کانت است. به این معنا که هایدگر از خود می پرسد پیش شرط های ضروری این تجربه چیست؟ چه چیزی باید صحت داشته باشد تا این صحت داشته باشد. هدف هایدگر توصیف است و به مابعد الطبیعه نظری ندارد و وی نمی خواهد نظریه ای در باب عالم مجردات بنا نماید.
از دیگر درون مایه های محوری فلسفه اصالت وجود، احساس اضطراب در رویارویی با پایان پذیری وجود یا به عبارتی پدیده مرگ است. اصولاً وجود داشتن متضمن رفتن به جلو و آینده ای است که مرگ حتمی را در برخواهد داشت.
هایدگر معتقد است هستی ما سراسر اشباع شده از زمان است.
همچنین مقوله "آزادی بنیادی" از منظر وی آزادی پذیرای حققیت بودن است که آزادی عمل از متفرعات و نتایج آن می باشد.
فلسفه وجودی در تحلیل نهایی دارای خصلت پیش مذهبی است که اگر از پیچ و خم های این فلسفه بگذرید در سرانجام کار به نقطه ای خواهید رسید که آستانه دین است. برخی از اساتید معاصر بر این باورند که هایدگر تمام چیزهایی را که راجع به آنها بحث کردیم بسیار روشن می کند.
ولی همچنان ما را با این واقعیت روبهرو می سازد که همه روزی خواهیم مرد و این خود نیاز احساس شدیدی در ما بهوجود می آورد که بالاخره معنایی در این زندگی پیدا نماییم.
اما وی کوچک ترین برگه ای را به ما نمی دهد که معنایی که در جستجوی آن هستیم احتمالاً چیست یا حتی چه می تواند باشد. لذا نیاز به بازگشایی ابعاد دیگر و برداشتن گام های دیگری می باشیم که هایدگر از پرداخت به آن بازمانده است.
از این رو فلسفه هایدگر بیش از آنکه خود یک فلسفه باشد پیش درآمدی برای نوع دیگری از فلسفه است. به بیانی دیگر هایدگر به مداومت در کاوش و جستجو در باب توصیف وجود می پردازد بی آنکه به سرزمین موعود نایل گردد. هایدگر می توانست با تغییر روش خود، بابی جدید را در فلسفه ایجاد کند، به جای توصیف نظریات، روش دیدگاهی خود را بیان کند. یکی از انتقادات اساسی که بر هایدگر وارد شده بی توجهی وی به مابعد الطبیعه است و اینکه نظریه ای جدید در عالم مجردات بیان نکرده است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست