جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

كارهای هنری «سالم»


كارهای هنری «سالم»

كافریتز كه كارهایش به صورت تغییر شكل دادن اشیای معمولی و ریختن آن ها از موادی جدید و در نهایت كنار هم قراردادن آن ها به شكلی غیر قابل توقع است از ۲۰ سال قبل به رویاپردازی در مورد پیدایش این مركز هنری سالم پرداخته بود

«پیتر لاندبرگ»(۱) بالای مجسمه ۲۰ تنی‌اش «فریا»(۲) كه روی كامیون قرار گرفته در حال نگاه كردن به جرثقیلی است كه این فرم عظیم را به روی زمین قرار می‌دهد. مجسمه‌ای كه از پشت به نظر بی‌جان می‌آید؛ توده‌ای از سیمان و فلز، اما به محض این‌كه جرثقیل آن را عمودی روی علف‌ها قرار می‌دهد، جان می‌گیرد و به برازندگی جای خود را روی زمین پیدا می‌كند و این‌چنین یك روز دیگر در كارگاه هنری «سالم»(۳) سپری می‌شود تا یك باغ جدید مجسمه در مركزی هنری، در زمین‌های یك مزرعه دامداری در «سالم» نیویورك در كنار مجتمعی زراعی در شمال «ساراتوگا» به وجود آید.

این زمین كمتر از یك سال قبل توسط مجسمه‌سازی به نام «آنتونی كافریتز»(۴) پیدا شد. از آن زمان بود كه وی شروع به گرد آوردن مجموعه‌ای پرابهت از مجسمه‌های هنرمندان بین‌المللی و همچنین محلی در آن كرد. علاوه بر لاندبرگ كه به فرم‌های بزرگ سیمانی و فولادی‌اش شهرت دارد، مجسمه‌سازان دیگری همچون «مارك دی‌سوور»(۵) «زوران موجسیلو»(۶) و «نوراسیمون»(۷) آثاری را در این باغ مجسمه به نمایش گذاشته‌اند.

كافریتز كه كارهایش به صورت تغییر شكل دادن اشیای معمولی و ریختن آن‌ها از موادی جدید و در نهایت كنار هم قراردادن آن‌ها به شكلی غیر قابل توقع است از ۲۰ سال قبل به رویاپردازی در مورد پیدایش این مركز هنری (سالم) پرداخته بود. او در طراحی این مركز از روشی استفاده كرد كه مرزبین استاد و شاگرد را تغییر داده و همكاری را تشویق می‌كند.

برای رسیدن به این هدف، او شروع به تأسیس یك انجمن هنری كرد كه فعالیت‌ها و برنامه‌ریزی‌هایی در جهت رشد، پرورش و بیان درك هنری داشت. به‌این منظور چندسال قبل با «بارباراكریس»(۸) هنرمند و مدیر هنری «سیاران كویر» همكاری كرد. بعد از ماه‌ها جستجو برای پیدا كردن محل،سرانجام كافریتز مزرعه اسبق كارلوس كری را در سالم پیدا كرد. كار در فوریه ۲۰۰۵ با مسطح كردن زمین و اضافه كردن بنا برای پارك و ساخت استودیو و اقامتگاه هنرمندان شروع شد و در آخر بهار اولین گروه هنرمندان رسیدند.

گروهی بیش از ۲۰ مجسمه‌ساز كه شروع به خلق آثاری كردند كه اكنون در پارك پنینگتون شمالی به نمایش گذاشته شده است؛ یك نمایشگاه سالانه مجسمه در فضای باز كه در «مونت غربی» توسط كافرتیز به وجود آمد.

كافریتز معتقد است: «مجسمه در كنار هنرهای دیگر است كه غنی می‌شود» او خود را متعهد می‌داند تا این مركز را برای ورود هرگونه مكالمه و هرگونه نظم و ترتیبی كه باعث پیشرفت عقاید باشد، باز بگذارد. وی امیدوار است كه این گوناگونی عقاید از كوتاه‌بینی هنری جلوگیری كند و تأثیر محدود كننده یك دید و نظر را در اداره صحیح این مركز منتفی كند.

برای همین است كه وی و یك گروه فعالیت‌های این مجموعه را سرپرستی می‌كنند. خیلی از آن‌ها بیش از ۲۰ سال است كه همدیگر را می‌شناسند. برای مثال «لیف جانسون»(۹) مجسمه‌سازی كه با شیشه و فلز كار می‌كند و كارهای خلاقانه او در دنیا به نمایش گذاشته شده است نمونه‌ای بارز از اشخاص موردنظر در این مركز است. او به عنوان سرپرست و ناظر برای ایجاد فضاهایی از قبیل كارگاه، اجرای نمایش‌ها و همچنین كوره آهنگری و كارگاه شیشه‌گری برای خود و سایر هنرمندان با این مركز همكاری می‌كند. او می‌گوید: «در این‌جا انرژی خاصی وجود دارد. هركس به كار خود آگاه است و آن را به انجام می‌رساند. همه چیز به خوبی به هم اتصال پیدا می‌كند.»

كافریتز تصمیم دارد تا این مركز هنرمندان شركت كننده در آن را به یك اجتماع محلی تبدیل كند. قصد او به وجود آوردن دهكده‌ای است كه هنر در آن به شكل‌های بی‌شمار روزمره‌اش در آن حضور پیدا كند. با تعداد بیش از ۲۰ مجسمه‌ای كه در ۵۰ هكتار نصب شده و برنامه افزایش این تعداد كه فضای مخصوص كار را نیز شامل می‌شود، این فضا در حقیقت انعكاس هنرمندانی است كه در آن كار و یا زندگی می‌كنند. این مركز این فرصت را به علاقه‌مندان می‌دهد كه در ساخت آن شركت كنند و مجسمه‌های در حال ساخت را از نزدیك ببینند.

به غیر از بعضی كارها كه دو كار بزرگ از «مارك دی‌سوور» نیز شامل آن‌ها می‌باشد و به طور ثابت آن‌جا باقی می‌مانند، بقیه كارها در این مجموعه عوض می‌شوند. باغ شامل فضای سرپوشیده، یك انبار برای نمایش‌های خاص و یك ساختمان كه اخیراً كارهای كافریتز و كریس را نمایش می‌دهد، می‌باشد.

برای كارهای كوچكتر یك گالری هم در نظر گرفته شده است. بعد از ورودی جایی كه اكنون مجسمه‌ی لاند برگ (فریا) استوار جاخوش كرده باغچه و چمنزار آن‌چه را كه زمانی عمارت اصلی مزرعه بوده در برگرفته است، مجسمه‌های لانه كرده در سبزه‌زار با چشم‌انداز خود هم متضادند و هم مكمل. صندلی «لیف جانسون» از ورق سنگی و فولاد، میز مدرسه را به یك كار هنری تبدیل كرده است؛‌ مجسمه‌ای كه در زیر یك درخت كوتاه قرار دارد؛ كاری وزین ولی سیال، غریب در تهی بودن خود، مجسمه نوراسیمون در مقابل یك رود كوچك قرار گرفته؛ مجسمه‌ای لاغر از فولاد ریخته شده و نصب شده در چمن، یادآور یك تكه سنگ قدیمی.

«گری‌ها نریز» برای نمایش و ساخت مجسمه خود راه دیگری را انتخاب كرده، او مجموعه‌ای از گلبرگ‌های بهاری بنفشه‌های آفریقایی را از فولاد شفاف كه به وضوح خود را نشان می‌دهند، به نمایش گذاشته است. بیرون از انبار موجیسلر شبه پرنده‌ای از تركیب چوب و فولاد را ساخته است. آن‌طرفتر از خانه، راهی ما را از محل آثار قبلی به سوی یك آمفی تئاتر طبیعی راهنمایی می‌كند؛ جایی كه مجسمه‌ها روی تپه‌ها یا روی شیب‌هایی كه در اطراف این راه قرار دارند، گذاشته شده‌اند. كارهای هنری «سالم» بازتاب هنر و انرژی آثاری است كه توسط هنرمندان مختلف برای پیدایش این باغ مجسمه ساخته شده‌اند.

مترجم : شیرین جلوه

منبع: sculpture Febtaty ۲۰۰۶

پی‌نوشت:

۱) peter Lundbery

۲) Freya

۳)Salem

۴) Anthony cafritz

۵) Mark di suvero

۶) Zoran Mojsilov

۷) Nora Simon

۸) Barbara carris

۹) Leif Johnson