پنجشنبه, ۱۴ تیر, ۱۴۰۳ / 4 July, 2024
مجله ویستا

فتحلی شاه و زنان شاعرش


فتحلی شاه و زنان شاعرش

فتحلی شاه روزی میان دو بانو نشسته بود به نامهای جهان و حیات
شاعری این چنین گفت :
نشسته ام به میان دو دلبرو دو دلم
که را به مهر ببندم در این میان خجلم
جهان گفت : تو پادشاه جهانی جهان …

فتحلی شاه روزی میان دو بانو نشسته بود به نامهای جهان و حیات

شاعری این چنین گفت :

نشسته ام به میان دو دلبرو دو دلم

که را به مهر ببندم در این میان خجلم

جهان گفت : تو پادشاه جهانی جهان تو را باید

حیات گفت :اگر حیات نباشد جهان چه کار آید

در این میان زنی به نام بقا این شعر را خواند :

حیات و جهان هر دوشان بی وفاست بقا را طلب کن که آخر بقاست .

سید محسن علوی