پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا

رؤیای ثروت بدون تولید, تجارت و کار


رؤیای ثروت بدون تولید, تجارت و کار

شیوه ای که شرکت های هرمی دنبال می کنند

امروزه در جامعه افرادی هستند که برای رسیدن به آرزوهای خود، در اندیشه راه‌های کوتاه اما پر منفعت هستند. این جست‌وجو آنها را به سمت شرکت‌های هرمی می‌کشاند؛ شرکت‌هایی که با شیوه‌ها و عناوین جدید و در قالب بازاریابی درصدد مصادره سرمایه‌های دیگران به نفع خود هستند. در این روش تولیدکننده به جای اینکه کالاهای خود را از طریق عوامل پخش با درصد کمیسیون بالا به فروش برساند از طریق خود مردم و مشتریان این کار را انجام می‌دهد. در این شیوه شبکه‌ای از خریداران که تمایل دارند منفعتی برای خود کسب کنند امر بازاریابی و فروش کالا را برعهده می‌گیرند و بدین ترتیب به صورت تصاعدی بر تعداد مشتریان و فروشندگان کالا در شبکه اضافه می‌شود.

اما مراجعه افراد زیان دیده در سال‌های گذشته به مراجع قضایی زمینه قانونگذاری در این عرصه را فراهم کرد به نحوی که سال ۱۳۸۰ زمزمه‌هایی درباره ممنوعیت فعالیت شرکت‌های هرمی طرح شد و قانون آن بهمن ماه ۱۳۸۴ از سوی رئیس‌جمهور وقت برای اجرا به وزارت دادگستری ابلاغ و طی آن فعالیت هرمی یکی از مصادیق اخلال در نظام اقتصادی ذکر شد. پیرامون فعالیت در شرکت‌های هرمی استفتائاتی از دفاتر مراجع عظام صورت گرفته است. آنچه در ادامه می‌آید دیدگاه‌های آیت‌الله سبحانی در این باره است.

● سراب، ماهیت شرکت‌های هرمی

رایج‌ترین صورت عضویت در شرکت‌های هرمی این است که فرد باید برگی را از این شرکت به قیمت خاصی مثلاً یک هزار تومان بخرد و در آن برگ اسامی پنج نفر به ترتیب نوشته شده است مثلاً: زید، عمرو، بکر، عدی، خالد و نفر اول همراه با شماره حساب بانکی است. پس از خرید این برگ باید سه کار انجام دهد،

▪ اولاً: مبلغی مثلاً یک هزار تومان به حساب نفر اول که شماره حساب بانکی دارد واریز کند،

▪ ثانیاً: یک هزار تومان مثلاً به حساب بانکی شرکت که گرداننده این امور است نیز واریز کند،

▪ ثالثاً: همه مدارک را با پست سفارشی به آدرس شرکت که عضویت َآن را پذیرفته است بفرستد و در انتظار بنشیند که پاسخ شرکت به او برسد. وقتی پاسخ شرکت به وی رسید چنین خواهد بود که چهار برگ برای این عضو ارسال می‌شود و در آن برگ‌ها همان اسامی پنجگانه ذکر شده است اما اسم این عضو در رتبه پنجم قرار گرفته است و طبعاً افراد دیگر نیز یک رتبه پیش افتاده‌اند.

پس از رسیدن این چهار برگ باید این عضو تلاش کند هر یک از این برگ‌ها را به فرد دیگری که مایل است عضویت شرکت را بپذیرد، بفروشد، در این صورت هر یک از این چهار عضو که خریدار چهار برگ شده‌اند باید راهی را که عضو نخست پیموده است بپیمایند یعنی هر برگی را مثلاً به قیمت یک هزار تومان از عضو اول بخرند. (در این صورت با فروش هر چهار برگ به ۴ هزار تومان ـ همه هزینه‌هایی که عضو اول داده بود تأمین می‌شود ـ بلکه چیزی نیز افزون می‌ماند) سپس هر یک از این چهار عضو مبلغی را مثلاً هزار تومان به حساب نفر اول لیست خود و مبلغی نیز مثلاً هزار تومان به حساب شرکت که اشراف بر این کارها دارد نیز واریز می‌کنند، بعد هر کدام از کارهایی را که صورت داده به وسیله پست سفارشی برای شرکت ارسال می‌کند در این صورت هر یک از این چهار نفر که هر کدام سه هزار و اندی هزینه کرده باید ناچار بسان عضو نخست منتظر باشد که پاسخ شرکت به او برسد.

آنگاه که جواب رسید برای هر یک از این چهار نفر بسته‌ای که حاوی چهار برگ دیگر است ارسال می‌شود که در آن برگ‌ها یک نام دیگر از نام این عضو دوم در ردیف پنجم و نام عضو نخست در ردیف چهارم قرار گرفته است و باید هر یک از این چهار نفر که در عرض هم هستند ۴ برگ ارسالی را به ۴نفر بفروشند و خریدار جدید علاوه بر این که مبلغی را باید به عنوان خرید بپردازد دو مبلغ دیگر را نیز باید هزینه کند؛ مبلغی را برای فردی که در رتبه اول لیست فروش قرار دارد و مبلغی را نیز برای شرکت واریزکند سپس همه رسیدهای بانکی خود را برای شرکت ارسال کند و در انتظار پاسخ بنشیند. در این صورت خواهیم دید که تعداد کسانی که به وسیله عضو اول عضویت پذیرفته‌اند ۴نفر و کسانی که به وسیله اعضای ردیف دوم عضویت یافته‌اند به ۱۶ نفر خواهد رسید.

این شانزده نفر که علاقه‌مندند عضویت شرکت را بپذیرند باید هر یک کارهای پیشین را انجام دهند یعنی پس از خرید برگ به قیمت هزار تومان دو کار دیگر نیز انجام دهند یکی واریز مبلغی به حساب فرد رتبه یک لیست خود و دیگری برای شرکت، سپس مجموع فیش‌ها را برای شرکت بفرستند و در انتظار پاسخ باشند. طبعاً نتیجه پاسخ، ارسال ۶۴ برگ برای ۱۶ نفر خواهد بود که برای شرکت ۶۴ عضو جدید بیابند و هر یک از این ۶۴ نفر علاوه بر خرید برگ دو کار دیگر را انجام دهند و فیش‌های بانکی را برای شرکت‌ ارسال کنند و منتظر نتیجه باشند، طبعاً نتیجه این خواهد بود که برای این ۶۴ نفر ۲۵۶ برگ خواهد آمد که خواهان عضویت این تعداد است.

هرگاه آن ۶۴ نفر توانستند ۲۵۶=۴?۶۴، ۲۵۶ برگ را بفروش برسانند و کارهای پیشین را تکرار کنند قطعاً برای هر یک از این نفرات ۴ برگ خواهد آمد که مجموع برگ‌ها ۱۰۲۴ (۴?۲۵۶) برگ خواهد بود در این مرحله عضو نخست به تدریج از رتبه پنجم به رتبه اول ارتقا یافته و از هر یک از این ۱۰۲۴ نفر یک هزار تومان بلاعوض دریافت خواهد کرد و در نتیجه مالک یک میلیون و ۲۴ هزار تومان خواهد بود ۱۰۰۰?۱۰۲۴ بدون این که دیناری ضرر ببیند بلکه آنچه را هزینه کرده بود با فروش چهار برگ تأمین کرده و در نهایت این مبلغ هنگفت را مالک شده است.

به همین ترتیب اگر عضویت پیش برود عضو دوم نیز پس از عضو اول مالک این مبلغ خواهد شد و همچنین اعضای دیگر بسان عضو اول بدون هزینه کردن مالک آن مبلغ خواهند شد.

این است واقعیت این شرکت که نامش همه جا را پر کرده و در حقیقت خواب و خیالی است که جهانخواران می‌خواهند از این طریق جیب خود را پر کرده و جیب ملت‌های فقیر را خالی کنند، زیرا قطع نظر از ادله شرعی که این نوع شرکت را حرام می‌داند خیالی بودن آن را با ارقام ریاضی روشن می‌کنیم.

توجه کنید عضو نخست در صورتی مالک این مبلغ می‌شود که اعضای ردیف نهایی شرکت به ۱۰۲۴ نفر برسد، به این ترتیب اگر اعضای رتبه پنجم که تعداد آنها ۲۵۶ نفر است بخواهند مالک چنین مبلغی شوند باید تعداد اعضا به ۲۶۲۱۴۴ نفر برسد ۴?۶۵۵۳۶ برسد.

در محاسبات تجاری چنین احتمالی با صفر مساوی است، حال چگونه این شرکت می‌خواهد همه اعضا به چنین مبلغی برسند در حالی که احتمال تملک مبلغ یاد شده حتی برای نخستین عضو بسیار بعید است.

● اکل مال به باطل

بنا بر فرموده پیامبر اکرم(ص) ?آن کس که بار زندگی را بر دوش دیگران بیندازد از رحمت خدا دور است? از همین‌رو طبق مبانی اسلامی، اقتصاد بر کار و تولید استوار است نه بر بخت و شانس. امام صادق(ع) نیز فرموده‌اند: ?من در برخی از اراضی مزروعی خود کار می‌کنم و عرق می‌ریزم با این که کسانی هستند که برای من کار کنند ولی من عملاً می‌خواهم بگویم خدایا من دنبال روزی حلال هستم و من دوست دارم که مرد در طلب روزی زیر آفتاب سوزان ناراحت شود?.

امام علی(ع) نیز در فرمان خود به مالک‌اشتر صنعتگران را مورد توصیه قرار داده و درباره آنان چنین می‌فرمایند که آنان ریشه‌های سود و وسیله استراحت مردم هستند? بر این اساس می‌توان ادعا کرد طبق مبانی دینی تنبلی، دست روی دست گذاردن و انتظار کمک از دیگران امری نکوهیده است.

بر اساس اقتصاد اسلامی تجارت باید با اسباب عادی و عقلایی که پیوسته در میان عقلا اوج داشته، صورت گیرد و طبق آیه ۲۹ سوره مبارکه نساء که می‌فرماید: ?یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَأْکُلُواْ أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ إِلاَّ أَن تَکُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنکُمْ وَلاَ تَقْتُلُواْ أَنفُسَکُمْ إِنَّ اللّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا؛ ای کسانی که ایمان آورده‏اید اموال همدیگر را به ناروا مخورید مگر آنکه داد و ستدی با تراضی یکدیگر از شما [انجام گرفته] باشد و خودتان را مکشید زیرا خدا همواره با شما مهربان است? کسب درآمد براساس امور واهی حرام و غیر مشروع اعلام شده استَ.

ظاهر آیه این است که تملک اموال دیگران باید براساس تجارت انجام گیرد و اگر بر غیر آن اساس شد نوعی اکل مال به باطل است در اینجا ممکن است این سؤال مطرح شود که اگر این مال از طریق هبه مالک هدیه می‌شود، در پاسخ باید گفت هبه از مقوله تجارت نیست بلکه یک نوع تکریمی است به بستگان و دوستان، در حالی که شرکت‌های هرمی با گستردگی خود رنگ تجارت به خود گرفته و ادعا می‌کنند که می‌خواهند مردم را از این طریق ثروتمند کنند.

● قمار روح شرکت‌های هرمی

اکنون برای جلب مشتری شیوه کار را عوض کرده و مسئله الماس فروشی را مطرح می‌کنند که اگر کسی الماسی را بخرد و ضمناً چهار مشتری معرفی کند برای او پاداش چنین و چنان خواهد بود در حقیقت الماس بهانه و حقیقت همان است که از این طریق افراد را برای عضویت جلب کرده و همگی در انتظار بخت و شانس باشند، بنابراین هرچه هم شیوه شرکت را عوض کنند روح شرکت همان است که گفته شد.