فرهنگ چیست

فرهنگ کلمه ای است که توسط دانشمندان علوم اجتماعی برای روش کلی زندگی مردم بکار می رود در گفتگو های روزمره کلمه ۰۳۹; فرهنگ۰۳۹; اشاره به فعالیتهایی در زمینه هایی چون هنر, ادبیات و موسیقی دارد اما از نظر دانشمندان علوم اجتماعی فرهنگ افراد شامل تمام ایده ها, اشیاء و روش های انجام کارهایی است که توسط گروهی بوجود می آیند

فرهنگ کلمه ای است که توسط دانشمندان علوم اجتماعی برای روش کلی زندگی مردم بکار می رود. در گفتگو های روزمره کلمه " فرهنگ" اشاره به فعالیتهایی در زمینه هایی چون هنر، ادبیات و موسیقی دارد. اما از نظر دانشمندان علوم اجتماعی فرهنگ افراد شامل تمام ایده ها، اشیاء و روش های انجام کارهایی است که توسط گروهی بوجود می آیند. کلمه " تمدن" شبیه به فرهنگ است. اما غالبا به روش پیشرفته تر زندگی اطلاق می شود. فرهنگ روش پیچیده و یا ساده زندگی است.

فرهنگ بیشتر شامل روش های یاد گرفته شده ی عملکرد احساس یا فکر است تا روشهای معین زیست شناسی. انسان شناس بریتانیایی سر ادوارد تیلور((Sir Edward Taylor ، فرهنگ را اینگونه تعریف می کند:

" فرهنگ مجموعه پیچیده ای است از دانش، اعتقادات، هنر، اصول اخلاقی، قوانین، آداب و رسوم و هر نوع توانایی ها وعادات کسب شده توسط بشر بعنوان عضو جامعه می باشد."

تعریف تیلور شامل سه مهمترین ویژگی های فرهنگ است.

۱) فرهنگ توسط افراد کسب می شود.

۲) افراد بعنوان عضو جامعه فرهنگ را کسب می نمایند.

۳) فرهنگ کلیتی پیچیده است.

فرهنگ توسط افراد فرا گرفته می شود چون بیشتر شامل الگو های فراگیر رفتاری است تا الگو های زیست شناسی تعیین شده، که آن را غریزه می نامیم. فرهنگ تمامیتی پیچیده است که دانشمندان علوم اجتماعی می توانند آن را به بخش های ساده ای تقسیم کنند که مشخصه های فرهنگی نامیده می شوند. این مشخصه ها می توانند آداب و رسوم مثل مراسم دفن مردگان، ابراز همچون شخم، یا اشاره و حرکاتی چون دست دادن، یا ایده و نظریه ای مانند دمکراسی باشند.

عناصر اصلی فرهنگ کدامند؟ تمامی فرهنگها شامل ویژگی هایی هستند که ناشی از احتیاجات اصلی مشترک تمام افراد است. هر فرهنگی روش هایی برای بدست آوردن غذا و سرپناه دارد. هر فرهنگی روش هایی برای حمایت و محافظت علیه مهاجمین خود می تواند داشته باشد. هر فرهنگی شامل روابط ثابتی است که نشانگر شکلهای ازدواج و ترتیبات خویشاوندی است. یک فرهنگ دارای اعتقادات مذهبی و مجموعه ای از عملکرد این نوع اعتقادات است.

تمامی جوامع شکلهایی از توصیفات هنری، همچون قلم زنی، نقاشی و موسیقی را دارا هستند. همه فرهنگ ها انواع گوناگون دانش و اطلاعات علمی را دارند. این اطلاعات ممکن است عقاید و رسوم افسانه های باستانی درمورد گیاهانی باشد که مردم می خورند، حیواناتی که شکار می کنند یا گونه ای از دانش بسیار پیشرفته باشد.

چگونه فرهنگ ها با یکدیگر متفاوتند؟ جزئیات فرهنگ ها از مکانی به مکان دیگر در دنیا متفاوتند. برای مثال خوردن نیازی بیولوژیکی است، اما آنچه مردم می خورند و زمان و چگونگی خوردن آنها، شکل آماده کردن غذا از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است.

فرهنگ چگونه و چه زمانی پیشرفت نموده است؟ پایه گذاری فرهنگ بشر در زمانهای ما قبل تاریخ صورت گرفته است. گام های مهم این پیشرفت عبارتند از:

۱) توسعه ابزار

۲) آغاز کشاورزی

۳) رشد شهرها

۴) پیشرفت خط

▪ شکار چیان و گرد آورندگان:

اجداد و نیاکان بشر با جمع آوری میوه جات، حشرات، برگ های خوردنی و یا گرفتن حیوانات کوچک با دستهایشان، روزگار خود را سپری می کردند. حدود پنچ میلیون سال قبل، زمانی که بشر استفاده از ابزار را آموخت، اولین گام های خود را بسوی پیشرفت فرهنگ برداشت. بسیاری از ابزارهای اولیه سنگهای لبه تیزی بودند که برای بریدن و تراشیدن بکار می رفتند. این لبه های برنده با ضربه زدن و سابیدن سنگی بر سنگ دیگر درست می شدند.

▪ کشاورزان و دهکده ها:

کمی بیش از دو و نیم میلیون سال قبل بشر اولیه شکار حیوانات بزرگ را آموخت، با شکار بهتر، تهیه غذا آسان شد و جمعیت افزایش یافت. شکارچیان به منظور فراهم کردن غذا برای جمعیت در حال رشد، بیشتر شکار می کردند. بعد از نایاب شدن حیوانات بزرگ، انسان به کاشت محصولات و پرورش حیوانات رو آورد و بدین گونه اولین کشاورزان بوجود آمدند.

▪ سفالگری و سبد بافی:

کشاورزان توانستند به اندازه کافی محصول تولید کنند که این امر باعث شد بسیاری از افراد از کار کشاورزی فارغ شوند. این افراد حرفه های جدیدی مثل سفالگری، بافندگی، سبد بافی و دیگر حرفه ها را توسعه دادند وحدود ۳۵۰۰ شهر بوجود آمد. (۱)

فرهنگ، نوع نگاه ما به دنیا است و این که چگونه در آن عمل می کنیم. فرهنگ توسط خانواده ها ، دوستان و جوامع به ما تعلیم داده می شود. از طریق این افراد می آموزیم که چه غذایی بخوریم، چه نوع خانه هایی بسازیم، چگونه ارتباط برقرار کنیم و چگونه رفتار کنیم. فرهنگ ها را میتوان به طروق مختلف همچون دین، ملیت و نژاد تعریف کرد. بسیاری از افراد به بیش از یک فرهنگ تعلق دارند. اگر در ایالات متحده زندگی می کنید، بخشی از یک فرهنگ آمریکایی هستید. فرهنگ ها می توانند توسط نوع غذایی که می خوریم، لباسی که می پوشیم، جایی که زندگی می کنیم، ابزاری که بکار می بریم، زبانی که صحبت می کنیم و تفریحاتی که داریم، تعریف شوند.(۲)

فرهنگ تمام جوانب زندگی شما را در بر می گیرد و مانند بسیاری از افراد شما کاملا از آن بی خبر هستید. اگر از شما سوال بشود، احتمالا فرهنگ را بعنوان موسیقی، ادبیات، هنر های تجسمی، معماری و زبان تعریف می کنید و در این مورد هم خطا نکرده اید، اما کاملا هم درست نمی گویید. چیزهایی که توسط فرهنگ بوجود می آید توسط حواس پنجگانه قابل مشاهده هستند و می توانند مظهر معانی عمیق تر فرهنگ باشند- یعنی آنچه که فکر و حس می کنیم. فرهنگ یاد داده می شود و فرا گرفته می شود و افراد در آن سهیم و شریک هستند. هیچ فرهنگی وجود ندارد که تنها به یک نفر تعلق داشته باشد. فرهنگ، یک نشانه است که رفتار، کلمات، اشیاء و معانی را در بر می گیرد. این معانی از لحاظ ذهنی اختیاری و از لحاظ عینی منطقی می باشند. برای مثال " خانه" یک ساختار فیزیکی و یک ترکیب فامیلی است و یک مرجع اخلاقی که از فرهنگی به فرهنگ دیگر متمایز است.

فرهنگ، امری ضروری است چرا که اعضای خود را قادر می سازد تا با یکدیگر در تعامل باشند بدون آنکه لحظه به لحظه این عملکرد بیان کنند. فرهنگ آموخته و فراموش می شود، بنابراین علی رغم اهمیت آن، کلاّ از تاثیر آن بر دیدگاه مان نسبت به دنیا بی اطلاع هستیم. فرهنگ مهم است چون مارا قادر به درک و کار با یکدیگر می سازد. (۳)

ترجمه از مریم ابدالی

کارشناس ارشد آموزش زبان انگلیسی

http://www.millicentrogers.org/what_is_culture.htm۱-

http://www.dfait-maeci.gc.ca/cfsi-icse/cil-cai/what_is_culture۲-

http://www.nps.gov/cagr/forkids/what-is-culture.htm۳-