شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

وقتی خون در صحنه جاری می شود


وقتی خون در صحنه جاری می شود

گفت وگو با بابک حمیدیان درباره مردبالشی

بابک حمیدیان از هنرمندان جوان و فعال سینما، تئاتر و تلویزیون است که در سال‌های اخیر حضور پررنگی در سه عرصه یاد شده مخصوصا تئاتر داشته است. حمیدیان از نقش‌های جذاب، پر چالش و پیچیده استقبال کرده و حاضر است بازی در تئاتری را که دوست دارد به حضور در سینما یا تلویزیون ترجیح دهد. بابک حمیدیان در نمایش «مکبث» رضا ثروتی که سال گذشته در تماشاخانه ایرانشهر اجرا شد بازی قابل قبولی از خود به نمایش گذاشت و نشان داد هنوز بازیگرانی در تئاتر ایران هستند که از ظرفیت‌های فیزیکی هم برای ارائه نقش‌های دشوار بهره می‌گیرند و موفق هم عمل می‌کنند.

آقای حمیدیان کمی درباره نمایشنامه «مردبالشی» توضیح می‌دهید؟

نمایشنامه «مرد بالشی» نوشته «مارتین مک دونا» است که براساس ترجمه‌ زهرا جواهری اجرا می‌شود. این نمایشنامه که جزو آثار ستایش شده است و جوایز گوناگونی گرفته، درباره‌ قتل‌هایی است که در شهری رخ می‌دهد و این قتل‌ها را به داستان‌های یک نویسنده ارتباط می‌دهند.

شما خودتان از تئاتر تجربی شروع کرده‌اید. خیلی‌ها معتقدند نمی‌شود به تئاتر تجربی به عنوان نمایش نگاه کرد که همه‌جور مخاطب با آن ارتباط برقرار کند، آیا به نظرتان این انتقاد به «مردبالشی» درست است؟

من اصلا گونه تئاتری که در آن رشد کردم تئاتر تجربی بوده برای همین گرایشم به این نوع از نمایش چیز جدید و عجیبی نیست. من بدون مسئله و مشکل یکی از سخت‌ترین نقش‌های این نمایش را قبول کردم. نقشی که کمتر بازیگری با این حجم فانتزی و نوع پوشش جرات می‌کند آن را قبول کند. در هر اثر هنری بحث سلیقه هم مطرح است. یک عده ممکن است یک اثر را بپسندند و ارتباط برقرار کنند و گروه دیگری برعکس. نقد هم که به هر حال عیار کار را مشخص می‌کند و من اعتراضی به آن ندارم، اما چیزی که نمی‌پذیرم این نقدهای تند و مغرضانه‌ای است که می‌خواهند اینطور نشان دهند که این نمایش صرفا با تکیه بر پول بنا شده و تئاتر نیست و... . نه، این حرف‌ها را قبول ندارم. چیزی که همه فراموش کردند یا به روی خودشان نمی‌آورند این است که یک اتفاق منحصربه‌فرد تکنولوژیک با این حجم تبلیغات برای اولین بار افتاده است. همواره اولین‌ها با کاستی و ضعف‌هایی همراه هستند اما نباید جسارت اولین بودن را فراموش کنیم. اگر این صدمین بار بود که تئاتری از این نوع و جنس روی صحنه می‌رفت، بله همه انتقادها بجا و درست بود.

تا چه اندازه به کار با کارگردان‌های جوان تئاتر قائل هستید و چقدر ورود این افراد را به دنیای حرفه‌ای تئاتر کشور موثر می‌دانید؟

تجربه کار کردن با یک کارگردان جوان، بیشتر باعث رشدم شده است؛ چراکه خیلی بهتر می‌توانم گفتگو کنم، ایده بدهم و ایده بگیرم. به هر حال فضای گفت‌وگو با کارگردان‌های جوان و هم‌نسل خودم راحت‌تر است تا کار کردن با کارگردان پیشکسوت. البته با حفظ احترام به وجود همه بزرگان این عرصه در هنگام برخورد با پیشکسوتان یک هنرمند جوان آنقدر دچار شرم و حیا می‌شود که بیشتر سعی می‌کند شنونده باشد تا اینکه جرات کند نظرات و عقایدش را هم به زبان بیاورد.

کار با محمد یعقوبی چقدر برایتان مهم است؟

بالاخره کار کردن با کارگردان‌های شناخته‌شده برای همه ما که دلمان می‌خواهد بهترین نمایش‌ها را روی صحنه ببریم هیجان‌انگیز و مهم است. محمدیعقوبی از کارگردان‌هایی است که تئاتر را به‌خوبی می‌فهمد. برای همین آرزوی من است که او من را برای کارهایش انتخاب کند. محمد یعقوبی از کارگردان‌های شناخته‌شده تئاتر است که در طول سال‌های گذشته آثارش علاقه‌مندان بسیاری را به خود جلب کرده و دوستداران تئاتر منتظر هستند هر چند ماه یکبار نمایش دیگری را از یعقوبی و گروه تئاتر «این روزها» بر صحنه‌های نمایش ببینند.

یعقوبی سبک و سیاق منحصربه‌فردی را در آثارش مورد توجه قرار می‌دهد. پرداختن به مسائل اجتماعی و بحران‌های خانوادگی از موضوعات مورد علاقه وی است که در نمایش‌هایی چون «خشکسالی و دروغ»، «نوشتن در تاریکی»، «گل‌های شمعدانی»، «زمستان ۶۶»، «یک دقیقه سکوت»، «برهان» و... این مضامین را به تصویر کشیده است.



همچنین مشاهده کنید