شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
مجله ویستا

عصر خمینی


عصر خمینی

گزیده ای از پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام ره

● مصیبت فقدان امام

ایران، یکسر عزاخانه ای شد که در هر شهر و روستایش، شیون

حسرت بار از یکایک خانه ها سرریز شد و کوی و میدان و خیابان را پر کرد. هیچ کس نتوانست این جرعه درد را خاموش فرو برد؛ از دلاوران میدان های نبرد، تا مادران و پدرانی که غم شهادت جوانانشان نتوانسته بود گره عجز و اندوه بر جبینشان بیفکند، تا بزرگمردان عرصه علم و عرفان و سیاست و تا یکایک آحاد این ملت عظیم القدر، همه و همه در این مصیبت عظما زار زار گریستند، یا صدا به فغان بلند کردند، یا بی صبرانه بر سروسینه زدند. مصیبت فقدان امام، همان به بزرگی امام بود و جز خدا و اولیایش کیست که حد و مرز این عظمت را بشناسد؟ آن جا که دل های بزرگ بی تاب

می شوند، آن جا که انسان های بزرگ دست و پا گم می کنند، آن جا که صحنه، از بی قراری میلیون ها و میلیون ها انسان پر است، کدام زبان و قلم انسانی است که بتواند نمایشگر و صحنه پرداز گردد؟ من که خود قطره بی تابی در اقیانوس متلاطم آن روز- و آن روزها- بوده ام، چگونه خواهم توانست آن را شرح کنم؟!

● جمهوری اسلامی، میراث امام

جمهوری اسلامی که با پیدایش خود، راه نوینی در مقابله با زورگویان طراز اول عالم باز کرد و به ملت های مستضعف- مخصوصاً مسلمانان- امیدی تازه بخشیده و در مدت ده سال و اندی رهبری امام راحل عظیم، بارها قلدران زمان را عملاً تحقیر کرده و دروغ شکست ناپذیری آنان را باطل ساخته است، باید هم بیشترین اهتمام امت اسلام و ملت ستم کشیده ما را به خود جلب کند؛ همچنان که آن پیشوای صالحان نیز همیشه بیشترین همت خود را به همین دو مسأله می گماشت: پاسداری از جمهوری اسلامی و مراقبت از جهت گیری راست و درست آن. و آن فقیه عظیم القدر و اسلام شناس بی بدیل، حفظ جمهوری اسلامی را برتر و با اهمیت تر از هر واجبی می دانست.

● اعتباری افزونتر برای ایران

با رحلت امام خمینی(ره)، طیف وسیع دشمنان اسلام که در صفوف مقدّم معارضه با جمهوری اسلامی بودند، این امید را پنهان نکردند که جمهوری اسلامی در غیاب پدیدآورنده و پروراننده خود، نیروی دفاع و رشد را از دست بدهد و چون کودک بی صاحبی، احساس ضعف و درماندگی کند، یا به کلی از پای درآید و یا به ناچار به زیر دامان این و آن پناه گیرد! در محاسبات تنگ نظرانه دشمنان که همه بی استثنا اسیر محاسبات صددرصد مادّی و از فهم روابط معنوی و برکات ایمان و تقوا بی نصیبند، نمی گنجید که معجزه الهی در طلیعه قرن پانزدهم هجری- یعنی حکومت صلاح و دین و حیات دوباره ارزش های اسلامی- آن قله ی مرتفعی باشد که دست آلوده بندگان هوی و هوس به آن نرسد و دیپلماسی زر و زور از به دام افکندن آن عاجز بماند! درست در آن هنگام که از حادثه ارتحال امام، نفس دنیا در سینه اش حبس شده و خواب از چشم دوست و دشمن در سطح جهان گرفته شده بود، ایران اسلامی نمایشی قهرمانانه داد و با عنایات خداوندی، سنگین ترین آزمون خود را به سرافرازی طی کرد و کشتی انقلاب از گردابی خطیر، با آرامش و اطمینان عبور کرد. و این خود آیت دیگری از شمول الطاف الهی بر ملتی شد که قدم در راه خدا نهاده و به نصرت او قیام کرده است. دوستان، یعنی

توده های مسلمان و مستضعفان بسیاری از مناطق عالم، جانی و امیدی دوباره گرفتند و به پایه های نظام سلطه جهانی، ضربه ای دوباره- پس از ضربه آغاز پیروزی انقلاب- وارد آمد. یعنی حادثه ای که می پنداشتند انقلاب را درهم خواهد پیچید، به انقلاب اوج و حیات بخشید و امام ما- آن برافروزنده مشعل انقلاب- با رحلت خود، یک بار دیگر شعله انقلاب را برافروخته کرد. «فرحمه اللّه حیاً و میّتاً و السّلام علیه یوم ولد و یوم قاد الامّه و یوم ارتحل و یوم یبعث حیّاً».

● منجی دوران، پیرو نبی خاتم

امام ما برای حیات دوباره اسلام، درست همان راهی را پیمود که رسول معظم صلّی اللّه علیه و اله و سلّم پیموده بود؛ یعنی راه انقلاب را. در انقلاب، اصل بر حرکت است؛ حرکتی هدفدار، سنجیده، پیوسته، خستگی ناپذیر و سرشار از ایمان و اخلاص. در انقلاب، به گفتن و نوشتن و تبیین اکتفا نمی شود؛ بلکه پیمودن و سنگر به سنگر پیش رفتن و خود را به هدف رساندن، اصل و محور قرار می گیرد. گفتن و نوشتن هم در خدمت همین حرکت در می آید و تا رسیدن به هدف- یعنی حاکمیت بخشیدن به دین خدا و متلاشی ساختن قدرت شیطانی طاغوت- ادامه می یابد: «هو الّذی أرسل رسوله بالهدی و دین الحقّ لیظهره علی الدّین کلّه ولو کره المشرکون».

● دشمنان

چه قدر ساده لوح و سطحی اند کسانی که گمان می کنند دشمنی امریکا و جبهه استکبار و دار و دسته وسیع صهیونیستی که اکثر خبرگزاری ها و رسانه های خبری و تبلیغی جهان را در اختیار دارند، ناشی از آن است که جمهوری اسلامی، به موقع تلاش لازم را برای کسب دوستان انجام نداده و یا در مسائل جهانی دچار تندروی شده است. این گمان، حاکی از عدم تعمق در حوادث و جریانات داخلی و جهانی و عدم بصیرت در دشمن شناسی است.ابرقدرت ها که دشمنان سوگندخورده انقلاب اسلامی اند، هرگز علت دشمنی خود با جمهوری اسلامی را به صراحت بیان نکرده اند و نخواهند کرد. اگر امریکا اعتراف کند که انگیزه دشمنی او با ایران، دشمنی با اسلام است، یک میلیارد مسلمان جهان را در برابر خود قرار خواهد داد و اگر اعتراف کند که انگیزه او از این دشمنی آن است که ایران اسلامی خواسته است مستقل و آزاد و به دور از دخالت امریکا زندگی کند، همه آزادگان و آزادی خواهان عالم را در برابر خود قرار خواهد داد و اگر اعتراف کند که دلیل خصومت خباثت آمیزش با ایران و مسدود کردن اموال ایران و توطئه دایمی اش نسبت به جمهوری اسلامی آن است که انقلاب ایران، دست او را از منابع غنی این کشور قطع کرده و جلو ادامه غارت اقتصادی ملت را که از سوی رژیم خائن پهلوی، سخاوتمندانه به امریکایی ها واگذار شده بود، گرفته است، همه ملت های مظلوم جهان و ستمدیدگان غارت های استعماری، در کنار ملت ایران قرار گرفته و به مبارزه با امریکا خواهند پیوست.

بنابراین، بسیار طبیعی و بدیهی است که امریکا و دیگر دولت های جبهه استکبار و همه دار و دسته خبری و تبلیغی و رسانه های

دست نشانده آنان ناگزیر باشند که تمام همّ خود را به تحریف حقایق ایران و انحراف افکار عمومی جهان مصروف بکنند، و گاه به نام حقوق بشر و گاه با تهمت نقض آزادی و گاه به دشنام ارتجاع و واپسگرایی و امثال آن، ملت شجاع و آگاه و آزاده ایران و نظام مترقی و انقلابی جمهوری اسلامی و مسئولان صالح و لایق آن را مورد اتهام قرار دهند و نفرت عمومی ملت ایران از سلطه گران مستکبر و خبیث، مخصوصاً شیطان بزرگ را بدین گونه تلافی کنند.

● وصیت جاودانی

اکنون، یک سال پس از رحلت آن پدر دلسوز و مرشد و معلم آگاه و حکیم، این جانب لازم می دانم اساسی ترین معارف انقلاب را که همه در شمار بینات مکتب انقلاب و برخاسته از اصول و احکام اسلام است،

یک بار دیگر به برادران و خواهران خود تذکر داده، همه ی ملت انقلابی و شجاعمان را به توجه و اهتمام روزافزون نسبت به آن ها دعوت کنم:

۱)پیش از هر چیز، زنده داشتن یاد و راه و درس جاودانه امام خمینی اعلی اللّه کلمه است، که مشعل راه و ترسیم کننده خط اساسی حرکت و تعیین کننده شاخص های اصلی و حیاتی این جاده مبارک و فرجام تابناک آن است. حیات و شخصیت خمینی کبیر، تجسم اسلام ناب محمّدی

صلّی اللّه علیه و اله و سلّم و تبلور انقلاب اسلامی بوده و او خود و سخنش و انگشت اشاره اش، خضر راه این حرکت الهی و روشنگر نقاط مبهم و برطرف کننده همه تردیدها بوده و همچنان خواهد بود. ملت ایران و از همه بیشتر مسؤولان کشور، باید این درس بزرگ را هرگز از یاد نبرند.

۲)این نهضت مردمی و انقلاب بی نظیری که در منتهای مبارزات پانزده ساله آن پدید آمد و حماسه عظیمی که در عمر یازده ساله این نظام به ظهور رسید و شهادت نفوس طیبه و تحمل آن همه دشواری ها و شکنجه ها و مصیبت ها از سوی ملت مؤمن و مبارز ما، همه و همه به خاطر اسلام بود. این ملت بزرگ و امام بزرگوارش، سعادت را در پیروی حقیقی از اسلام دانستند و حاکمیت اسلام را وسیله ی نجات از سلطه ی شیطان ها و طاغوت ها و ستمگران دیدند و رضای خدا را در پیگیری از حاکمیت اسلام جستجو کردند. ملت های مسلمان و مخلصان دلسوز در سراسر جهان اسلام نیز به خاطر اسلام بوده و هست که این انقلاب و این نظام را متعلق به خود دانسته و از آن حمایت و دفاع کردند و می کنند. از این رو، جمهوری اسلامی بزرگ ترین وظیفه اش آن است که اسلام را در زندگی مردم تحقق بخشد و جامعه را به صورت یک جامعه نمونه اسلامی درآورد.

برای عملی شدن این هدف- که گام های اساسی و بلند آن، از آغاز پیروزی به وسیله همه دست اندرکاران و با اشراف و اهتمام شدید امام رضوان اللّه علیه برداشته شده- باید قوای سه گانه کشور هماهنگ و پیگیر عمل کنند و حوزه های علمیه و مراکز فرهنگی و پژوهشی اسلامی، به تلاش وسیع دست زنند و سرچشمه پایان ناپذیر تفقه و اجتهاد آگاهانه و بصیر را در خدمت عمق و گسترش معارف اسلامی به کار گیرند و دستگاه فکری و عملی نظام جمهوری اسلامی، با هم و در کنار هم، جامعه را در راه اسلامی شدن روزافزون و به سمت هدف های اسلامی پیش ببرند.

تمامی آحاد ملت مسلمان، در حفظ و حراست از احکام نورانی آن و سعی در گسترش و تعمیق آن در جامعه، دارای وظیفه ای بزرگند. امر به معروف و نهی از منکر که یکی از ارکان اساسی اسلام و ضامن برپا داشتن همه فرایض اسلامی است، باید در جامعه ما احیا شود و هر فردی از آحاد مردم، خود را در گسترش نیکی و صلاح و برچیده شدن زشتی و گمراهی و فساد، مسؤول احساس کند.

۳) فوریترین هدف تشکیل نظام اسلامی، استقرار عدالت اجتماعی و قسط اسلامی است. قیام پیامبران خدا و نزول کتاب و میزان الهی، برای همین بود که مردم از فشار ظلم و تبعیض و تحمیل نجات یافته، در سایه قسط و عدل زندگی کنند و در پرتو آن نظام عادلانه، به کمالات انسانی نایل آیند. دعوت به نظام اسلامی، منهای اعتقادی راسخ و عملی پیگیر در راه عدالت اجتماعی، دعوتی ناقص، بلکه غلط و دروغ است و هر نظامی هرچند با آرایش اسلامی، اگر تأمین قسط و عدل و نجات ضعفا، و محرومین، در سرلوحه برنامه های آن نباشد، غیراسلامی و منافقانه است؛ و از همین جاست که ادعای سلاطین و حکامی که با وجود داعیه مسلمانی و شعار پیروی از قرآن، راه دیگر جباران را پیموده و فاصله فقیر و غنی را بیشتر کرده و خود در صف اغنیا قرار گرفته و از درد فقرا و پابرهنگان غافل مانده اند، چه در تاریخ و چه در زمان حاضر، همواره از سوی هوشمندان آشنا به معارف قرآن و اسلام، مردود دانسته شده است.

در نظام اسلامی باید همه افراد جامعه، در برابر قانون و در استفاده از امکانات خداداد میهن اسلامی، یکسان و در بهره مندی از مواهب حیات، متعادل باشند. هیچ صاحب قدرتی قادر به زورگویی نباشد و هیچ کس نتواند برخلاف قانون، میل و اراده خود را به دیگران تحمیل کند. طبقات محروم و پابرهنگان جامعه، مورد عنایت خاص حکومت باشند و رفع محرومیت و دفاع از آنان در برابر قدرتمندان، وظیفه بزرگ دولت و دستگاه قضایی محسوب شود. هیچ کس به خاطر تمکن مالی، قدرت آن را نیابد که در امور سیاسی کشور و در مدیریت جامعه دخالت و نفوذ کند و هیچ تدبیر و حرکتی در جامعه، به افزایش شکاف میان فقرا و اغنیا نینجامد. پابرهنگان، حکومت اسلامی را پشتیبان و حامی خود حس کنند و برنامه های آن را در جهت رفاه و رفع محرومیت خود بیابند.

۴) وحدت کلمه، رمز پیروزی ملت ایران در مراحل مختلف بوده و امروزه نیز مهم ترین وسیله ملت ما برای مقابله با تحریک ها و

توطئه هاست. با توجه به سرگذشت دوران ده ساله و تأمل در حوادث آن، که حاکی از آسیب ناپذیری جمهوری اسلامی در برابر انواع

توطئه های دشمنان داخلی و خارجی است، اهمیت وحدت و یکپارچگی ملت و مسؤولان بیشتر آشکار می شود.

رسانه های خبری بیگانه که مظهر تمایلات و سیاست ها و نیات خصمانه و اغراض خبیث سردمداران سیاست های جهانی اند، بر روی هر کلمه و هر اشاره ای که از آن، بوی اختلاف و دودستگی استشمام شود و یا بتوان چنین وانمود کرد، شدیداً حساسیت نشان داده و با بزرگ کردن نکته های ریز و مطرح ساختن استنباط های دروغین از گفته ها و نوشته ها در ایران، به طور دایم در تلاشند که شاید بتوانند تصویری مشوّش و آلوده به اختلافات و زد و خورد داخلی از ایران اسلامی- که بحمداللّه برخوردار از وحدت و یکپارچگی کم نظیری است- به مردم ایران و جهان ارایه دهند و زمینه دو دستگی و نفاق را با این وسوسه ها به وجود آورند. این ها همه نشانه آن است که امروزه دشمن از همه راه ها برای تضعیف جمهوری اسلامی عاجر مانده و بدخواهانه در کمین اختلافات داخلی و شکست وحدت عمومی نشسته است.

۵) حفظ عزت و کرامت انقلابی جمهوری اسلامی و ملت ایران در مناسبات بین المللی یکی دیگر از نقاط اصلی است. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، تحولی ژرف در ارتباطات بین المللی از دو نظر به وجود آورد:

اول این که هیمنه دو ابرقدرت آن روز دنیا را در رابطه شان با دولت های ضعیف جهان، شکستی سخت داد و ابهتی را که به مرور در چشم ملت ها و دولت ها به دست آورده بودند، به شدت تضعیف کرد.

دوم آن که به ملت ها دلگرمی و شجاعت بخشید و جرأت و گستاخی در مقابله با دولت های دست نشانده را به آنان تزریق کرد. گرچه این تأثیرات عمیق، به تدریج در جهان ظاهر شد و امروز پس از یازده سال، چهره سیاسی عالم را دگرگون کرده است اما همه چشم های تیزبین، از همان آغاز تشخیص دادند که با پیروزی این انقلاب عظیم، عصر جدیدی در مناسبات عالم پدید آمده است. این عصر را باید «عصر امام خمینی» نامید و ویژگی آن، عبارت است از بیداری و جرأت و اعتماد به نفس ملت ها در برابر زورگویی ابرقدرت ها و شکستن بت های قدرت ظالمانه و بالندگی نهال قدرت واقعی انسان ها و سر برآوردن ارزش های معنوی و الهی.

مسأله فلسطین، مسأله اول بین الملل اسلامی است. امروز که مبارزات ملت فلسطین در زیر پرچم اسلام، خواب از چشم دولت غاصب صهیونیست و حامیانش ربوده است، بزرگ ترین وظیفه ملت و دولت ما و همه ملت ها و دولت های مسلمان، حمایت از این مبارزات است. غده سرطانی اسرائیل را تنها از طریق همین مبارزات می توان ریشه کن ساخت و جهان اسلام را از خطرات مهلک آن نجات داد. سکوت و سازش خیانت آلود بسیاری از دولت های عربی و حتّی تظاهر بعضی از آنان به بی تفاوتی و عدم حساسیت نسبت به سرنوشت فلسطین، کار را به جایی رسانده است که دولت غاصب صهیونیست، پس از سال ها کتمان و حتّی انکار، اکنون دوباره داعیه اسرائیل بزرگ را علناً بر زبان می آورد و با بی شرمی و وقاحت، نیت پلید غصب سرزمین های جدیدی از میهن اسلامی را تکرار می کند.

۶) تکیه بر مردم و حاکمیت اراده و خواست و تشخیص آنان، رکن مهم دیگر است که روز به روز باید تحکیم و تقویت شود. مردم آزاده ما، با اراده قاطع خود که از ایمان عمیق آنان به اسلام ناشی می شود، مبارزات را تا پیروزی ادامه داده و جمهوری اسلامی را به وجود آورده و با فداکاری و ایثاری بی نظیر، از آن حراست نموده اند و از این پس هم در همه حال، نظام اسلامی متکی به مردم و متعلق به مردم و در اختیار مردم خواهد بود. مجلس شورای اسلامی که در آزادی و استقلال رأی در جهان بی نظیر است، مظهر اراده مردم و رئیس جمهور، وکیل و برگزیده مردم و مدیران کشور، آحادی از مردمند و مردم دارای حق رأی و بیان و تصمیم در کلیه امور سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اند؛ و این، یکی از برکات بزرگ اسلام و طرح منحصر به فردی است که نظام های شرق و غرب، از ارائه آن ناتوان بوده اند و در هیچ یک از سیستم های حکومتی عالم، نمی توان نظیر آن را یافت.

نظام اسلامی، هرگز نخواسته آزادی را که پرچمدار آن اسلام و قرآن است، از مدعیان دروغگوی آزادی در نظام های غربی بیاموزد. ما آزادی فساد و بی بندوباری و هرزگی و آزادی دروغ و تزویر و فریب و آزادی ظلم و استثمار و تجاوز به حقوق ملت ها را که غرب پرچمدار و مرتکب آن بوده است، صریحاً و قاطعاً رد می کنیم. ما آن آزادی را که به سلمان رشدی مرتدّ نابه کار، اجازه ی اهانت به مقدسات یک میلیارد انسان را می دهد، اما به مسلمانان انگلیس حتّی حق شکایت از او را هم نمی دهد؛ به دولت امریکا حق تحریک و سردستگی اوباش مخالف با یک حکومت مردمی را می دهد، اما به آن حکومت مردمی، حق مقابله با آن اوباش را نمی دهد؛ به سرمایه داران غارتگر، حق ورود نامشروع به کشورهای ضعیف و چپاول هست و نیست آن ملت ها را می دهد، و به آن ملت ها حق مبارزه با آنان را نمی دهد، مردود و منفور می شماریم و آن را ننگ بشریت می دانیم.

آزادی در منطق ما، آزادی ای است که اسلام به ملت ها می بخشد و آنان را به کوه استواری در برابر سلطه گران ظالم و غاصب تبدیل می کند؛ همان طور که در مورد ملت ایران اتفاق افتاد و این معجزه پدید آمد؛ و این آزادی در کشور ما همواره هست و خواهد بود و همه آحاد ملت باید آن را حفظ کنند. مسؤولان کشور باید مانند همیشه، پاس حضور مردمی و تأثیر تعیین کننده آن در استقلال کشور را بدارند و به طور روزافزون، مردم را به حضور و فعالیت در صحنه های سیاسی و اقتصادی، فرهنگی و دفاعی و امنیتی تشویق نمایند.

۷) همکاری دولت و ملت و پیوند عاطفی و عقیدتی مردم با مسؤولان کشور، یکی از مظاهر اساسی حکومت مردمی است و تاکنون گره گشای مسائل بسیار مهمی بوده است و باید همیشه با همان قوّت و استحکام باقی بماند. امام بزرگوار ما رضوان اللّه علیه در دوره های مختلف و نسبت به دولت های همه دوران ده ساله، همواره مردم را توصیه به همکاری و کمک نموده اند و امروز که دولت جمهوری اسلامی، با مدیریت یکی از چهره های شاخص انقلاب و یکی از شاگردان و یاران دیرین امام امت، با مجموعه ای از کارهای بزرگ برای پیشرفت کشور و رشد و توسعه ملی و دفاع از ارزش های انقلاب در سطح جهان رو به رو است، این پیوند و صمیمیت، از همیشه باید مستحکم تر باشد و بحمداللّه همین طور نیز هست.

۸) سازندگی کشور و آبادسازی این سرزمین پربرکت و مستعد و جبران عقب ماندگی های تأسف باری که در دوران حکومت طواغیت، بر این ملت بااستعداد تحمیل شده است، یکی از هدف های اصلی جمهوری اسلامی است. ملت ما در بهترین فرصت های تاریخی، یعنی در دورانی که جهان، تازه به جاده دانش و صنعت قدم نهاده بود و ایران می توانست با بیداری و تحرک مناسب، سهم خود را در پیشرفت علمی و صنعتی بشریت ایفا کند و از نتایج آن بهره مند شود، در اسارت حکام ظالم و مستبد و بی خبر و وابسته، از قافله عقب ماند. پادشاهان پهلوی و قاجار، به جای سازندگی کشور و زنده کردن استعدادهای خدادادی بشری و طبیعی آن، ایران را به خارجیان سوداگر و چپاولگر فروختند و منابع را به غارت بیگانگان دادند و یا راکد و معطل گذاردند و استعدادهای انسانی را به هدر دادند و به جای مصلحت ملت، مصالح دولت ها و کمپانی های خارجی را مقصد خود ساختند؛ به طوری که خط آهن وقتی با صدسال تأخیر به کشور ما وارد شد، در تعیین مسیر آن، به جای رعایت مصالح ملت و نیازهای بازرگانی، مصلحت نظامی دشمنان در نظر گرفته شد.

سیاست وابسته و سوء تدبیر و ضعف نفس و استبداد در رژیم پهلوی و قاجار، در ظرف دویست سال، ایران را که روزی به برکت اسلام پرچمدار دانش جهان بود، به ویرانه ای محتاج بیگانگان و تحت سلطه آنان بدل ساخت. روستاها متروک، شهرها مصرف زده، مزارع بی ثمر، صنعت مونتاژ و مغزها معطل شدند.

پس از پیروزی اسلام و تشکیل نظام مردمی و انقلابی جمهوری اسلامی، دشمنان خارجی به خوبی تشخیص دادند که این نظام انقلابی، با پشتوانه ی مردمی نیرومند خود و با اعتقاد راسخی که به نیروی ملی و مردمی خود دارد، خواهد توانست کشور را در جاده ی رشد و پیشرفت مادّی بیاندازد و عقب ماندگی ها را با برنامه ریزی جبران نماید و دست بیگانگان سودجو و بد نیّت را برای همیشه کوتاه کند. لذا از هر وسیله ای برای جلوگیری از سازندگی کشور استفاده کردند که یکی از آن ها، جنگ ویرانگری بود که بر مردم ما تحمیل نموده و موجب شدند که همت مردم و مسؤولان، به جای سازندگی و پیشرفت علمی و عملی، صرف دفاع از تمامیت و استقلال کشور شود.

امروز که آتش جنگ فرونشسته و برنامه سازندگی به وسیله دولت و مجلس تنظیم شده و نیروهای مخلص، آستین همت بالا زده اند، بر همگان واجب است که سازندگی کشور را بسیار جدی بدانند و موانع را از سر راه آن بردارند. امروز، آبروی اسلام در گرو آن است که ایران اسلامی به کشوری آباد تبدیل شود، کار و ابتکار در آن همه گیر شود، زندگی مردم سر و سامان یابد، فقر و محرومیت ریشه کن شود، تولید داخلی با نیازهای مردم متعادل گردد، کشور در صنعت و کشاورزی به خودکفایی برسد، دشمن از طریق احتیاجات زندگی مردم، راهی به اعمال فشار نداشته باشد و خلاصه دین در کنار معنویت، زندگی مادّی مردم را نیز سامان بخشد.

بعضی از رسانه های مغرض خارجی اصرار دارند وانمود کنند که پایبندی به اصول انقلاب، به معنای دوری از رفاه عمومی و علاج نکردن مشکلات طبقات ضعیف و مستمند است. این حرف از کسانی صادر می شود که ده ها سال جوامع خود را در سایه سنگین تفکر کمونیستی، به راهی

بدبختی زا سوق داده اند. در حالی که سران آن کشورها مانند کشورهای سرمایه داری، غرق در زندگی اشرافی بودند، طبقات پایین جامعه در انواع سختی های مادّی و معنوی به سر می بردند. در نظام اسلامی، رفع فقر و محرومیت، در شمار هدفهای طراز اول است و پایبندی به اصول انقلاب، بدون مجاهدت در راه نجات مستضعفان و محرومان، سخنی بی معنی و ادعایی پوچ است.

دولت و ملت، باید سازندگی کشور را وظیفه ای انقلابی بدانند؛ با همکاری و با بسیج همه نیروها و استعدادها و مغزها و بازوها، ایران را چنان آباد و پیشرفته بسازند که امید را در دل ملت های مظلوم زنده کند و راه آسایش مادّی و تعالی معنوی را به آنان ارایه نماید.

۹) گسترش دانش و تحقیق و رشد علمی و شکوفایی استعدادهای انسانی و گسترش آگاهی و معرفت عمومی، یکی دیگر از نقاط اساسی انقلاب است. جامعه مطلوب اسلام، جامعه ای است که در آن، گنجینه های فکر و ذهن انسان ها- که گرانبهاترین ثروت ملی هر جامعه ای است- استخراج و

به کار گرفته شود؛ بی سوادی ریشه کن گردد؛ مدارس، در برگیرنده همه کودکان و نونهالان؛

دانشگاه ها و حوزه های علمیه، پررونق؛ مراکز تحقیق، فعال و پیشرو؛ کتاب، همه جا و نزد همه کس رایج؛ مطبوعات، پرمغز و آگاهی بخش؛ دانشمندان و اساتید، با نشاط و پرانگیزه؛ مبتکران و نوآوران و نویسندگان و هنرمندان، دلگرم و فیض بخش باشند.

آیا روشنفکرنمایانی که در سایه آزادی اسلامی، فرصت و امکان آن را یافته اند که صفحاتی را به داعیه روشنفکری، از سخنانی خوشایند بیگانگان مطرود پر و منتشر کنند، شهامت آن را دارند که به صراحت اقرار کنند که داغ و غصّه آنان، نه برای علم یا آزادی، بلکه به خاطر جمع شدن سفره ننگین فسق و فساد و کوتاه شدن دست مروّجان فرهنگ تباهگر غربی است؟ و دشمنی آنان با نظام، نه به دلیل وجود عیب و نقیصه ای در آن، بلکه به انگیزه بازگشت به همان دنیای شرم آوری است که بیگانگان برای آنان به وجود آورده و از خود آنان در راه آن کمک گرفته بودند؟! از مسخ شدگان فرهنگ استعماری غرب، هیچ انتظاری نیست؛ امید و انتظار از روشنفکران صادق و دلسوزی است که تعالی و عزت و پیشرفت معنوی و مادّی ملت و کشور خود را می جویند و سلطه بیگانه را در همه اشکالش مردود می شمارند. شایسته است که اینان نظام اسلامی را- که مایه عزت ایران و حیات دوباره ملت است- قدر بدانند و مسئولیت خود را در آن بشناسند.

۱۰) روحانیت، عنصر اصلی در مبارزات پانزده ساله منتهی به پیروزی انقلاب و سپس در تشکیل نظام مقدس اسلامی و برافراشتن پرچم اسلام در جهان و در مقاومت پرشور ملت ایران در برابر

تهاجم های گوناگون دشمنان و پیش از این ها و در طول قرن های متمادی، عامل اصلی حفظ معارف اسلامی و ایمان عمیق و صادقانه ملت ایران به مکتب حیات بخش اسلام و رشد تفکرات دینی در همه جا بوده است. حضور روحانیون متعهد و مبارز در مرکز مبارزه با رژیم دست نشانده امریکا بود که قشرهای گوناگون مردم را به صحنه مبارزه کشانید و مبارزه را شکل عمومی و مردمی بخشید. در همه حوادث بزرگی که ملت ایران یکپارچه در آن شرکت جسته اند- مانند نهضت مشروطیت و قیام تنباکو- نیز حضور علمای دین در پیشاپیش صفوف، تنها عامل این حضور عمومی بوده است. استعمارگران انگلیسی، با درک همین حقیقت بود که انهدام جامعه روحانیت را مقدمه لازم برای ادامه ی حضور استعماری خود در ایران دانستند و به وسیله عامل دست نشانده شان- رضاخان- در سال های ۱۳۱۳ به بعد، نقشه محو روحانیت را شروع کردند و در آن سال ها دست به فجایعی نسبت به علمای عالی مقام و حوزه های علمیه زدند که در تاریخ ایران، پیش از آن هرگز سابقه نداشت و متأسفانه شرح این فجایع و ماجرای مقاومت مظلومانه علما و طلاب در آخرین سال های حکومت رضاخان قلدر، به طور کامل تدوین نشده و در معرض اطلاع مردم قرار نگرفته است و لازم است اطلاع شاهدان عینی- که بحمداللّه هنوز تعداد آنان کم نیست- به وسیله ی افراد و مؤسسات مسؤول، با همتی مردانه گردآوری شود.

۱۱) در این مقال، لازم است بزرگداشت وفاداران فداکار نیز به عنوان یکی از نقاط عمده معارف انقلاب ذکر شود. مقصود از وفاداران انقلاب، آن هایند که با نثار جان خود یا عزیزان خود یا سلامتی خود، پایه های انقلاب را استحکام بخشیدند و دست دشمنان را از کشور و نظام اسلامی کوتاه کردند: خانواده های مکرّم شهیدان، دلیرمردان جانباز و اسیر و مفقود و خانواده های بزرگوار آنان، رزمندگان نیروهای مسلح و عناصر پاکباز بسیج که عمر خود را در جبهه ها گذرانیده اند، جهادگرانی که نیروی خود را در دو جبهه جنگ و سازندگی صرف کردند... و همه کسانی که در این امتحان الهی، با سختی ها و ابتلائات بزرگش دست و پنجه نرم کردند، باید مورد تکریم و قدرشناسی همیشگی ملت باشند.

۱۲) ختام سخن آن است که دوران ده ساله حیات مبارک امام خمینی رضوان اللّه تعالی علیه الگو و نمونه حیات جامعه ی انقلابی ماست و خطوط اصلی انقلاب، همان است که امام ترسیم فرموده است. دشمنان خام طمع و کوردل که گمان کردند با فقدان امام خمینی، دوران جدید با مشخصاتی متمایز از دوران امام خمینی قدّس سرّه آغاز شده است، سخت در اشتباهند. امام خمینی، یک حقیقت همیشه زنده است. نام او پرچم این انقلاب، و راه او راه این انقلاب، و اهداف او اهداف این انقلاب است. امت امام و شاگردان او که از سرچشمه ی فیاض آن موجود ملکوتی سیراب شده و عزت و کرامت اسلامی و انسانی خود را در آن جسته اند، اکنون شاهد آنند که ملت های دیگر، حتّی ملت های غیرمسلمان، نسخه ی تعالیم انقلابی آن قائد عظیم را مایه نجات خود دانسته و آزادی و عزت خویش را در آن یافته اند. امروز به برکت نهضت آن یگانه دوران، مسلمانان در همه جا بیدار شده اند و کاخ امپراتوری های سلطه ظالمانه، رو به ویرانی نهاده است. ملت ها ارزش قیام ملی را دریافته و غلبه خون بر شمشیر را تجربه می کنند و همه در همه جا، چشم به ملت مقاوم و نستوه ایران دوخته اند.

دهم خرداد ۱۳۶۹ برابر با ششم ذی القعده ۱۴۱۰

علی الحسینی الخامنه ای