پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
رییس جمهوری با عملکرد ضعیف

باراک اوباما در آخرین لحظه و تنها قبل از تولد ۵۰ سالگی خود، معاملهای کرد که سقف بدهیها را بین ۱/۲ تریلیون و ۴/۲ تریلیون دلار افزایش داد و از نظر خودش مانع از آن شد که آمریکا پولی را صرف پرداخت دیرکرد بدهی کند؛
اما این به این معنا نیست که اوباما در معرض خطر از دست دادن ریاستجمهوری نباشد. سوپراستار ۲۰۰۸ که زمانی برندهای خوش شانس برای انتخابات مجدد محسوب میشد، در حال حاضر به شدت آسیبپذیر به نظر میرسد. بهرغم اینکه گفته میشود وی سهم صندوق جنگ را یک میلیارد دلار افزایش خواهد داد، دموکراتهای کنگره گمانهزنی میکنند شانس پیروزی اوباما در انتخابات ریاستجمهوری بیشتر به ضعفهای رقیبش از حزب جمهوریخواه بستگی دارد.
حوادث صرف به ندرت سرنوشت ریاستجمهوری را تعیین میکند. کسانی که در سال گذشته اوباما را به خاطر نشت نفت در خلیج مکزیک محکوم میکردند، همان قدر در اشتباهند که برخی فکر میکنند کشتن اسامه بن لادن وی را شکست ناپذیر ساخت. سرنوشت اوباما بیشتر به دو عامل عمدهای بستگی دارد که تا قبل از آنکه جمهوریخواهان، مجلس را در اواسط ماه نوامبر در دست بگیرند، به نفع وی بود. اصلاح خدمات درمانی و بهداشتی که سرمایه سیاسی او را کاهش داده است، در حالی که دو سال اول دوره ریاستجمهوری وی با رضایت رای دهندگان همراه بود و صرف بیش از ۸۰۰ میلیارد دلار مخارج تشویقی برای دستیابی به رشد مورد انتظار مشاغل که شکست خورده است. نتیجه انتخابات ریاستجمهوری بیشتر به بیکاری بستگی دارد تا مدیریت اوباما در زمینه معضل سقف بدهی در ماه گذشته.
اوباما میگوید که هماکنون با پشت سر گذاشتن معضل سقف بدهی، میتواند به موضوع اشتغال بپردازد؛ اما در عین حال نمایش مضحک معضل سقف بدهی، شک و تردیدهایی در خصوص تواناییهای رهبری وی در پی دارد. رییسجمهور در موضوع سقف بدهی شکست نخورد؛ چرا که نخواست مانند یک جمهوریخواه جسور در مورد آن بحث و گفتوگو کند. افزایش سقف بدهی عملیات رایجی است که به دولت اجازه میدهد صورتحسابی را پرداخت کند که کنگره قبلا به وجود آورده است. با امتناع از افزایش سقف بدهی مگر در صورت کاهش هزینهها، در واقع جمهوریخواهان اسلحهای به سمت اقتصاد نشانه رفته و تهدید میکنند در صورت عدم پذیرش آن، شلیک میکنند. افزایش تعداد نمایندگان جمهوریخواه در کنگره این فرصت را به آنها میدهد تا تهدیدشان را عملی کنند. در مواجهه با مشکل دیرکرد پرداخت بدهی، اوباما و حزبش گزینههای کمی داشتند؛ ولی از آنها صرف نظر کردند. حداقل شرایط صرفنظر کردن از آنها، ایجاد کمیته مشترک جدید کنگره میباشد که ممکن است از لحاظ تئوری، زمانی که بخشهای بعدی کاهش کسری بودجه را فراهم میکند، شامل افزایش مالیات و همچنین کاهش هزینه باشد.
سوال نگرانکننده این است که چرا اوباما در وهله اول در این دام افتاد؟ آیا وی نمی توانست در دسامبر گذشته سقف بدهی را به شرط تمدید کاهش مالیات دوره بوش افزایش دهد؟ و چرا وی مدتی را صرف کرد تا نشان دهد که نگران سر و سامان دادن به بودجه آمریکا است؟ اوباما دردسر ایجاد یک کمیسیون کسری بودجه دو حزبی را پذیرفت و اعلام کرد با آن همکاری میکند. این کمیسیون در پایان سال گذشته فقط تا حدودی به رویکرد «متوازن» دست یافت، اما اوباما بعدا نپذیرفت که یافتههای کمیسیون را تایید کند یا طرح مهم خود را ارائه دهد. این مساله به جمهوریخواهان این ابتکار عمل را داد، که مدعی شوند، بدون خطرپذیری آنها، امکان تحت کنترل درآوردن بدهیها وجود ندارد.
منتقدان همحزب اوباما میگویند که رییسجمهور گناه کمیسیون را به گناه قصور در انجام وظیفه خود افزود. وقتی که جمهوریخواهان اسلحه را به سمت اقتصاد نشانه رفته بودند، اوباما میتوانست در مورد استفاده از این روش اخاذی جنجال بزرگتری را به پا کند، اما وی تصمیم گرفت به جای درگیر شدن با موضوع، با خیال واهی «معامله بزرگ» جان بوهنر (John Boehner)، سخنگوی جمهوریخواه را وسوسه کند. در نهایت، بوهنر حاضر به معامله نشد.
نگاه خوش بینانه آن است که اوباما دیرکرد بدهی را به تعویق انداخت، تا موقعیت خود را برای پیروزی در انتخابات بعدی حفظ کند؛ اما آنچه افکار عمومی آمریکا و جهان میبیند، آشفتگی است. در عین حال تعداد زیادی از دموکراتهای چپ شخصا گله کردهاند که مدیریت رییسجمهور در بحران پیش آمده، ناشیانه، بزدلانه و بیش از حد معمولی بود. با عدم توفیق در گریز از بحران، وی نشان داد که هیچ گاه ترفندی برای کشاندن طرف دیگر به مذاکره ندارد. به همین ترتیب، در مذاکرات خدمات درمانی و بهداشتی، زمان زیادی را به امید حمایت جمهوریخواهان که هرگز محقق نشد، از دست داد. آنها معتقدند همه اینها نشاندهنده الگوی رهبری است که از درگیری لازم پرهیز میکند، حاضر به درک سرسختی دشمنان خود نیست، به جای مصالحه کردن، محکم میایستد و جرات عمل ندارد. خارجیها - از ولادیمیر پوتین (که اخیرا آمریکا را «انگل» نامید) تا طالبان- همین موضوع را گوشزد میکنند.
برای ارزیابی عملکرد اوباما باید پذیرفت که وقتی وی به عنوان رییسجمهور آمریکا انتخاب شد، میراث شومی را به ارث برد: فروپاشی مالی، اقتصاد درمانده و دو جنگ. در حال حاضر وی با مخالفانی مواجه است: حزب جمهوریخواه بیملاحظه و پوپولیست که لحن ملایمشان توسط نظریهپردازها خاموش شده و مهمترین اولویتش برکناری وی است. به خاطر این همه مشکلات و دردسرهای سخت، باید با او همدردی کرد؛ اما آمریکاییها میخواهند رییسجمهورشان برنده باشد، نه قربانی. اگر اوباما انتظار برنده شدن در انتخابات را دارد، مجبور است برنامههای خود را بهبود دهد.
مترجم: بابک عسگری
منبع: اکونومیست
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست