جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نوستالژی اسکناس در فردوسی


نوستالژی اسکناس در فردوسی

خیابان فردوسی, خیابان نوستالژیک و غریبی است این خیابان در دوره قاجاریه به علت وجود باغ ایلخانی ـ باغی که توسط قلی خان ایلخانی, از شاهزادگان قاجار ساخته شد ـ خیابان ایلخانی نیز خوانده می شد, میزبان مشاغل و افراد جالبی است

خیابان فردوسی، خیابان نوستالژیک و غریبی است. این خیابان در دوره قاجاریه به علت وجود باغ ایلخانی ـ باغی که توسط قلی‌خان ایلخانی، از شاهزادگان قاجار ساخته شد ـ خیابان ایلخانی نیز خوانده می‌شد، میزبان مشاغل و افراد جالبی است.

این خیابان به نوعی نماد همزمان اقتصاد و دیپلماسی ایران است. ساختمان مرکزی و نمادین بانک ملی که در همان باغ ایلخانی احداث شده است، سفارتخانه‌های انگلیس، آلمان و ترکیه، صرافی‌ها، دلارفروشان، سکه‌فروشان، نقره‌فروشان، عتیقه‌فروشان و... همه و همه فردوسی را به یکی از پایه‌های اقتصاد کشور تبدیل کرده است.

با این همه حاشیه خیابان فردوسی حدفاصل چهارراه اسلامبول تا میدان فردوسی را صنف جالبی پر کرده‌اند: اسکناس‌فروشان. آنان که با جعبه‌های شیشه‌ای در دست یا جا گرفته روی پا کنار خیابان نشسته‌اند و انواع اسکناس‌ها و سکه‌های ایران و جهان را به کلکسیونرها و سایر علاقه‌مندان دائمی یا عبوری عرضه می‌کنند. خرید و فروش این سکه‌ها و اسکناس‌ها در حالی که بوی تند قهوه از قهوه فروشی‌های فردوسی به مشام می‌رسد، در برابر سفارت انگلیس، حس و حال خاصی به فردوسی می‌دهد. اما بیشتر کسب و کار این اسکناس‌فروش‌ها، فروش اسکناس نو به مردم است. اسکناس‌هایی که به خاطر کاهش شدید ارزش‌شان از چرخه پولی خارج شده‌اند و دیگر به کار نمی‌آیند.

اما مردم معمولا در همه فصول سال مشتری آن هستند. از اعیاد ملی ـ مذهبی مثل عید نوروز و عید غدیر گرفته تا مجالس عروسی و عقدکنان.

تصور کنید پدربزرگ بازنشسته‌ای می‌خواهد به فرزندان و نوه‌های پرشمارش عیدی بدهد. او که نمی‌تواند ۲۰۰۰ یا ۵۰۰۰ تومانی عیدی بدهد. مجبور است حداکثر سراغ ۵۰۰ تومانی نو بیاید که بانک‌ها اصولا آن را به فراموشی سپرده‌اند.

شخص دیگری را تصور کنید که می‌خواهد روی سر عروس و داماد پول بریزد. انتخاب او کدام اسکناس است؟ ۲۰۰۰ تومانی؟ عمرا! ۱۰۰۰ تومانی؟ شاید، ولی بعید است! ۵۰۰ تومانی؟ ممکن است. ۲۰۰ تومانی؟ حتما! ... اینچنین است که افراد مختلف در اکثر ماه‌های سال گذرشان به اسکناس‌فروشان می‌افتد تا اسکناس‌های نوی از چرخه خارج شده و کم‌ارزش این روزها را برای سرخ نگهداشتن صورت با سیلی تهیه کنند. جالب است که هر قدر ارزش اسمی اسکناس کمتر می‌شود، قیمت آن افزایش پیدا می‌کند.

اسکناس‌ها هم فقط دسته‌ای فروخته می‌شود و باند رول دسته به هیچ عنوان باز نمی‌شود. مثلا دسته صد قطعه‌ای اسکناس ۵۰۰ تومانی که در مجموع ۵۰ هزار تومان می‌شود، ۶۵ هزار تومان قابل خریداری است، اما اگر بخواهید دسته صد قطعه‌ای اسکناس ۲۰۰ تومانی که در مجموع ۲۰ هزار تومان می‌شود را بخرید باید ۲۰ هزار تومان اضافه ـ یعنی در مجموع ۴۰ هزار تومان ـ بپردازید.

محل به دست آوردن این اسکناس‌ها هم روشن نیست. هرچند هیچ کدام از آنها تقلبی نیستند، با این حال در بانک‌ها هم یافت نمی‌شوند و اگر به بانک مراجعه کنید حتی اگر پارتی هم داشته باشید باز هم نمی‌توانید اسکناسی به این میزان کمیاب را پیدا کنید.

لذا در نگاهی دیگر می‌توان گفت اسکناس‌‌فروش‌های فردوسی نوعی کاسبی انحصاری برای خود دست و پا کرده‌اند که کمتر کسی را یارای ورود به آن است.

کاسبی که اتفاقا در موسم عیدهای ملی ـ مذهبی، جشن‌ها، ماه‌های غیرحرام رونق می‌گیرد تا جایی که برای خرید اسکناس نو از آنها بازار سیاه هم شکل می‌گیرد. بازار سیاهی که روی دیگر سکه در نوستالژی اسکناس فردوسی را به نمایش می‌گذارد.