سه شنبه, ۱۸ دی, ۱۴۰۳ / 7 January, 2025
اجتهاد و نواندیشی
نوفهمی و نوآوری در اجتهاد, یعنی به كارگیری تمام توان در حدّ امكان, رنج فراوان برای فهم سنت و قرآن و استنباط و استخراج احكام.اجتهاد مشروع و بلكه لازم و ضروری در فرهنگ ما, چیزی جز رجوع پیاپی به منابع و دلیلهای شرعی و تلاش و دقت جهت برداشت نو و فهم جدید نیست.
دیری است كه در محافل علمی و فرهنگی, چه شیعه و چه سنی, بحث از تحول و دگرگونی در نوع نگرش و برداشتِ از متون و نصوص دینی و منابع اسلامی مطرح است. امروز نیز, این بحث, با علاقه و تلاش بیشتری پی گرفته می شود.
از این روی, بحث از توجه به نقش تعیین كننده دو عنصر زمان و مكان در اجتهاد و كافی نبودن اجتهاد مصطلح, برای اداره جامعه امروز و نهضت قانون گذاری جدید فقهی با دیدی جدید و همه جانبه بر اساس موازین اسلامی و با كمك گرفتن از دلیلهای شرعی و خلاصه, ضرورت نواندیشی و نوفهمی و نوآوری در اجتهاد, از زنده ترین و مهمترین بحثهای علمی و حوزوی و اجتماعی جامعه امروز ماست.
سر سلسله جنبانان این حركت فكری و پیشتازان این اندیشه اصلاحی, بیشتر, كسانی هستند كه ضمن برخورداری از تحصیلات و اطلاعات لازم اسلامی و آشنایی با مسائل و شیوه های آموزشی و اجتهادی حوزه های علمیه, بر اثر ارتباطات گوناگون برون حوزوی و گفت و شنود با گروههای گوناگون فكری, اجتماعی, فرهنگی, سیاسی و گام نهادن در محیطها و فضاهای بازفكری و مطالعه آثار اندیشه وران و آشنایی با دیدگاهها و افكار ارباب اندیشه, از اوضاع و احوال جوامع و مقتضیات زمان و روابط فرهنگی, سیاسی, اقتصادی حاكم بر اجتماع نیز, به خوبی آگاه و با خبرند.
ما در فصل جداگانه ای, به نام و نشان و نوع افكار و انگیزه صاحبان این تفكر اشاره خواهیم كرد. آنچه اكنون مورد نظر است, توجه دادن به پیامدها و آثار این گونه حركتهاست. درخور دقت است كه حركتهای فكری و اندیشه های نو پیدا, یا در اصل پیدایش, یا در تداوم و استمرار, در معرض ابتلای به بیماری و آفت خطرناك و فاجعه آمیز افراط و تفریط هستند; از این روی, لازم است پیش از هر چیز, هدف و انگیزه و سمت گیریهای چنین افكاری و حدّ و مرز و معنی و مفهوم آنها شناسایی و روشن شود, تا حدّ اعتدال و قوتهای آنها مورد حمایت و تقویت قرار گیرد و نسبت به دو طرف افراط و تفریط آنها, هشدار داده شود, تا به بهانه اصلاح و هماهنگی و همراهی با پیشرفت زمان و سازگاری دین با دنیا, عقب نشینی از مواضع حق و بازگشت از اصول ثابت غیر قابل تغییر دینی و سرانجام بلای پرفاجعه تجددزدگی رخ ندهد. و از سویی, به انگیزه مبارزه با بدعت, علیه هر چه نوآوری و حرف و حركت جدید است, عَلَم مخالفت افراشته نشود و در نهایت, روحیه خشكِ تحجرگرایی حاصل و حاكم نشود.
●معنای نوفهمی و نوآوری
نوفهمی و نوآوری در اجتهاد, به معنای اختراع دین جدید و تأسیس فقه نو, بر اساس یك سلسله بافته ها و یافته های ذهنی, سلیقه ها و نیست.
مجتهد نوآور نمی خواهد بگوید: دین در دشواریها و گرفتاریهای اجتماعی كارآیی ندارد و هرگز بر آن نیست كه از اصول ثابت اسلامی چشم بپوشد و یا به ساحت قدس گذشتگان صالح, جسارت كند; چه اینها خلاف ضرورت دین و مورد منع و نهی شرع مبین هستند. ثبات دین, غنای منابع فقه, توانمندی احكام اسلامی در اداره زندگی انسان و جامعه, از گهواره تاگور, به بهترین وجه ممكن و مترقی ترین شكل, در همه روزگاران, جای انكار ندارد.معنای اجتهاد و نوفهمی و نوآوری عبارت است از : كوشش در جهت فهم عمیق و دقیق دین.
نوفهمی و نوآوری در اجتهاد, یعنی به كارگیری تمام توان در حدّ امكان, رنج فراوان برای فهم سنت و قرآن و استنباط و استخراج احكام.
اجتهاد مشروع و بلكه لازم و ضروری در فرهنگ ما, چیزی جز رجوع پیاپی به منابع و دلیلهای شرعی و تلاش و دقت جهت برداشت نو و فهم جدید نیست.
كشف حكم و مطلب بی سابقه آمیخته و قرینِ با حقیقت, اجتهاد است.
مقتضای باور به استعداد و ظرفیت پایان ناپذیر منابع احكام و دلیلهای شرعی, چون كتاب و سنت و لازمه مشروع بون اجتهاد و ضرورت استمرار و باز بودن باب آن و پذیرش اصل خدشه ناپذیر (ما من شیء الاّوله اصل فی الكتاب والسنهٔ) و دیگر اصول و مبادی مسلّم و ضروری دینی, پایبندی به نوفهمی و نوآوری به معنای برداشت نو و فهم جدید از این دلیلهای شرعی است. مدار و مورد نوفهمی و نوآوری
نوفهمی و نوآوری و كشف احكام جدید, مربوطِ به برداشت از منابع احكام و فهم دقیق و عمیقِ دلیلهای شرعی, مانند كتاب و سنت است. نوفهمی و نوآوری, از مقوله تعقل و مربوطِ به درایت است. رؤیت و روایت, نوآوری و كشف و اكتشاف جدید ندارد.
مجموع آیات قرآنی در حدود شش هزار و ششصد و اندی و نیز سنت, چه نبوی و چه ولوی, همواره در طول چهارده قرن, در فراروی صدها, بلكه میلیونها انسان معتقد و دین باور بوده و هست. بسیاری از مسلمانان, بسیاری از آیات و روایات را از بَر بوده اندو در مورد آیات, از اصل, معنی ندارد كه كسی آیه ای را بیابد و آن را كشف كند كه تاكنون كسی بر آن آگاه نشده باشد و درباره روایات نیز , بسیار بعید است كه كسی روایت یا روایاتی را بیابد كه تاكنون از دید تیز محدثان پوشیده مانده باشد, بویژه پس از باب باب كردن روایات در جوامع چهارگانه و پس از نگارش جوامع سه گانه واپسین: وافی, وسائل الشیعه و بحار الانوار و انتشار كلیه واژه های حدیثی و در نهایت روی كار آمدن صنعت و تكنولوژی پیشرفته كامپیوتر.
مگر كتابی كه تاكنون ناپدید و نایاب بوده است, مانند مدینهٔ العلم شیخ صدوق و دیگر كتابهایی كه از بین رفته اند و در دسترس نیستند كه كسی آنها را بیابد و روایات جدیدی را كه تاكنون به گوش كسی نخورده, عرضه كند.
بنابر این نوآوری و یافتن و یابیدن در مورد روایت معنی ندارد.
نوفهمی, بازفهمی, نوآوری, كشف جدید و مربوطِ به درایت است.
چه بسا آیه یا روایتی كه سالیان سال, در دید محققان و اندیشه وران بوده و بارها و بارها قراءت و روایت شده و در همه كتابهای روایی چاپ و نشر گردیده وقتی كه در كانون توجه و درنگ و تفكر مدقق و محققِ تیز هوش و باریك بین و با استعداد واقع می شود, حقیقت و مطلبی را از آن برداشت می كند و معنایی از آن می فهمد و حكم و قانونی از آن كشف و استنباط می كند كه كاملاً نو و بی سابقه است و تاكنون, به ذهن و فهم كسی نیامده است.
و نوفهمی به این معنی و نوآوری در این جهت, امری است ممكن و مشروع و بلكه لازم و ضروری.
راز این همه دعوت به درایت و بسنده نكردن به روایت, این است كه با درنگ و دقت و خودورزی و درایت در منابع غنی و ژرف دینی, راز حقائق شرعی, به اقتضای نیازها و به تناسب تواناییها روشن شود.
هنر عالم دینی در درایت او, و میزان دانش هر اندیشه وری, به اندازه فهم و درك اوست.
حضرت امیر(ع) می فرماید: (كونوا دراهٔ ولا تكونوارواهٔ. فان رواهٔ العلم كثیر ودراته قلیل)۱
امام صادق می فرماید: (حدیث تدریه خیر من الف ترویه.)۲
حدیثی را بدانی بهتر است از هزار حدیث كه روایت كنی. (علیكم بالدرایات لا بالروایات)۳
●بر شما باد به درایت, نه روایت
حقیقت اجتهاد, درایت است و درایت, یعنی بر اساس موازین علمی از آیه یا روایتی كه همواره در دید دیگران بوده, حكم و قاعده ای استنباط و برداشت كند كه نو و جدید و بی پیشینه باشد.
ارزش اجتهاد به نوی و برداشت جدید از متون عمیق و پایان ناپذیر اسلامی است.
ضرورت اجتهاد, برای كشف حقائق جدید و پرده برداری از روی مسائل نو و بی سابقه است. هنر مجتهد, در نوآوری و آشكارسازی مسائل و بحثهای ناگفته اسلامی است. و به گواهی خود این دسته از روایات, میزان در فقاهت, درایت اخبار است. آمیختگی حقیقت اجتهاد, با نوآوری
بر اساس شواهد متقن و دلیلهای محكم, اجتهاد و فقاهت در طول تاریخ, همواره همراه با تحول و دگرگونی و آمیخته با نوآوری بوده است. گسترش فقه, از یك دوره فشرده و كوتاه در كتابهایی چون مقنع و مقنعه, به مباحث و مسائل پرفروع و گسترده در كتابهایی مانند جواهرالكلام و مكاسب, خود, گواه صادقی است بر این ادعا.
در اصل, تحول, نواندیشی و نوآوری, جزء حقیقت و بافت حركت اجتهادی است.
واژه اجتهاد, به معنای حقیقی, هم از نظر ماده و هم از نظر هیأت, عبارت است از به كارگیری تمام توان, با مشقت فراوان, برای فهم و برداشت از سنت و قرآن و استخراج و استنباط احكام اسلام.
روشن است كه راه طی شده را دوباره پیمودن, مسائل و احكام استنباط شده را به بوته بررسی نهادن, در نهایت, رأی مورد پذیرش گذشتگان را پذیرفتن, احتمال خلاف در فهم و برداشتهای پسینیان ندادن, به تفكر و ژرف كاوی در دلیلهای شرعی نپرداختن, زحمت و رنجی ندارد; زیرا اجتهاد حقیقی نیست, بلكه, بنا به گفته شهید مطهری: (تقلیدی است در فرم و شكل اجتهاد.)
آنچه كار می برد و تلاش و تكاپو لازم دارد, راه نارفته را پوییدن, مشكلات علمی را پاسخ گفتن, گرههای علمی را با سرانگشت اجتهاد, قدرتمندانه گُشودن و درباره مباحث جدید به تحقیق پرداختن است. اگر برداشتهای جدید و كشفهای نو مجتهدان سخت كوش و باهوش از نصوص و متون دینی نبود و تنها مسائل كشف شده, بی كم و كاست, به طور مكرر, مورد بحث و بررسی قرار می گرفت و علمای دین, برای فهمی نو از دین به پا نمی خاستند, ما امروز شاهد این همه بالندگی در علوم اسلامی و پیدایش و رشد صدها, بلكه هزارها فرع و قاعده و مساله جدید و نو پیدا نمی بودیم.
بی گمان, گسترش بی وقفه علوم, از جمله فقه و اصول در حوزه اجتهاد و فقاهت, میراث گرانبها و محصول پرارزش كوششهای بی وقفه و خستگی ناپذیر و پی گیر مجتهدان نامور و نو اندیش بوده و هست. در هر دوره و عصری كه باب نوآوری, گشوده بوده, فقه و اصول, بیشتر گسترش یافته اند و به هر اندازه كه اجتهاد از این عرصه به دور مانده, فقه و اصول, از پیشرفت بازمانده اند و توان بر پاسخ گویی به مسائل نو پیدا نداشته اند. نوآوری در اجتهاد, یا افتخار علمی كشف مطالب جدید و فهم و برداشت از متون و نصوص دینی و گشودن باب تازه بر روی مسائل اسلامی و نشانه اقتدار فكری و توان فقهی و مایه افتخار و فخر علمی نوآوران است.
مجتهدان و فقیهان بزرگ, از نوآوران علمی و فقهی, به عنوان مفاخر فكری و علمی یاد می كنند و قدرت فهم جدید و برداشت نو از دلیلهای شرعی را نشانه نبوغ و فكر سرشار اندیشه وران نوآور می شمرند.
در كلمات بسیاری از فقیهان و اصولیان دیده می شود كه پس از تحقیق و كند وكار درباره مبحثی سنگین و عمیق و اقامه دلیل و برهان بر ثابت كردن آن, با سرور و شادمانی می نویسند:
(هذا ممالم یسبقنی الیه احد.)
این مطلبی است بی سابقه كه هیچ كس در فهمیدن آن بر من پیشی نگرفته است.
صاحب معالم, پس از طرح بحث مفصل و سنگینی درباره این كه امر به شییء مقتضی نهی از ضد هست, یا نیست, می نویسد: (وعلیك بامعان النظر فی هذه المباحث فانی لا أعلم احداً حام حولها.)۴
درباره آنچه بحث كردیم, با دقت تمام نظر درنگ كنید; زیرا آنچه را ما مطرح كردیم, كسی از پیشینیان به آن نزدیك نشده است.
صاحب جواهر در پایان بحث بیع فضولی, پس از یك بحث پرفراز و نشیب و تحقیقی می نویسد:
(وكیف كان فقد ظهر لك الحال فی اصل المسأله واطرافها علی وجه ارتفع عنه الاشكال فی جمیع ماكثر فیه القیل والقال.
ولعلّه من خواص هذا الكتاب ككثیر من المباحث التی وقع فیها البحث والاضطراب.)۵
بسیاری از فقیهان را, به گشودن باب جدید در فقاهت و نوفهمی و نوآوری ستوده اند.
میرزای آشتیانی در تجلیل و بزرگداشت از مقام شیخ انصاری می نویسد:
(فان ماذكرنا من التحقیق رشحهٔ من رشحات تحقیقاته و ذرهٔ من ذرّات فیوضاته, ادام اللّه افضاله واظلاله, فلا تحسبنّه غیر خبیر بهذه المطالب الواضحه كیف وهو مبتكر فی الفن بما لم یسبقه فیه سابق)۶
آنچه را تحقیق كردیم, رشحه ای از رشحات تحقیقات و ذرّه ای از ذرّه های بركات شیخ است.
مبادا بپنداری كه بر چنین مطالبی آگاهی نداشته است.
چگونه چنین مطالبی بر او پنهان بماند, در حالی كه در فن اصول, ابتكاراتی دارد كه هیچ كس از پیشینیان بر وی پیشی نگرفته است.
همو نیز, در مبحث براءت, مسأله قطعی بودن علم اجمالی, به شرط این كه متعلق تكلیف مورد ابتلا باشد, می نویسد:
(لم نقف علی التصریح به فی كلماتهم بل المترائی منها فی قصر شرایط التكلیف وحصرها فی اربعهٔ عدم اشتراطه.
و من هناكان بعض مشایخنا كثیراً ما یطعن علی شیخنا الاستاد العلامهٔ بكونه منفرداً فی تأسیس هذا الاصل والشرط الاّ انه یجده المنصف المتأمل المتتبع.)۷
بر اعتبار ابتلا در قطعی بودن علم اجمالی, در سخنان پیشینیان, به طور روشن اطلاع نیافتیم, بلكه آنچه از سخنان آنان استفاده می شود و به چشم می خورد این است كه: ابتلا شرط نیست. ا زآن جا كه حرف شیخ, جدید است, برخی از بزرگان, بر شیخ ما, علامه انصاری, زیاد اشكال گرفته اند
لكن شخص منصف و اهل درنگ و كاووش, آن را حق می یابد.
آن گاه در بیان اهمیت این دیدگاه جدید می افزاید:
(وهذا اصل یترتب فوائد جلیله بالنسبهٔ الی غیر المقام ایضا.)
میرزای تبریزی, در ذیل همین بحث شرط بودن ابتلا, می نویسد:
(اعلم ان هذه المسألهٔ اعنی اشتراط كون طرفی العلم الاجمالی محل ابتلاء للمكلف فی وجوب الاجتناب عنهما من خواص هذا الكتاب ولم یسبق الی المصنف, قدس سره, فی ذلك احد فیها اعلم.)۸
نویسنده:احمد حسینی
پاورقیها ۱ . (بحارالانوار), ج۲/۱۸۴, ح۵.
۲ . (همان مدرك).
۳ . (همان مدرك) /۶۰, ح۱۲.
۴ . (معالم), /۷۱, انتشارات اسلامی, وابسته به جامعه مدرسین, قم.
۵ . (جواهر الكلام), محمد حسن نجفی, ج۲۲/۳۰۹.
۶ . (بحرالفوائد), میرزای آشتیانی, ج۱/۵۲.
۷ . (همان مدرك)/۱۰۲.
۸ . (اوثق الوسائل), میرزای تبریزی /۳۳۶.
۹ . (همان مدرك)/۳۳۷.
۱۰ . (معتبر), محقق حلّی, ج۱/۲۸ ـ ۳۲.
۱۱ . (رسائل), شیخ انصاری /۵۴۳, انتشارات اسلامی, قم.
۱۲ . (همان مدرك)/۵۹۶.
۱۳ . (الفصول الغرویه فی الاصول الفقهیه)/۳۶۴.
۱۴ . (رسائل), شیخ انصاری/۶۶۱.
۱۵ . (همان مدرك)/۶۶۲.
۱۶ . (همان مدرك)/۶۶۳.
۱۷ . (اوثق الرسائل), شیخ موسی تبریزی.
۱۸ . (رسائل), شیخ انصاری/۴۱۶.
۱۹ . (بحرالفوائد) /۱۰۳.
۲۰ . (حدائق), شیخ یوسف بحرانی, ج۱/۵۱۷.
۲۱ . (رسائل) /۴۲۰.
۲۲ . (همان مدرك) /۴۲۱.
۲۳ . (بحرالفوائد) /۱۰۳.
۲۴ . (همان مدرك)/۱۰۲.
۲۵ . (همان مدرك)/۱۰۳.
۲۶ . (رسائل) ۴۲۱.
۲۷ . (هزاره شیخ طوسی), علی دوانی/۳۵۹.
۲۸ . (مجموعه مقالات), شهید مطهری مقاله اجتهاد در اسلام/۶۴, انتشارات اسلامی, وابسته به جامعه مدرسین, قم.
۲۹ . (ختم نبوت) شهید مطهری/۹۵.
۳۰ . (همان مدرك).
۳۱ . (نهضتهای اسلامی در صدسال اخیر), شهید مطهری/۹۵, صدرا.
۳۲ . (جواهر الكلام), ج۲۰/۱۶۲.
۳۳ . (همان مدرك), ج۳۸ / ۶۷ ـ ۶۸.
۳۴ . (همان مدرك), ج۳۲/ ۲۸۲.
۳۵ . (بحارالانوار), ج۲/۱۸۴.
۳۶ . (عروهٔالوثقی), مسأله ۳۳, ۴۷, ۶۵.
۳۷ . (معالم الاصول)/ ۲۳۹, انتشارات اسلامی.
۳۸ . (الوافیهٔ فی الاصول), فاضل تونی/۲۴۹.
۳۹ . (صحیفه نور), مجموعه رهنمودهای حضرت امام خمینی, ج۲۱/۱۰۰, ارشاد اسلامی.
۴۰ . (همان مدرك)/۴۷.
۴۱ . (همان مدرك)/۹۸.
۴۲ . (بحثی درباره مرجعیت و روحانیت), جمعی از نویسندگان/۵۹, شركت انتشار.
۴۳ . (معالم الدین)/۱۷۶ ـ ۱۷۷, انتشارات اسلامی.
۴۴ . (الرعایهٔ فی علم الدرایهٔ), شهید ثانی/۹۲.
۴۵ . (القوانین فی الاصول)/۱۸۰, مبحث اجماع
۴۶ . (هدایهٔ المسترشدین)/۴۲۲, آل ا لبیت.
۴۷ . (منظومه), حاج ملاهادی سبزواری, منطق/۶ ـ ۷, مصطفوی, قم.
۴۸ . (شرح حكمت الاشراق) قطب الدین شیرازی/۱۴ ـ ۱۵.
۴۹ . (مرآت العقول), علامه مجلسی, ج۳۲۳/۴, ۳۲۷, ح۱, ۲; (امالی), شیخ مفید/۱۸۶, ح۱۳.
۵۰ . (كتاب التوحید), شیخ صدوق/۲۸۴.
۵۱ . (منطق شفا), ج۴/۱۱۴ ـ ۱۱۵.
۵۲ . (شرح حكمهٔ الاشراق), قطب الدین شیرازی/۲۱ ـ ۲۲.
۵۳ . (خصائص), ابن جنّی, ج۱/۱۹۰.
۵۴ . (سرائر), ابن ادریس, ج۱/۴۵.
۵۵ . (جواهرالكلام), شیخ محمد حسن نجفی, ج۱/۲۰۲.
۵۶ . (تذكرهٔ العلماء), علامه حلّی, ج۲/۱۸۲.
۵۷ . (مفاتیح الاصول) سید مجاهد/۳۳۶.
۵۸ . (همان مدرك)/۳۳۷.
۵۹ . (سرائر), ابن ادریس, ج۳/۶۵۱ ـ ۶۵۲ .
منبع:فصلنامه فقه ، شماره ۶
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست