یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

روضه با صفای پژوهشگران تاریخ


روضه با صفای پژوهشگران تاریخ

روضه الصفا, بزرگ ترین و مفصل ترین کتاب تاریخ عمومی به زبان پارسی است

محمدبن‌ امیر برهان‌الدین‌ خاوندشاه‌ بن‌‌شاه‌ کمال‌‌الدین‌ محمود بلخی‌ موسوم‌ به‌ میرخواند که سال ۸۳۷ هـ . ق دیده به جهان گشود، از نویسندگان و مورخان پرآوازه ایران زمین در سده نهم هجری است. وی که به روزگار فرمانروایی پادشاه فرهنگ دوست تیموری، سلطان حسین بایقرا و در پناه حمایت‌های گسترده و بی‌شائبه ندیم فاضل و مشاور بلندآوازه وی، امیر علیشیر نوایی می‌زیست، با نگارش تاریخ ارزشمند و گرانسنگ روضة‌الصفا فی‌ سیره‌ الانبیاء و الملوک‌ والخلفاء، نام خویش را پیوندی ناگسستنی و مانا با تاریخ فرهنگ ایران بخشید.

اهمیت و ارزش فزاینده شاهکار میرخواند، روضة‌الصفا را به چند جهت می‌توان برشمرد:

الف: بزرگ‌ترین، حجیم‌ترین و مفصل‌ترین تاریخ عمومی است که به زبان پارسی نگارش یافته است.

ب: نثر ساده، روان و در عین حال یکدست و زیبای آن که در مقام سنجش و مقایسه با دیگر تواریخ عمومی پارسی جلوه‌ای ممتاز به آن داده است. در حقیقت میرخواند با وجود استفاده فراوان از صنایع ادبی و بهره گرفتن افزون از تمثیل‌ها و استعاره‌ها، نثر سلیسی‌ به‌ کار گرفت‌ و موجب شد سبک نگارشش بسان الگویی برای مورخان‌ دیگر درآید.

ج: در مقدمه کتاب شرح مبسوطی درباره تاریخ‌نگری و تاریخ‌نگاری آورده است که به تقریب چیستی، چگونگی و چرایی فلسفه تاریخ را در دیدگاه او هویدا می‌سازد. نیازمند یادکرد است پاره‌ای از نکاتی که وی به آنها اشاره داشته از تازگی برخوردار بوده و اندک شمار بوده‌اند مورخان مسلمانی که توجه خویش را به این‌گونه مسائل در امر نگارش تاریخ معطوف کرده باشند.

د: بخش‌های مربوط به تاریخ تیموریان و بویژه اواخر عصر تیموری، با توجه به آن‌که میرخواند در همان عهد و زمان می‌زیسته، مشتمل بر اطلاعات افزونی است که کمتر نشانی از آنها در دیگر کتاب‌های تاریخی می‌توان یافت.

میرخواند برابر با آنچه خود در جای جای روضه‌الصفا مطرح داشته، کتاب خویش را به تشویق سیاستمدار نامدار و فرهنگمرد برجسته، امیر علیشیر نوایی نگاشته و به این سبب آن را تقدیم وی کرده است.

روضه‌الصفا که میرخواند برای نگارش آن به بیشتر کتاب‌های تاریخی پارسی و عربی زمان خود مراجعه کرده بود، یک مقدمه و هفت قسم و یک خاتمه را شامل می‌شود. عناوین آنها به ترتیب به شرح زیر است:

مقدمه: در فواید علم تاریخ و نیاز فرمانروایان به این علم و آنچه برای تالیف تاریخ لازم است.

میرخواند در مقدمه روضه‌الصفا ده فایده مختلف علم تاریخ را برشمرده است که از آن جمله می‌توان به مورد زیر اشاره کرد: «متامل علم تاریخ را در واقعه‌ای که سانح شود مرتبه مشورت با عقلای عالم دست داده باشد و علو مرتبه این نوع‌ مشورت نسبت با مشاورت ابنای عصر ظاهر است.»

او همچنین در ادامه گفتار خود اذعان داشته «هیچ طایفه‌ای بدین علم محتاج‌تر از ارباب‌ فرمان نیستند» و این مهم را به چند برهان مدلل ساخته که نمونه‌ای از آنها چنین است: «مصالح کلیه عالم به رای‌ و رویه ایشان مفوض است و خیر و شر که مواقع می‌شود به تمشیت‌ و دفع آن مامور و مکلف‌اند.» در واپسین بخش مقدمه نیز میرخواند از دشواری‌ها و ضرورت‌های تاریخ نویسی یاد نموده و شروطی چندگانه را برای نگارش درست تاریخ لازم دانسته است. برخی شرایط ذکر شده توسط میرخواند با آنچه امروزه از سوی فلاسفه تاریخ برای نگارش تاریخ علمی تاکید می‌شود همخوانی و همنوایی کامل دارد، از جمله شرط بی‌طرفی مورخ:

«باید مورخ هرچه نویسد بیان واقعه نوشته، مجموع حالات را در قید کتابت آرد. یعنی چنانچه فضایل و خیرات‌ و عدل و احسان اکابر و اعیان را در سلک تحریر کشد، همچنین‌ مقابح و رذایل ایشان را ذکرکند و مستور ندارد.»

قسم اول: در آغاز آفرینش و قصص پیامبران و وقایع پادشاهان ایران پیش از اسلام و حکمای پیشین

قسم دوم: در حالات و غزوات حضرت رسول(ص) و اخبار خلفای راشدین

قسم سوم: در احوال ائمه اثنی عشر(ص) و خلفای بنی‌امیه و بنی‌عباس

قسم چهارم: در وقایع پادشاهان معاصر عباسیان

قسم پنجم: در تاریخ چنگیزخان و حکومت فرزندان او

قسم ششم: در احوال امیر تیمور گورکان و اولاد و احفاد او

قسم هفتم: در سلطنت ابوالغازی سلطان حسین بهادر بایقرا و فرزندان او

خاتمه: در ذکر بدایع صنایع ملک صانع و عجایبات روی زمین

از خاطر نباید دور داشت که قسم هفتم و خاتمه روضه‌الصفا نوشته خود میرخواند نیست؛ زیرا با آن که میرخواند اطلاعات لازم را برای نگارش آنها تدارک دیده بود، دست اجل مهلتش نداد کتاب ارزنده خویش را به سرانجام رساند. ظاهرا نواده مشهور او، غیاث الدین خواندمیر که خود مورخی بزرگ و نام‌آور محسوب می‌شود، با استفاده از اطلاعات گردآوری شده توسط میرخواند کار ناتمام او را به پایان رسانده است.

شایسته و بایسته است یاد شود، عمده‌ترین بخش‌هایی‌‌ که سبب می‌شود جایگاه روضه‌الصفا در بین انبوه آثار تاریخی، فراز و رفعتی ویژه بیابد، بخش مقدمه و قسم‌های ششم و هفتم کتاب است. زیرا در این قسم‌ها روح تازگی سیار است و دیگر قسم‌ها، بیشتر تکرار مکرراتی است که مورخان پیشین چون طبری، ابن‌اثیر، عطاملک جوینی، خواجه رشیدالدین و... بازگو کرده بودند.

این مورخ عالی مقام و مولف توانا سرانجام در سال ۹۰۳ هـ .ق چشم از جهان فروبست، در حالی که نامی نیک از خود به یادگار نهاده و روضه‌الصفایش، اسباب صفای همیشگی پژوهندگان عرصه تاریخ را مهیا کرده بود.

سورنا گیلانی



همچنین مشاهده کنید