پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

کلاه غربی بدون مشتری


کلاه غربی بدون مشتری

نگاهی به سریال «کلاه پهلوی»

سیدضیا‌ءالدین دری سریال «کلاه پهلوی» را با محوریت کشف حجاب ساخته است. سریالی ۵۰‌ قسمتی که تاکنون حدود ۱۵ قسمت آن از شبکه یک سیما پخش شده است.

دری در این سریال برای نمایش چگونگی کشف حجاب از روشی هوشمندانه استفاده کرده است. او به‌جای این‌که یکراست به سراغ رضا شاه برود و او را مقصر اصلی در کشف حجاب نشان دهد به سراغ سیاستمداران خارجی بخصوص انگلیسی‌ها رفته و نشان داده که چگونه آنها از طریق افراد خود در حکومت رضاشاه رسوخ کرده‌ و تفکر برداشتن حجاب از سرزنان ایرانی را در اندیشه او جای داده‌اند.

سریال کلاه‌ پهلوی نشان می‌دهد که چگونه غربی‌ها به ایران به عنوان یک بازار تجاری خوب و مستعد نگاه می‌کردند.آنها برای کالاهای خود دنبال مشتری می‌گشتند و ایران یکی از بهترین مشتریان آنان بود.

زنان ایرانی هنوز مدرن نشده بودند و هنوز از کالاهای سنتی که ساخت وطن بود استفاده می‌کردند. غربی‌ها به این نتیجه رسیدند که اگر زنان ایرانی را مدرن کنند، آنها شیفته کالاهایی می‌شوند که در ایران وجود ندارد و دولت مجبور است برای تامین آنها به خارجی‌ها متوسل شود البته در این اتکا، در ظاهر زوری وجود نداشت و دولت پهلوی که خود نیز تمایل داشت مردم ایران به‌سمت غرب‌ متمایل شوند از مصرف کالاهای غربی از‌سوی مردم استقبال می‌کرد.

دری در سریال کلاه‌ پهلوی در زاویه دیگر هم هوشمند عمل کرده است. یکی از شخصیت‌های اصلی این سریال را که به نوعی ضد قهرمان اصلی قصه نیز هست، به یک زن واگذار کرده است.

بلانش؛ زن جوان فرانسوی تمایل شدیدی برای مدرن کردن مردم ایران دارد. او دوست دارد که زنان و مردان ایرانی را هم در ظاهر و هم در باطن غربی کند.

او معتقد است با این کار هم می‌تواند ایران را به بازار خوبی برای اروپایی‌ها تبدیل کند و هم می‌تواند جلوی رشد فکری ملتی را بگیرد و نگذارد که آنها به موضوعی مانند استقلال بیندیشند یا به فکر ترویج دین‌ اسلام بیفتند.

بلانش را می‌توان یکی از فعال‌ترین شخصیت‌های سریال کلاه‌پهلوی دانست که به کار و عملش ایمان دارد، برای همین برای رسیدن به اهدافش از همه ابزارهایی که در دست دارد، استفاده می‌کند.

او جایی که لازم است از عشوه‌های زنانه بهره می‌برد و جایی دیگر چادر بر سرمی‌گذارد و پیش معتمد شهر می‌رود تا نشان دهد که می‌تواند زن دین‌مداری باشد!

از طرفی در سریال کلاه‌ پهلوی تصویر درستی از خا‌ن‌ها، ارباب و رعیت‌های آن دوره به تصویر کشیده شده است. صمصام که نقش او را داریوش فرهنگ بازی می‌کند، خان ظالم شهر است که تنها به منافع خود فکر می‌کند.

او سورچی‌ای دارد به نام کریم (امین حیایی) که بسیار مورد ظلم ارباب خود قرار می‌گیرد. بلانش که متوجه این ظلم شده به کریم توجه خاصی می‌کند و به‌نوعی به او شخصیت می‌دهد. همین کار بلانش باعث می‌شود تا کریم توجهش به سمت اروپایی‌ها جلب شود و آنها را نجات دهنده خود بداند.

عالیه (سارا خوئینی‌ها) و کریم نماد مردم فرودست هستند که مورد توجه بلانش قرار می‌گیرند و از طبقه پست جامعه به طبقه بالا صعود می‌کنند. همین تغییر زندگی باعث می‌شود تا آدم‌های فرنگی، مورد توجه آنها قرار بگیرند و عالیه و کریم مثل موم در دستان آنها نرم شوند و فرم بگیرند.

فرخ باستانی (امیرعلی دانایی) جوان تحصیلکرده فرنگ وقتی به ایران می‌آید در اولین قدم، شهر قدیمی و کهنه سامان را خراب می‌کند و شهری جدید و مدرن به‌جای آن می‌سازد.

همه این‌ها خوشایند مردم عادی است اما آنهایی که اهل فکر هستند و جلوتر از زمان را می‌بینند، از همین تغییرات متوجه می‌شوند که به اصطلاح سلام گرگ بی‌‌طمع نیست و باید در مقابل این تغییر و تحولات به ظاهر خوب منتظر اتفاقات ناخوشایند هم بود.

سیدضیاءالدین دری در سریال کلاه‌پهلوی شخصیت‌هایی را که در تاریخ وجود داشته‌اند در کنار شخصیت‌های تخیلی قرار داده و به وسیله درام، بخشی از تاریخ را مرور کرده است. داستان‌پردازی در این سریال کمک می‌کند تا مردم بیشتر با اتفاقات تاریخی معاصر آشنا شوند.

این کارگردان خیلی ظریف به حضور موثر فراماسون‌ها و تاثیر آنها در حکومت ایران پرداخته است. در یکی از قسمت‌های این سریال از مجسمه‌ای پرده‌برداری شد که نماد این گروه است.

خارجی‌ها و درباریانی که برای افتتاح شهر جدید سامان به این شهر آمده بودند، گِرد این مجسمه می‌چرخیدند، اما مردم عادی مثل کریم با خنده می‌گفتند: این‌ها چرا دور میخ می‌چرخند؛ این نشان می‌دهد که عموم مردم از اتفاقات بنیادی‌ای که در ایران رخ می‌داد بی‌خبر بودند و فقط ظاهر مسائل را می‌دیدند اما غربی‌ها خوب می‌دانستند که دارند چه تفکری را وارد ایران می‌کنند.

سروش امیدوار