تروریسم سیاسی, مبنای سیاست خارجی آمریكا

سیاست های خارجی آمریكا همواره بر مبنای تروریسم سیاسی بنا شده است و هم اكنون این كشور فعالیت های هسته ای ایران را دستاویزی برای اجرای سیاست های سلطه طلبانه خود قرار داده است

سیاست‌های خارجی آمریكا همواره بر مبنای تروریسم سیاسی بنا شده است و هم اكنون این كشور فعالیت‌های هسته‌ای ایران را دستاویزی برای اجرای سیاست‌های سلطه‌طلبانه خود قرار داده است.

سیاست‌های خارجی آمریكا همواره بر مبنای تروریسم سیاسی بنا شده است و هم اكنون این كشور فعالیت‌های هسته‌ای ایران را دستاویزی برای اجرای سیاست‌های سلطه‌طلبانه خود قرار داده است.بنابراین جای تعجب نیست كه رئیس جمهور آمریكا از منتفی دانستن حمله نظامی به ایران امتناع می‌ورزد. بوش در تفسیر اظهارات سیمورهرش مبنی بر حمله نظامی به ایران، اعلام كرده است تمامی گزینه‌های احتمالی تحت بررسی هستند. باید گفت آمریكا برای حل مناقشات هسته‌ای ایران تمامی گزینه‌ها از جمله نسل كشی را تحت بررسی دارد. در واقع نسل كشی و بمباران اتمی كشورهای دیگرمعنای حقیقی دیپلماسی است كه جورج بوش از آن سخن می‌گوید.

بوش برای حل مناقشات هسته‌ای ایران با چین كه خود یك قدرت هسته‌ای بزرگ است و تسلیحات اتمی در اختیار دارد به مذاكره می‌نشیند و این به خوبی دورویی دولت آمریكا را به اثبات می‌رساند.

شاید دنیا باید شكرگرار صداقت و بی‌پردگی بوش در بیان عقایدش باشد! در واقع این صراحت باعث شده است تمامی مردم جهان بفهمند كه سیاست خارجی آمریكا بر پایه تروریسم سیاسی بنا شده است و یكی از ابزار اجرای این سیاست، اشكالتراشی در زمینه فعالیت‌های هسته‌ای دیگر كشورهاست. آمریكا در طراحی و اجرای این سیاست خود حتی به داشتن تعهدات اخلاقی و راهكارهای استراتژیك نیز تظاهر نمی‌كند.

شاید جمله زیر بهترین و ساده‌ترین تعریف سیاست خارجی آمریكا باشد: با ما مخالفت كنید تا شما را از بین ببریم. در واقع دولت بوش در برابر هر نوع ایستادگی و عدم سرسپردگی چنین سیاستی را اتخاذ می‌كند و با دیدن كوچكترین مقاومت در قبال خود، كمر به نابودی كشور مخالف می‌بندد.

البته آمریكا برای نابودی مخالفان خود روش‌های گوناگونی داشته و این نابودی نیز درجه‌بندی‌های متفاوتی دارد. از تحریم‌های اقتصادی علیه عراق كه به كشته شدن هزاران انسان و به خصوص كودكان بیگناه انجامید تا تحریم‌های سیاسی علیه بلاروس و در مخالفت با لوكاشنكو، رئیس جمهور منتخب این كشور،مثال‌های خوبی برای سیاست آمریكا در این زمینه هستند. آمریكا در رو‌ش دوم (یعنی تحریم سیاسی كشورها) كه به منظور گسترش نفرت مردم از دولت صورت می‌گیرد، از رسانه‌ها به عنوان وسیله‌ای برای اجرای سیاست‌های خود استفاده می‌كند. گزارشگران، دبیران و روزنامه‌نگاران كشورهای خارجی از سوی آمریكا اجیر می‌شوند تا جنگ تبلیغاتی آمریكا را به راه بیاندازند و به این ترتیب حمایت مردم را برای جنگی كه آمریكا قصد آغاز آن را دارد، جلب می كنند.

جنگ به اصطلاح ضدتروریسم آمریكا را نمی‌توان جنگی منطقی دانست، چرا كه طبق تئوری‌های این جنگ، آمریكا به خود اجازه می‌دهد در هر زمان و به هر كشوری كه بخواهد، حمله كند.

آمار زخمی‌ها و كشته شدگان نیروهای آمریكایی در جنگ عراق به بیش از هزاران نفر می‌رسد واین آمار به خوبی بیانگر بالا بودن تعداد زخمی‌ها و كشته شدگان، عراقی می‌باشد و به همین دلیل است كه ارتش آمریكا از اعلام تعداد واقعی تلفات عراقی ها در این جنگ سرباز می‌زند. البته كاملاً واضح است كه هیچ جنایت كاری حاضر نیست آمار قربانیان خود را به درستی اعلام كند.

جنون نسل كشی و رویكرد تروریسم سیاسی آمریكا هنوز به پایان نرسیده است. جورج بوش در حالی كه هنوز در گرداب عراق دست و پا می‌زند، به فكر حمله به ایران افتاده است. باید از وی پرسید، بعد از ایران نوبت كدام كشور است: سوریه، لبنان یا دیگر كشورهایی كه فقط به دلیل عدم سرسپردگی به آمریكا، باید قربانی جنگ طلبی این كشور شوند؟

لورنت موراویس، یكی از نومحافظه‌كاران آمریكا پیش از آغاز جنگ عراق گفته بود اشغال عراق مقدمه‌ای برای اشغال عربستان سعودی و اشغال مصر، پاداش این موفقیت است.

این گونه اظهارات علاوه بر اثبات سادگی بیش از حد نومحافظه‌كاران، جنونی را كه در سیاست‌های آنها پنهان است، به خوبی نمایان می‌كند. هر چند موراویس در آن زمان از كار بر كنار شد، اما موضع‌گیری‌های اخیر آمریكا علیه ایران و دیگر كشورهای خاورمیانه بیانگر توفق نودیوانگان بر دولت آمریكا است.

بر خلاف توهمات و اخبار كذبی كه دولت بوش سعی دارد از نتایج سیاست‌های خارجی خود به مردم آمریكا نشان دهد، باید گفت تبعات منفی سیاست‌های جنون‌آمیز دولت آمریكا برای مردم این كشور بسیار گران تمام شده است و مردم آمریكا هر لحظه در هراس به سر می‌برند.

هم اكنون زمان آن فر ا رسیده است تا دولت بوش با دوری از سیاست‌های جنون‌آمیز خود و به جای تكرار اشتباهات خود در عراق، از این اشتباهات درس عبرت بگیرد و بیش از این مردم آمریكا را با مشكل مواجه نسازد.

برای مردم آمریكا هم زمان آن فرا رسیده است تا كسانی را كه با تكیه بر اطلاعات كذب كشور آمریكا را وارد جنگ كردند، شناسایی و تقبیح كنند.

وجهه و اصول اخلاقی آمریكایی، در سراسر جهان به شدت آسیب دیده است و این تنها به دلیل عملكرد سیاستمدارانی است كه به نام ملت آمریكا، اهداف خود را پیش می‌برند. مردم آمریكا برای بهبود و احیای این وجهه از دست رفته باید هر چه سریعتر اقدام كنند و از بروز جنگی دیگر ممانعت كنند.

منبع: آنتی‌وار

منبع:سایت عملیات روانی