چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا

راه رسیدن به آزادگی در دنیا


راه رسیدن به آزادگی در دنیا

انسان باید فقط بنده خدا باشد چرا که این بندگی ارج و قرب دارد و بنده دیگری شدن انسان را حقیر و پست می کند و تا انسان طمع و آزمندی را از خود ریشه کن نکرده باشد, به چنین آزادگی نمی رسد و پیوسته ممکن است دنیاطلبی و مال دوستی او را به خواری های بی شماری بکشاند

انسان باید فقط بنده خدا باشد چرا که این بندگی ارج و قرب دارد و بنده دیگری شدن انسان را حقیر و پست می‌کند و تا انسان طمع و آزمندی را از خود ریشه کن نکرده باشد، به چنین آزادگی نمی‌رسد و پیوسته ممکن است دنیاطلبی و مال دوستی او را به خواری‌های بی شماری بکشاند. اکثر مکاتب بر رعایت اخلاق سفارش و تاکید کرده اند، اما این مکاتب الهی هستند که حدود دقیق اخلاق را مشخص کرده اند، چرا که گاهی مرزهای اخلاقی در معاشرت آشفته می‌شود.

به عنوان مثال افراد به نام خضوع و تواضع در دام ذلت و حقارت می‌افتند و به نام وقار و عزت، گرفتار تکبر و خودبرتربینی می‌شوند. از این رو شناختن مرزها و تشخیص جایگاه هر یک از صفات مهم است.درباره حدود مرزهای اخلاقی باید گفت بندگی، بد است اما در برابر خداوند نیکوست. آزادی، مقدس و مطلوب است، اما نسبت به خدا و حریم بندگی، عبودیت و فرمانبرداری قداست دارد. خود را حقیر دیدن، نشانه ضعف روح است، اما در برابر خداوند انسان را به عظمت می‌رساند و بزرگی و عزت را در سایه عبودیت فراهم می‌آورد. تواضع پسندیده است، اما حاجت نزد دونان بردن و ملتمسانه بار منت نامردان را کشیدن بسیار زشت و حقارت آمیز است.

البته کسی نباید به اشتباه فکر کند که برای عزت و سربلندی باید از خضوع و خاکساری و فروتنی گذشت، به ویژه در پیشگاه خدای متعال که در این قلمرو، هر که بنده تر و خاضع‌تر باشد و دست نیازش گشوده‌تر، مقرب‌تر است و محبوب‌تر. در برابر خدا، باید سر فرود آورد و به نیازخواهی پرداخت، چرا که بندگی درگاهش و اطاعت فرمانش و سجود در پیشگاهش در هر که تحقق پذیرد، از بار منت دیگران کشیدن و خواری و ذلت دونان را تحمل کردن نجات می‌یابد. به فرموده امام صادق(ع) هر کس عزت بدون قوم و عشیره می‌خواهد و هیبت و شکوه بدون سلطنت و حکومت می‌جوید و سرمایه و بی نیازی بدون مال، پس باید از ذلت معصیت به عزت اطاعت خدا منتقل شود.

بنده خدا خود را چنان عزیز و محترم می‌بیند که نیازی به تملق و کرنش در برابر فرومایگان نمی‌بیند و چنان خویش را با عظمت می‌یابد که حقارت نفس را به خاطر مسائل دنیوی نمی‌پذیرد و چنان خود را به خاطربندگی خدا شریف می‌شمارد که عزت خود را به این آسانی زیر پا نمی‌گذارد.تملق گویی و آزمندی و خصلت غلامی گرچه ممکن است انسان را به نان و نوایی برساند ولی همراه آن آزادگی و استقلال و شرف، گاهی از دست می‌رود. از این‌رو فرزانگان همواره با قناعت و ساختن بر سختی‌ها و تحمل محرومیت‌ها خود را گرفتار سلسله منت دونان نکرده اند. به گفته سعدی؛ به نان خشک، قناعت کنیم و جامه دلق/ که بار محنت خود به که بار منت خلق.پرورش یافتگان مکتب الهی، گرسنگی همراه با عزت را بهتر از سیری ذلیلانه می‌داند و زندگی مشقت‌بار اما همراه با شرافت و سرافرازی را برتر از رفاه و خوشی در سایه خواری می‌شمارند. حتی مرگ با عزت در نظر آنان، بهتر از حیات با ذلت است این تعلیم و گفته اولیا خداست. شاگردان آنان نیز چنانند که با تهیدستی و فشارهای اقتصادی و محرومیت‌های معیشتی می‌سازند، بی آنکه ذلت بار باشند.

امام علی(ع) می‌فرماید: شکیبایی بر تنگدستی همراه با عزت زیباتر از ثروتمندی با ذلت است ونیز سخن اوست که؛ گرسنگی، بهتر از ذلت خضوع و کرنش پیش دیگران است. لقمان حکیم به فرزندش چنین سفارش می‌کند؛ فرزندم اگر می‌خواهی عزت دنیا را داشته باشی، طمع از آنچه در دست دیگران است، قطع کن. همانا پیامبران به هر چه رسیده اند، در سایه همین قطع طمع بوده است. در شرح حال بزرگان علم و عمل، به نمونه‌های بزرگ و فراوانی بر می‌خوریم که هرگز حاضر نشدند عزت و کرامت خود را از دست بدهند و در گمنامی و بی نشانی و در نهایت سختی به سر می‌برند، اما به کسی رو نینداختند.وقتی مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی ( ۱۲۵۵ -۱۳۴۸ ه.ق) با عسرت و تنگدستی روزگار به سر می‌برد، کسانی از مشاهیر که از حال او آگاه شدند برای او مقرری بالایی منظور داشتند و ابلاغی به نام او برایش فرستادند. او روی پاکت نوشت؛ ما آبروی فقر و قناعت نمی‌بریم و پاکت را با محتوایش پس فرستاد. این نیز نمونه ای از وسعت نظر و غنای روحی و آزادگی فرزانگانی است که به مسند قناعت تکیه داده‌اند.