سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

صدای پای اسلام در مبداء بیداری اسلامی


صدای پای اسلام در مبداء بیداری اسلامی

اگر چه شاید خیلی در کشور ما به مسئله مورد بحث ما و اهمیت آن پرداخته نشده باشد ولی نگاه بسیاری از جهانیان به خصوص سیاستمداران غربی این روزها معطوف به کشور کوچکی است در شمال آفریقا کشور تونس که نام خود را به عنوان روشن کننده اولین جرقه شعله های بیداری اسلامی در تاریخ ماندگار کرد و گویا قصد دارد که باز هم اولین ها را به نام خود ثبت کند

اگر چه شاید خیلی در کشور ما به مسئله مورد بحث ما و اهمیت آن پرداخته نشده باشد ولی نگاه بسیاری از جهانیان به خصوص سیاستمداران غربی این روزها معطوف به کشور کوچکی است در شمال آفریقا؛ کشور تونس که نام خود را به عنوان روشن کننده اولین جرقه شعله های بیداری اسلامی در تاریخ ماندگار کرد و گویا قصد دارد که باز هم اولین ها را به نام خود ثبت کند. اولین انتخابات پس از بیداری اسلامی روز یکشنبه در این کشور برگزار شد تا اگر چه این کشور پس از جرقه اولیه و فرار زین العابدین بن علی دیکتاتور مخلوعش، کمتر مورد توجه رسانه ها بود، بار دیگر همه دنیا را متوجه خود کند و تیتر یک رسانه های جهان را به نام خود سازد.

از اولین روزهایی که ملت های مسلمان در تونس و پس از آن در مصر و بحرین و یمن و لیبی و ... خیابان ها را برای اعتراض به نظام فعلی کشورهایشان برگزیدند و در شعارهایشان خواستار «اسقاط النظام» شدند، مهم ترین بحثی که در میان متفکران و اندیشمندان سراسر دنیا مورد تعارض و جدال است، ماهیت این انقلاب های مردمی است. چیستی این اعتراض ها و مبدا فکری آن در طول تقریبا یک سال گذشته همواره محل نزاع بین سیاستمداران و اندیشمندان بوده است. عده ای این اتفاقات را «بیداری اسلامی» خواندند. با این نگاه که رویکرد غالب معترضین بازگشت به اسلام اصیل و ضرورت اجرای قوانین اسلامی است و در مقابل عده ای که اکثرا غربی ها و پیروانشان را شامل می شود این اتفاقات را حرکت مردم برای دست یابی به رفاه اقتصادی، دموکراسی و آزادی و ... معرفی می کردند. بی شک گروه های مختلفی در بطن ماجراها فعال بودند که هر کدام جهت گیری های خاص خودشان را داشتند که با نظر هر یک از دسته های بالا نیز موافق بودند. قطعا بعضی گروه های انقلابی مصر که اسلامگرا خوانده می شوند، خواستار برقراری حکومتی بودند که قوانین اسلامی را اجرا کنند و هم چنین بعضی از این گروه ها صراحتا سکولار هستند و خواستار برقراری حکومتی بر مبنای لیبرال دموکراسی غربی. در هیچ بحثی هیچ کس نمی تواند وجود هر یک از این گروه ها و ده ها طیف دیگر با تفکرات مختلف را در هر کدام از این کشورها رد کند ولی آن چه مورد بحث است و محل نزاع، رویکرد غالب مردم معترض و به صورت کلی برآیند انقلاب است. به صرف وجود یک حزب سکولار با مثلا ۲۰۰۰ نفر عضو یا یک گروه اسلامگرای تندرو با همان تعداد عضو که نمی توان برآیند انقلاب را بررسی کرد. بحث بر سر این است که آن چند میلیون نفری که در میدان التحریر قاهره جمع می شدند یا آن چند میلیونی که جمعه ها را در میدان تغییر صنعاء سپری می کنند یا ... در پی رسیدن به چه هستند؟ آیا مردم این کشورها به دنبال اسلام ناب هستند یا در نقطه مقابل آن در جست و جوی لیبرال دموکراسی خالص غربی؟ حقیقتا با چه معیاری می توان این رویکرد کلی را فهمید؟

در همه کشورهایی که تاکنون توانسته اند مراحلی از موفقیت را در انقلاب های خود پشت سر بگذارند، انقلابیون به تکاپوی «تغییر قانون اساسی» افتاده اند و دولت های انتقالی که بر سر کار آمده اند، قرار است مقدمات این اقدام را فراهم کنند. مرحله تغییر قانون اساسی در این کشورها اگر مهم ترین مرحله انقلاب این ملت های مسلمان هم نباشد، قطعا یکی از مهم ترین و حساس ترین مراحل این حرکات مردمی است. زیرا این قانون اساسی این کشورهاست که آینده کشورها و ملت ها را تعیین می کند به این خاطر که در هر کشوری قانون اساسی به منزله شناسنامه و معرف ماهیت نظام سیاسی موجود است. از این روست که این مرحله حساسیت و توجه بیشتری می طلبد. در این کشورها قرار شده است تا با گذشتن مدتی مقرر از سر کار آمدن دولت موقت، انتخاباتی آزاد برگزار شود تا اعضای مجلس موسسان برای انتخاب قانون اساسی با نظر مستقیم مردم که در واقع انقلابیون حقیقی هستند، مشخص گردند. با عبور از این مرحله در هر کشوری، در واقع یکی از مسائل اصلی در تعارضات بین متفکران و اندیشمندان درباره ماهیت این انقلاب ها حل خواهد شد. زیرا در این مجادلات همواره بحث بر سر این است که مردم این کشورها برای دست یابی به چه چیزی قیام کردند و حال مردم در انتخاباتی آزاد گرایش خود را معلوم می کنند و راه انقلاب خود را برمی گزینند.

مردم کشور کوچک تونس، یکشنبه پس از فراز و نشیب بسیار ، با حضوری ۹۰ درصدی پای صندوق های رای رفتند تا ماهیت انقلاب خود را اگر چه بارها در خیابان ها و شعارهایشان اعلام کرده بودند، به طور رسمی تعیین کنند و نقشه راه و البته منشاء و جهت انقلاب خود را مشخص کنند. تعدد و تنوع بسیار نامزدهای ثبت نام کرده با گرایش های مختلف و حضور پرشور مردم در انتخابات باعث این شده است تا بتوان حقیقتا نتیجه این انتخابات را برآیند نظر کلی مردم دانست.

انتخابات برگزار شد و نتایج آن نیز مشخص شده است و از صندوق های آن چیزی خارج شد که خیلی غیرقابل انتظار نبود. «حزب النهضه» بزرگترین حزب اسلام گرای تونس با رهبری «راشد الغنوشی» مبارز برجسته مسلمان، توانست بیشترین کرسی های مجلس موسسان را به دست آورد تا رسانه های دنیا اسلام گرایان را پیروز اصلی انتخابات معرفی کنند.

اگر چه غرب و در راس آن ها آمریکا پس از سردرگمی های اولیه، تلاش زیادی را به طرق مختلف برای مصادره کردن انقلاب های ملت های مسلمان منطقه به نفع خود انجام دادند، اما در نهایت مردم تونس باز هم پیشرو شدند و بطلان همه تلاش های غربی ها را به رخ شان کشیدند و نشان دادند که ملت ها بیدار شده اند و خواستار بازگشت به اسلام ناب محمدی (ص) هستند.

مردم تونس نشان دادند که حرکت های مردمی ملت های مسلمان منطقه «بیداری اسلامی»است؛ نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر و دوران افول تفکرات تمدن غرب بیش از پیش سرعت گرفته است و از این پس این اسلام است که در این کشورها حرف اول و آخر را می زند.

محسن ابوالحسنی