دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

نابرابری های شمال و جنوب نیم نگاهی به محیط اطلاعاتی عرب


همه ما در یك «محیط اطلاعاتی » زندگی می كنیم از بُعد جغرافیایی این محیط شامل محیط اطلاعاتی جامعه عرب می باشد مطالعه نشان می دهد كه هیچ نظام مشخص و مدون اطلاعاتی در این محیط دیده نمی شود از اطلاعات تولید شده , میزان آن , كیفیت و شكل آن , اطلاعات كامل و صحیحی در دست نیست پژوهشگران حوزه های مختلف شناسائی نشده اند موضوعات اساسی كه باید برروی آن ها پژوهش صورت پذیرد اولویت بندی نشده و زیرساخت های لازم برای تبادل اطلاعات فراهم نشده اند

همه‌ ما در یك‌ «محیط‌ اطلاعاتی‌» زندگی‌ می‌كنیم‌. از بُعد جغرافیایی‌ این‌ محیط‌ شامل‌ محیط‌ اطلاعاتی‌ جامعه‌ عرب‌ می‌باشد. مطالعه‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ هیچ‌ نظام‌ مشخص‌ و مدون‌ اطلاعاتی‌ در این‌ محیط‌ دیده‌ نمی‌شود؛ از اطلاعات‌ تولید شده‌، میزان‌ آن‌، كیفیت‌ و شكل‌ آن‌ ، اطلاعات‌ كامل‌ و صحیحی‌ در دست‌ نیست‌؛ پژوهشگران‌ حوزه‌های‌ مختلف‌ شناسائی‌ نشده‌اند؛ موضوعات‌ اساسی‌ كه‌ باید برروی‌ آن‌ها پژوهش‌ صورت‌ پذیرد اولویت‌بندی‌ نشده‌ و زیرساخت‌های‌ لازم‌ برای‌ تبادل‌ اطلاعات‌ فراهم‌ نشده‌اند. سیاست‌های‌ كلان‌ ملی‌، منطقه‌ای‌ و بین‌المللی‌ در ارتباط‌ با نظام‌های‌ اطلاع‌رسانی‌ طراحی‌ و طرح‌ریزی‌ نشده‌اند و شبكهٔ‌ مناسبی‌ برای‌ ثبت‌ و ضبط‌ و تبادل‌ اطلاعات‌ به‌ وجود نیامده‌ است‌. در این‌ مطالعه‌ سعی‌ شده‌ است‌ شمای‌ كلی‌ این‌ محیط‌ تحت‌ مقولات‌ فناوری‌، نیروی‌انسانی‌ آموزش‌دیده‌ و متخصص‌، زیرساخت‌های‌ ارتباطی‌، مسایل‌ مربوط‌ به‌ فرهنگ‌ و توسعهٔ‌ فرهنگی‌، عوامل‌ درون‌ محیطی‌ و برون‌ محیطی‌، مسایل‌ مربوط‌ به‌ بومی‌كردن‌ و درونی‌كردن‌ شبكه‌ها، ارتباط‌ دانشگاه‌ با جامعه‌، آموزش‌ و نظام‌های‌ اطلاع‌رسانی‌ ترسیم‌ شود.همه‌ ما در یك‌ "محیط‌ اطلاعاتی‌" (۱) زندگی‌ می‌كنیم‌. از بُعد جغرافیایی‌ این‌ محیط‌ شامل‌ محیط‌ اطلاعاتی‌ جامعه‌ عرب‌ می‌باشد. از نظرگاه‌ زبانی‌ نیز این‌ محیط‌ به‌ كلیهٔ‌ كشورهایی‌ كه‌ از زبان‌ عربی‌ برای‌ ثبت‌ و ضبط‌ و اشاعه‌ افكار خود می‌پردازند محدود می‌شود. این‌ محیط‌ها محدود نیستند و همیشه‌ در حال‌ گسترش‌ و یافتن‌ شكل‌های‌ نوین‌ هستند. محیط‌هایی‌ كه‌ درون‌كنش‌ (۲) مناسبی‌ نداشته‌ باشند دچار دگردیسی‌ غیرتكاملی‌ می‌شوند و محیط‌های‌ جدید با كنش‌ها و عملیات‌ جدید شكل‌ می‌گیرند. سوال‌ مهمی‌ كه‌ در این‌ جا قابل‌ طرح‌ است‌، میزان‌ عینیت‌ محیط‌ اطلاعاتی‌ جامعهٔ‌ عرب‌ و بارزترین‌ مشخصه‌های‌ آن‌ است‌.مشخص‌ است‌ كه‌ ما هیچ‌ نظام‌ مشخص‌ و مدون‌ اطلاعاتی‌ در این‌ جامعه‌ نمی‌بینیم‌؛ از اطلاعات‌ تولید شده‌، میزان‌ آن‌، كیفیت‌ و شكل‌ آن‌ مطلع‌ نیستیم‌؛ پژوهشگران‌ حوزه‌های‌ مختلف‌ شناسایی‌ نشده‌اند؛ موضوعات‌ اساسی‌ كه‌ باید برروی‌ آنها پژوهش‌ صورت‌ پذیرد اولویت‌بندی‌ نشده‌اند و زیرساخت‌های‌ لازم‌ برای‌ تبادل‌ اطلاعات‌ فراهم‌ نشده‌اند؛ سیاست‌های‌ كلان‌ ملی‌، منطقه‌ای‌ و بین‌المللی‌ در ارتباط‌ با نظام‌های‌ اطلاع‌رسانی‌ طراحی‌ نشده‌اند و شبكهٔ‌ مناسبی‌ برای‌ ثبت‌ و ضبط‌ و تبادل‌ اطلاعات‌ به‌ وجود نیامده‌ است‌.این‌ مسایل‌ و بسیاری‌ مسایل‌ دیگر ریشه‌ در ساخت‌ فرهنگی‌ و برنامه‌های‌ توسعه‌ای‌ این‌ كشورها دارند. با نگاه‌ سیستمی‌ به‌ محیط‌ اطلاعاتی‌ جامعهٔ‌ عرب‌، آن‌ را به‌عنوان‌ یك‌ زیر سیستم‌ در سیستم‌ بزرگ‌تر كشورهای‌ اسلامی‌ و كشورهای‌ درحال‌توسعه‌ خواهیم‌ یافت‌ كه‌ ارتباط‌ عمیق‌ و ناگسستنی‌ با این‌ جوامع‌ و مسایل‌ آنها دارد. با ریشه‌یابی‌ مسایل‌ و مشكلات‌ این‌ جامعه‌ می‌توان‌ شمای‌ كلی‌ جوامع‌ بزرگ‌تر را ترسیم‌ كرد. از طرف‌ دیگر، حل‌ ریشه‌ای‌ مسایل‌ اطلاعاتی‌ و برنامه‌های‌ توسعه‌ای‌ در این‌ محیط‌، بستگی‌ تام‌ و تمام‌ به‌ شناخت‌ مسایل‌ و مشكلات‌، استعدادها و درونداشت‌ها، اهداف‌ و برنامه‌ها و مسایل‌ جمعیتی‌ محیط‌های‌ اطلاعاتی‌ بزرگ‌تر، یعنی‌ محیط‌ اطلاعاتی‌ جوامع‌ اسلامی‌ و محیط‌ اطلاعاتی‌ كشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ دارد.

قبل‌ از هر مطالعه‌ای‌ نگاه‌ به‌ برنامه‌های‌ توسعهٔ‌ فرهنگی‌ این‌ جامعه‌ها در اولویت‌ قرار دارد. باید دید كه‌ آیا برنامه‌ریزان‌ توسعهٔ‌ عمومی‌ این‌ جوامع‌، مسایل‌ فرهنگی‌ را به‌ عنوان‌ شاخص‌های‌ مهم‌ توسعه‌ مدنظر قرار داده‌اند یا خیر؟ نگاه‌ برنامه‌ریزان‌ توسع هٔ‌ فرهنگی‌ به‌ مقولهٔ‌ فرهنگ‌ چگونه‌ بوده‌ است‌: نگاه‌ سنتی‌ یا نگاه‌ نو و پویا؟در قدم‌ اول‌ برای‌ شناخت‌ این‌ جامعه‌، بهتر است‌ ببینیم‌ در كجا ایستاده‌اند. در ادامه‌، مهم‌ترین‌ مسایل‌ و مشكلات‌ محیط‌ اطلاعاتی‌ جامعهٔ‌ عرب‌ را در چند شاخص‌ مهم‌ بررسی‌ می‌كنیم‌ تا بتوانیم‌ وضعیت‌ موجود را به‌ نحو مطلوب‌تری‌ به‌ نمایش‌ بگذاریم‌.

۱. مسایل‌ مربوط‌ به‌ فناوری‌

فناوری‌ اطلاعاتی‌ و شبكه‌ها در این‌ محیط‌ اطلاعاتی‌ یك‌ فناوری‌ وارداتی‌ است‌. به‌ عبارت‌ ساده‌تر این‌ فناوری‌ یك‌ فناوری‌ غیر بومی‌ است‌ كه‌ با توجه‌ به‌ شرایط‌ اجتماعی‌، فرهنگی‌، انسانی‌، علمی‌ و... محیط‌ اطلاعاتی‌ جامعهٔ‌ عرب‌ طراحی‌ و پیاده‌سازی‌ نشده‌ است‌. اكثر كشورها واردكنندهٔ‌ این‌ فناوری‌ بوده‌ و هستند. با توجه‌ به‌ غیر بومی‌ بودن‌ این‌ فناوری‌، میزان‌ دسترس‌پذیری‌ و كاربرد این‌ فناوری‌ها بستگی‌ تام‌ به‌ میزان‌ سرمایه‌گذاری‌های‌ این‌ كشورها برای‌ خرید و وارد كردن‌ این‌ فناوری‌ها دارد و این‌ بدان‌ معنا است‌ كه‌ كشورهای‌ دارای‌ توان‌ خرید بالا، به‌ صورت‌ بالقوه‌ توان‌ وارد كردن‌ فناوری‌های‌ نوین‌ و پیشرفته‌ را در مقیاس‌ وسیع‌ و گسترده‌ دارا هستند و كشورهایی‌ كه‌ دارای‌ توان‌ پایین‌ اقتصادی‌ می‌باشند از چنین‌ سرمایه‌گذاری‌هایی‌ با مقیاس‌ گسترده‌ محروم‌ خواهند بود. از سویی‌ دیگر مسایل‌ زبانی‌ نیز تأثیرات‌ بسزایی‌ بر روند استفاده‌ از فن‌آورها خواهند داشت‌. متون‌ حاكی‌ از كاربرد فناوری‌های‌ اطلاعاتی‌ در دههٔ‌ اخیر، بویژه‌ در كشورهایی‌ با توان‌ خرید بالا ـ از جمله‌ عربستان‌ ـ است‌، اما مشكلات‌ زبانی‌ از عمده‌ترین‌ مسایل‌ موجود بر سر راه‌ این‌ كشور از جمله‌ در شبك هٔ‌ "گلف‌ نت‌" (۳) (۱) است‌.رئوس‌ مهم‌ترین‌ مسایل‌ مربوط‌ به‌ فن‌آوری‌ شامل‌ موارد زیر است‌:فناوری‌های‌ وارداتی‌ با هزینه‌های‌ بسیار گزافی‌ وارد این‌ جوامع‌ می‌شوند؛اكثر این‌ فناوری‌ها از فناوری‌ روز جهان‌ عقب‌تر هستند و فناوری‌های‌ از رده‌ خارج‌ شدهٔ‌ كشورهای‌ صاحب‌ فناوری‌ می‌باشند؛همراه‌ با ورود فناوری‌های‌ اطلاعاتی‌، فرهنگ‌ آن‌ فناوری‌ها نیز وارد می‌شوند؛ورود فناوری‌های‌ نوین‌ تاثیر نامطلوبی‌ برساخت‌ واژگان‌ و زبان‌ كشور میزبان‌ دارد؛فناوری‌های‌ وارداتی‌ نیازمند نیروی‌ انسانی‌ ماهر به‌منظور بهره‌برداری‌ از این‌ فناوری‌ها هستند و به‌طور معمول‌ این‌ نیروی‌انسانی‌ ماهر و آموزش‌ دیده‌ بسیار كم‌ است‌؛هیچ‌كدام‌ از این‌ كشورها توان‌ علمی‌ و آموزشی‌ لازم‌ برای‌ آموزش‌ نیروی‌ انسانی‌ را ندارند؛روند شتابناك‌ استعمار اطلاعاتی‌، به‌ واسطهٔ‌ نیاز به‌ نیروی‌انسانی‌ و گسیل‌ آنها برای‌ فراگیری‌ علوم‌ و فنون‌ جدید به‌ كشورهای‌ صاحب‌ فناوری‌ تشدید می‌شود؛به‌ علت‌ بومی‌ نبودن‌، فناوری‌ها تاثیر مناسبی‌ بر زیرساخت‌های‌ اطلاعاتی‌ گذشته‌ ندارند؛میزان‌ بهره‌مندی‌ از این‌ فناوری‌ها منوط‌ به‌ توان‌ اقتصادی‌ است‌؛ هرگاه‌ بنابه‌ دلایل‌ متعدد، وضعیت‌ اقتصادی‌ این‌ كشورها دستخوش‌ ركود و تغییرات‌ منفی‌ شود، تأثیر مستقیمی‌ برروی‌ میزان‌ بهره‌گیری‌ از این‌ فناوری‌ها خواهد گذاشت‌. ضمن‌ آن‌ كه‌ باید توجه‌ داشته‌ باشیم‌ كه‌ اكثر این‌ كشورها در زمرهٔ‌ كشورهای‌ تك‌ محصولی‌ ــ و اكثراً وابسته‌ به‌ اقتصاد نفتی‌ ــ می‌باشند . تغییرات‌ بازارهای‌ تك‌ محصولی‌ همیشه‌ تاثیرات‌ منفی‌ زیادی‌ بر برنامه‌های‌ توسعه‌ای‌ این‌ كشورها گذاشته‌ است‌.تعمیر، نگهداری‌ و راه‌اندازی‌ سیستم‌های‌ اطلاعاتی‌ پیشرفته‌ نیز از جمله‌ مسایلی‌ است‌ كه‌ دور باطل‌ استعمار اطلاعاتی‌ را تشدید می‌كنند.این‌ روند ـ یعنی‌ فناوری‌ در مقابل‌ منابع‌ طبیعی‌ ـ تا زمانی‌ ادامه‌ خواهد یافت‌ كه‌ ذخایر منابع‌ طبیعی‌ قابل‌ اطمینان‌ باشند.تغییرات‌ مداوم‌ در حوزهٔ‌ سخت‌افزار معمولاً به‌ حدی‌ زیاد است‌ كه‌ گاه‌ حتی‌ كشورهای‌ با توان‌ اقتصادی‌ بالا از گردونهٔ‌ رقابت‌ در واردات‌ فناوری‌های‌ اطلاعاتی‌ عقب‌ می‌مانند. این‌ تغییرات‌ هزینه‌های‌ زیادی‌ را برای‌ این‌ كشورها می‌تراشد.این‌ جوامع‌ در مقابل‌ مخاطرات‌ احتمالی‌ فناوری‌های‌ وارداتی‌ ایمن‌ (واكسینه‌) نمی‌شوند.

۲. مسایل‌ مربوط‌ به‌ نیروی‌انسانی‌ متخصص‌ و آموزش‌دیده‌

دومین‌ عامل‌ مهم‌، نیروی‌انسانی‌ متخصص‌ و آموزش‌ دیده‌ است‌. این‌ معضل‌ از دوسو بر جریان‌ توسعه‌ و اطلاعات‌ تأثیر می‌گذارد. از یك‌ سو این‌ جوامع‌ نیازمند كسانی‌ هستند كه‌ این‌ فناوری‌ها را راه‌اندازی‌ كنند و به‌كار گیرند و از سوی‌ دیگر، برای‌ آموزش‌ آنها نظام‌های‌ آموزشی‌ این‌ كشورها آمادگی‌ كافی‌ ندارند و مجبور به‌ اعزام‌ نیروی‌انسانی‌ برای‌ كسب‌ مهارت‌های‌ لازم‌ به‌ همان‌ كشورهای‌ صاحب‌ فناوری‌ هستند. ضمن‌ این‌ كه‌ انتقال‌ فناوری‌های‌ اطلاعاتی‌، معمولاً بدون‌ توجه‌ به‌ زیرساخت‌های‌ اساسیِ نیروی‌انسانی‌ متخصص‌ و كارآمد، نظام‌ آموزشی‌ متناسب‌، ارتباط‌ دانشگاه‌ و صنعت‌، فاجعه‌ای‌ دو سویه‌ است‌. از یك‌ سو با ورود هر فناوری‌ نیازمند وارد كردن‌ فرهنگ‌ و نیروی‌انسانی‌ متخصص‌ از كشور میهمان‌ به‌ كشور میزبان‌ هستند و از سوی‌ دیگر با ورود فناوری‌های‌ این‌ چنینی‌، به‌ مهارت‌زدایی‌ از نیروی‌انسانی‌ بومی‌ پرداخته‌ می‌شود و نیروی‌انسانی‌ متخصص‌ بومی‌، استحاله‌ می‌گردد. در مادهٔ‌ ۴۷ «راهبرد بین‌المللی‌ توسع هٔ‌ سازمان‌ ملل‌ برای‌ دههٔ‌ سوم‌» آمده‌ است‌ كه‌ «نبود نیروی‌انسانی‌ ماهر، در بیش‌تر موارد استفاده‌ از امكانات‌ موثر و بالقوه‌ در كشورهای‌ درحال‌ توسعه‌ را ناممكن‌ می‌سازد. در این‌ زمینه‌، تربیت‌ نیروی‌انسانی‌ ماهر مورد نیاز، به‌ تامین‌ استقلال‌ ملّی‌ و تحقق‌ اهداف‌ توسعه‌ای‌ كشورهای‌ درحال‌توسعه‌ كمك‌ خواهد كرد»(۲). در مورد نیروی‌انسانی‌ مسایل‌ زیر قابل‌ توجه‌ است‌:


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.