یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

منطق الطیر عطار


منطق الطیر عطار

دکتر شفیعی کدکنی با عرضه منطق الطیر به روایت خود ثابت می کند که از صالح ترین منتقدان ادبی برای تصحیح میراث شاعران عارف ایرانی در روزگار ماست

دکتر شفیعی کدکنی با عرضه منطق الطیر به روایت خود ثابت می کند که از صالح ترین منتقدان ادبی برای تصحیح میراث شاعران عارف ایرانی در روزگار ماست. صلاحیت او را در مجموعه ای از آگاهی های او می توان جست، از آن جمله: شناخت مبانی و منابع تصوف و عرفان اسلامی و ایرانی و میراث شعر و نثر متصوفه در حد کمال; درک و دریافت زبان مجاز و مستعار و راز و رمز شاعران و نویسندگان عارف ایرانی و همچنین لهجه تخاطب ایشان، تا آنجا که آشنایی با گویش نیشابور و کدکن در آثار عطار او را در حل بسیاری از مشکلات لغوی منطق الطیر یاری داده است; تسلط بر مبانی جمال شناسی شعر شاعران عارف و درک زیبایی ها و صنایع و ظرائف آثارشان; آگاهی ژرف بر سیر تکامل شعر عرفانی ایران از محمد بن کرام سجستانی در روزگار سامانیان به بعد; برخورداری از قدرت تحلیل انتقادی شعر که به نظریه های او در باب شعر، و به ویژه شعر عرفانی ایران، اصالتی منحصربه فرد بخشیده است; تبحر در تصحیح متون کهن فارسی که حاصل کمال آگاهی بر روش علمی و اصول سبک شناسی و نقد متون است.

بهره جوئی از مجموعه معیارها و مبانی یاد شده در کار تصحیح منطق الطیر جلوه می کند و کتابی فراهم می آورد که با نگاهی بر مقدمه عالمانه و تعلیقات بدیع آن دائره المعارفی برابر خود می یابیم که نکته های مبهم بسیار را روشن و تفسیر می کند و نادرستی روایات تاریخی را نشان می دهد. وی در بیان نادرستی ها پروایی ندارد که خطاها از جانب خاورشناس بزرگ و محقق بی همتای آثار عطار، هلموت ریتر، باشد، یا از سوی استاد دانشمندش بدیع الزمان فروزانفر و یا استاد عبدالحسین زرین کوب. (صص ۶۴، ۷۵-۷۴، و ۹۸)

شفیعی کدکنی در "گزارش کار" خود در روش تصحیح منطق الطیر یادآور می شود، متن مصحح دکتر سیدصادق گوهرین بهترین آن هاست که تازه آن هم کمتر بخشی از بخش هایش "از غلط های فاحش و شگفت خالی مانده است."(ص ۱۷) نویسنده مقدمه به درستی غلط های منطق الطیر چاپ گوهرین را معلول دو اصل انحراف از اصل سخن و اندیشه شخصی عطار و همچنین انحراف از قواعد ادبی و زبانی زمین و زمان او می داند و می نویسد: چاپ هایی که نسبت به چاپ گوهرین کم غلط تر به نظر می رسند آن هایی هستند که کاتبان یا مصححان آن ها کوشیده اند به میل و سلیقه خود "اصالت " سخن عطار را قربانی "فهم و تشخیص" خود کنند و عبارت را به گونه ای درآورند که از لحاظ عروض و قافیه و دستور زبان -به سلیقه خواننده معاصر- ایرادی نداشته باشد. ولی هرگز به این نیندیشیده اند که آیا این "بیت بی غلط" ارتباطی هم با سخن عطار و جهان اندیشه و سبک او دارد یا نه. (صص ۱۳-۱۲)

منطق الطیر شفیعی کدکنی، که حاصل بیش از ۳۰ سال تامل و تدریس و دقت در مجموعه آثار عطار و مجموعه تصوف خراسان و منابع اندیشه عطار است، و از بسیاری نسخه های کهن و شناخته شده در جهان بهره برده، می کوشد میان دو کفه ترازوی "صحت " و "اصالت " اعتدال برقرار کند و صورت درست گفتار عطار را از میان انبوه ضبط های مختلف، با روش علمی و اصول سبک شناسی و نقد متون، آشکار سازد. مصحح کار خود را بر بنیاد دو نسخه منطق الطیر با خط ابراهیم بن عوض مراغی، به تاریخ ششصد و هشتاد و اند، از موزه قونیه، گذاشته و کوشش او بر آن بوده که اطلاعات مورد نیاز خواننده جدی و علاقه مند را درباره این متن فراهم آورد.

با این همه تاکید می کند که از دادن اطلاعات حشو و حاشیه ای و ارائه منابع زائد و"تزیینی "پرهیز کرده است; چراکه مصحح در جستجوهای ۳۰ ساله خود به این نتیجه رسیده که بیش از ۵۰۰ نسخه بدل بیهوده از منطق الطیر در دست است، اما هنوز درست ترین، کامل ترین، اصیل ترین و قدیم ترین منطق الطیر همان دو نسخه به خط ابراهیم بن عوض مراغی است که بنیاد تصحیح خود را بر آن نهاده است. با این همه، مصحح در چند مورد به نوعی تصحیح قیاسی دست زده است که از ترکیب نسخه های مختلف شکل گرفته و هرکس با تاریخ زبان فارسی و مسائل فنی تصحیح متن آشنائی کافی داشته باشد آن تصحیح های قیاسی را اموری قطعی و مسلم به حساب می آورد. مصحح فاضل با تسلط بر "بوطیقا" و "گرامر" عطار، توانسته است به قلمرو معنا و زبان شاعر عارف راه یابد و نشان دهد که خروج از هنجارهای بوطیقایی، در عروض و قافیه و شعر، از مختصات سبک عطار است و تشخیص "اصالت "در نسخه های آثار عطار گذشته از شناخت نسخه های کهن آشنایی کامل بر ذهن و زبان او را طلب می کند. با چنین احاطه و اجتهادی است که استاد شفیعی کدکنی انتساب آثاری مانند شترنامه، بلبل نامه، پندنامه، معراج نامه، بی سرنامه، خیاط نامه، وصلت نامه، هیلاج نامه، جواهر الذات، مفتاح الفتوح و هفت وادی را به عطار مردود می داند و فریدالدین محمد عطارنیشابوری را، علاوه بر دیوان غزلیات و قصاید و مجموعه رباعیات (مختارنامه) تنها سراینده چهار منظومه منطق الطیر، اسرارنامه، مصیبت نامه و الاهی نامه (خسرونامه) می شناسد.

و اما فصل هایی که در مقدمه منطق الطیر آمده هریک رساله ای است بدیع و اصیل که گذشته از روشن کردن متن مورد تصحیح می تواند مورد استناد علمی قرار گیرد. از جمله آن گفتاری است در "زبان مرغان"که در آن محقق دانشمند به جستجوی پیشینه منطق الطیر و زبان مرغان و رمز گفتار هر یک از ایشان در قرآن کریم و ادب فارسی قبل از عطار رفته است و همچنین ترجمه شیوایی از مقاله "پرده گشایی از رمزهای پرندگان و گل ها" اثر عزالدین مقدسی به دست داده است.

نوشته مقدسی از آثار مشهور به زبان عربی است و گذشته از پیوندی که بخش هایی از آن با جهان منطق الطیر دارد متن شیرین و دلکشی است از یک اثر بسیار مشهور عرفانی و ادبی که تاکنون به چندین زبان اروپایی ترجمه شده و جای آن در زبان فارسی خالی بوده است. یادداشت هایی که با عنوان "تعلیقات " بر کتاب افزوده شده بسیاری، با همه کوتاهی، می تواند موضوع رساله های تحقیقاتی اصیلی در حوزه های تاریخی، لغوی، جامعه شناسی، مردم شناسی و تاریخ هنر ایران قرار گیرد. نکته درخور اشاره این که منابعی که در "تعلیقات " به آن ها ارجاع شده همه از آثار پیش از عطار است. "تعلیقات " آنجا که به موضوعات تاریخی می پردازد حاوی نکته هایی تازه است که حاصل اجتهاد وحدت ذهن مولف دانشمند است. یکی از این نکته ها باطل دانستن ماجرای آتش زدن کتابخانه اسکندریه مصر است به دستور عمر بن الخطاب، خلیفه دوم از خلفای راشدین، که بنا بر برخی روایات، به امر او عمر بن عاص آن کتابخانه را به آتش سپرد.

نویسنده "تعلیقات " منطق الطیر در توضیح اشاره عطار منشا این روایت را کتاب تاریخ الحکما ابن قفطی و همزمان با او عبداللطیف بغدادی می داند و مجموعه این روایات را مخدوش می شناسد، به این دلیل که معتقد است "در فاصله عصر وقوع حادثه (دوران خلیفه دوم) تا حدود شش قرن، در هیچ سندی این مساله انعکاس نیافته است."(ص ۷۷۲، ش ۴۵۶۵) شفیعی کدکنی به استناد یک متن قدیمی (تاریخ الخلفا، از قرن پنجم) تاکید می کند که "عمر با گروهی از ایرانیان بسیار خلوت می کرد و آن ها کتاب های سیاسات را برای او می خواندند، به ویژه سیره انوشیروان را که وی سخت دلبسته بدان بود و فراوان بدان نظر داشت و بدان اقتدا می کرد." (صص ۷۷۵-۷۷۴) چنین شخصی نمی تواند با آتش زدن کتابخانه اسکندریه موافق باشد تا چه رسد به این که دستور آن را صادر کند.

"تعلیقات " منطق الطیر حاوی موضوعات متنوع تاریخی دیگری نیز هست که هر یک از آنها می تواند برای محققان آن رشته درخور توجه و آموختنی باشد. از جمله شرحی است در باب پرده بازی. عطار پرده بازی و خیال بازی و بازی خیال را تقریبا به یک معنی به کار می برد و ظاهرا برابر است با آنچه در زبان عربی به آن "خیال الظل" می گفته اند. نویسنده "تعلیقات " به استناد یک سند بسیار مهم، و ناشناخته مانده، پیشینه این بازی را -که بخشی از تاریخ نمایش در ایران است- به حدود قرن چهارم می برد و با نقل داستانی از مقامات کهن و نویافته ابوسعید ابوالخیر (۳۵۷-۴۴۰) قدیم ترین و دقیق ترین توصیف را از بخشی از ادبیات نمایشی در ایران به دست می دهد.

افزون بر این همه "تعلیقات " منطق الطیر دربرگیرنده بسیاری نکته ها در معانی و بیان سخن شاعران بزرگ ایران نیز هست که با خواندن آن ها از جمله ابهامات و ظرائف سخن شاعری چون حافظ بر خواننده روشن می شود.

مطالعه این متن منقح و ارزنده همراه با مقدمه سودمند و تعلیقات پرنکته و روشنگر آن بر اشتیاق خواننده در نشر هرچه زودتر تصحیح مجدد منظومه های مسلم دیگر عطار و به ویژه تذکره الاولیای او به همت والای استاد محمد رضا شفیعی کدکنی می افزاید.

نویسنده : ایرج پارسی نژاد

(*) استاد پیشین زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه مطالعات خارجی توکیو و مولف روشنگران ایران و نقد ادبی.