شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا

بار دیگر یمن


بار دیگر یمن

جنگ شدید و بی رحمانه اخیر در مرزهای یمن با عربستان سعودی میان نیروهای دولت «جمهوری دموکراتیک خلق یمن» با گروه شیعه الحوثی بار دیگر یمن را به مرکز تقابل و قدرت نمایی میان کشورهای منطقه تبدیل کرده است

۱) جنگ شدید و بی رحمانه اخیر در مرزهای یمن با عربستان سعودی میان نیروهای دولت «جمهوری دموکراتیک خلق یمن» با گروه شیعه الحوثی بار دیگر یمن را به مرکز تقابل و قدرت نمایی میان کشورهای منطقه تبدیل کرده است.

این درگیری های خونین می رود تا بحران جدیدی را در خاورمیانه به وجود آورد. علت این جنگ چیست؟ آیا این یک جنگ مذهبی میان مسلمانان سنی و شیعه است یا انگیزه های دیگری نیز در این جنگ نقش دارند؟ بخشی از پاسخ به این پرسش را باید در تاریخ این مردم جست وجو کرد و بخشی از آن به جنگ قدرت و نفت مربوط می شود.

۲) هنگامی که سرکوب هواداران علی(ع) توسط خلفای بنی امیه و سپس بنی عباس بالا گرفت و فضای سیاسی و اجتماعی بیش از پیش برای شیعیان تنگ شد، آنان برای حفظ هویت و بقای خود ابتدا به دو منطقه جغرافیایی همجوار با «حجاز» یعنی لبنان و ایران مهاجرت کردند و در کوهستان های این مناطق پناه گرفتند و به تهیه ًعده و عïده و بسط افکار و اندیشه های خود و ایجاد پایگاه پرداختند. بعد از شکست و سرکوب قیام زید بن علی بن الحسین یحیی فرزند او به ایران آمد و به نبرد خود علیه خلفای ظلم و جور ادامه داد تا اینکه شکست خورد و کشته شد. اما مبارزات مسلحانه زیدیان در ایران و عراق و شمال آفریقا ادامه پیدا کرد و پس از سرکوب های مکرر یکی از رهبران زیدی به یمن گریخت و دولت زیدیان را تاسیس کرد.

شیعیان لبنان و ایران از طریق مراکز شیعی در جنوب عراق، ارتباط و انسجام فرهنگی و بعضاً سیاسی خود را با یکدیگر حفظ کردند. اما زیدیه یمن به طور عمده از سایر شیعیان در ایران، عراق و لبنان جدا ماندند و تا نیمه دوم قرن بیستم تقریباً هیچ ارتباطی میان آنان با دنیای اسلام و شیعیان وجود نداشت. زیدیان که قرن ها بر یمن حکومت داشتند، در دوران عثمانی مورد حمله قرار گرفتند و در نتیجه به جنوب رانده شدند. اما توانستند همچنان حکومت مستقل خود را در جنوب یمن حفظ کنند.

۳) یمن یکی از گهواره های تمدن بشری محسوب می شود. اولین گروه های انسانی که از آفریقا به آسیا مهاجرت کردند، با عبور از دریای سرخ در یمن مستقر شدند. در دوران زن- مادرسالاری یک زن، بلقیس، ملکه سبا، امپراتور یمن بود، که داستان وی و سلیمان پیامبر در قرآن کریم آمده است. یمن در دوران اسلامی یکی از حاصلخیز ترین و آبادترین کشورها بوده است. به همین مناسبت این کشور را یمًن خوانده اند و یمن به معنای خیر و برکت و فراوانی است. رومیان یمن را «عربستان خوشبخت» می خواندند.

مورخ معروف اسلامی در «مروج الذهب» می نویسد آبادی یمن در دوران اسلامی آنچنان بود که مسافری که از شمال به جنوب سفر می کرد آفتاب را نمی دید. درختان سربه هم تابیده آنچنان بود که مانع عبور آفتاب می شد. یکی از قدیمی ترین سد های جهان، سد مآرب در یمن ساخته شده بود که در قرن سوم فرو ریخت.

به رغم این سوابق یمن در نیمه دوم قرن بیستم از فقیرترین کشورهای عربی- اسلامی بود. آمار و ارقام زیر که بعد از سقوط امام بدر و خروج انگلیس از یمن تهیه و منتشر شده است، میزان توسعه نیافتگی یمن را نشان می دهد؛ بی سوادی در کل جمعیت در یمن شمالی ۸۶ درصد، در مردان ۷۳ درصد و در زنان ۹۷ درصد و در یمن جنوبی ۵۸ درصد در کل جمعیت، در مردان ۴۱ درصد و در زنان ۷۵ درصد. تعداد بالای تلفات نوزادان در هر دو یمن؛ تعداد بسیار کم پزشک (یک پزشک برای هر هفت هزار نفر)، یک پرستار برای هر ۳۴۰۰ نفر، یک بیمارستان برای هر ۱۸۰۰ نفر. بودجه برای آموزش ۱۷درصد، برای بهداشت پنج درصد و برای ارتش ۳۷ درصد. متوسط هزینه سرانه نظامی ۵۰ دلار در سال. (آمار ها مربوط به سال های۱۹۸۴- ۱۹۷۵ است، برگرفته از منابع سازمان ملل متحد. برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به ابراهیم یزدی، «نفت در جهان اسلام- کنفرانس بین المللی پیوستگی اقتصاد جهان اسلام»، در دکترین امنیت ملی۱۳۸۴، انتشارات سرائی)

به موجب آمار های موجود از جمعیت ۲۳ میلیونی یمن (هر دو یمن) ۶۰ درصد سنی (اکثراً شافعی) و ۴۰ درصد شیعه (زیدی و اندکی دوازده امامی و اسماعیلی) است. شیعیان یمن از سه خانواده معروف و بزرگ تاریخی هستند که مهم ترین آنها «گروه الحوثی» است که در حال حاضر در جنگ با دولت مرکزی است.

۴) در قرن نوزدهم استعمار انگلیس در منطقه خاورمیانه و هندوستان و اقیانوس هند و خلیج فارس بسیار فعال شد. در ۱۸۳۹ نیروهای انگلیس بندر عدن در جنوب یمن را اشغال کردند. دولت زیدیان تحت فشار نظامی انگلیس مجبور شد به یمن شمالی (صنعا) عقب نشینی کند. هدف دولت انگلیس از اشغال یمن جنوبی (عدن) کنترل تنگه باب المندب بود که اقیانوس هند را به دریای سرخ، کانال سوئز و دریای مدیترانه متصل می کرد. از آن زمان یمن دو قسمت شد؛ یمن شمالی (صنعا)، تحت حکومت زیدیان و یمن جنوبی (عدن) تحت اشغال انگلیس ها. با فروپاشی عثمانی در جنگ جهانی اول سرتاسر یمن شمالی زیر نفوذ دولت زیدیان که امام بدر حاکم آنان بود، قرار گرفت. در ۱۹۶۲ نظامیان یمن (شمالی) با تحریک و کمک دولت مصر و جمال عبدالناصر علیه امام بدر کودتا و حکومت جمهوری اعلام کردند. جنگ میان طرفداران جمهوری و امام بدر بالا گرفت. دولت مصر علناً به جمهوریخواهان کمک می کرد و دولت عربستان به امام بدر. اما درگیری و دخالت دولت های خارجی در یمن به مصر و عربستان محدود نماند. دولت انگلیس، امریکا، فرانسه و اردن نیز به طرفداری از امام بدر و رساندن کمک های مالی و نظامی پرداختند. شاه ایران و اسرائیل که هر دو به شدت مخالف ناصر بودند نیز وارد صحنه شدند. این دولت ها در مقابله با جمهوری جدیدالتاسیس یمن و متحدش دولت مصر برنامه مشترکی را به نام «عملیات مانگو» برنامه ریزی کردند و به اجرا گذاشتند. نویسنده کتاب « ام.آی.۶» درباره این عملیات می نویسد؛ «استرلینک (از افسران ام.آی.۶) که ارتباطات وسیع و گسترده یی در آفریقا داشت، جک مولوک شرکت خدمات هوایی رودزیا را برای جابه جایی اسلحه به یمن به خدمت گرفت. همکار دیگرش اریک بنت با نیروی هوایی اردن کار می کرد. استرلینک با استفاده از این تماس ها، از طریق شرکت TIE که متعلق به خود او بود، با مقامات ایرانی که نیروی هوایی آنها از نزدیک در یک طرح ویژه یی در یمن همکاری می کردند نیز به مذاکره پرداخت. شاه در ماه مه ۱۹۶۲ (اردیبهشت ۱۳۴۱) از مراکز ام. آی.۶ در انگلیس دیدن کرد. این دیدار در همکاری دوجانبه بسیار موثر بود.

شش سال بعد، داستان کمک های مخفی به سلطنت طلبان یمن به خارج درز کرد و در روزنامه انگلیسی ساندی تایمز به چاپ رسید. استرلینک مجبور شد راه چاره یی برای قضیه پیدا کند. او از طریق یک دوست روزنامه نگار ارشد، یکسری مقالات در روزنامه تلگراف لندن چاپ کرد که مقاله ساندی تایمز را مخدوش و ماستمالی می کرد و حمایت ام.آی.۶ و ایران را در جنگ یمن همچنان مخفی می ساخت. داود استرلینک موسس شرکت خدمات ویژه هوایی و بین المللی تلویزیونی بود که برای انجام عملیات پنهانی، جمع آوری فیلم های تبلیغاتی و بعضی اوقات تحت پوشش محرمانه تشکیل شده بودند. همان طور که قبلاً اشاره شد، اسرائیل نیز در عملیات مانگو در یمن شرکت داشت. رابطه و همکاری جاسوسی و امنیتی بین اسرائیل و ایران از سال های ۱۹۶۰ و ۱۹۶۱ (سال های ۱۳۳۹ و ۱۳۴۰) از هنگامی که تیمی از افسران موساد جایگزین تیم آموزشی امریکا در ساواک شد، آغاز شده بود. با تشویق سیا و ام. آی.۶ این تیم تا ۱۹۶۵ (۱۳۴۴) به کارش در ایران ادامه داد.

از همین زمان بود که موساد و ساواک عملیات محرمانه مشترکی را علیه دولت ها و سازمان های رادیکال عرب به اجرا گذاشتند. در اواسط دهه ۱۹۶۰ (۱۳۴۰) اسرائیل سلاح های غربی و سلاح های ساخت شوروی تصاحب شده را در بسته بندی های جدیدی که منشاء اصلی را پنهان کند، برای انتقال به یمن جهت مصرف نیروهای سلطنت طلب علیه جمهوریخواهان در اختیار ایران قرار داد.» (برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به؛ ابراهیم یزدی کالبدشکافی توطئه- کودتای نظامی مرداد ۱۳۳۲. انتشارات قلم ۱۳۸۱)

به رغم این کمک ها، دولت جمهوری عربی یمن به حیات خود ادامه داد. همزمان در یمن جنوبی نیز جبهه آزادیبخش یمن جنوبی (یک گروه چپگرا) علیه اشغالگران انگلیسی دست به مبارزه مسلحانه زد. در ۱۹۶۷ نیروهای انگلیسی بندر یمن و یمن جنوبی را تخلیه کردند و جبهه آزادیبخش یمن جنوبی تشکیل جمهوری دموکراتیک خلق یمن جنوبی را اعلام کرد.

با اعلام استقلال یمن جنوبی، تماس و مذاکره میان دولت یمن شمالی (صنعا) و جنوبی (عدن) برای وحدت دو یمن آغاز و در نهایت در سال ۱۹۹۰ بیانیه وحدت دو یمن توسط روسای جمهور در یمن امضا شد. اما عمر این وحدت بسیار کوتاه بود و به زودی جنگ و گریز میان دولت های یمن شمالی و جنوبی آغاز شد. از آن زمان بار دیگر یمن میدان رقابت و زورآزمایی دولت های منطقه شد. در حالی که امریکا و عربستان از یمن شمالی حمایت می کردند، یمن جنوبی مورد حمایت دولت سوریه، عراق، لیبی و الجزیره (جبهه رفض) بود. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد، نزاع های داخلی در یمن نیز به طور موقت فروکش کرد. اگرچه دولت چپگرای یمن جنوبی با استفاده از موقعیت و شرایط بعد از جنگ سرد توانست بر دولت یمن شمالی غالب شود و رئیس جمهور آن را مجبور به فرار از کشور سازد اما هرگز نتوانست سیطره نفوذ خود را بر شیعیان زیدی شمال یمن کامل کند و جنگ و گریز با آنان، با شدت و ضعف ادامه پیدا کرد.

در سال های اخیر مجدداً درگیری ها بار دیگر شدت یافته اند اما به نظر می رسد ماهیت درگیری های فعلی با گذشته متفاوت باشد و این بار زخم های کهنه دشمنی مذهبی نیز سر باز کرده است. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نگاه های شیعیان زیدی یمن به طور طبیعی متوجه ایران شد. جنبش انقلابی زیدیه و مبارزات مسلحانه آنان علیه خلفای ظلم و جور بنی امیه و بنی عباس ریشه و سابقه یی طولانی در ایران دارد.

بنابراین طبیعی بود که شیعیان یمن به ایران روی آورند. اما درگیری های اخیر شیعیان یمن با دولت یمن بیش از هر چیز، برخاسته از تاریخ و جایگاه خود آنان در یمن است و نه تحریک شده از جانب ایران. اگرچه این امر واقعیت دارد اما مانع از ترس و وحشت کشورهای عربی به خصوص عربستان سعودی از قدرت گرفتن شیعیان یمن و در نهایت شیعیان منطقه نیست. از حسنی مبارک نقل شده که گفته است رشد شیعیان برای خاورمیانه خطرناک است. در جنگ اخیر عربستان مجدداً نقش کلیدی پیدا کرده است. عربستان از اردن، مصر، قطر، عمان و پاکستان خواسته است از دولت یمن حمایت کنند. اردن در کنار عربستان به شدت درگیر شده است. گفته می شود دولت ایران و گروه مقتدا صدر و جیش المهدی به گروه الحوثی کمک می کنند. دولت یمن در اعتراض به ایران حتی سفیر ایران در صنعا را اخراج و بیمارستان ایرانیان را تعطیل کرد. شواهد منتشر شده حاکی از آن است که اسرائیل نیز در گروه حامیان دولت یمن علیه شورشگران شیعه یمنی قرار گرفته است.

آیا انگیزه های اقتصادی در این جنگ نقش دارند. روشن نیست. یمن جنوبی فاقد منابع طبیعی زیرزمینی قابل توجه است. اشغال آن توسط انگلیسی ها بیشتر به خاطر موقعیت سوق الجیشی بندر عدن و باب المندب و شاخ آفریقا بود. تنها نهاد اقتصادی قابل توجه و ارزشمند در یمن جنوبی پالایشگاه نفت عدن است که در سال ۱۹۵۴ توسط انگلیس ساخته شده است. در یمن شمالی معدن نمک آهن و منابع نفتی وجود دارد. برای استخراج نفت شرکت نفت یمن تاسیس شده است. علاوه بر این یمن شمالی یکی از عمده ترین مراکز تولید و صادرات قهوه به خصوص به امریکا است. قهوه معروف مارک موشا محصول یمن شمالی است. علاوه بر قهوه، تولید تنباکو و پنبه نیز قابل توجه است. اما مهم تر از همه اینها لوله هایی است که از کویت و عربستان به بندر عدن برای انتقال بخش عمده یی از نفت این دو کشور کشیده شده است.

امنیت این لوله ها برای دولت های کویت و عربستان و نیز غرب از اهمیت بسیاری برخوردار است.

۵) سیاست دولت ایران در رابطه با جنگ یمن باید به گونه یی باشد که به جنگ میان شیعه و سنی تبدیل نشود. برخی از قدرت های منطقه تلاش می کنند به اختلافات مذهبی شیعه و سنی در عراق، در یمن، در افغانستان، در هند و پاکستان دامن زده شود. این سیاست متاسفانه تا حدودی موفق شده است و ما شاهد این نوع درگیری ها هستیم. این نوع جنگ و ستیز ها به نفع هیچ گروه مذهبی اعم از سنی و شیعه و هیچ کشوری نیست و باید به شدت از آن پرهیز کرد.

۶) این جنگ با هر انگیزه یا هدفی، نظیر جنگ ایران و عراق، افغانستان، بوسنی و هرزه گوین یا سودان هزینه سنگینی را بر مردم غیرنظامی تحمیل کرده است. یکی از پیامد های این جنگ ها بی خانمانی و آوارگی مردم غیرنظامی است. در جنگ یمن نیروهای عربستان سعودی به مناطق شمال یمن بمب های فسفری پرتاب کرده اند و ده ها هزار زن و مرد پیر و جوان و کودک از خانه و کاشانه خود آواره شده اند. این آوارگان از کمترین امکانات بهداشتی و غذا محروم هستند. به موجب گزارش دیده بان حقوق بشر و یونیسف و سایر نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد وضع این آوارگان بسیار وخیم و رقت بار است. در گزارش یونیسف آمده است؛ سربازان دولت یمن به زنان در این اردوگاه ها تجاوز می کنند. کودکان از کمبود غذا عموماً رنجور و بیمارند. اگر چه جنگ پدیده یی همزاد با انسان است اما می توان، به خصوص در قرن بیست و یکم، حتی در جنگ ها هم برخی از موازین و معیارهای انسانی را رعایت کرد. سازمان های بین المللی به خصوص سازمان ملل متحد می تواند و باید در این جنگ دخالت کند و با صدور قطعنامه آتش بس طرفین را به مذاکره برای حل اختلافات دعوت و وادار سازد.

سازمان ملل می تواند و باید دولت یمن را به اجرای همه جانبه اصول مصرح در قانون اساسی یمن، مصوب ۱۹۷۱، وادار سازد. در این قانون حقوق و آزادی های اساسی مردم در چارچوب بیانیه جهانی حقوق بشر، تصریح و به رسمیت شناخته شده است. تمام مردم یمن زن و مرد حق رای دارند اما دولت یمن به بهانه های مختلف از اجرای این قانون سر باز زده و می زند. در همین راستا ارسال نامه یی توسط جمعی از روشنفکران و فعالان سیاسی ایران برای بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد و اعتراض به وضعیت غیرانسانی آوارگان در جنگ یمن بسیار بجا و امید است موثر واقع شود.

ابراهیم یزدی