شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
لیدرها زیر تیغ
۸ سال از روزی که نخستین جرقه حضور لیدرها در فوتبال ایران زده شد میگذرد، سالهایی که ضرورت حضور این قشر را رفتهرفته کمرنگ کرد تا جایی که انگار حالا حضور لیدرها برای فوتبال ایران یک آفت جدی است که باید برچیده شود، نیازی که چند سالی هست احساس میشود، اما کسی جرات مقابله با این قدرت را نداشته است.
در این اوضاع آشفته که برخی مدیران برای حفظ جایگاه و قدرت خود روز به روز به قدرت لیدرها میافزایند یکی پیدا شده است تا خلاف جریان آب شنا کند، مدیرعامل باشگاه پرسپولیس مقابل یکی از دردهای بزرگ این فوتبال ایستاده است تا شاید نشان دهد که حرفهایش درباره تغییر ساختار باشگاه پرسپولیس فقط یک شعار نبوده است.
اگر رویانیان این تغییر را از روی سکوها شروع کرده باشد اصلا به بیراهه نرفته است چون واقعیت چیزی شبیه فاجعه است، مثل روزی که یک جوان تحت نام لیدر، مشتی به صورت علی دایی کوبید که فقط یک اتفاق گذرا نبود بلکه سیلی به صورت فوتبال ایران بود که هنوز هم اثرش هست و احساس میشود.
اما رویانیان آمده است تا با یک پدیده ریشهگرفته در فوتبال مبارزه کند، خودش که خیلی مصمم است و تاکید میکند در باشگاه پرسپولیس چیزی به اسم لیدر ندارد، اما این که پشیمان نشود یا حرفش را پس نگیرد گذشت زمان را نشان خواهد داد.
این پدیده از شکلگیری آن تا امروز نشاندهنده تفاوت فوتبال ما در این زمینه با فوتبال دنیاست، برای برداشتن این تفاوت بدون شک یک دست صدا ندارد و همکاری اعضای خانواده بزرگ فوتبال لازم است چون لیدرها به نوعی با همه از مدیر گرفته تا بازیکن، مربی، هوادار و حتی رسانه ارتباط دارند و همین کار را برای مبارزه سخت میکند.
● بوقچیهایی بدون چشمداشت مالی
در فوتبال ایران همواره تشویقها در استادیومهای فوتبال رهبری شده است، اما از دهه ۵۰ تا ۸۰ افرادی تحت عنوان بوقچی بودند که به دلیل علاقه وافر به تیم محبوبشان به صورت خودجوش و البته بدون چشمداشت مالی، هماهنگی هواداران را بر عهده میگرفتند و به نوعی نماد هواداران آن تیم به حساب میآمدند. محمد بوقی، سهراب بوقی، حسن نیکبخت ملقب به حسن تارزان، فتحالله غریبنواز و رضا صفاریان ملقب به رضا چاچا از معروفترین بوقچیهای قدیمی پرسپولیس و استقلال بودند.
● تولد لیدرها در سال ۸۲
نخستین جرقه حضور لیدرها در فوتبال ایران اما در سال ۸۲ زده شد. اکبر غمخوار، مدیر عامل وقت باشگاه پرسپولیس نخستین کسی بود که به شکل علنی تشکیلات لیدرها را به صورت کنونی درست کرد و زمینهساز تغییر نام بوقچی به لیدر شد که این تغییر نام به معنای ایجاد شغل و سمت تازهای در فوتبال بود.
در آن مقطع غمخوار قصد داشت بعد از برکناری علی پروین، سکوهای ورزشگاه را در جهت خواستههای خود کنترل کند؛ اقدامی که راه را برای مدیران دیگر باز کرد تا جو ورزشگاه و شعارهای تماشاگران را در راستای اهداف خود کنترل کنند. بعد از غمخوار، حسین قریب مدیرعامل استقلال در آن زمان تشکیلات مشابهی را درست کرد.
بعد از آن سازمان تربیت بدنی نیز با همکاری نیروی انتظامی برای حفظ امنیت هواداران در ورزشگاهها اقدام به شناسایی لیدرها کرد، لباسهای ویژهای برای لیدرها در نظر گرفت که بعدها با پیداشدن اسپانسر روی پیراهن لیدرها این افراد به قدرت خود و راههای درآمدزایی بیشتر پی بردند و اینگونه تعداد لیدرها و علاقه آنها برای فعالیت روز به روز بیشتر شد.
● وقتی پای پول به فوتبال باز شد
دیگر خبری از بوقچیهای قدیمی پرسپولیس نبود که با شادی مردم شاد و با غم آنها غمگین میشدند. شرایط آن دوران با امروز کاملا متفاوت بود، نه بازیکن قرارداد چندصد میلیونی میبست و نه روی سکو کسی برای تشویق و درود فرستادن پولی طلب میکرد. حتی تیم بازنده همچنان محبوب هواداران بود تشویق میشد، اما به لطف ورود لیدرها به فضای فوتبال در این دو سال اخیر، حتی تیم برنده هم تحقیر شده و فاصله تشویق تا تخریب گاهی یک پاس اشتباه بوده است!
● اوج فعالیت لیدرها در پرسپولیس
در پرسپولیس اوج فعالیت این لیدرها در لیگ برتر ۹۰ ـ ۸۹ بود، چیزی که مرور آن رویانیان را وادار کرده است تا واکنش نشان دهد و از بیم آینده هم که شده با حذف لیدرها فضای بهتری را برای فعالیت دنیزلی فراهم کند.
علی دایی، افشین قطبی، حمید استیلی و حتی برخی بازیکنان مثل علی کریمی خاطرات تلخی از لیدرها دارند، برخی از آنها قربانی فعالیتهای نامتعارف آنها شدند و مجبور شدند بارها از این جمله استفاده کنند که «به هواداران ما خط داده بودند» و در نهایت هم به این باور رسیدند که برخی لیدرها در ازای دریافت پول به عنوان حقوق و مزایا، جو ورزشگاه و شعارهای تماشاگران را به سود یا ضرر عدهای تغییر میدهند.
● تفاوت فوتبال ما با فوتبال اروپا
در فوتبال اروپا، اما شرایط کاملا با فوتبال ما متفاوت است. بین هواداران یک تیم استفاده از اشعار، سرودها و جملاتی که نماد باشگاه است مرسوم است، در فوتبال کشورهای صاحب سبک در این رشته دادن القاب موقع تشویق چندان رواج ندارد و بازیکن موقع گلزنی یا تعویض با دستزدن و هوراکشیدن تشویق میشود و در مقابل نارضایتی از عملکرد یک بازیکن، مربی یا تیم با سوتزدن یا هو کردن نشان داده میشود و دادن شعارهای توهینآمیز و خاص علیه یک فرد یا خانوادهاش و صدور بیانیه و اقداماتی از این دست در هیچ جای دنیا دیده نمیشود.
● نقش مدیران در مبارزه با لیدرها
محمد رویانیان، مدیرعامل باشگاه پرسپولیس پس از حضور مصطفی دنیزلی در تمرین سرخپوشان تصمیم گرفت از حضور لیدرها در باشگاه ممانعت کند تا شاید این دندان لق را بکشد. او حتی خطاب به لیدرها گفته است شما چه اقداماتی به سود پرسپولیس انجام دادهاید؟
نکته: حضور لیدرها برای فوتبال ایران یک آفت جدی است. آفتی که در طول همه این سالها کسی جرات مقابله با این قدرت را نداشته است
رویانیان شعارها علیه دایی، استیلی و حتی کاشانی را منتسب به این گروه دانسته و این جو را به ضرر پرسپولیس میداند. مدیرعامل سرخپوشان اعلام کرده است که از این پس کانون مشوقین پرسپولیس فعال میشود و چیزی به نام لیدر نداریم، اما آیا او به تنهایی میتواند مقابل این پدیده بایستد؟
محمدحسن انصاریفرد، مدیرعامل باشگاه راهآهن که سابقه مدیریت در پرسپولیس را دارد، میگوید: هر اقدامی نیاز به فرهنگسازی دارد، نباید تند رفت، اما واقعا باید مقابل هر اقدام حاشیهسازی ایستاد، من فکر میکنم خیلی از حاشیهها متاثر از این پدیده بوده و اگر قرار است مقابل آن بایستیم باید همه بخصوص مدیران دست به دست هم دهند.
در این راستا البته خبر رسید که فتحاللهزاده، مدیرعامل استقلال در اقدامی مشابه لیدرهای استقلال را اخراج کرده است، حتی خبر آن از رسانه ملی نیز پخش شد، اما ظاهرا مدیران آبی پای حرفشان نایستادند چون یک روز بعد محمد سررشتهداری، مدیر روابط عمومی باشگاه استقلال اعلام کرد که «هیچ لیدری اخراج نشده است و مشکلی هم از این بابت وجود ندارد» که ای کاش پشیمان نمیشدند و همراه پرسپولیس به عنوان ۲ باشگاه پرطرفدار برای مبارزه با این جریان گام به گام پیش میرفتند، چون این فقط مشکل باشگاه پرسپولیس نیست.
● رسانهها و ارائه الگوهای مناسب فرهنگی
رسانهها هم نقش مهمی در این بین ایفا میکنند. در همین چند روز گذشته برخی لیدرهای باشگاه پرسپولیس که از تصمیم رویانیان عصبانی به نظر میرسند با برخی خبرنگاران تماس داشتند و خواستار حمایت از این قشر شدند. درخواستی که متاسفانه گاها بیجواب نمیماند، اما اصحاب رسانه میتوانند با طرح و بررسی آسیبهای فرهنگی که لیدرها به فوتبال ما وارد کردند، الگوهای مناسبی برای سازماندهی هواداران ارائه دهند. یکی از خبرنگاران حوزه باشگاه پرسپولیس میگوید: مشکل اصلی لیدرها این است که در یک سال اخیر نسبت به گذشته خواهان امتیاز بیشتری از باشگاه هستند، رویانیان هم مقابل این زیادهخواهی مقاومت کرده، اما این مقاومت واکنش لیدرها را به دنبال داشته است و احتمال دارد که با شروع لیگ جو سکوها باز هم متشنج شود که هواداران باید هوشیار باشند.
در این بین عبدالحمید احمدی، رئیس انجمن ورزشینویسان ایران بار مسوولیت ساماندهی هواداران را بر عهده باشگاهها میداند و به «جامجم» میگوید: هواداران، بزرگترین پشتوانههای یک باشگاه پرطرفدار محسوب میشوند که باشگاهها وظیفه مستقیم ساماندهی آنها را بر عهده دارند. این موضوع در کشور ما در ۲ باشگاه پرسپولیس و استقلال اهمیت بیشتری دارد و به دلیل هواداران پرشماری که دارند، میطلبد که نظام مدیریتی هوشمندی با برنامه وارد این حوزه شود و روالی که هست را اصلاح کند، لیدرها جزئی از این کل محسوب میشوند که اگر کل مجموعه اصلاح شود خود به خود نقش لیدرها به عنوان راهنما به شکل درست بروز میکند. متاسفانه در طول این سالها بیشتر شاهد ایفای نقش منفی این قشر بودیم در حالی که باشگاهها با یک برنامهریزی درست و با استفاده از تجارب باشگاههای صاحبنام و پیشرفته میتوانند تهدیدها را به فرصت تبدیل کنند که صدالبته در چنین حالتی رسانهها هم به کمک آنها میآیند.
● هواداران، اهرمی برای کمک به باشگاهها
اما تماشاگران هم با برخی لیدرها در ارتباط هستند، در حقیقت لیدرها در طول ۸ سال فعالیت مستمر خود در ورزشگاهها برای خود طرفدارانی جمع کردهاند که خارج از باشگاه با آنها در ارتباط هستند، با همکاری این گروههاست که میتوانند اهداف خود را روی سکوها دنبال کنند، در حقیقت برخی هواداران ناخواسته جریانی را دنبال میکنند که به ضرر تیم محبوبشان تمام میشود، بنابراین برای تشویق و حمایت سالم از یک تیم مثل سالهای دور هوادارانی که به استادیومها میروند باید شیوه رفتاری خود را اصلاح کنند.
مهدی آقاپور، رئیس انجمن جامعهشناسی ورزش ایران در گفتوگو با «جامجم» بحث مربوط به لیدرها را یک پدیده آسیبی میداند و میافزاید: در حوزه آسیبشناسی اجتماعی ورزش و آسیبشناسی فرهنگی میتوان این مقوله را مورد بررسی قرار داد. از ویژگیهای پدیدههای آسیبی در ورزش میتوان به عینیبودن آنها و داشتن حالت تهاجمی اشاره کرد که عواملی موجب تقویت و حمایت آنها میشوند که متاسفانه پیامدهای منفی هم دارند.
وی ادامه میدهد: در مورد لیدرها باید گفت که این پدیده آسیبی به مرور زمان با گستردهشدن در سطح فوتبال و ضربهزدن به آن به وضعیت بحران رسیده و برخورد با آن یک ضرورت محسوب میشود، البته نباید فراموش کرد که با یک مدیریت صحیح میتوان از حضور این افراد در مسیر سالم و سازنده بهره برد.
آقاپور با اشاره به تماشاگرانی که با لیدرها همراه میشوند در مورد ویژگی آنها میگوید: حساب بیننده تلویزیونی با یک تماشاگر تشویقکننده از هواداران متعصب جداست. در بخش سوم یعنی هواداران متعصب با یک گروه احساساتیتر روبهرو هستیم که از نظر روانشناسی به سرعت تحت تاثیر قرار میگیرد، این گروه اگر کنترل بیشتری روی رفتار خود داشته باشند شرایط بهتری بر ورزشگاهها حاکم میشود.
● مربیان و بازیکنان و بهادادن به لیدرها
متاسفانه برخی مربیان و بازیکنان هم به لیدرها در طول این سالها بها دادند و باعث افزایش قدرت آنها شدند، مربیانی که لیدرهایی منتسب به خودشان دارند در فوتبال ما کم نیستند که با دادن امکانات مختلفی به آنها از شارژ مالی گرفته تا سفرهای بینالمللی برای خود تشویق و حمایت روی سکوها را میخرند.
بیژن ذوالفقارنسب در گفتوگو با «جامجم» این موضوع را تایید میکند و میگوید: البته جای تاسف است، اما در بعضی مواقع شاهد بودیم که برخی مربیان با تعدادی از لیدرها ارتباط داشتند و گرچه این موضوع تکذیب شد، اما از اتفاقات ورزشگاهها کاملا مشخص بوده که غیر از این نیست.
وی که پدیده حضور لیدرها در فوتبال ایران را جریان سالمی نمیداند، تصریح میکند: بحث لیدرها در طول چند سال اخیر قوت گرفت، پدیده جدیدی که به نظر من به دلیل عدممدیریت صحیح برخی مدیران غیرورزشی باشگاهها ظهور کرد، چرا که این افراد میخواستند کمبودهای احتمالی خود را توسط لیدرها و فعالیت آنها پوشش دهند، اما به مرور زمان این جریان بسیار حاشیهساز شد تا جایی که در برخی باشگاهها در حال حاضر این افراد مخل آرامش هستند و مشکلات زیادی ایجاد میکنند، چون این جریان از دید من سالم نیست مبارزه با آن را باید به فال نیک گرفت و آن را یک اقدام مثبت ورزشی میدانم که در درازمدت جواب میدهد.
در این زمینه البته بازیکنان هم بیتقصیر نیستند، برخی از آنها وقت نیمکتنشینی یاد لیدرها میافتند، با بعضی از آنها رفاقت دارند، آنقدر که در سفرها یاد این رفقا هستند و حتی برایشان سوغاتی میآورند، اما این رفاقت چندان هم بیچشمداشت نیست و به همین دلیل جالب به نظر نمیرسد. شاید اگر این حقیقت را درک کنند که با پیشرفت فنی دیگر احتیاجی به این خرجکردنها نیست، خیلی از مشکلات فوتبال ما حل میشود.
● ... و اما خود لیدرها
اما خود لیدرها اگر بدانند که به عنوان راهنما و رهبر، مسوولیت راهنمایی را دارند و البته فراموش نکنند که به خاطر علاقه به یک تیم ورزشی و موفقیت در این جایگاه هستند آن وقت شعارهایی سر نمیدهند که سود یا ضرر عدهای خاص در آن باشد آنها بیشتر از هر کس میتوانند به بهبود شرایط ورزشگاهها کمک کند. گاهی بازگشت به عقب پسرفت نیست، به سالهایی برگردیم که همه علاقهمندان به فوتبال فقط به عشق رقابت و برتری تیمهای محبوبشان به استادیوم میآمدند، دست میزدند و هورا میکشیدند و هیچوقت به هیچ بهانهای اسطورههایشان را قربانی اهداف پشت پرده نمیکردند.
محمد محمدیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست