چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

گشتی در معروف ترین سبک های تئاتر خیابانی جهان


گشتی در معروف ترین سبک های تئاتر خیابانی جهان

بتو اسپانیائی که نمایش مشارکت جویانه اش را در خیابا ن های بارسلون پرورش داده, توانائی و مهارت بسیار در انتخاب و هدایت تماشاگر دارد او چنان فضای گرم و صمیمانه ای به وجود می آورد که افراد انتخاب شده از میان تماشاگران, می توانند به راحتی و بدون احساس خجالت بازی کنند نمایش های او مطلقاً فاقد کلام اند و تنها از حرکات ایمائی بسیار لطیف و آوا, برای تقلید حرکات و ایجاد ارتباط استفاده می کنند

شگردهای تماشاگرگردان

بتو اسپانیائی که نمایش مشارکت‌جویانه‌اش را در خیابا‌ن‌های بارسلون پرورش داده، توانائی و مهارت بسیار در انتخاب و هدایت تماشاگر دارد. او چنان فضای گرم و صمیمانه‌ای به‌وجود می‌آورد که افراد انتخاب شده از میان تماشاگران، می‌توانند به‌راحتی و بدون احساس خجالت بازی کنند. نمایش‌های او مطلقاً فاقد کلام‌اند و تنها از حرکات ایمائی بسیار لطیف و آوا، برای تقلید حرکات و ایجاد ارتباط استفاده می‌کنند. ملایمت وی که عامل ضروری این نوع نمایش است کاملاً با پرخاشگری بعضی از تماشاگردان‌های فرانسوی و انگلیسی متناقض است.او به محض آنکه برای شروع نمایش آماده شود با تقلید حرکات و نوع نگاه عابران، توجه آنان را به‌خود جلب می‌کند. او وسایلی ساده چون عینک، بستنی قیفی پلاستیکی و روسری با خود دارد و در لحظات مناسب از جیب‌هایش بیرون می‌آورد. رفتراش چنان آرام و تقلیدهایش چنان باشور و حال است که اگر کسی خود را با او تطبیق دهد بداهه‌پردازی جالبی به‌وجود می‌آید. به تدریج جمعیت گرد آمده و بتو در مرکز دید و در جائی نزدیک به وسایل صوتی و اشیاء مورد استفاده که خود محلشان را مشخص کرده قرار می‌گیرد. او تماشاگران را در نظمی خاص قرار داده و محوطه‌ای را باز می‌کند تا ردیف جلو مشخص شود. بعد شروع به کف زدن می‌کند که این خود فضا را اندکی بازتر می‌کند. او با استفاده از روش گفت و شنود، یک‌بار کف می‌زند، تماشاگران هم یک‌بار، سپس او دوبار کف می‌زند و تماشاگران هم دوبار، او به سرعت کف می‌زند و تماشاگران هم عمل او را تکرار می‌کنند. بدین ترتیب ورودش با کف زدن و تشویق کردن همراه می‌شود. او با حرکاتی بسیار آرام قدم به فضای نمایش می‌گذارد. او این‌کار را چندین بار تکرار می‌کند تا کسانی‌را که به‌دلایل گوناگون، چون بی‌تفاوتی، شرم یا تفرعن، خود را به جمع وارد نکرده‌اند از طریق ریشخند به صحنه آورد و...

افاده‌های افراطی

کمپانی اکسترممان پرتانسییس گروهی سه‌نفره است که شیوه قدرتمند لکوک (از پیشکسوتان پانتومیم در اوایل سده بیستم و شاگرد ژاک کوپو) اساس کارشان را تشکیل می‌دهد. آنها، علاوه بر نمایش خیابانی ”نمایش همراه با شام“ نیز اجراء می‌کنند که در آن تماشاگران به‌صورت رسمی توسط پیش‌خدمت‌های غیرعادی و کمدی همراه با اعمالی تعجب‌آور و سوررئالیستی پذیرائی می‌شوند. آنها همچنین نمایشی قوی و فشرده را به شیوه کمدی در سالن‌های تئاتر اجراء می‌کنند.در تئاتر خیابانی آنها پیشخدمت وجود دارد. نمایش آنها مخصوص فضای باز است و برای رستوران‌های بیرون که در کشورهای اروپائی وجود دارند، طراحی شده است. بهانه آنها یافتن کار است و امیدوارند که لیاقت و کارائی خود را برای مدیر رستوران و مشتریان آن اثبات کنند. آنها از شیوه‌های مبالغه‌آمیز در انجام کارها استفاده می‌کنند.

پذیرائی کردن، راه بسیار نتیجه‌بخشی است، زیرا هرکس دوست دارد برایش کاری انجام شود. بنابراین چه‌کسی از پذیرائی شدن امتناع می‌کند. به‌خصوص مشتریانی که انتخاب می‌شوند، سر جای خود باقی می‌مانند.

شیاطین آتش‌زا

الس کمدنتیس گروهی کاتالونیائی است که برای جنب‌وجوش مردم از وسایل آتش‌زا و حربه‌های ایذائی استفاده می‌کند. در اینجا صحبت از نمایشی است که توانست جمعیتی انبوه را به حرکت در آورد و تأثیری به‌سزا در آنها بگذارد. هرکس این نمایش مشهور را دیده، داستانی برای گفتن دارد.رابین مورلی یکی از تماشاگران این نمایش می‌گوید: این نمایش در جشنواره بین‌المللی تئاتر لندن ۱۹۸۵ اجراء شد و از بابت تماشای آن وجهی دریافت نمی‌شد. درباره آن تبلیغات گسترده‌ای از جمله در ضمیمه‌های رنگی روزنامه‌ها، صورت گرفت. از این‌رو جمعیت وسیعی ـ چهار، پنج هزار نفر ـ در محل پیش‌بینی شده یعنی دریاچه زینتی پارک باترسی گرد آمده بودند. قرار بود برنامه حدود ساعت ۹ شب شروع شود. تا ساعت نه و نیم منتظر ماندیم، کم‌کم آثار نومیدی بر جمعیت ظاهر می‌شد که ناگهان اجرا‌‌ءکنندگان نمایش از میان درختان و بالای ساختمان‌ها با لباس‌های رنگارنگ و ماسک‌هائی از چرم، به شکل شیاطین با مواد آتش‌زای شلعه‌ور، ظاهر شدند. دسته‌ای نوازنده با سروصدائی عجیب و نوائی نامنظم و کاملاً بلند وارد شدند و به سمت راست و چپ رژه رفتند و به تدریج مردم را به حرکت درآوردند. گروه نمایشی، مواد آتش‌زا را که از نوع خطرناک اسپانیائی بود پیش پای جمعیت پرتاب کردند. آنها با مهارت این‌کار هولناک را انجام می‌داند. دود و آتش همه‌ جا را فرا گرفته به‌طوری که امکان دیدن اطراف را سلب می‌کرد. هوا به تاریکی می‌رفت و فضا به‌وسیله نورافکن‌ها روشن می‌شد...گروه الس کمدنتیس همانند گروه‌های آرکائوس و روآیال دولوکس بی‌نظیرند. این گروه، تنها به جاهائی می‌روند که بتوانند کارهای مطابق میلشان را انجام دهند. آنها برای این نمایش، مجبور شدند با سرپرست یکی از مراکز آتش‌نشانی تماس بگیرند. سیاست آنها ایجاب می‌کرد که تنها میزان محدودی از کل نمایش را گزارش دهند. برای نمونه، سرپرست مربوطه، از ریختن آتش بر سر مردم مطلع نبود. گفته می‌شود پلیس ویژه جعبه‌های حاوی وسایل آتش‌زا را به‌دلیل آنکه به‌صورت قاچاق وارد کشور شده بود، توقیف و ضبط کرد. این تخلفات سبب جلوگیری از ورود مجدد این گروه به لندن شد.

خشونت غیرمنتظره

کریس لینهام، اجراء‌کننده‌ای است که کارش را از تئاتر خیابانی شروع کرد و آن را در کاباره ادامه داد. در حرفه‌اش بسیار موفق بود چنانکه توانست در سال ۱۹۹۰ سریال تلویزیونی شش قسمتی‌ای را تهیه کند و آشوبگران دیگر از جمله لئوباس را در آن شرکت دهد. او از اینکه آزاد است تا کاری را که مطابق میلش نیست انجام ندهد و امکان سفر به کشورهای دیگر برایش میسر است، لذت می‌برد. او از سطح خیابان که برای اجراء نمایش کثیف است شکایت دارد و همین امر باعث شده که کارش را به کاباره منتقل کند. البته دلیل دیگر این است که احساس می‌کند موقعیت تئاتر خیابانی در انگلستان بیش از حد مطمئن و قابل پیش‌بینی شده و دیگر مثل گذشته طبیعی و بی‌پروا نیست. به‌نظر می‌رسد که کریس در دوره‌ای از کارش که در خیابان اجراء می‌شد خود را از پیش آماده نمی‌کرد و بنا به شرایط، محیط و تماشاگران به بداهه‌پردازی می‌پرداخت. که این‌کار به‌دلیل غیرقابل اعتماد بودن خطرناک است و احتمال دارد گاه بسیار خوب انجام گیرد و گاه با شکستی وحشتناک روبرو شود.شخصیت پیش‌بینی ناپذیر وی که لحظه‌ای دوستانه و پرمحبت است و لحظه‌ای دیگر بی‌نهایت پرخاشگر، برای تماشاگر ایجاد خطر می‌کند. او با خشونتی پنهان، به حرکاتی غیرمنتظره همچون پرتاب خود به این‌سو و آن‌سو، دست می‌زند یا حالت کسانی را می‌گیرد که احتیاج مفرط به قضای حاجت دارند، او تماشاگران را به کیسه پلاستیکی پرباد کتک می‌زند. اگر تماشاگران مطابق دستور وی جواب صریح ندهند، با پرتات تخم‌مرغ خام آنها را تهدید می‌کند و اینکه چه‌کسی آماج حملات او خواهد بود، موجب ایجاد تنش می‌شود. او بسیاری از تهدیدهایش را عملی می‌کند و مقتدر هم هست اما او تا چه حد می‌تواند پیش برود؟ او تا حد نهائی هر چیز پیش می‌رود. قربانی بدون کفش ردیف جلو برای برای دقایقی چند با نگرانی از دست‌دادن کفش باقی نگاه می‌دارد و سپس ماجرا را چنین دنبال می‌کند: ”کفش به صحنه بازگردد“. مطابق دستور وی کفش به صحنه پرتاب می‌شود؛ ”حالا پنجاه کفش دیگر هم بفرستید.“!

نفس‌گرایان

لئوباسی اجراء‌کننده‌ای در ایتالیا است، اما از آنجا که خانواده‌اش سیرک‌بازهای دوره‌گرد بودند، اجداد وی چند ملیتی‌اند. او این روزها به‌ندرت نمایش خیابانی اجراء می‌کند و اغلب در دیسکو تک‌های میلان و جاهای دیگر فعالیت دارد. کار اصلی او تقلیدی جدی از فیلسوف‌ها و آدم‌های عوام‌فریب است. او بنیانگذار جامعه نرونی‌های جدید است که ادعا می‌کنند با نظریه‌ای نفس‌گرایانه منتسب به امپراتور نرون به مقابله با مادی‌گرائی عقلائی مدرن برخاسته‌اند. او با اجراء یک برنامه هفتگی در تلویزیون ایتالیا که در نقش نرون ظاهر می‌شود، به شهرت فراوان رسیده است.نمایش‌های او براساس دیدگاهی کاملاً هوشمندانه از اروپای مدرن مردم‌سالار که عوامل زیانباری چون جنگ و فقر را که موجب پیدایش ”کمدیادل‌آرته“ شده، به جهانیان تحمیل نکرد، شکل گرفته است. او علاقه دارد خود را در قالب شخصیتی قرار دهد که به پدرسالاری، خود بزرگ‌بینی و دیکتاتور منشی تجارت‌پیشگان خیالاتی ضربه بزند.نمایش خیابانی او متنوع است. یک‌بار برای آنکه نشان دهد شهر مورد حمله قرار گرفته است با جت‌های نیروهای هوائی پروازی نمایشی ترتیب داد. نمایش تک‌نفره او در جشنواره تئاتر خیابانی لیمبورگ در سال ۱۹۸۹ به‌گونه‌ای طراحی شده بود که قابلیت تکرار و جابه‌جائی داشت و مناسب تماشاگران محلی آلمان بود. در محوطه نمایش پایه مجسمه‌ای قرار داشت که با طناب‌های نرده‌ای شکل کوچک محافظت می‌شد.لئوباس بازرگانی میانسال با سری طاس و عینک و کیف‌دستی مردانه وارد محوطه می‌شود. با چهره‌ای عبوس به آرامی قدم می‌زند و به تماشاگران چشم می‌دوزد. بعد روی پایه مجسمه می‌رود حالتی با شکوه و آمرانه به‌خود می‌گیرد و گهگاه سرش را با تکبر پائین آورده به جمعیت گردآمده نظر می‌اندازد.حداقل پنج دقیقه به همان حال می‌ماند به‌طوری‌که به تدریج تماشاگران بی‌حوصله می‌شوند. او آنها را برای عصبانی شدن بعدی آماده می‌کند. اگر کسی به وی نزدیک شود، ناگهان از تفنگ آب‌پاشی که درون کیف‌دستی‌اش جای داده به او آب می‌پاشد. سرانجام تماشاگران را مخاطب قرار داده و با لحنی متکبرانه چون سیاستمداران شروع به صحبت می‌کند و برای آنکه اعتبار خود را بالا ببرد از میکروفون هم کمک می‌گیرد. هدف او بیشتر آشوب‌گری است تا سرگرم کردم. کارهایش نیز بیشتر در جهت تبلیغ اندیشه‌های سیاسی است.

اعتراض سیاسی

این روزها در انگلستان کمتر تئاترهای سیاسی بیرونی اجراء می‌شوند. از موفق‌ترین آنها در گذشته‌ها تئاتر انجمنی کاونت‌گاردن بود. این گروه در میانه دهه هفتاد در جریان مخالفت با تجارتی شدن منطقه کاونت گاردن که بناهای کلاسیک را به دفاتر اداری و منازل را به میکده‌ها تبدیل می‌کردند، شکل گرفت. پس از آنکه توانستند اعتراض خود را به این جریان اعلام و حرف خود را به کرسی بنشانند، به موضوعات وسیعی در ارتباط با سیستم سرمایه‌داری، چون عملکرد مجلس، اثرات فن‌آوری نوین ارتباطات، انرژی هسته‌ای و آلودگی هوا پرداختند. این موارد که صرفاً جنبه محلی نداشت به آنها این امکان را داد تا به جشنواره‌های خارج از لندن و دیگر مناطق اروپا سفر کنند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.