یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
هیچی که پوچ نیست
عبدالرضاکاهانی در فیلم "هیچ" ایده ای جذاب را با پرداخت و ساختاری فوق العاده به تصویر می کشد.
"هیچ" چهارمین ساخته عبدالرضاکاهانی و پس از "بیست" دومین فیلم اکران شده از این کارگردان جوان و خوش ذوق است.
کاهانی این بار نیز همچون فیلم قبلی اش "بیست" سراغ آدم های درحاشیه مانده و نادیده گرفته شده اجتماع رفته اما دوربین ساکن و خنثی او در "بیست" این بار به دوربینی پر شروشور می ماند که مدام در زندگی آدم های قصه اش سرک کشیده و یک لحظه دست از تکاپو بر نمی دارد. او این بار کاراکترهای قصه اش را نه در بستر یک روایت واقع گرایانه که در پس زمینه ای از طنزی سیاه و پرداخت توامان رئالیستی-کاریکاتوریستی به نمایش می گذارد.
کاهانی با "هیچ" نشان می دهد که کارگردان قابلی است و این در بررسی تک تک سکانس های اثرش مشهود و محسوس است. فیلم سرشار از جزئیات است، از انتخاب لوکیشن ها و تقسیم آن میان کاراکترها گرفته تا ریزه کاری های دقیق کلامی و بصری. او همچنین با این اثر تسلط نسبی اش بر روی عوامل مربوط به این حوزه مانند چیدمان عناصر درون کادر، انتخاب قاب ها و میزانسن را به رخ می کشد.
"هیچ" روایتی تلخ از جغرافیای زندگی و برشی از زندگی برخی از آدم های این جامعه است. کاهانی در این فیلم حجم انبوه آدم هایش را به یک خانه قدیمی کشانده تا احساسات و غرایز آنها و روابط و مناسباتشان را با نگاهی ناتورالیستی مورد ارزیابی قرار دهد.
آدم های "هیچ" اما با وجود مشکلات فراوان ناخواسته مقهور زنده ماندن شده اند و عادت کرده اند آینده را به انتظار بنشینند. لیلا، بیک، مادر، محترم، یکتا، نامزد لیلا و بچه ها همه و همه مشغول زندگی کردن هستند و با تمام بدی ها و خوبی ها در کنار هم روزگار می گذرانند. شرایط خوب نیست اما ثبات داشته و زندگی در جریان است. تا اینکه به ناگاه سر و کله "نادر سیاه دره" و پرخوری سیری ناپذیر و مفرطش به آن خانه پیدا می شود. نادر از هیچ غذا و خوردنی نمی گذرد و تنها می خورد. او همه را از دست خودش عاصی می کند حتی خودش را. اعضای خانواده او را بر نمی تابند و چون عنصری زائد به بیرون پرتابش می کنند. اما به ناگاه نادر به منبع تولید پول تبدیل و محبوبیتی شگرف می یابد. اعضای خانه به طمع زندگی بهتر به حمایت از نادر می پردازند و هوای او را دارند. امیدی که عبث است.
اگر در آن خانه شاهد از بین رفتن آرامش، ظهور اغتشاش و مناسبات غیرانسانی هستیم بستر اصلی را باید در موجودیت آدمی با خصوصیات نادر دید. پرخوری مفرط و بی امان او و تبدیل شدن او به یک منبع اقتصادی توازن و تعادل را در آن جمع محروم و محتاج مختل می سازد. نادر در واقع با آمدنش عقده های تلنبار شده آدم های قصه را نیز به یک باره مجال باز شدن می دهد. اینگونه است که کاهانی پرده را کنار می زند تا مخاطب شاهد واقعیت عینی و عریان باشد.
سرک کشیدن دوربین کاهانی به زوایای خانه و ورود به دنیای آدم های آن بر لذت تماشای فیلم می افزاید. شخصیت های فیلم با وجود تعداد زیاد، هیچ کدامشان مزاحم نبوده و آن زمان که لازم است با مخاطب روبرو شده و به پیشبرد قصه کمک می کنند.
فیلم همچنین سرشار از نمادها و استعارات مختلف است که لذت کشف آن در دوباره دیدنش میسر می شود. نمادهایی که می تواند به بستر برداشت های مختلف تبدیل شده و وجه تمثیلی اثر را پررنگ تر کند.
آدم های "هیچ" اما هیچ کدامشان به زندگی فعلی خود قانع نبوده و هر کدام به نحوی از جایگاه شان ناراضی اند;از دختری (نگار جواهریان) که از نامزدش خوشش نمی آید، زن جوانی (باران کوثری) که از شغل شوهرش متنفر است، مردی(مهران احمدی) که فکر می کند با خیانت به همسرش آسوده شده و از یکنواختی می گریزد، زن لالی (پانته آ بهرام) که امیدوار است درمان شود. این امیدواری شخصیت ها با هم شکل می گیرد و در نهایت با هم به ناامیدی مطلق و "هیچ" می رسد.
تسلط کاهانی بر بازی ها که اکثرا یک دست و روان است نیز جای ستایش دارد. مهدی هاشمی یکی از ماندگارترین چهره های خود و شاید سینمای ایران را با "نادر سیاه دره" ارائه می کند، نمایش فوق العاده شخصیت فردی که حاضر است هر فحش و ناسزایی را بشنود، اما شکمش را پر کند کاری بود که هاشمی به خوبی از پس آن برآمد. در کنار او نگار جواهریان، باران کوثری و مرضیه بروند دقیقا همان چیزی را ارائه کردند که باید نمایش داده می شد. بازی پانته آ بهرام هم با نوع خاص حرف زدنش در فیلم، کاملا به چشم میآید.مردهای "هیچ" بویژه بیک می شد از این بهتر نمایش داده شوند، عادل هم شاید بخش عمده بازی اش به خاطر چهره پردازی ماهرانه ای بود که رویش انجام گرفته بود.
اما ضعف عمده فیلم در روند ریتمیک متن آن نهفته است و ایده های پراکنده کار که به راحتی قابل جابه جایی و حتی کم و زیاد شدن هستند پاشنه اصلی اثر است. اجرای فیلم از سکانسی به سکانس دیگر تغییر لحن می دهد.گاه فیلمساز به شکلی تحسین آمیز تصویری دقیق از زندگی و احوال این آدم ها به دست می دهد و گاه به ورطه طنز دم دستی و پیش پا افتاده می افتد. در بسیاری از لحظه ها منطق روایت به درستی شکل نمی گیرد و زمینه چینی مناسبی برای پذیرش پایان تلخ و سیاه فیلم صورت نگرفته است. منطق و انگیزه جدا شدن لیلا از نامزدش بیش از اندازه سرسری و غیر قابل باور است. همچنین رابطه غیر رسمی لیلا و نامزدش ربطی به واقعیت زندگی این آدم ها و قشر ندارد. فقدان یا ناکافی بودن زمینه چینی های دراماتیک برای رسیدن به پایان قصه و تغییر لحن فیلم از واقع نمایی آغازین به سمبلیسم پایانی، به نوعی مهم ترین مشکلات فیلم هستند.
ضمن آنکه می شد شخصیت ها را از این قالب گاه تیپیکالی خارج ساخت. منطق و اساس شخصیت پردازی فیلم در هیچ اعطای نقص و ناهنجاری به هر یک از شخصیت ها است. تقریبا همه آدم های "هیچ" برای دیده شدن و برای پررنگ شدن نکبت و بدبختی جاری در قصه دچار نقص و اختلال هستند. شخصیت اصلی فیلم دارای اختلال هورمونی پرخوری است. یکی لال است. دیگری زال و آن دیگری در تلفظ دچار مشکل دارد.
اما پایان "هیچ" چون "بیست" مرگ ناگهانی است; پایانی تراژیک که که ذهن مملو از امید مخاطب را در خلا واقعیت رها می کند. در سکانس یکی مانده به آخر همه را در صحنه خوب و خوش می بینیم اما به یک باره همه به سکوت می رسند.
فرجام این آدم ها به سیاه نمایانه ترین شکل رقم می خورد. یکی خودکشی می کند، یکی نامزدش را رها می کند و سر به خیابان می گذارد، دیگری شلوارش دو تا شده است و...
اما ویژگی بارز و اصلی فیلم این است که در دنیایی انفعالی و نیهیلیستی متوقف نشده و شاهد دست و پا زدن شخصیت ها و تلاشی هرچند محتوم هستیم. دست و پا زدن محترم برای بازگرداندن آرامش به زندگی خانواده اش، استقلال عمل دختری مانند لیلا (نگار جواهریان)، عصیان نهایی یکتا (باران کوثری) که با مرگ دردناکش زمینه خودآگاهی را در برخی آدم های این خراب آباد فراهم می کند،نادر که هوا را پس می بیند و مجبور به ترک خانه می شود و عادل (احمد مهرانفر) و بیک (مهران احمدی) که در سکوتی سنگین پس از حادثه دیگر آدم های سابق نیستند و شوک بزرگی به آنها وارد شده است.
نویسنده : عرفان جلالی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست