دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا

رفاقت با کتاب, انس با مطالعه


رفاقت با کتاب, انس با مطالعه

یکی از کمبود «کتاب» مینالد, دیگری از کمبود «مطالعه » گاهی کتاب و کتابخانه موجود و دم دست است اما اشتیاق مطالعه و انگیزهی کتابخوانی نیست

یکی از کمبود «کتاب» مینالد، دیگری از کمبود «مطالعه ». گاهی کتاب و کتابخانه موجود و دم دست است اما اشتیاق مطالعه و انگیزهی کتابخوانی نیست . گاهی هم شوق خواندن هست اما یا نمیدانیم «چه بخوانیم»، یا آن چه را میخواهیم، نمییابیم، یا کتاب گران است و دسترسی به آن، مشکل .به هر حال، «مطالعه» خوراک روح و فکر انسان است و «کتاب»، سفرهای است که غذاهای گوناگون را در اختیار خوانندگان میگذارد. اگر اشتهای ما کور شده باشد، کتابها چه تقصیری دارند؟ پس نباید ضعفها را همیشه به گردن دیگران و مسئولان فرهنگی انداخت .

گاهی بی رغبتی به مطالعه، میتواند عامل بسیاری از نارساییهای فکری و ضعف بینش و سطحی-نگری در مسائل مربوط به اندیشه و جامعه باشد .«نویسندگان» به صورت تولیدکنندگان فرآوردههای فکری، یا بهعنوان عوامل تهیه و توزیع و عرضه، سهم و نقش دارند؛ نقشی که گاهی بنیادین و سرنوشت ساز است .دانشجو، باید «جویای دانش» باشد، همیشه، همه جا و در هر شرایط. باید با کتاب، دوست شد، انس گرفت، در سفر و حضر آن را همراه داشت وخستگیهای روحی و عدم نشاط را با آن درمان کرد و مطالعه را گامی برای جلوگیری از هدر رفتن فرصتها دانست .

خوشبختانه «کتاب و مطالعه»، با همه ی گسترش و تنوعی که در رسانه ها و امکانات ارتباطی و اطلاع رسانی و فیلم و فرستنده و رایانه و ماهواره و ... پدید آمده، جایگاه خود را دارد و «کتاب-خوانی» بخش عمده ای از اوقات بسیاری افراد را به خود اختصاص می دهد . به کتاب، باید به دید یک «داروی روح و فکر» نگریست .

کتابخانه، کمتر از داروخانه نیست. تأثیر مطالعه بر فکر و اخلاق و دیدگاهها و زندگی انسان نیز، ناچیزتر از قرص و کپسول و گیاهان دارویی و مراقبتهای بهداشتی نیست. کمبود مطالعه، در هر شخص و جامعه ای که باشد، یک عارضه ی نامطلوب است که باید با آن مقابله کرد و به درمانش پرداخت و افراد بی خیال را به «عارضه » بودن آن توجه داد . این توجه و این نیاز، در حیات دانشجویی، هم ضروریتر و هم مشهودتر است .

وقتی کتاب، درمان روح است و مطالعه هم غذای فکر و جان، در گزینش این دارو و نسخه گرفتن از پزشکان اندیشه (نویسندگان و صاحبان فکر و قلم) باید دقیق بود، زیرا عوارض مطالعات نادرست و کتاب خوانی غلط، یا خواندن کتابهای مضر و بیهوده و فرصتکُش، بیش از غذای مسموم است و بیشتر لغزشها، معلول کم اطلاعی، خواندن آثار سست و ضعیف یا انحرافی و یا پذیرش القائات و اندیشه های بی بنیاد و مغالطه آمیز برخی از اهل قلم است .

پس چندان ناروا نیست اگر از طریق مطالعه، به نوعی «کتاب درمانی» روی آوریم و بیماریهایی همچون یاس و نومیدی، افسردگی، جهل، شک، بی خبری، ضعف بینش، کاستی های اخلاقی، گمراهی های سیاسی و انحرافات اعتقادی را با مطالعه ی آثار متقن و سودمند و جذاب، درمان کنیم ناتوانی خویش را درعرصه ی اندیشه با خواندن آثار غنی جبران کنیم و توانا شویم .از هر کس هم عذر «اهل مطالعه نیستم» پذیرفته باشد، از دانشجو پذیرفته نیست، چرا که تار و پود حیات دانشجویی، با علم و کتاب و استاد و بحث و مطالعه و پرسش و کاوش آمیخته است و خواندن، جزء خمیرمایه ی زندگی جوانان ما در این مقطع از تحصیلات و زندگی و عمر است .

از دیگر سو، برای انبوه کتابهای بی شمار و جدید و خواندنی هم باید فکری کرد و چارهای اندیشید، چون قطعا به خواندن همهی خواندنی ها نمی رسیم. چه راهی می ماند جز انتخاب و به گزینی و اولویت بندی؟ این نوعی به بهره وری رساندن ساعات عمر و «مدیریت زمان » است. بدون این گزینش و مدیریت، ظرفیت ذهنی ما از آن چه ضروری و مفید و اولویت دار نیست پر می شود و جا و زمینه و فرصت برای «اولویت های مطالعاتی» باقی نمیماند .

از همین جا، لزوم بهره گیری از متد و روش آشکار می شود؛ چون مطالعه ی روشمند، بازده ی بیشتری دارد و کتابخوانی بدون اصول و ضوابط و روش درست، ضایعات فکری و وقتی پیش می آورد و ... چه بسیار انسانها که از بی هودگی آن چه در گذشته خوانده اند، یا نادرست بودن روش کار کتاب خوانی، گله مندند و متاسفند ولی، حسرت مشکلی را حل نمی کند .

به جای آن که کتاب، شما را غافلگیر کند و وقت شما را در سلطه ی خویش بگیرد، «قدرت انتخاب» را از دست ندهید، مطالعه ی «فعال» داشته باشید نه «انفعالی » ، گزینشی عمل کنید نه از دم و کیلویی ! وقتی در هر کاری، داشتن روش، مسیر، برنامه و طرح، کارساز و مفید است چرا در مطالعه نباشد؟ سیر مطالعاتی و طرح مطالعاتی و راهنمای کتابخوانی و مشاوره دربارهی این که چه باید خواند و چگونه و چه مقدار و دربارهی کدام موضوع و ... نشانه ی ارزش شناسی در باره ی عمر و جوانی و نعمت فرصت و فراغت است .

روشمندی، در هر کاری از جمله مطالعه، ما را به بیشترین دستاورد با کمترین تلاش و هزینه و وقت می رساند؛ یعنی نوعی پیموندن راه «میانبر» است. حتما در این زمینه، کتابهای مستقلی را که نگاشته شده و حاصل دانش و تجربه ی پیشکسوتان است، بخوانید . در مطالعه، «کمیت» و مقدار، نباید برتر از «کیفیت» تلقی شود . زیاد خواندن مهم نیست، عمیق خواندن و خوب فهمیدن و نیکو به کار بستن مهم است .

به هر حال، «کمبود وقت» را که خیلی ها از آن می نالند، میتوان با نظم در کتابخوانی و تنظیم وقت مطالعه و جلوگیری از هدر رفتن لحظات و فرصتها حل کرد.اگر کسی ارزش سرمایهی عمر را بداند و غافل نشود که این مجالها و میدانها، شاید دیگر هرگز به دست نیاید، این گونه در خرج کردن سرمایه ی زمان و عمر، ولخرجی و ریخت و پاش نمی کند و حسابگرانه می کوشد تا این سرمایه را به سود برساند و از دست ودلبازی پرهیز کند .

اما چند نکته ی قابل توجه :

آنچه را می خوانید، با دیگران به بحث بگذارید، از مطالعاتتان حتما یادداشت بردارید، مطالعه ی موضوعی را بر «پراکنده خوانی » ترجیح دهید،

موارد مبهم و نیازمند به سوال را هنگام مطالعه، یادداشت کنید، هنگام خواندن، تمرکز فکری خود را حفظ کنید و کنترل بر ذهن خویش داشته باشید، کتابهای خوب و ضروری را که باید حتما خواند، از اساتید هر فن و کارشناسان هر موضوع بپرسید و اگر خیلی خوب و مفید است، به یک بار خواندن آن اکتفا نکنید،

در باره ی آن چه می خوانید، عمیقا بیندیشید و در ذهن خود آنها را حلاجی و بررسی کنید، مطالعات خویش را برای دیگران بازگو کنید تا هم در ذهن خودتان بیشتر رسوخ کند و حک شود هم به دیگران از محصول مطالعات خود بهره برسانید، با کتاب، دوست باشید و اوقات فراغت خود را با کتاب خوانی پرنشاط و سرشار کنید، با خرید کتابهای خوب ، نیاز روح و فکر خودتان را (مثل نیاز شکم ) برطرف سازید،

کتابهای خوب و اثرگذار یا پرمطلب و غنی را به دوستانتان هم معرفی کنید، از «محتکران کتاب» نباشید و کتاب را به دیگران هم امانت بدهید تا خانه و اتاق شما یک «کتاب-خانه ی امانی» گردد، اگر پول خرید کتاب ندارید، از کتابخانه یا از دوستان و آشنایان، امانت بگیرید و پس از خواندن و یادداشت برداری، به همان صورت اولیه (سالم و تمیز) به صاحبش برگردانید .

باری ... رفاقت با کتاب، انس با مطالعه !

جواد محدثی

منبع: ماهنامه پیام زن،شماره ۲۲۸