سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مبانی مشروعیت سیاسی از دیدگاه امام علی ع
مقدمه
گفتگو دربارهٔ مقولهٔ مشروعیت سیاسی، تاریخ و حیاتی به درازای زندگی اجتماعی سیاسی انسان دارد. چون تداوم و ثبات نظم اجتماعی در گرو توضیح هنجاری آمریت و اطاعت سیاسی است. از این رو همه نظامهای سیاسی، علی رغم شکل، ماهیت، نوع رژیم و مبانی و منشأ حاکمیت و مشروعیت، نیاز به مشروعیت دارند.
نظام سیاسی اسلام که در آن رابطهٔ بنیادین میان نهاد دین و دولت مورد نظر است، از این قاعده کلی مستثنی نیست و در آن مسألهٔ مشروعیت ابعاد تازهتر و پیچیدهتری پیدا میکند. این پیچیدگی در اصل به رابطهٔ دین و سیاست و همچنین به اندیشه حاکمیت دین بر روابط اجتماعی و خودمختاری انسان درسرنوشت فردی و اجتماعیاش باز میگردد. کشش میان این دو حوزه در مشروعیت سیاسی نیز به چشم میخورد! زیرا از سویی مطلوبیت و حقانیت نظم و نهادهای سیاسی و به تبع آن اطاعت سیاسی، منوط به توضیح و تجویز دینی است و از دیگر سو با فرض خودمختاری و آزادی انسان بر حیات خویش، مطلوبیت و تحقق نظم و نهادهای سیاسی ناشی از رضایت و پذیرش فرد است. از این نقطه است که دو منبع و پایه مشروعیت در نظام سیاسی دینی با هم تلاقی مییابند و سؤالات اساسی در فلسفهٔ سیاسی اسلام طرح میگردد:
مبانی مشروعیت سیاسی در نظام دینی چیست؟ منابع و پایههای اساسی آن کدامند؟ دلیل وجود سلطه و اطاعت سیاسی چیست؟ نظام سیاسی مشروع و نامشروع چگونه مرزبندی میشود؟ و نهایتاً نقش مردم و انتخاب آنان در مشروعیت نظام سیاسی به چه میزان است؟ نقش مردم در مقبولیت و عینیت یافتن نظام سیاسی است یا نه، نقش آنان ذاتی و مقوم آن است؟
در هر صورت سؤالات مذکور، بعنوان مهمترین سؤالات فلسفهٔ سیاسی، در نظام دینی، میبایست طرح و پاسخ یابند. در این چارچوب باید بکوشیم با رجوع به شریعت و منابعآن، به مقتضیات و مسائل جدید، پاسخ دهیم زیرا بدون داشتن یک نظام فکری و نظری منسجم، قوی و پویا، تحقق و تداوم نظام دینی و از جمله نظام سیاسی، با مشکل رو برو خواهد شد. این ضرورت با استقرار حاکمیت الهی در قالب حکومت اسلامیدرایران، دو چندان میشود.
با ملاحظهٔ مسائل مزبور و اهمیت مشروعیت، آمریت و اطاعت سیاسی در اندیشهٔ دینی[۱]، نویسنده در این نوشتار به بررسی اندیشههای سیاسی امام علی (ع)در زمینهٔ مشروعیت سیاسی در نظامدینی میپردازد. به عبارت دیگر سؤال اساسی مقاله آن است که مبانی مشروعیت نظام سیاسی از دیدگاه حضرت علی(ع) چیست؟ به منظور پاسخگوئی به سؤال مذکور، با گذاری کوتاه بر دو مسأله یعنی مفهوم مشروعیت سیاسی و حاکمیت خدا و انسان به بیان اندیشههای آن حضرت پرداخته و در این ارتباط دو رکن اساسی مشروعیت ( یعنی مشروعیت دینی و سیاسی ) طرح و به بحث گذاشته میشوند و در انتها به اختصار زوال مشروعیت سیاسی را مورد بررسی قرار دادهایم.
اما قبل از ورود به بحث یادآوری چند نکته ضروریست: ۱- به دلیل گستردگی مباحث و بیانات حضرت، در این مقام فقط به بعضی از مسائل اشاره و در جائی که مطالب وسیع بوده، فقط به ذکر و توضیح اجمالی چند نکته اکتفا شده است.
۲-بحث ما ناظر به جامعهٔ دینی است که مردم آن مسلماناند و به مبانی و اصول دین اسلام معتقد.
۳- حقانیت و مشروعیت ائمه به دلیل وجود نص و نصب خاص، الهی است و مردم در حقانیت آن دخیل نیستند و بحث صرفاً معطوف به بیان اندیشههای سیاسی امام است.
مشروعیت سیاسی
در ادبیات علوم سیاسی، مشروعیت سیاسیlegitimacy)) بیانکنندهٔ رابطهٔ میان افراد جامعه و قدرت سیاسی است[۲]. نظامهای سیاسی برای مشروع جلوه دادن سلطه و حکمرانی خود به دلایل و ابزار متفاوتی دست مییازند تا از یک سو سلطهٔ سیاسی موجود را موجه جلوه داده و از دیگر سو با آگاهنمودن افراد از چنین حقانیتی موجبات اطاعت سیاسی آنان را فراهم نمایند. پس میتوان گفت، مشروعیت سیاسی، عقلانیشدن قدرت سیاسی و تبدیل آن به اقتدار سیاسی است و رابطهای اساسی میان سلطهٔ مشروع و مشروعیتسیاسی وجود دارد [۳]. برخی نیز مشروعیت سیاسی را با کارآمدبودن نظام سیاسی یکسان میدانند و معتقدند که مشروعیت ریشه در چگونگی انجام کار و ویژگیها وظایف دولت دارد. وقتی نظام سیاسی به درستی وظایف و کارکردها خویش را انجام دهد، مشروع و زمانی که در اعمال آنها سستی نماید و یا (ناکارآمد گردد )، نامشروع است. این برداشت از مفهوم مشروعیت نگاهی کارکردگرایانه به نظام سیاسی دارد. برخی دیگر آنرا با قانونی و طبق قانون بودن یکی پنداشتهاند[۴]. بر اساس استدلال ماکسوبر، مشروعیت معطوف به باور و رضایت است و از شهروندان اطاعت سیاسی میطلبد. وی با ملاحظهٔ منابع مشروعیت به سه نوع مشروعیت یعنی سنتی، قانونی و کاریزماتیک اشاره دارد [۵].
رویهمرفته، به دلیل عدم کارایی زور و اجبار در تداوم سلطهٔ سیاسی، تمام نظامهای سیاسی، صرفنظر از منابع مشروعیت و نوع رژیمهای سیاسی، محتاج مشروعیت سیاسی از نوعی هستند که ماکس وبر استدلال میکند زیرا استمرار و ثباتسیاسی مستلزم رضایتمندی اخلاقی و هنجاری اطاعتکنندگان از نهادها و نظام سیاسی است. در این صورت، شهروندان بدون اکراه و اجبار و با رضایت درونی، آزادنه به اطاعت از نظام حاکم میپردازند و آن را قابل اطاعت و احترام مییابند.
دربارهٔ اثرات مثبت مشروعیت سیاسی باید گفت ؛ تحدید قدرت سیاسی، تسهیل اعمال حاکمیت و اطاعت سیاسی، تداوم و ثبات نظام موجود، اجازه اعمال زور مشروع به دولت و نهایتاً و ممانعت از تکیهٔ دولت بر سازمان زور و اجبار محض، از جمله مهمترین نتایج آن است[۶].
حاکمیت خدا و انسان:
بر اساس تعالیم شریعت، منبع حقانیت و مشروعیت، خداوند یکتا است زیرا حاکم مطلق برجهان و انسان است. حکمرانی نیز مخصوص اوست و هیچ فردی حق فرمانروایی و اجبار افراد بشر به فرمانبرداری را ندارد[۷] از این رو پذیرش هر حاکمیتی جز او به منزلهٔ شرک است و هر گونه تصرف در حریم زندگی و اموال مردم و تحمیل اراده برآنان، ظلم و تجاوز نسبت، به آنان محسوب میگردد [۸]: چون مستلزم نفی حاکمیت مطلق نفی الهی و آزادی بشر است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست