جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

توسعه‌ی شخصیت ایمانی


توسعه‌ی شخصیت ایمانی

آن استاد فرزانه[۱] در تقسیم‌بندی حیات، مرز رسیدن به حیات انسانی را استخدام نیروهای خدادادیِ بصر و قلب و سمع جهت کسب علم و تشخیص راه صواب از راه‌های ناصواب و آنگاه انتخاب راه …

آن استاد فرزانه[۱] در تقسیم‌بندی حیات، مرز رسیدن به حیات انسانی را استخدام نیروهای خدادادیِ بصر و قلب و سمع جهت کسب علم و تشخیص راه صواب از راه‌های ناصواب و آنگاه انتخاب راه درست و رهایی از بی‌راهه‌ها می داند و این حیاتی است که ممات ندارد و تولدی است که مرگ به دنبال آن نخواهد آمد و زایشی است از نوعی دیگر، از نوع تبدیل معیشت مبتدی به شخصیت توسعه‌یافته‌ی تک محصولی و تک محوری به شخصیت توسعه‌یافته همه‌جانبه‌نگر و جمع محور... .

پس ابتدای قدم نهادن در وادی حیات، چگونگی استفاده از اسباب حیات است و سیر و سیاحت در آفاق و انفس! و کمال حیات، توسعه یافتگیِ همه جانبه و جمع محوری با محوریت قرآن. و این مهم میسور و ممکن نخواهد بود مگر با عزمی عظیم و باوری یقین بخش و تلاشی مضاعف. بنابراین باید ارزیابی، برنامه‌ریزی و تلاش جدّی در دستور کار و حرکت به سوی حیات واقعی باشد. باید ضعف‌ها را شناخت و به قوت تبدیل، قوت‌ها تقویت و بهبود بخشید و رفتارها را ادامه داد و به مقصد (بهشت و رضوان الهی) رسید. باید گذاشتیها را گذاشت و برداشتنیها را برداشت و .... . توسعه‌یافتگی باید جوانب مادی و معنوی، جسمی و روحی فرد را دربرگیرد همانگونه که یک کشور برای نجات از عدم توسعه‌یافتگی با ارزیابی و تدبیر در ابعاد نختلف اقتصادی، فرهنگی، علمی، صنعتی، کشاورزی، سیاسی، نظامی و ... به تلاش و فعالیت می‌پردازد تا از وابستگی و عدم توسعه‌یافتگی رهایی یافته و به سوی استقلال و رشد و توسعه همه‌جانبه پیش برود. اگر کشوری خود را محصور کرده و سیاست درهای بسته را اعمال نموده و با ممالک دیگر قطع رابطه نماید، توسعه نخواهد یافت. راه برون‌رفت از این بن‌بست، بازکردن درهای بسته است و جلب جذب مشتریان و عرضه کالاهای با کیفیت و استفاده از تجارب و راه‌های کسب موفقیت دیگران می‌باشد.

مؤمن نیز برای توسعه‌ی شخصیت ایمانی خویش باید وارد کند، تبدیل و صادر نماید. بنگرد و ببیند مصدر وارداتش چیست و مقصد صادراتش کجاست؟ وارداتش را چگونه و به چه تبدیل می‌نماید؟ در صادرات و وارداتش نَحل است یا جُعَل؟ چه چیزهایی را وارد شبکه ایمانی خود می‌نماید و ماحصل معاملات و مبادلاتش چیست، قبل از پردازش به شاخه، به ریشه‌ها بپردازد، از شعار به شعور و از عمل عادی و معمولی به عمل خالصانه و بادوام روی آورد و بین سنّت و تجدد ارتباط و آشتی برقرار سازد. ایجابی، مثبت نگر و فعال باشد، ایمان درونی خویش را در زندگی ترجمه کند. از مطلق‌گرایی و دگم‌اندیشی و واپسگرایی به سوی تکثرگرایی، تسامح و واقع‌گرایی حرکت کند. خود را دنیای پست مدرن امروزی احساس و درک کند و روش مدرنِ کاری در دنیای مدرنیته به کار گیرد.

در عرضه‌ی کالای ایمان به مشتریان، جذابیت و محبوبیت داشته و اصلی‌ها را عصری عرضه نماید. اولویت‌ها را اولویت‌گذاری کرده، انعطاف، شرح صدر و حلم و بردباری را سرلوحه‌ی کار و دعوت خویش قرار دهد. از شخصیت‌پرستی به شخصیت‌سازی و از اسطوره‌سازی به الگوگرایی روی آورد. فرصت‌ها را غنیمت شمارد و فرصت سوزی نکند. استعدادها را بشناسد و هدایت نماید. نقدپذیر و با انعطاف باشد و افق دید خویش را وسعت بخشد، وسعتی به پهنای هستی. در مداری سیر نماید که انسانیت در آن در جَوَلان است و به دنبال پناهگاهی می‌پناهد. در استواری همانند کوه محکم و پایدار و از تذبذب و هلوعیت بدور باشد و نمونه واقعی انسان مؤمن گردد. به آن امید که آن شویم که باید آن باشیم.

جهانگیر امینی _ باینگان

پاورقی:

[۱] منظور نویسنده‌، استاد شهید ناصر سبحانی(۱۳۳۰-۱۳۶۹) است. (ویراستار)