شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

غول قیمت


غول قیمت

ارزیابی مهندس سید روح الله وحید کیانی, کارشناس ارشد شرکت ملی صنایع پتروشیمی

در دنیای امروز تجارت که رقابت حرف اول را در گسترش بازار می‌زند، باید با تجزیه و تحلیل بازار به این درک رسید که چه مزیتی، بنگاه‌ها را در این عرصه تنگاتنگ رقابت، پیشتاز خواهد ساخت.

مصرف کننده عمده محصولات خام، کشورهای پیشرفته و صاحب دانش و تکنولوژی‌اند که با تبدیل مواد خام به محصولات با ارزش افزوده بالا، از تمامی مزایای آن بالاخص توسعه صادرات و در اختیار گرفتن بازارهای دیگر، بهره برداری می‌کنند. به همین دلیل، دولت‌ها سعی می‌نمایند با توسعه صنایع نهایی – که عمدتاً‌ توسط بنگاه‌های کوچک و متوسط (SMEs) تولید می‌شوند - به ایجاد اشتغال و کسب ارزش افزوده دست یابند.

اما نکات مهمی در عدم موفقیت ما ایفای نقش می‌کنند که از آن جمله می‌توان موارد زیر را برشمرد:

- عدم توجه به ذایقه بازار توسط تولید کنندگان ایرانی.

- عدم رعایت کیفیت استانداردهای مطلوب جهانی در محصولات نهایی ایرانی.

- فقدان برقراری روابط سیاسی خارجی مناسب با کشورهای پُرمصرف که نفع تجارت این محصولات را برای ما خدشه‌دار کرده است.

- عدم وجود سیاست‌های حمایتی یکپارچه و فقدان انسجام نهادهای مرتبط و متولی.

- قوانین حمایتی نامناسب از صادرات فر‌امنطقه‌ای با عنایت به این که کشورهای صاحب تکنولوژی از حیث نوع بازار، ساختاری کاملاً متفاوت با بازارهای سنتی دارند که ورود به چنین بازارهایی علاوه بر ارتقای دانش و محصولات تولیدی کشور، تولید و توسعه پایدار را فراهم می‌کند.

- جای خالی برندهای معتبر ایرانی در دنیا که از دلایل عدم امکان حضور مستمر در بازارهای جهانی به شمار می‌رود و این مورد، زمینه رقابت مخرب کالاهای ایرانی را در بازارها به وجود می‌آورد.

● قیمت تمام شده بالا

در کنار موارد مذکور و همچنین مسایلی همچون استاندارد، کیفیت، خدمات پس از فروش و مؤلفه‌های دیگر، بی‌شک، قیمت نقشی انکار نشدنی دارد. هجوم کالاهای بی‌کیفیت چینی به داخل که قیمت پایینی دارند، مؤید این مطلب است. حال اگر قدرت خریداران را مورد ارزیابی قرار دهیم، این مسأله مهمتر هم می‌شود. به عنوان نمونه، چین محصولات باکیفیت بسیاری هم تولید می‌کند، اما این کالاها که قیمت‌های پایینی ندارند، تنها راهی بازارهای اروپایی و آمریکایی می‌شوند که درآمد سرانه بالایی دارند. از آنجا که قیمت گذاری عمدتاً بر مبنای قیمت تمام شده به علاوه حاشیه سود می‌باشد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، قیمت تمام شده بالای محصول، کاهش قدرت رقابت پذیری بنگاه‌ها را باعث می‌شود و در نهایت، سهم محصولات ایرانی را در بازارها کاهش می‌دهد و پس از مدتی، علاوه بر تشدید روند نزولی سهم محصولات ایرانی در بازارهای خارجی، بازار داخلی را نیز از اجناس بی‌کیفیت خارجی اشباع می‌کند.

قیمت تمام شده تأمین مواد اولیه یکی از مواردی است که نقش مهمی را در قیمت فروش کالا دارد. صنعت پتروشیمی که بیشترین سهم را در صادرات غیرنفتی کشور به خود اختصاص می‌دهد، به عنوان مهمترین بخش تبدیلی، نفت و گاز را به محصولات با ارزش تبدیل می‌کند که همین مشتقات، موجب تولید محصولات بسیار متنوع پایین دستی خواهند شد. اما بعضاً این مزیت به دلیل بالا رفتن برخی هزینه‌ها از جمله اکتشاف، استخراج، تولید و انتقال مواد اولیه، خود باعث افزایش قیمت مواد اولیه می‌شود. همچنین فقدان برنامه ریزی مناسب، سبب می‌شود همین مواد اولیه گران قیمت صنایع نهایی، به دلیل واسطه‌گری‌ها قیمت بالاتری پیدا ‌کنند و بازار بیشتری را از صادر کنندگان سلب کنند.

ماشین آلات و تجهیزات فرسوده، از دیگر عوامل افزایش قیمت تمام شده‌اند. تجهیزات که از ملزومات اصلی و اولیه تولید محصول به شمار می‌روند، به دلیل طول عمر بالا و همچنین عدم امکان استفاده از خدمات جانبی برای ارتقای بهره‌وری آنها، ظرفیت تولیدی کارخانه را کاهش می‌دهند و به دلیل اُفت تولید، زمینه افزایش قیمت را فراهم می‌کنند.

مسأله دیگر، مصرف انرژی واحد‌های تولیدی است. مصرف آب، برق و گاز در فرآیندها و تأسیسات کارخانه‌ها نقش مهمی را در قیمت تمام شده محصول - بالاخص با اجرای هدفمندی یارانه‌ها – دارد، اما به این دلیل که در فرآیندهای مورد استفاده کارخانه‌ها و کارگاه‌ها به مصرف انرژی توجه لازم نمی‌شود، قیمت تمام شده از این بخش هم تحت فشار است.

در کنار این موارد، نرخ‌های نامتقارن تسهیلات از دیگر دلایل عمده گرانی تولید به شمار می‌آیند که البته استفاده از این تسهیلات پُرهزینه هم ناشی از عدم سرمایه در گردش مناسب این بنگاه‌ها است.

تولید تک شیفتی دیگر دلیل افزایش قیمت محسوب می‌شود. کمبود مواد اولیه، دلایل فرهنگی، عدم امکان جذب بازار، امکان نه چندان مناسب مدیریت سه شیفت و مواردی از این قبیل از مهمترین دلایل تولید تک شیفتی در صنایع ایران و به تبع آن، گرانی محصولات تولیدی می‌باشند.

در همین زمینه می‌توان به ‌تمایل اندک به استفاده از خدمات بیرونی (Outsourcing) اشاره کرد. تولید مشتمل بر مؤلفه‌های مختلف مدیریت فرآیندی، مدیریت مالی، مدیریت بازار و دیگر موارد است. اما بنگاه‌های کوچک به دلیل عدم توان مالی مکفی، قادر به استخدام نیروهای کار بلد اینچنینی نیستند. به همین دلیل باید از خدمات مؤسسات و مراکز بیرونی که در این زمینه تخصص دارند استفاده نمایند تا با مدیریت حرفه‌ای، هزینه تمام شده محصولاتشان را پایین آورند.

علاوه بر استفاده از خدمات بیرونی،‌ مهمترین استراتژی برای کاهش قیمت تمام شده محصول، داشتن نگاهی صنفی‌گرا و گروهی است. بسیاری از مشکلات بنگاه‌ها به واسطه خُرد بودن و جزیره‌ای عمل کردن آنها است که قدرت چانه زنی‌شان را هم کاهش می‌دهد. در نهایت، راهکارهای زیر برای کاهش قیمت تمام شده محصول بیان می‌شوند:

۱) ایجاد بانک اطلاعاتی شرکت‌های مورد تأیید توسط وزارت بازرگانی.

۲) تعریف مشوق‌ها و قوانین حمایتی برای صنایعی که از مؤسسات خدمات کسب و کار بهره برداری نمایند.

۳) ارایه مشاوره رایگان توسط وزارتخانه‌های صنایع و بازرگانی به بنگاه‌هایی که زیر ظرفیت خود تولید می‌کنند.

۴) تقویت تشکل‌ها و اصناف با ایجاد تسهیلات و مشوق‌های غیرمستقیم دولتی.

۵) ارایه مشوق‌هایی برای تولید توسط دولت.

۶) آموزش صاحبان صنایع با مدل‌های هزینه یابی توسط تشکل‌ها.

۷) برگزاری کارگاه‌های آموزشی.

۸) افزایش اعضا و قدرت مذاکره تشکل‌ها برای اصلاح قوانین و افزایش خدمات.

۹) توجه دولت برای حمایت از ماشین سازان که خود شامل نظارت بر استاندارد ماشین آلات وارداتی، تدوین تعرفه مناسب برای ماشین آلات، ارایه مشوق و قانون برای افزایش کیفیت و کاهش هزینه‌های ماشین سازان می‌باشد.