پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

داورانی از جنس خود


داورانی از جنس خود

الًین شووالتر از بنیانگذاران نقد ادبی فمینیستی در ایالات متحده, اواخر فوریه گذشته کتابی درباره زنان نویسنده امریکایی به بازار فرستاد «داورانی از جنس خود زنان نویسنده امریکایی از اîن برîدستریت تا آنی پرو» را انتشارات آلفرد کناپف در ۶۰۸ صفحه به قیمت ۳۰ دلار منتشر کرده است

الًین شووالتر از بنیانگذاران نقد ادبی فمینیستی در ایالات متحده، اواخر فوریه گذشته کتابی درباره زنان نویسنده امریکایی به بازار فرستاد. «داورانی از جنس خود؛ زنان نویسنده امریکایی از اîن برîدستریت تا آنی پرو» را انتشارات آلفرد کناپف در ۶۰۸ صفحه به قیمت ۳۰ دلار منتشر کرده است. شووالتر در این کتاب که نخستین تاریخ جامع زنان نویسنده امریکایی از سال ۱۶۵۰ تا ۲۰۰۰ است، بیش از ۲۵۰ زن نویسنده را با روایتی جذاب معرفی می کند.

کتاب ها و مقاله های این منتقد ادبی سرشناس در زمینه های مختلف- از نقد ادبی فمینیستی تا مد- گاهی جرقه بحث و گفت وگوی گسترده شده اند. شووالتر مفهوم نقد ادبی زن محور را برای توصیف نقد مبتنی بر دیدگاه فمینیستی ابداع کرده و در آثارش به کار گرفته است. «به سوی بوطیقای فمینیستی» (۱۹۷۹)، «درد مونث؛ زنان، جنون و فرهنگ انگلیسی از ۱۸۳۰ تا ۱۹۸۰» (۱۹۸۵)، «هرج و مرج جنسی؛ جنسیت در فرهنگ در پایان قرن» (۱۹۹۰)، «تاریخچه ها؛ بیماری های شایع هیستریک و رسانه های مدرن»(۱۹۹۷) و «ساختن خود؛ مطالبه میراث فکری فمینیستی» (۲۰۰۱) از دیگر آثار او هستند. شووالتر در ۱۹۷۷ کتاب تاثیرگذار «ادبیاتی از آن خودشان؛ زنان رمان نویس انگلیسی از برونته تا لسینگ» را منتشر کرد و کتاب اخیر او را می توان همتای این اثر در ادبیات امریکا به شمار آورد.

عنوان کتاب برگرفته از داستان کوتاهی است به قلم روزنامه نگار جوانی به نام سوزان گلسپل. داستان کوتاه «داورانی از جنس خود» در ۱۹۱۷ بر اساس محاکمه زنی در ایالت آیوا نوشته شده که همسرش را پس از تحمل سال ها ظلم و بدرفتاری به قتل رسانده است. دو نفر از همجنسانش سرنخ های این قتل را پیدا می کنند، ولی برای حمایت از زن ستم کشیده در برابر قانون پدرسالارانه این سرنخ ها را پنهان می کنند. در آن زمان زنان حق عضویت در هیات منصفه را نداشتند و به همین دلیل گلسپل در داستان کوتاهش هیات منصفه یی از زنان تشکیل داد. شووالتر با انتخاب این عنوان برای کتابش تاکید می کند زنان بیش از دیگران صلاحیت ارزیابی ادبیات زنان دیگر را دارند و تلویحاً می گوید نوشتار زنانه اساساً جنسیتی است.

برخلاف اکثر شکل های انتزاعی نقد که گویی اثر هنری را در خلأ بررسی می کنند، کتاب خانم شووالتر مبتنی بر زندگی سوژه هایش است و سوژه های او زنانی هستند که با هدف انتشار آثارشان می نوشتند و با بیماری، فقر، انقلاب، همسران بی بندوبار یا ناسازگار، زایمان های بی پایان و شغل های بیرون از خانه دست و پنجه نرم می کردند. «عامل همیشگی در مورد زنان نویسنده این است که چگونه زندگی عمومی خود را با زندگی خصوصی شان سازگار کرده اند.»

شووالتر این کتاب را بر اساس دهه ها سازمان داده است. از ۱۶۵۰ آغاز می کند که اîن برîدستریت اولین کتاب را به قلم یک زن مهاجر ساکن امریکا نوشت. با رواج تحصیل زنان، فعالیت قلمی آنها نیز گسترش یافت. در ۱۷۹۴، سوزانا راوسن رمان «شارلوت تمپل» را منتشر کرد که اولین رمان پرفروش به قلم یک زن در امریکا بود و راه را برای دیگر زنان رمان نویس باز کرد. در اوایل دهه ۱۸۰۰، زنان وارد صنعت نشر شدند و به انتشار نشریاتی با عناوینی چون «بانوان»، «مادر و خانه»، و همین طور جïنگ ها و سالنامه ها پرداختند. شووالتر سال های ۱۸۵۰ را دوران رنسانس زنان نویسنده امریکایی می داند؛ این رنسانس تا حد زیادی تحت تاثیر محبوبیت فوق العاده رمان «جین ایر» نوشته شارلوت برونته به وقوع پیوست که در ۱۸۴۸ در ایالات متحده منتشر شد. افزایش تعداد «رمان های خانگی» به قلم زنان موجب انتشار نقدهای نیشدار شد. از طرفی، نویسندگانی چون هریت بیچر استو از وقفه هایی شکایت داشتند که زن نویسنده با آنها مواجه بود؛ «هیچ چیز غیر از عزم جزم به من توانایی نوشتن نمی دهد- این کار پارو زدن در خلاف جهت باد و امواج است.» نیمه قرن نوزدهم همچنین مصادف با رنسانس آثار زنان سیاهپوست و داستان های بردگان بود که در بازار بی رمق نشر کتاب، که احتمالاً از رمان های خانگی اشباع شده بود، جان تازه یی دمید. در ۱۹۲۰ که زنان امریکایی حق رای به دست آوردند، با شور و حرارت جدیدی درباره مشکلات نوشتن و اداره خانه نوشتند.

در نیمه اول قرن بیستم، نویسندگان جدیدی به عرصه آمدند که علیه به حاشیه رانده شدن نویسندگان زن شوریدند و جایگاه آنها را محکم کردند. «در دهه ۱۹۸۰، زنان به طور کامل به داوران ادبی ایالات متحده پیوستند ... دیگر به داوری هایی که به آنها امکان عرض اندام نمی داد وابسته نبودند.» در دهه ۱۹۹۰، زنان بر بازار کتاب حاکم شدند و خریدار۷۰ درصد تا ۹۰ درصد همه آثار داستانی بودند. کتاب شووالتر با جین اسمایلی و اîنی پرو به پایان می رسد که نوشتن از زاویه دید مردانه یا زنانه برایشان یکسان است.ولی آزادی در نوشتن به معنی برابری زنان امریکایی در این بازار ادبی نیست که هنوز زیر سلطه سنت های مذکر، داوران ادبی مذکر و معیارهای مذکر است. به اعتقاد شووالتر، زنان نویسنده امریکایی، در مقایسه با مردان، همواره با معیارهای سختگیرانه تری داوری شده اند. جویس کرول اوتس در این زمینه می گوید؛ «زنی که می نویسد، بنا به تعریف خود نویسنده است، ولی بنا به تعریف دیگران زن نویسنده است. نمی تواند از پیشداوری های خوانندگان درباره جنسیت خود فراتر برود مگر آنکه با نام مستعار مردانه بنویسد و هویت خود را پنهان نگه دارد.» ولی زنان رمان نویس امریکایی، برخلاف زنان نویسنده پیشگام انگلیسی و اروپایی در قرن نوزدهم، به ندرت از نام مستعار استفاده کرده اند. اگر «کلبه عمو تام»، به جای هریت، نام هری بیچر استو را بر خود داشت، احتمالاً امروز جایگاه زنان در تاریخ ادبی امریکا بسیار متفاوت بود.

مژده دقیقی