جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

اسراییل نمی تواند به مراکز هسته ای ایران حمله کند


اسراییل نمی تواند به مراکز هسته ای ایران حمله کند

امکان سنجی تطبیقی با توجه به حمله اسراییل به راکتور اوزیراک عراق

در مقاله حاضر نویسنده با شرح ماجرای حمله رژیم صهیونیستی به راکتور هسته ای اوزیراک عراق در ۱۹۸۱، این مطلب را مورد کنکاش و قیاس قرار داده است که آیا اسرائیل می تواند به مراکز هسته ای ایران نیز حمله کند یا خیر؟ پاسخ به این سؤال براساس داده های علمی و نظامی مورد تبیین قرار گرفته است.

۱) مقدمه:

طی دهه های اخیر، خاورمیانه، شاهد جنگ ها و منازعات طولانی، خسته کننده و مصیبت باری بوده که قربانیان اصلی آن، ملتهای درگیر بوده اند. گذشته از افزون طلبی دولتهای جاه طلب ریشه این منازعات، تلاش برای تفوق نظامی و دستیابی به قدرت نظامی برتر درمنطقه بوده است. تهاجم به پایگاههای اتمی عراق درسال۱۹۸۱، از جانب نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی، از جمله نمودهای کوشش یک دولت در راستای انحصاری کردن قدرت هسته ای در منطقه خاورمیانه است. این تهاجم، درسال ۱۹۹۱ در پی حمله صدام به کویت، پاسخ داده شد. زمانی که موشک های عراقی، مواضع رژیم صهیونیستی را از نقاطی از سرزمین های اشغالی نشانه رفتند.

علی ایحال، آنچه اهمیت طرح موضوع را با گذشت بیش از سه دهه از وقوع این رویداد زنده کرده، تحولات هسته ای اخیر درمنطقه و خصوصا دستیابی تهران به تکنولوژی و دانش اتمی است.

تصور تهدید، ازسوی رژیم صهیونیستی، با اذن این موضوع است که تل آویو، خواهان درانحصارگرفتن توان هسته ای که به مثابه عنصر مهم بازدارنده در دکترین دفاعی آن قلمداد می شود.

براین اساس، رژیم صهیونیستی، طی سالها، کوشیده بقای خود را با اتکا بر بازدارندگی هسته ای تضمین کند و از این رو، با هر نوع تلاش و حرکت که در زعم سران این رژیم، در راستای دستیابی به تکنولوژی هسته ای باشد، به شدت مقابله و برخورد می کند.

در مورد صدام، این مسئله وجود داشت که رژیم بعث به مثابه تهدید اتمی جدی برای رژیم صهیونیستی می باشد و دراختیار داشتن یک پایگاه اتمی- آن هم پایگاه اتمی منحصر درجهان عرب- می تواند زمانی به منزله تهدید عملیاتی و بالفعل خطیری برای امنیت ملی و بقای رژیم صهیونیستی به حساب رود. نتیجه چنین برداشتی حمله به پایگاه هسته ای اوزیراک در حوالی بغداد و انهدام حتمی این پایگاه بود.

به این ترتیب، خیال سران رژیم صهیونیستی از وقوع یک حمله اتمی توسط صدام راحت تر شد و اینکه، انحصار هسته ای، محقق تر خواهدگردید.

اعلام این نکته که جمهوری اسلامی ایران به دانش و تکنولوژی هسته ای دسترسی یافته، بار دیگر رویای شیرین بازدارندگی هسته ای رژیم صهیونیستی را به تلخی کشانید. سران صهیونیست مدعی شدند، تهران از آنجا که سیاستهای خصمانه ای علیه تل آویو اعلام و اعمال نموده، با در دست داشتن فناوری اتمی قادر به تولید بمب اتم خواهدبود که محتملا در صورت لزوم از آن برای از بین بردن رژیم صهیونیستی استفاده خواهدکرد.

این پنداشت موهوم، پرده بعدی را در سیاستهای رژیم صهیونیستی در قبال برنامه اتمی ایران، برداشت و آن تهدید به از میان بردن تاسیسات هسته ای ایران بود. این تهدید به نوعی یادآور تهدیدات رژیم صهیونیستی علیه برنامه هسته ای صدام است؛ اما مسئله اینجاست که دامنه عملیاتی شدن چنین تهدیدی تا کجا گستردگی دارد؟ به عبارتی فعلیت یافتن تهدید به حمله به مراکز هسته ای ایران با فعلیت یافتن تهدید به حمله به اوزیراک ازسوی رژیم صهیونیستی، تا چه حد با یکدیگر تطابق دارند؟ نوع و سطح دانش هسته ای، تراکم ژئوپلتیک و جغرافیایی استقرار پایگاههای هسته ای دو کشور، سطح توانمندی نظامی عراق- در آن زمان- و ایران- در شرایط فعلی- و اینکه قدرت پاسخگویی دو کشور به چه اندازه است، باید شناسایی و تحلیل شود.

روی دیگر سکه شناسایی توان نظامی قدرت مهاجم است. بدیهی است اگر در سال ۱۹۸۱، رژیم صهیونیستی با جنگنده های اف ۱۵ و اف ۱۶، اوزیراک را مورد حمله قرار داد، درحال حاضر به تکنولوژی و دانش تسلیحات نظامی پیشرفته تری نیز دسترسی یافته که موشک دوربرد از جمله آن است که شناخت آن ضروری است.

گزیده کلام آنکه، امکان سنجی حمله رژیم صهیونیستی به مراکز هسته ای ایران با استناد به الگوی اوزیراک، مقصد و مطلوب نهایی پژوهش حاضر است. اهمیت این موضوع در تدوین یک استراتژی جامع، کارآمد، کاربردی و بلندمدت می باشد که می تواند مورد توجه استراتژیست ها و برنامه ریزان در سطوح امنیت ملی و دفاع نظامی باشد.

▪ اوزیراک و حمله رژیم صهیونیستی: از تدوین طرح حمله نظامی تا عملیاتی شدن آن

اوزیراک چه بود؟ خصایص پایگاه هسته ای اوزیراک و برنامه اتمی عراق

برنامه هسته ای عراق از دهه ۶۰ میلادی آغاز شد و در اواسط دهه ۷۰ با تولید یک رآکتور اتمی، گسترش یافت. بعد از شکست برنامه فروش رآکتور پلوتونیوم از جانب فرانسه به عراق و نیز دولت ایتالیا که متضمن این امر شده بود، سرانجام عراق فرانسه را متقاعد ساخت که به جای فروش رآکتور تولید پلوتونیوم به این کشور، دولت بغداد را در ساخت یک رآکتور تحقیقی و نیز کارگاه ها و آزمایشگاه های تحقیق هسته ای یاری کند.

با حمایت فرانسه، عراق به ساخت بیش از چهل مگاوات آب سبک رآکتور هسته ای مبادرت نمود. این نوع رآکتور «اوزیریس» (Osiris) نامیده شد که برگرفته از نام الهه مرگ در یونان باستان است.(۱) فرانسه بعدا نام رآکتور را به اوزیراک تغییر داد و در لفظ عربی «تموز» نامیده شد که طبق تقویم اعراب ماهی است که در آن حزب بعث در سال ۱۹۶۸ به قدرت رسیده بود.

رآکتور هسته ای اوزیراک در جنوب بغداد و در نقطه ای مشخص یعنی دقیقا در ۱۰ کیلومتری جنوب غربی بغداد ساخته شد.

از پسامد سوخت این رآکتور که حاوی مقادیر کافی پلوتونیوم بود، می شد در جهت تولید سلاح های اتمی استفاده کرد. این سیاست اهمیت ویژه ای برای صدام داشت و از این رو به خوبی از آن محافظت می شد. از جمله پدافندهای موجود در اطراف اوزیراک می توان به یک فروند موشک ضدهوایی SA - ۶- ۳ فروند موشک ضدهوایی فرانسوی از نوع ۲ Ronald و حدود ۳۰ تا ۴۰ قبضه توپ ضدهوایی ۲۳ میلیمتری و ۵۷ میلیمتری اشاره کرد.(۲)

لازم به ذکر است که پیش از حمله رژیم صهیونیستی به اوزیراک در ژوئن ۱۹۸۱، در سپتامبر ۱۹۸۰ این تأسیسات توسط نیروی هوایی ایران مورد حمله قرار گرفت. ماجرا ازاین قرار بود که در سحرگاه ۳۰ سپتامبر ۱۹۸۰ چهار فروند فانتوم از گردان شکاری ۳۳، متعلق به پایگاه سوم شکاری همدان تیک آف کرده و به سمت عراق حرکت کردند. در نزدیکی مرز فانتوم ها با یک تانکر ۷۰۷ سوخت گیری کردند. هر فانتوم مجهز به ۶ بمب ۵۰۰ پوندی از نوع MK - ۸۲ و دو موشک از نوع IM ۴- Sparrow E۷ بود. این فانتوم ها بعد از مدتی به دو گروه A و B تقسیم شدند. گروه A به افزایش ارتفاع پرداخت و گروه B در ارتفاع پایین تری شروع به حرکت کرد و راهی تأسیسات اوزیراک شد. لحظاتی بعد گروه A نیز به آن ملحق شد. فانتوم ها در چند لحظه توانستند خساراتی به اوزیراک وارد کنند، اما حمله آنها موفقیت آمیز نبود. با این حال باعث شد نوعی هوشیاری و هراس در میان مقامات عراقی ایجاد شود و به نوعی بر حفاظت و پاسداری از تأسیسات همت بیشتری بگمارند.

۲) درآمدی بر حمله نظامی رژیم صهیونیستی به اوزیراک

۱-۲) طرح حمله

عملیات اپرا (Opera) که با نام های عملیات اوفرا (Ofra) و بی بیلون (Babylon) نیز شناخته شده، تهاجم غافلگیرانه نیروی هوایی رژیم صهیونیستی به رآکتور هسته ای عراق در سال ۱۹۸۱ بود(۳). شاخه نظامی سرویس اطلاع رسانی رژیم صهیونیستی- موساد- طی تحقیقاتی ادعا نمود که هدف از تولید پلوتونیوم در این رآکتور، دستیابی عراق در آینده به تسلیحات هسته ای است. این سرویس، همچنین مدعی شد که تابستان سال ۱۹۸۱، تنها شانس نابودی رآکتور است قبل از آنکه عراق بتواند سوخت هسته ای را تولید کند.(۴)

سران رژیم صهیونیستی بر این باور بودند که این تأسیسات می بایست قبل از آنکه، صدام بتواند به تولید سلاح هسته ای مبادرت ورزد و یا آن را به کار گیرد، باید از میان برود.

در این میان، دولت فرانسه کوشش می نمود با حمایت از پروژه تحقیقات هسته ای اوزیراک رژیم صهیونیستی را از اقدام به حمله منصرف سازد؛ اما تلاش های دیپلماتیک با شکست مواجه شدند. این تلاش ها را در رژیم صهیونیستی، اسحاق رابین (نخست وزیر وقت) و بعد از او مناخیم بگین (نخست وزیر وقت) و موشه رایان (وزیر دفاع وقت)، دنبال کردند.

فرانسه و ایتالیا، به عنوان عرضه کنندگان اصلی رآکتور به عراق و آمریکا نیز چنین دیپلماسی ای را تعقیب کردند. در این راستا، یک هیئت بلندپایه به سرکردگی اسحاق شامیر (وزیر خارجه وقت رژیم صهیونیستی)، مذاکراتی را با والری ژیسکار دستین (رئیس جمهور وقت فرانسه) و فرانسیسکو میتران به انجام رسانید که نتیجه ای دربر نداشت.(۵)

در داخل، شیمون پرز که در آن زمان رئیس حزب کار در کنست بود، می کوشید رژیم صهیونیستی را از حمله به عراق بازدارد. پرز تنها مخالف داخلی نبود، بلکه نیمی از اعضای کابینه دولت وقت رژیم صهیونیستی هم با او همداستان بودند. آنها بر این باور بودند که حمله به اوزیراک، جهان عرب را در مقابل رژیم صهیونیستی، متحد ساخته و این امر خود می تواند منجر به تخریب رآکتور هسته ای رژیم صهیونیستی در دیمونا شده و ارتش های عرب را تشویق به تجهیز نماید.

به لحاظ روانی اما، مسئله هولوکاست نقش مهمی در تصمیم کابینه بگین در حمله به اوزیراک داشت. بگین بر این باور بود که مشخص نیست چه کسی هولوکاست دوم را به راه خواهند انداخت.(۶)

قبل از آغاز حمله، رژیم صهیونیستی، مختصات رآکتور، توان نظامی و امکانات تسلیحاتی خود را برای آغاز تهاجم سنجید. در این میان، سردرگمی سران رژیم صهیونیستی مضاعف شد زیرا آنها از توانمندی دفاع هوایی عراق به خوبی آگاه نبودند. فاصله میان عراق و رژیم صهیونیستی نیز، یک چالش بود. این مسافت بالغ بر بیش از ۱۶۰۰ کیلومتر (معادل با ۱۰۰۰ مایل) بود و این به معنای آن بود که نیروهای نظامی می بایست از کانال هوایی اردن و عربستان سعودی عبور کنند.

به هر تقدیر عملیات طراحی شد و زمان انجام آن ۷ ژوئن ۱۹۸۱ به وقت محلی ساعت ۵۵:۱۵ مطابق با ساعت ۵۵:۱۲ GMT، مقرر شد(۷).

۲-۲) اسکادران هوایی رژیم صهیونیستی:

در مرحله بعدی، نیروی هوایی رژیم صهیونیستی به گزینش، نوع و کیفیت تجهیزات کاربردی در این عملیات پرداخت. هشت فروند جنگنده های ۱۶-F ۱۰۷، ۱۱۳، ۱۱۸ و ۱۲۹ از اسکادران ۱۱۷ و نیز جنگنده های ۲۳۹، ۲۴۰، ۲۴۳، ۲۴۹از اسکادران ۱۱۰- عهده دار عملیات شدند(۸).

هریک از جنگنده ها مجهز به دو بمب غیرهدایت شونده و تانکرهای سوخت خارجی بودنـد. اسکـادرانی مجهـز بـه ۶ فـرونـد جنگنده ۵۱- F، نیز به منظور حمایت از اسکادران جنگنده های ۱۶- Fدرنظر گرفته شد(۹).

عملیات از پایگاه هوایی اتیسون(Etzion) واقع در صحرای نقب و با عبور از فضای هوایی عربستان و اردن آغاز شد. دفاع هوایی عراق زمانی متوجه خطر حضور جنگنده های اسرائیلی شد که اوزیراک تقریباً نابود شده بود و اسکادران هوایی رژیم صهیونیستی درحال بازگشت به آشیانه بود. این عملیات تلفاتی برای رژیم صهیونیستی در پی نداشت.

۳-۲) دستاوردهای تخریب اوزیراک برای رژیم صهیونیستی

رآکتور اوزیراک به کلی نابود شد و عراق در بعد برنامه هسته ای، زمین گیر گشت. در این حمله تعدادی از سربازان عراقی-۱۰تن- و یک پژوهشگر فرانسوی کشته شدند(۱۰).

از آن زمان فرض بر این نهاده شد که دیگر صدام قادر به دستیابی به سلاح اتمی نخواهد بود. هرچند عراق اعلام کرد که با مساعدت فرانسه رآکتور را بازسازی خواهد کرد؛ اما عقب نشینی فرانسه در سال ۱۹۸۴از پروژه بازسازی اوزیراک، عراق را در این مسیر تنها گذارد.

به باور برخی از پژوهشگران عراقی، از زمان تخریب اوزیراک، صدام برنامه زیرزمینی هسته ای خود را آغاز کرد و آن را گسترش داد. تلاش برای ساخت رآکتور تولید پولونیوم بخشی از این برنامه بود.

تخریب رآکتور باعث شد کشورهای همسایه و همجوار رژیم صهیونیستی به نوعی هژمونی منطقه ای تحصل یابند. این اقدام از سویی، واکنش های دیپلماتیک بین المللی نیز درپی داشت که رژیم صهیونیستی با استناد به اصل خوداکتفایی و ماده ۵۱ منشورسازمان ملل آن را توجیه نمود.(۱۱).

بسیاری از منتقدان این استنادات را نپذیرفتند به خصوص، فرانسه که به شدت این اقدام را محکوم کرد و بعد از آن مناسبات خود را با رژیم صهیونیستی، تجدیدحدود نمود.

شورای امنیت سازمان ملل نیز قویاً، حمله را به مثابه نقض منشور دانست (۱۲). به هر تقدیر، زیرساخت های اوزیراک تا زمان جنگ دوم خلیج فارس(۱۹۹۱) باقی ماند. در این سال و در پی حمله عراق به کویت و بعد از آن آمریکا و متحدانش، نهایتاً، تأسیسات اوزیراک به طور کامل ازبین رفت.

● امکان سنجی حمله نظامی رژیم صهیونیستی به مراکز هسته ای ایران

▪ برنامه هسته ای ایران چیست؟

در ماه مارس ۲۰۰۳ ایران به آژانس اجازه داد از کارگاه آموزشی شرکت کالای برق که برای ساخت قطعات سانترفیوژ استفاده می شد بازدید کند. در بازدیدهای به عمل آمده مشخص شد برخی قطعات آلوده بود که ایران آن را منوط به قطعات وارداتی دانست.

در اکتبر سال ۲۰۰۳ ایران با سه کشور اتحادیه اروپا برای پذیرش تعلیق در نصب آزمایش و فعالیت سانترفیوژهای نطنز توافق کرد. اعلامیه های ارائه شده به آژانس حاکی از آن است که ساخت قطعات سانترفیوژ در ایران در کارگاه های آموزشی خصوصی و کارگاه هایی که تحت نظر نظامیان اداره می شوند، انجام شده است.

در نوامبر سال ۲۰۰۴ ایران طی توافقی با سه کشور عضو اتحادیه اروپا باردیگر ساخت و مونتاژ قطعات سانترفیوژ را به حال تعلیق درآورد و آژانس نیز به منظور نظارت بر اجرای موافقتنامه نوامبر ۲۰۰۴ قطعات ضروری سانترفیوژ رامهر و موم کرد و تنها بیست سری از آنها را که ایران مدعی بود برای اهداف تحقیق و توسعه استفاده می شود از مهر و موم شدن مستثنی کرد. علاوه بر این، آژانس، پاره ای از دستگاه ها مانند میله ها، کیک ها، فولاد سخت و آلومینیوم ماشین های افقی و عمودی متوازن کننده، حفره های آزمایش سانترفیوژ، پیمانه ها و وسایل اندازه گیری را مهر و موم کرده است.(۱۴)

در فوریه ۲۰۰۵، آژانس متوجه شد ایران در حال انجام آزمایش های کنترل کیفی در اصفهان بر روی قطعات سانترفیوژ است که تحت مهر و موم آژانس نیستند. ایران در پاسخ به درخواست آژانس مزبور، برای انجام تحقیق دراین باره پذیرفت که این فعالیت ها را به حال تعلیق درآورد(۱۵)

آژانس، هیچ گونه سندی از وجود ۶UF یا ذرات اورانیوم غنی شده در نمونه برداری های در آزمایشگاه فیزیک پلاسما نیافت که نشان دهد، تحقیقات سانترفیوژ ایران در آزمایشگاه مزبور به حدی پیشرفت کرده بود که از مواد هسته ای استفاده کند.

طبق اعلام ایران به آژانس، کارخانه غنی سازی سوخت آزمایشی که روی زمین ساخته شده برای استقرار یک نوار ماشین سانترفیوژ جهت غنی سازی اورانیوم ۲۳۵ تا سطح ۵% درنظر گرفته شده است.(۱۶)

مراکز اصلی فعالیت های هسته ای ایران چهار مرکز بوشهر، اصفهان، نطنز و اراک می باشند که درحال حاضر تحت نظارت کامل بازرسان آژانس به فعالیت خود ادامه می دهند.

▪ بررسی تطابقی تأسیسات هسته ای ایران بااوزیراک

با گذشت سال ها از حمله رژیم صهیونیستی به اوزیراک، سؤالی که اکنون ذهن بسیاری از تحلیل گران مسائل سیاسی و دفاعی را به خود مشغول کرده این است که آیا رژیم صهیونیستی چنین حمله ای را مجدداً انجام خواهد داد یا خیر؟

هر چند رژیم صهیونیستی دارای ۱۰۰ تا ۲۰۰ کلاهک هسته ای است و توانایی دفاعی و نظامی لازم برای حمله به ایران را دارد، اما ویژگی های ژئوپلتیک و جغرافیایی استقرار مراکز هسته ای تهران با اوزیراک بسیار متفاوت است. در این بخش از جستار حاضر کوشیده ایم این خصایص ژئوپلتیک را بررسی کنیم. در حالت کلی باید گفت که به نظر می رسد ایران با بهره گیری از تجربه اوزیراک، کوشید اشتباه عراق را تکرار نکند.

به این معنا که به جای تمرکز همه تاسیسات در یک نقطه، مراکز هسته ای خود را در سراسر ایران پخش کرده است؛ بنابر این اگر رژیم صهیونیستی بخواهد به این تاسیسات حمله کند، باید چندین بار اقدام به یک حمله هوایی گسترده نماید.

موفقیت آمیز بودن چنین حملاتی بعید است و یا حداقل به سختی فراوان امکان پذیر خواهد بود.

به گفته یک افسر بازنشسته نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی، تاسیسات هسته ای ایران از یک سو در سراسر کشور پخش شده اند و از طرفی دیگر فاصله بسیاری با رژیم صهیونیستی دارند و از این رو هواپیماهای رژیم صهیونیستی توان پرواز مستقیم به ایران و بازگشت به رژیم صهیونیستی را ندارند. (۱۷)

از این رو می توان گفت مشکلات فنی بسیاری بر سر راه حمله به ایران وجود دارد که آن را صرفا در بعد تئوریک باقی می گذارد.

مهم ترین موانع موجود به لحاظ جغرافیای استقرار مراکز هسته ای ایران که حمله رژیم صهیونیستی را ممتنع الوقوع می کنند را به شرح زیر فهرست می کنیم:

۱) تاسیسات هسته ای ایران که تعداد آنها به ۲۰ مجموعه می رسد در تمام جغرافیای ایران پراکنده اند.

۲) بسیاری از این تاسیسات مخفی و پایین تر از سطح زمین و در زیر لایه های حفاظتی بتون قرار دارند.

۳) تعدد و پراکندگی تاسیسات هسته ای ایران انجام عملیات را به شکلی که در اوزیراک به انجام رسانید - یعنی مدت زمان کوتاه - ۹۰ ثانیه ای - و حتی یک روزه را غیرممکن ساخته است.

۴) بعد زیاد مسافتی بین رژیم صهیونیستی و ایران به گونه ای است که تل آویو مجبور خواهد شد از چندین پایگاه نظامی کشورهای مجاور ایران کمک بگیرد که بعید به نظر می رسد.

با تطابق موارد فوق الذکر با جغرافیای اوزیراک این نتیجه حاصل می شود که از علل موفقیت نیروی هوایی رژیم صهیونیستی در عملیات اپرا، فاصله پروازی مناسبی را تا رسیدن به مرکز هسته ای عراق سپری کرد. جنگنده های اسرائیلی در آن وضعیت این امکان را داشتند که بدون نیاز به سوخت گیری در زیر خط رادار پرواز کرده و به اهداف موردنظر برسند.

ولی فاصله پروازی طولانی میان تهران و تل آویو، مشکلات فنی بسیاری از بر سر حمله هوایی به ایران به وجود آورده که اهم آن خطرناک بودن وضعیت پرواز جنگنده های اسرائیلی است.

بررسی تطابقی تجهیزات هوایی ایران و رژیم صهیونیستی در صوررت حمله به مراکز هسته ای تهران

هر چند که تسلیحات پیشرفته، در دنیای امروز می تواند یک فاکتور کلیدی در حصول به تفوق های نظامی به حساب آید، اما نحوه واکنش طرف مقابل، در یک تهاجم نیز مهم است.

در جریان حمله رژیم صهیونیستی به اوزیراک، این کشور از جنگنده های ۶۱- F و ۱۵- Fاستفاده کرد. هر چند گفته می شود که این کشور از ۱۰۰ تا ۲۰۰ کلاهک هسته ای برخوردار است، اما نتوانست و نمی تواند از بمب اتم استفاده کند. به عبارت دیگر، رژیم صهیونیستی با وجود آنکه تنها کشور خاورمیانه است که مجهز به سلاح اتمی است، اما نمی تواند از آن به عنوان برگ برنده در جنگ با ایران استفاده کند.

آنچه مانع این حمله خواهد شد این است که ایران می تواند در واکنش به حملات رژیم صهیونیستی از سلاح های خود برای حمله به مناطق حساسی از رژیم صهیونیستی استفاده نماید که بررسی عوارض آن رژیم صهیونیستی را از هرگونه حمله اتمی علیه ایران باز می دارد.

از جانب دیگر، وسعت جغرافیایی اندک اسرائیل، آسیب پذیری این کشور را از حمله اتمی به ایران باز می دارد. در حقیقت، تمرکز اقتصادی و جمعیتی اسرائیل، ضعفی را به این کشور تحمیل نموده که هیچ گاه نتواند در برابر ایران از سلاح هسته ای استفاده کند.

اگر رژیم صهیونیستی بخواهد مجددا اقدامی مشابه مانند عملیاتی که در اوزیراک انجام داد در ایران نیز به انجام رساند، باید از ترکیبی از جنگنده های ۱۶- F و۵۱- F استفاده کند، اما دلایل زیر مانعی برای تحقق این ادعا هستند:

۱) جنگنده های مزبور از قدرت برد کافی برای رسیدن به اهداف موردنظر در ایران برخوردارند، اما نکته مهم آن است که جنگنده های

۱۶- F و ۵۱- F به سوخت گیری نیاز دارند و این در حالی است که رژیم صهیونیستی از تانکرهای قدیمی بوئینگ ۷۰۷ استفاده می کند که مانع موفقیت آمیز بودن حملات هوایی به ایران می گردد.

۲) توان موشکی ایران از توان موشکی اسرائیل، قوی تر است و چنانچه رژیم صهیونیستی بخواهد با موشک به مراکز هسته ای ایران حمله کند با حملات تدافعی موشکی ایران مواجه خواهد شد. از جمله موشک هایی که رژیم صهیونیستی می تواند از آن استفاده کند جریکو- ۲ است.

جریکو- ۲ قابلیت رسیدن به ایران را دارد، ولی با در نظر گرفتن احتمال خطای موشک ها بر فراز مسافت های طولانی این موشک کاربرد کمی بر ضد تاسیسات هسته ای ایران خواهد داشت، مگر آنکه مقدار کافی از مواد منفجره را پخش کند که از آنجایی که در ساخت مراکز هسته ای ایران از مصالح ساختمانی مخصوص و منحصر به فرد استفاده شد و از سویی این مراکز در عمق زمین ساخته شده اند این موشک ها، قابلیت چندانی برای نابودی مراکز هسته ای ایران ندارد(۱۸).

از سوی دیگر، ایران در سال های اخیر موفق به طراحی و تولید نسل جدیدی از موشک های بالستیک شده و در زمینه طراحی و ساخت موشک بر رژیم صهیونیستی برتری دارد.

در حال حاضر موشک شهاب ۳ ایران قادر است اهداف دوردستی را در خاک رژیم صهیونیستی مورد حملات دقیق قرار دهد.

از سوی دیگر، ایران انواع گوناگونی از موشک های پیشرفته مانند کروز را نیز در اختیار دارد که هر چند از شهاب کندترند؛ اما مسیر پرواز آنها قابل پیش بینی نیست.

ارتش رژیم صهیونیستی، در سال های اخیر سعی کرده است با خرید یا طراحی موشک های ضدموشک بتواند یک سیستم موشکی برای مقابله با موشک شهاب ۳ تولید کند که نمونه آن ضدموشک آرو است. هر چند به گفته مقامات ارشد وزارت دفاع، رژیم صهیونیستی هنوز ضدموشک آرو ضعف هایی در مقابله با موشک شهاب ایران دارد. (۱۹)

در کنار این مسائل، ذکر این نکته لازم است که رژیم صهیونیستی توانایی حمله غافلگیرانه به ایران را ندارد.

در حالی که از دلایل موفقیت آمیز بودن حمله به اوزیراک، مخفیانه بودن آن بود، در شرایط فعلی، رژیم صهیونیستی دیگر قادر به مبادرت به یک حمله غافلگیرانه علیه ایران نیست، زیرا نیروهای آمریکایی در خلیج فارس مستقر بوده و حریم هوایی عراق و منطقه خلیج فارس را کنترل می کنند و ناگزیر رژیم صهیونیستی نیازمند به اخذ اجازه موافقت از آمریکا است.

در یک حالت دیگر، رژیم صهیونیستی می تواند از پایگاه های نظامی ترکیه به سوی اهداف ایران، نشانه گیری کند؛ اما راضی کردن ترکیه مشکل می نماید، زیرا ترکیه در حین نگرانی از برنامه هسته ای ایران، با اقدام نظامی بازدارنده علیه برنامه هسته ای تهران نیز مخالف است و هزینه ای که بابت بازتاب های این حمله بر امنیت ملی این کشور می گذارد، بیشتر می باشد.

حتی اگر رژیم صهیونیستی موفق به جلب رضایت ترکیه شود، باز هم قادر به انجام یک حمله غافلگیرانه نیست. دو دلیل برای این ادعا متصور است:

۱) حمله به یکی از تاسیسات هسته ای ایران، تمام پدافند هوایی تهران را به حالت آماده باش در خواهد آورد و این در حالی است که پدافند هوایی ایران بسیار مجهز بوده و آموزش دیده است؛

۲) پراکندگی مراکز هسته ای ایران به گونه ای است که حمله به آنها، خسارت جدی به این تاسیسات وارد نمی کند.

نتیجه حاصل از این دو گزینه آن است که هواپیماهای اسرائیلی چنانچه وارد حریم هوایی ایران شوند، زمین گیر خواهند شد، مگر آنکه اطلاعات دقیق و کاملی از تاسیسات هسته ای ایران داشته باشند. عکسبرداری از مراکزی چون بوشهر و نطنز، نقطه ضرورت کسب این اطلاعات است که رژیم صهیونیستی از چنین امکاناتی برخوردار نیست.

امیلی لاندو، مدیر مراکز کنترل تسلیحاتی و امنیت منطقه ای یافا درباره حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به ایران می گوید: «مشکلات فنی بسیار بر سر راه حمله به ایران فقط در تئوری انجام پذیر است ولی در عمل غیرممکن می باشد.» (۲۰) هر چند سران اسرائیلی مدعی هستند برنامه ای برای حمله به ایران ندارند و خواهان حل مسئله ایران از طریق مذاکره هستند، اما موفاز پیش تر اعلام کرده بود اگر احساس کنیم ایران در حال دستیابی به بمب اتم است به این کشور حمله می کنیم.

در چنین شرایطی و باتوجه به توان دفاعی و تاکتیکی پیچیده ارتش و سپاه ایران، آنچه مسلم است این است که رژیم صهیونیستی نمی تواند به تنهایی به ایران حمله کند.

ایرن لرمان، مدیر کمیته یهودیان آمریکایی و افسر سابق در ارتش رژیم صهیونیستی در این باره می گوید: ایران در کانون توجهات نظام بین الملل است و ما نباید به این کشور حمله کنیم، زیرا شروع بازی خطرناکی است که نمی تواند عاقبتی برای رژیم صهیونیستی داشته باشد.(۲۱)

جدای از همه این تحلیل ها، پیچیدگی های تاکتیکی و نظامی ارتش ایران و دفاع ملی در این کشور نیز باید مد نظر قرار گیرد. زمانی که صدام در سال ۱۳۵۹ به ایران حمله کرد هیچ گاه تصور نمی کرد این جنگ ۸ سال به طول انجامد.

تهاجم عراق به ایران در حالی صورت گرفت که ایران از ثبات سیاسی مناسبی برخوردار نبود و ارتش ایران دچار دگرگونی های فراوانی شده بود و صدام حسین با وجود تمام کمک های مالی و نظامی که از طرف کشورهای غربی و مخصوصاً آمریکا دریافت می کرد، نتوانست حتی یک وجب از خاک این کشور را برای همیشه از تملک ایران خارج کند. اما اوضاع در حال حاضر بسیار متفاوت است. ایران در عرصه های دفاعی پیشرفت های چشم گیری داشته و این کشور یکی از قدرتمندترین ارتش های منطقه خاورمیانه را در اختیار دارد.

آمریکا با تحریک صدام برای جنگ علیه ایران، اشتباه بزرگی مرتکب شد، چرا که باعث گردید ارتش ایران صاحب تجربیات ارزشمندی شود و توان دفاعی و تاکتیک های جنگی منحصر به فردی به دست آورد.

در حال حاضر، بزرگترین نگرانی غرب و مخصوصاً رژیم صهیونیستی از آن است که ایران همچنان به توسعه و پیشرفت در عرصه های اقتصادی، علمی و نظامی ادامه بدهد و در آینده ای نه چندان دور به قدرتمندترین کشور خاورمیانه تبدیل شده و منافع غرب در این منطقه حساس و نفت خیز جهان را با خطر مواجه سازد. از این رو غرب و در راس آن آمریکا و در کنار این کشور رژیم صهیونیستی، در تلاش اند با بزرگنمایی و نظامی جلوه دادن فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران موانعی بر سر راه پیشرفت های علمی این کشور ایجاد کنند تا بتوانند سلطه خود را بر منطقه تداوم دهند.

احساس خطر سران تل آویو از برنامه هسته ای ایران در کنفرانس هرتزلیا که همه ساله به منظور بررسی مسائل و رویدادهای مهم امنیتی رژیم صهیونیستی در شهر هرتزلیا برگزار می شود، نمود علنی یافت. در این کنفرانس، رئیس موساد و مقامات امنیتی ارتش رژیم صهیونیستی بر این نکته واحد تاکید کردند که ایران بزرگترین خطری است که رژیم صهیونیستی از ابتدای تأسیس تاکنون با آن روبه رو بوده است. (۲۲)

امیلی لاندو در ادامه اظهارنامه خود درباره برنامه هسته ای ایران، ساماندهی و تدوین یک استراتژی را برای جنگ علیه ایران، خاطر نشان ساخته و می گوید: هر چند پاره ای از پیچیدگی ها بر سر راه حمله نظامی به ایران وجود دارد، اما «هرگونه حمله نظامی به ایران با هدف قرار گرفتن مراکز اتمی و تاسیسات نظامی آن می تواند پروژه اتمی ایران را دچار اختلال کند بی آنکه به آن خاتمه بخشد». (۲۳)

این حمله می تواند شوک سنگینی را به ایران وارد سازد؛ اما ستون فقرات آن را نخواهد شکست و این نتیجه هرگز با بهایی که رژیم صهیونیستی و آمریکا در مقابله با عکس العمل ایران متحمل خواهند شد همخوانی ندارد. (۲۴) لذا تا حد امکان نباید گزینه حمله نظامی هرچند در چارچوب فشار وتهدید کنار گذاشته شود، اما بهترین گزینه راه حل مسالمت آمیزی است که با ایجاد یک دگرگونی در سیاست ایران به نفع عملگرایان و معتدلین و با کنارزدن نسل ایدئولوژیک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عملی خواهد بود. (۲۵)

این هدف از طریق فشارهای بین المللی، حمله روانی و تحریم های اقتصادی، قابل دستیابی است به شرط آنکه جریان معتدل آسیب نبیند. (۲۶)

بررسی انتخابات شوراهای ایران نشان می دهد که جریان معتدل به طور جدی در برابر جریان تندرو ایستادگی می کند. (۲۷)

و اما نخستین بار بحث حمله نظامی رژیم صهیونیستی به تاسیسات هسته ای ایران و خطر بمب هسته ای ایران، توسط یک ژنرال رژیم صهیونیستی به نام یوزی درایان مطرح شد. ژنرال درایان یک طراح نظامی در رژیم صهیونیستی است. وی طی سخنانی که در دانشگاه تل آویو و در مرکز مطالعات استراتژیک و خاورمیانه موشه درایان ایراد داشت، این نکته را بیان کرد که چنانچه ایران به فعالیت های هسته ای خود ادامه دهد، خواهد توانست که به دانش تولید بمب اتمی دست یابد و دیگر قابل کنترل نخواهد بود. (۲۸)

بیان این اظهارات، در یک گروه سه نفره متشکل از ژنرال دانی روسچیلد (Danny rosthchild)، (وزیر دفاع وقت رژیم صهیونیستی)،ویلیام پری (William perry)، مشاور نظامی در آمریکاو اسحاق رابین (نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی) پیگیری شد. (۲۹)

بر طبق پیشنهاد ژنرال درایان میزان تهدید ایران، قبل از هرگونه حمله نظامی می بایست سنجیده می شد.

وی با یادآوری حمله نظامی رژیم صهیونیستی به اوزیراک گفت: حقیقت این است که تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای آشکار است، اما هرگونه اقدام نظامی علیه ایران می بایست به دقت مورد ارزیابی قرار گیرد.

به این لحاظ، استنباط پژوهش حاضر بر آن است که رژیم صهیونیستی و در جانبداری آن آمریکا، به نوعی در تلاش اند فعالیت های اتمی ایران را مهار کرده و در کنترل درآورند. اینکه گزینه نظامی در صدر برنامه های رژیم صهیونیستی و آمریکا باشد، بعید است. هزینه های سنگین مادی و غیرمادی چنین حمله ای برای تل آویو و واشنگتن پرداختنی نیست و به قولی آسان نمی نماید.

به نظر می رسد، استراتژی هر دو کشور در حال حاضر بر دیپلماسی صدور قطعنامه و اعمال تحریم بنا شده است. آنچه می توان از آن با عنوان «دیپلماسی گرم» یاد کرد، فعلا در دستور کار مقامات تل آویو و واشنگتن قرار دارد.

تلاش برای متقاعد ساختن سایر قدرت ها به تشدید فشار علیه ایران از طریق تصویب قطعنامه های شورای امنیت مصداق بارز و عینی این دیپلماسی است. رایزنی های رژیم صهیونیستی با آمریکا در تصویب قطعنامه های تحریم علیه ایران، بیانگر این مسئله است که تل آویو به نوعی جنگ روانی علیه تهران روی آورده و می کوشد با حربه تهدید به حمله نظامی به مراکز هسته ای ایران، تهران را تحت فشار قرار دهد تا به اهداف خود دسترسی یابد.

اجمال کلام آنکه در امکان سنجی تکرار حمله اوزیراک در رابطه با ایران، هزینه ها و دستاوردها برای رژیم صهیونیستی، همخوانی نخواهد داشت و نگرش رئالیستی ایجاب می کند که طراحان و تصمیم گیران سیاسی و نظامی در رژیم صهیونیستی ازهرگونه حمله نظامی اجتناب ورزند.

مریم السادات امیرشاکرمی

منبع: برداشت اول- شماره پنجم

منابع:

(۱) The Raid on the Osirak nuclear Reactor ZXCMVسAvi Hein wwwglobalsecurityorgn

(۲) Tom cooper زTarget: saddamصs Reactor wwwglobalsecurityorg

(۳) Reconsidering Israelصs Destraction of زIraqصs osiraq nuclear reactorLouis Rene BeresInternational and Comparitive

(۴) bid I.

(۵) Chatto Tsiddon Raid on thesun: Inside Israelصs secret Cam paign that Denied saddam the Bomb New York: new work

(۶) Israelصs Air strike against the osirg زReactorAnthony DصAmato internationalP ۱۹۹۶and Comparative law journal ۲۶۱

(۷) Tloy Clair Mossad and atack to ۸۰:P Osiraq reactor new york. ۲۰۰۳.

(۸) bid I.

(۹) bid I.

(۰۱) Carmel Hesi IsraelAir force raid on Osiraq reactor New York: new York .

. ۱۰۰:P ۱۹۹۵ University

(۱۱) united National Genral Assembly Article ۵۱.

(۲۱) united nation security council resolation S-RES۱۹۸۱ ۴۸۷(۱۹۸۱)

(۳۱) WWWIaeaOrg

(۴۱) Ibid

(۵۱) Ibid

(۶۱) Ibid

(۷۱) WWWHaصaretzdailycom

(۸۱) WWWTimesonlinecouk

(۱۹) WWWGlobalreserchac

(۰۲) WWWjpostcom

(۱۲) WWWAntiwarcom

(۲۲) Ibid

(۳۲) این مطلب به نقل از شبکه المنار است.

(۴۲) WWWantiwarcom

(۵۲) WWWbbcperciancom

(۶۲) Ibid

(۷۲) WWW Globalresearchac

(۸۲) WWWglobalrearchac

(۹۲) Ibid