پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

راهکارهای کاهش اثرات و پیشگیری از بلایای طبیعی در کلان شهرها


راهکارهای کاهش اثرات و پیشگیری از بلایای طبیعی در کلان شهرها

کاهش اثرات یعنی با به کارگیری تکنیک های پیشرفته مدیریت بحران از شمار کشته ها, زخمی شدگان, تخریب مال و اموال و خسارت های اجتماعی دیگر بکاهیم

کاهش اثرات یعنی با به کارگیری تکنیک‌های پیشرفته مدیریت بحران از شمار کشته‌ها، زخمی شدگان، تخریب مال و اموال و خسارت‌های اجتماعی دیگر بکاهیم.

به عبارت دیگر کاستن اثر فاجعه بر ساختارهای اجتماعی و محیط زیست دست ساز بشر را کاهش اثرات فاجعه می‌نامند. (مدیریت بحران، ۱۳۸۳، ص ۱۸۷)

● عناصر کاهش اثرات:

کاهش اثرات فاجعه اساساً از چهار عنصر تشکیل شده است که عبارتند از: حادثه، خطر، آسیب‌پذیری و فاجعه. حوادث عبارتند از: طبیعی، تکنولوژیک و سیاسی که هر یک جان و مال مردم و محیط زیست را تهدید می‌کنند. خطر، احتمال وقوع حادثه‌ای است در برهه‌ای خاص از زمان، آسیب پذیری، میزان آمادگی جامعه برای پذیرش مراجعه و یا ویرانی بر اثر وقوع حادثه است و سرانجام، فاجعه، وقوع حادثه‌ای است که جراحت‌ها و خساراتی چشمگیر وارد می‌سازد.

به عنوان مثال و بر پایه این تعریف، سیل یک حادثه طبیعی است و خطر وقوع آن در یک فاصله زمانی یک صد ساله سنجیده می‌شود، چندان که هر سال یک درصد به احتمال وقوع آن (نسبت به آغاز مشخص) افزوده می‌شود. مردمی که در مناطق سیل خیز (صد ساله) زندگی می‌کنند و ساختمان‌هایی که در این نواحی ساخته می‌شوند، آسیب پذیر به شمار می‌آیند؛ زیرا فاجعه ناشی از سیل، حادثه‌ای است که انبوهی از انسان‌ها و ساختمان‌ها از آن آسیب می‌بینند ". (مدیریت بحران، ۱۳۸۳، ص ۱۸۸)

● راه‌های کاهش مخاطرات:

۱) جلوگیری از ایجاد مخاطره در مکان اولیه

۲) جدا کردن مخاطره از آنچه که باید محافظت شود

۳) تغییر در خصوصیات اصلی یک مخاطره

۴) تغییر در میزان یا حدود گسترش مکانی ایجاد یک مخاطره

۵) متعهد کردن تحقیقات در مورد مواد خطرناک

۶) افزایش اطلاعات عمومی درباره مخاطرات (مدیریت بحران، ۱۳۸۰، ص ۷۱)

● راهبردهای برنامه‌های کاهش اثرات:

▪ راهبرد از بالا به پایین

این راهبرد در کاهش اثرات بلایا بر روی معیارهای فیزیکی کاهش اثرات تاکید دارد و به تغییرات اجتماعی مورد نیاز برای محافظت از منابع گروه‌های آسیب پذیر توجه ندارد. این راهبرد بر روی اثرات تاکید دارد نه بر روی علت، در نتیجه توانایی پاسخگویی به نیازها و تقاضاهای مردم را ندارد.

▪ راهبرد دوم

روشی جایگزین است که شامل مشاوره با گروه‌های اجتماعی هر منطقه است. تمرکز این روش بر روی استفاده از تکنیک‌ها و فعالیتهایی است که این گروه‌ها بتوانند با این تواناییها و بدون استفاده از کمک‌های خارجی، خودشان را اداره نمایند. این راهبرد براساس نیازهای جامعه است و باعث می‌شود که از منابع محلی حداکثر استفاده به عمل آید ". (جزوه آموزشی مدیریت بحران، ۱۳۸۰، ص ۷۲)

● اصول کاهش اثرات بلایای طبیعی:

برای کاهش اثرات بلایا بایستی اصول علمی و پذیرفته شده‌ای رعایت شوند این اصول به شرح ذیل هستند.

۱) فهرست کردن و تعیین اهمیت مخاطرات. با در نظر داشتن ملاحظات منطقه‌ای و کشوری.

۲) کسب آگاهی در مورد جزئیات مخاطرات، این مدار عبارتند از:

▪ علل هر مخاطره

▪ توزیع جغرافیایی قدرت، شدت و احتمال وقوع هر مخاطره

▪ مکانیسم فیزیکی تخریب ناشی از هر مخاطره

▪ اجزا و فعالیت‌هایی که استعداد بیشتری به اثرات تخریبی هر مخاطره دارند.

▪ نتایج اجتماعی و اقتصادی هر مخاطره

۳) توجه به کلیه اهداف کاهش اثرات شامل حفظ زندگی، جلوگیری از ایجاد صدمات و کاهش تلفات است، کاهش نتایج جانبی حوادث طبیعی (مانند کاهش آسیب‌های وارد به فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی)

۴) تعیین محدودیت‌های مربوط به اقدامات کاهش اثرات

۵) ارزیابی آسیب پذیری به عنوان یکی از جنبه‌های اساسی برنامه‌ریزی کاهش اثرات (آسیب پذیری شامل اثرات جسمانی و اقتصادی ناشی از مخاطرات و نیز فقدان منابع لازم برای بازسازی سریع است).

۶) حفاظت یا تقویت اجزای ضعیف و در معرض خطر (برای کاهش آسیب پذیری فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی، لازم است که زیرساخت‌ها تغییر یابند یا قوی شوند. (مدیریت بحران، ۱۳۸۰ صص ۷۴ و ۷۳)

● برنامه‌های کاهش خسارات:

- قوانین و مقررات ساخت و ساز

- قوانین و مقررات کاربری اراضی

- قوانین و مقررات ایمنی در ساختمانهای بلند، کنترل مواد خطرناک و ...

- کدهای ایمنی سیستم‌های حمل و نقل دریایی، هوایی، زمینی

- برنامه‌های کشاورزی هدفمند شده در کاهش اثرات سوانح بر محصولات

- سیستم‌هایی برای حفاظت تاسیسات کلیدی- از قبیل تامین برق و ارتباطات حیاتی

- توسعه زیر ساختی، از قبیل دور کردن سیر اتوبان‌های جدید از مناطق سانحه‌خیز " (Sinha, ۲۰۰۶, ۱۸)

● مقابله:

مجموعه اقدامات فوری برای افزایش توان عملیاتی و ایجاد تسهیلاتی برای واکنش موثر در برابر حادثه‌ای که روی داده است. (مدیریت بحران، ۱۳۸۳، ص ۱۹۳)

▪ اقدامات مقابله:

۱) به اجرا در آوردن طرح‌ها

۲) به جریان انداختن شبکه انتشار خبر

۳) دستور اقدامات همگانی برای حفظ جان خود در برابر خطر

۴) تشکیل ستاد مرکزی برای هدایت عملیات اضطراری

۵) آگاه سازی مردم از رویدادها

۶) جستجو برای یافتن قربانیان و انتقال آنان به مناطق امن

۷) بسیج همه منابع و امکانات موجود

۸) به جریان انداختن شبکه‌های اعلام خطر

● سامانه فرماندهی حادثه Incident Command Sys

ICS وسیله و الگویی است برای فرماندهی، کنترل و هماهنگی. این سامانه در مقابله با سوانح شرایطی را فراهم می‌سازد تا تلاش سازمان‌های مستقل در رسیدن به هدف مشترک یعنی تثبیت حادثه و حفاظت از جان، اموال و محیط، هماهنگ و بهینه شود. (صفوی، سروش، ۱۳۸۲، ص ۲۹، خلاصه اولین مقالات کنگره سراسری بهداشت، درمان و مدیریت بحران در در حوادث غیر مترقبه)

● اصول سامانه فرماندهی حادثه

▪ زبان مشترک: که موجب می‌شوند تمام سازمانهای پاسخگو از اصطلاحات ثابت و استاندارد استفاده کنند.

▪ ساختار مشترک و یکسان: که ساختاری استاندارد به کلیه سازمانهای مسوول مقابله با بحران ارایه می‌کند و ارتباطات بین سازمانی را نیز تسهیل می‌کند.

▪ سازماندهی با الگوی مشخص: که اجازه می‌دهد ساختار سامانه فرمانده حادثه در موارد نیاز، قابلیت توسعه با یک الگوی مشخص داشته باشد. جایگاه‌های پرسنلی که در ساختار سامانه فرماندهی حادثه تعریف شده اند. همگی بالقوه هستند و با توجه به نیاز، از بالاترین جایگاه به پایین ترین سطح سازمانی با صلاحدید فرمانده فعال می‌شوند. به عنوان مثال در بحرانهای کوچک ممکن است نیازی به فعالیت برخی از بخشها نباشد و یا برخی از بخشها فقط شامل رئیس بخش باشند.

▪ اصالت کار: که نشان می‌دهد هنگام بحران هیچ جایگاه پرسنلی نباید بلاتصدی باشد. باید در هر سازمان یا مجموعه سازمانی، برای هر جایگاه پرسنلی سامانه فرماندهی حادثه، سر گروه پرسنل پیش بینی شده باشد تا در صورتی که نیاز به فعال کردن آن جایگاه پرسنلی باشد، مشکلی در این زمینه پیش نیاید. این سه گروه که براساس اولویت فعال می‌شود عبارتند از:

▪ فرد مسوول: فردی که در یک شرایط بحرانی بیشترین توانایی را برای اجرای یک وظیفه مشخص داشته باشد.

▪ افراد جانشین: افرادی که به ترتیب در صورت عدم حضور مسئول باید آن جایگاه پرسنلی را اشغال کنند.

افرادی که حداقل صلاحیت فردی را کسب کنند: باید پیش از بحران حداقل صلاحیت فردی احراز هر جایگاه پرسنلی مشخص شده باشد تا در صورت عدم حضور مسوول و جانشینان وی، بتوان فرد مناسبی را برای آن جایگاه پیدا کرد.

▪ سیستم ارتباطی منسجم: که ایجاد طرح ارتباطی مشترک، عملیات استاندارد، متون ارتباطی منظم، فرکانس‌های مشترک و زبان مشترک می‌کند.

▪ طرح‌های عملیاتی حادثه به شکل متمرکز: که اهداف مقابله، ایده آل‌های عملیاتی و فعالیت‌های پشتیبانی را توصیف می‌کند.

▪ حوزه مدیریت قابل کنترل: که تعداد منابعی که یک مدیر بر آنها نظارت دارد را بین ۷-۳ و در شرایط ایده‌آل به ۵ عدد محدود می‌کند.

▪ اماکن و پایگاه‌های مشخص: که شامل مکان فرماندهی حادثه و در مواقع لزوم استقرار پایگاه‌ها در محل حادثه است. سایر تسهیلات بحرانی ممکن است براساس نیازهای آن حادثه مورد استفاده قرار گیرند.

▪ مدیریت جامع منابع: که موجب به کارگیری صحیح منابع، ایجاد نظارت متمرکز بر منابع، ایجاد نظارت ارتباطی افراد، افزایش اعتماد به سیستم و ایمنی افراد و کاستن از کارهای بی‌هدف و تک محورانه می‌شود.

در هنگام بحران تمام منابع سازمانها به سه دسته زیر تقسیم می‌شوند:

۱) در حال استفاده

۲) آماده برای استفاده

۳) غیر قابل استفاده

▪ سیستم فرماندهی واحد: که هر فرد در سازمان یا مجموعه سازمانی را موظف می‌کند که فقط به یک نظر گزارش دهد (مدیریت بحران، ۱۳۸۰، ص ۸۵-۸۳)

● معیارهای طرح ICS:

توانایی ایجاد آمادگی برای عملیات مؤثر در سه سطح سوانح شامل یک منطقه و یک سازمان. یک منطقه و چند سازمان و چند منطقه و چند سازمان.

۱) قابل انطباق با انواع وضعیتهای اضطراری

۲) قابل انطباق با تکنولوژی جدید.

۳) قابل بسط و گسترش از سوانح ساده روزمره تا وضعیتهای اضطراری بزرگ.

۴) دارای اجزاء باید مشترک در سازماندهی، کاربرد واژه‌ها و فعالیت‌ها.

۵) فراگیری آسان برای کاربران و اندک بودن هزینه‌های نگهداری. (صفوی، سروش،۱۳۸۲، صص ۳۰