جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

این ره که تو می روی به گورستان است


این ره که تو می روی به گورستان است

موتورسواری یا خطرسواری

متاسفم که مجبورم «پرونده سلامت» را با این جمله آغاز کنم که موتورسواری در شهرهای بزرگ کشورمان هر روز بی‌قاعده‌تر و خطرناک‌تر می‌شود و باز متاسفم که باید اعتراف کنم بخش بزرگی از این بی‌قاعدگی و خطرخیزی به رفتارهای ناسالم برخی موتورسواران برمی‌گردد؛ از ویراژ دادن در پیاده‌روها گرفته تا خلاف آمدن در خیابان‌های به‌اصطلاح یکطرفه! خیلی از ما کم‌کم داریم به این رفتارهای غیرقانونی و بی‌قاعده برخی موتورسواران عادت می‌کنیم و این، یعنی کمک به رواج هرج و مرج ترافیکی......

چندی پیش، دوستی می‌گفت: «بچه که بودیم، پدر و مادر به ما می‌گفتند که برای عبور از خیابان، اول به این طرف نگاه کن، بعد به آن طرف؛ ولی حالا من نمی‌دانم عبور از خیابان را چگونه به کودک‌ام آموزش بدهم؟! آیا باید به او بگویم که خیابان یک‌طرفه یعنی خیابانی که اتومبیل‌ها فقط از یک سمت می‌آیند اما موتورسوارها ممکن است از آن سوی دیگر هم بیایند؟! و...» خلاصه، این رشته سر دراز دارد و حقیقت این است که بعضی‌ها صرفا به خاطر عشق سرعت بودن، موتور می‌خرند. این در حالی است که خیلی‌ها هستند که به خاطر کسب درآمد و درآوردن یک لقمه نان حلال، موتورسواری می‌کنند. بعضی‌ها هم هستند که حال و حوصله ترافیک و گشتن دنبال جای پارک را ندارند و می‌روند سراغ موتور. اما آن موتورسوارانی که از قوانین راهنمایی و رانندگی چشم‌پوشی می‌کنند، از هر گروه که باشند، برای خودشان و دیگران دردسر ایجاد می‌کنند. پرونده این هفته «سلامت» به همین موضوع می‌پردازد.

● گفتگو با دکتر پرویز رزاقی روان‌شناس بالینی

انرژی‌تان را درست تخلیه کنید؛ نه با موتورسواری!

خیلی از نوجوانان و جوانان، موتورسواری نمایشی و ویراژ دادن در کوچه و خیابان را از راه‌های تخلیه انرژی خود می‌دانند، در حالی که به اعتقاد دکتر پرویز رزاقی، روان‌شناس بالینی، راه‌های بهتری برای تخلیه هیجانی، آن هم به صورت مثبت، وجود دارد. اگر شما یا فرزندتان عشق موتور هستید یا خودتان اینطور نیستید اما نمی‌دانید که با این علاقه فرزندتان چه‌طور برخورد کنید، این گفتگو را بخوانید.

▪ چرا بعضی جوانان اقدام به انجام دادن حرکات نمایشی با موتور می‌کنند؟

ـ این قبیل کارها را می‌توان از چند جنبه مورد بررسی قرار داد. اول اینکه برخی از جوانان برای جلب‌توجه دیگران به موتورسواری خطرناک روی می‌آورند تا مردم به خاطر صدا، سرعت و حرکات خطرناک به آنها توجه نشان بدهند. دوم اینکه گاهی آنها می‌خواهند با انجام دادن کارهای نمایشی توانمندی خود را به رخ بکشند و از این طریق به دیگران فخرفروشی کنند. مساله سوم، مشکلات روان‌شناختی این‌گونه افراد است. آنها معمولا احساس حقارت می‌کنند و چون جای دیگری نمی‌توانند نیازهای روانی‌شان را تامین کنند، رو به کارهای خطرناکی مثل موتورسواری‌های رعب‌آور، می‌آورند. برخی نوجوانان هم به خاطر خطردوستی بیش از حد این قبیل کارها را انجام می‌دهند.

▪ یعنی عقده‌های روانی از دلایل روی آوردن به ناهنجاری‌های اجتماعی است؟

ـ صددرصد! بیشتر وقت‌ها برطرف نشدن نیازهای عاطفی در دوران کودکی می‌تواند مسبب بسیاری از ناراحتی‌های روانی در نوجوانان باشد.

▪ و نقش خانواده‌ها در این میان چیست؟

ـ خانواده‌ها نقش بسیار موثری در شکل‌گیری شخصیت فرزندان خود دارند. ممکن است محدودیت و سخت‌گیری‌های بیش از اندازه آنها باعث حریص شدن بچه شود یا برعکس، محبت و مهربانی‌های بی‌اندازه‌شان، لوس و بی‌ادب شدن بچه را در پی داشته باشد.

▪ راهکار مقابله با این افراد چیست؟ بهتر بگویم؛ جوانان چگونه می‌توانند این هیجانات خود را تخلیه یا کنترل کنند؟

ـ من می‌توانم ۵ راه‌حل را به جوانانی که علاقه زیادی به تخلیه انرژی خود با کارهای خطرناک دارند، توصیه کنم:

۱) موتور را تنها عامل تخلیه هیجانات خود ندانند.

۲) نسبت به موتور دید مثبت‌اندیش داشته باشند، یعنی مدام کارهای خلافی که می‌شود با موتور انجام داد را در نظر نیاورند و به جنبه‌های مثبت موتورسواری بیندیشند. مثلا اینکه موتور یک وسیله مناسب برای رهایی از ترافیک است یا جای کمی می‌گیرد و به راحتی می‌توانید هر کجا که دل‌تان خواست، پارک‌اش کنید.

۳) همه راه‌هایی که می‌توانید هیجانات خود را از طریق آنها تخلیه کنید، بنویسید و سپس بهترین و کم‌خطرترین راه را برگزینید. راهی مثل فوتبال‌بازی کردن با دوستان یا کوهنوردی خانوادگی.

۴) روابط اجتماعی خود را قوی‌تر کنید و با دوستان بیشتری رابطه داشته باشید.

۵) اگر حس می‌کنید دچار اختلال شخصیت شده‌اید، با روان‌شناس یا روان‌پزشک مشورت کنید.

▪ و اگر فردی واقعا عاشق موتور بود، چه؟

ـ کسی واقعا به موتور عشق می‌ورزد که در و دیوار اتاق‌اش و حتی لباس‌اش پر باشد از عکس موتور و ساعت‌ها از وقت روزانه‌اش را صرف تمیز کردن و زرق و برق بخشیدن به موتور خود کند. ما به این‌گونه افراد هم توصیه می‌کنیم که با مشورت با یک روان‌شناس، شخصیت خود را بیشتر بشناسند و ارتقا بخشند و از وابستگی بیش از اندازه به اشیا بپرهیزند. ضمن اینکه آنها می‌توانند علاقه‌مندی‌های خود را مطابق با هنجارهای اجتماع پیش ببرند.

▪ مثلا چه‌طور؟

ـ اینکه موتور برای‌شان یک وسیله سبک رفت و آمد باشد، نه اسباب ایجاد مزاحمت برای دیگران یا اینکه برای برآورده شدن شور و شوق موتورسواری پرسرعت و هیجان‌انگیز به پیست‌های موتورسواری مراجعه کنند که البته نقش خانواده‌ها هم در این کار خیلی مهم است.

▪ و خانواده‌ها باید چه کار کنند؟

ـ خب، خانواده‌ها باید خواسته‌ها و نیازهای مادی یا معنوی فرزندشان را مدیریت کنند. مثلا بگویند که من به شرطی برای تو موتور می‌خرم که برای موتورسواری به پیست‌های مخصوص مراجعه کنی. حتی بد نیست که به عنوان تشویق، هدیه‌ای هم برای مقام آوردن در مسابقات پیست به فرزندشان بدهند تا از این طریق او را بیشتر به هنجارها وابسته کنند.

ندا احمدلو

لیلی افروغ