سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

اخلاق و عرفان اسلامی


اخلاق و عرفان اسلامی

نماز غیر از آنچه ما از احكام واجب آن می شناسیم ـ كه باید رعایت شوند ـ روحی دارد كه ارزش حقیقی نماز به همان روح است استفاده ما از روح نماز بسیار متفاوت است

نماز غیر از آنچه ما از احكام واجب آن می‏شناسیم ـ كه باید رعایت شوند ـ روحی دارد كه ارزش حقیقی نماز به همان روح است. استفاده ما از روح نماز بسیار متفاوت است. افرادی هستند كه از نماز فقط از پیكر بی‏روح آن استفاده می‏كنند و كسانی هستند كه مراتب نازلی از روح نماز را درك می‏كنند و كسانی هم هستند كه با خواندن دو ركعت نماز، به معراج می‏رسند. تفاوت این درجات بستگی دارد به اینكه تا چه اندازه قلبمان در نماز حاضر باشد و برای استفاده از روح نماز آمادگی داشته باشیم. در جلسات گذشته، قدری درباره نیّت، اهمیت توجه به نماز و مراتب توجه تا حدی عرایضی تقدیم كردیم.

● روح نماز

ما با اینكه خودمان می‏دانیم توجه در نماز بسیار مهم است، ولی موقع نماز كه می‏شود، دانسته‏هایمان را فراموش می‏كنیم و آن‏طور كه شایسته است به نماز اهمیت و توجه نشان نمی‏دهیم، سعی نمی‏كنیم مراتب توجهمان را بیشتر كنیم و از روح نماز استفاده نماییم؛ ولی خیلی كه هنر كنیم، سعی می‏نماییم نمازمان را در اول وقت بخوانیم یا احیانا بعضی از مستحباتش را رعایت كنیم. اما این‏ها همه پیكره نمازند. وقتی وارد نماز می‏شویم دلمان با روح نماز آشنا نیست، دلمان با كارهای روزانه‏مان مشغول است ـ البته اگر در فكر گناه نباشیم ـ و دایم به فكر كار و زندگی هستیم.

خیلی آدم خوبی كه باشیم، در فكر درس و بحث هستیم. چه كنیم كه قدری از روح نماز بیشتر استفاده كنیم؟

● راه‏های افزایش حضور قلب در نماز

۱) تفكر در فواید توجه و ضررهای غفلت

اولین كاری كه لازم است انجام دهیم این است كه به فواید توجه در نماز فكر كنیم و درباره ضررهایی كه از غفلت و بی‏توجهی می‏بریم، بیندیشیم؛ چون هر كار اختیاری كه آدم بخواهد انجام دهد، وقتی عزم جدّی برای انجامش پیدا می‏كند كه باور نماید برایش فایده دارد و برخلافش ضرر و زیان است. متأسفانه ما ایمان كاملی نداریم به اینكه توجه در نماز واقعا مفید است و اگر در آن توجه نداشته باشیم، خیلی ضرر می‏كنیم. منكر نیستیم، اگر بپرسند، می‏گوییم قبول داریم، ولی مرتبه ایمان ما بسیار ضعیف است. خوب است در فرصت‏هایی كه پیش می‏آید، پیش از نماز، چند دقیقه‏ای فكر كنیم كه اگر دلمان را در نماز نگه داریم و توجه داشته باشیم، چقدر سود می‏بریم؛ چقدر ارزش كارمان بالا می‏رود. این هم به پایه معرفتمان بستگی دارد. همه نمی‏توانند این‏جور فكر كنند. ولی با توجه به آنچه در جلسات قبل گفته شد، اگر در این‏باره فكر كنیم، نماز بدون توجه با نماز باتوجه زمین تا آسمان فرق می‏كند؛ صحبت تفاوت عدد یك با عدد پنجاه و صد و هزار و امثال این‏ها نیست. نمازی كه ما می‏خوانیم با نمازی كه اولیای خدا و در مراتب عالی آن، ائمّه اطهار علیهم‏السلام می‏خوانند، قابل مقایسه نیست كه بگوییم نماز ما یك چندم نماز آن‏هاست؛ یك دهم، یك صدم ،یك هزارم، یك میلیونیم. خیلی تفاوت دارد؛ یعنی محاسبه‏اش از سطح فهم ما بالاتر است. هرقدر در این‏باره فكر كنیم و باور نماییم كه توجه كردن به نماز، نیّت كار را خیلی خالص می‏گرداند، بر این منظور تصمیم جدّی‏تری می‏گیریم.

فرض كنید در یك كار عادی دنیوی، كاسبی می‏خواهد معامله‏ای انجام دهد كه اگر به طور معمول صورت بگیرد یك میلیون استفاده می‏كند، ولی اگر همین معامله را با همین سرمایه جور دیگری انجام دهد، یك میلیارد (هزار میلیون) استفاده می‏برد و اگر جور دیگری انجام دهد ده میلیارد و بلكه بیشتر، در حدی كه محاسبه‏اش برای ذهن‏های ما مشكل است. اما باور نمی‏كنیم كه در سود یك معامله این‏قدر اختلاف باشد؛ بتوانیم با سرمایه‏ای كه داریم معامله‏ای كنیم كه یك میلیون استفاده داشته باشد یا یك میلیارد یا بیشتر. فرض این مسئله اشكال ندارد. وقتی كه ما برای خواندن دو ركعت نماز در اختیار داریم واقعا ممكن است قیمتش یك میلیون تومان باشد و ممكن است یك میلیارد تومان. چطور می‏توانیم از این سود صرف‏نظر كنیم؟ چه چیزی می‏تواند جانشین این سود كلان شود؟ همین توجه به هوس‏های زودگذر و خیالات زندگی كه هیچ فایده‏ای ندارند. پس تا آنجا كه عقلمان می‏رسد و معرفتمان اجازه می‏دهد، باید بیندیشیم در اینكه نمار باروح با نماز بی‏روح چقدر فرق دارد، و اگر ما نمازمان را درست و با روح نخوانیم خیلی ضرر كرده‏ایم.

بیاییم قدری فكر كنیم و تفاوت توجه داشتن در نماز را با بی‏توجهی در ذهنمان حاضر كنیم؛ چیزی شبیه به اینكه ارزش یك خرمهره را با فیروزه‏ای كه جواهرفروش‏ها در قیمتش بمانند، مقایسه كنیم. ما می‏توانیم ظرف مدت چند دقیقه كه نماز می‏خوانیم، نمازی بخوانیم كه به یك خرمهره بیرزد، و می‏توانیم در همین مدت نمازی بخوانیم كه قیمتش یك دانه برلیان است كه جواهرفروشان دنیا نمی‏توانند قیمت روی آن بگذارند. و این اختیارش دست خودمان است. این دل است كه باید ببینید چه اندازه می‏توانید آن را در نماز بیاورید. باید پیش از نماز قدری فكر كنیم تا انگیزه پیدا كنیم بر اینكه خیالاتمان را رها سازیم و قدری اختیار دلمان را به دست بگیریم، ببینیم به كجا می‏رود؛ نگذاریم از این شاخ به آن شاخ برود، قدری آن را كنترل كنیم.

البته از ابتدا چنین قدرتی نداریم و به این زودی‏ها هم این كار برای همه میسّر نمی‏شود، اما دست‏كم باید چنین تصمیمی بگیریم. اگر تصمیم گرفتیم، ممكن است حداقل یكی از اذكارش را با توجه بخوانیم ـ و همان هم خیلی غریب است! پس یكی از راه‏هایی كه كمك می‏كند به اینكه نماز را با توجه بخوانیم و ـ به اصطلاح ـ در نماز حضور قلب داشته باشیم فكر كردن در فرق بین نماز باحضور و نماز بی‏حضور است؛ یعنی اگر تلاش كنیم، زحمت بكشیم، دلمان را حاضر كنیم، در همین چند دقیقه، چقدر از نماز سود می‏بریم! اگر این كار را نكنیم، چه سود كلانی را از دست می‏دهیم! حالا متوجه این خسارت نمی‏شویم، ولی روزی روشن خواهد شد كه بر اثر بی‏توجهی در نماز چه ضررهایی كرده‏ایم، و آن وقت هر چه از حسرت و پشیمانی بر سر بزنیم، كم است. یكی از نام‏های روز قیامت «یوم الحسرهٔ» است؛ یعنی وقتی آدم می‏فهمد كه چه فرصت‏هایی را از دست داده است، چه سودهایی می‏توانسته است ببرد و نبرده است، حسرت می‏خورد. عذاب حسرت از عذاب جهنم سخت‏تر است.

یكی از راه‏های محفوظ ماندن از این عذاب، آن است كه جلوتر در فواید نماز باحال و ضرر نماز بی‏حال بیندیشیم.

۲) نماز وداع

از دیگر چیزهایی كه می‏تواند در این زمینه به ما كمك كند تا در نماز حضور قلب داشته باشیم و در روایات به آن اشاره شده، نماز وداع است. در روایتی پیامبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نصایحی به یكی از اصحاب فرمودند كه یكی از آن‏ها این است: «صلِّ صلاهَٔ مودّعٍ»؛(۱) وقتی نماز می‏خوانی، فكر كن كه این آخرین نماز توست. آیا یقین داری كه پس از این نماز، نماز دیگری می‏خوانی؟ چه می‏دانی كه بعد از این نماز، زنده هستی. ما وقتی شروع به نماز هم می‏كنیم، نمی‏توانیم یقین داشته باشیم كه همین نماز را هم به پایان برسانیم، چه رسد به اینكه به ساعت بعدی و نماز بعدی یقین داشته باشیم. پس فرض كن نمازت آخرین نماز است. اگر آدم بنشیند و پیش از نماز فكر كند و بگوید: بعد از این نماز، حضرت عزرائیل علیه‏السلام جانم را می‏گیرد، چطور نماز می‏خواند؟ در آخرین لحظات، هرچه بتوانیم با خدا در میان می‏گذاریم، توبه و استغفار می‏كنیم، توجه می‏كنیم. تجربه این كار ضرری ندارد. شما كه نمی‏دانید نماز آخرتان هست یا نه؛ فرض كنید آخرین نمازتان است. اگر آدم چند دقیقه پیش از نماز بنشیند و به خودش تلقین كند كه شاید این آخرین نماز من باشد، این انگیزه در او ایجاد می‏شود كه حواسش را بیشتر جمع كند. به عنوان تشبیه، شما اگر می‏خواهید به سفر بروید، آن هم سفری طولانی و خطرناك ـ مثل دوران دفاع مقدّس كه بچه‏های ما به جبهه می‏رفتند و بعضی از آن‏ها هم از دلشان می‏گذشت، به آن‏ها الهام می‏شد كه این آخرین سفرشان است و دیگر با پدر و مادر دیداری نخواهند داشت ـ در آن لحظاتی كه آدم فكر می‏كند دیگر برنمی‏گردد، طور دیگری با خانواده و دوستانش وداع می‏كند، بچه‏هایش را جور دیگری در بغل می‏گیرد، اگر سفارشاتی دارد به آن‏ها می‏كند. همین‏طور اگر آدم فكر كند دارد با نماز وداع می‏كند، این آخرین وداع با نمازش است، تا آنجا كه توان دارد سعی می‏كند از این نماز بهره برگیرد. این كمك می‏كند كه آدم توجه داشته باشد و نماز را سرسری نگیرد.

استاد محمدتقی مصباح

پی‏نوشت‏ها

۱) محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۲۵، روایت ۲۷، باب ۶.

۲) همان، ج ۲۵، ص ۲۰۴، روایت ۱۶، باب ۶.

۳) سیدبن طاووس، فلاح السائل و نجاح المسائل، ص ۱۰۴.

۴) مولی محسن فیض كاشانی، المحجهٔ البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ج ۱، ص ۳۸۲.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.