همه رسوایی های سیا

تب و تاب انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در حال فروکش کردن بود و مردم ینگه دنیا داشتند خود را برای چهار سال دیگر با حضور اوباما در راس قدرت کشورشان آماده می کردند

تب و تاب انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در حال فروکش‌کردن بود و مردم ینگه دنیا داشتند خود را برای چهار سال دیگر با حضور اوباما در راس قدرت کشورشان آماده می‌کردند. رسانه‌ها و تحلیلگران نیز داشتند از گمانه‌زنی‌ها در مورد مهره‌های احتمالی در کابینه بعدی اوباما سخن می‌گفتند؛ اما اعلام یک خبر هم ستاد اوباما را به شوک برد و هم مردم آمریکا را. اما بدون شک فردی که بیش از همه به شوک رفته بود، هالی پترائوس بود، زیرا دیوید پترائوس، همسر وی به یک رابطه غیراخلاقی پس از ۳۷ سال زندگی با هالی اعتراف کرده و از مقام خود بر ریاست سازمان سیا استعفا کرده بود.

با اعلام و افشای این خبر، همه رسانه‌ها و مردم به دنبال فردی بودند که پترائوس به رابطه با او اعتراف کرده بود. در این میان نام زنی برده شد که چندان برای رسانه‌ها غریبه نبود: پائولا برادول. خانم برادول که دانش‌آموخته آکادمی‌های نظامی بود، اولین بار زمانی نامش در رسانه‌ها مطرح شد که وی شروع به نوشتن زندگینامه پترائوس کرد. گویا بودن در کنار پترائوس به مدت یک سال و نیم در افغانستان برای نوشتن زندگینامه، آغاز ارتباط آنها و پایان زندگی دیوید و هالی بوده است. برخی می‌گویند پترائوس تحت فشار اف‌بی‌آی مجبور به افشای این خبر و استعفا شده است.

نحوه افشای این رابطه نیز در نوع خود جالب بود. چند ماه پیش زنی به نام جیل کلی به اف.‌بی‌.آی مراجعه کرده و می‌گوید فردی به نام برادول او را تهدید کرده که کمتر اطراف پترائوس آفتابی شود. پیگیری اف.بی.آی از این ایمیل و دیگر ایمیل‌های خانم برادول، آنها را به رابطه پترائوس و زندگینامه نویسش می‌رساند.

با افشای این رابطه و استعفای فردی که گفته می‌شد در کابینه بعدی اوباما قطعا حضور خواهد داشت، بار دیگر این سوال پیش آمد که فساد و رابطه غیراخلاقی تا چه اندازه در این سازمان اطلاعاتی و جاسوسی وجود دارد. این خبر حتی بهانه‌ای شد تا پرونده برخی از این‌گونه فسادها در ساختار این سازمان، بار دیگر ورق خورده و مورد اشاره قرار بگیرد.

● فساد؛ از ویرجینیا تا الجزایر

آن‌طور که رابرت بائر، رئیس اسبق سیا در امور خاورمیانه و نویسنده کنونی تایم می‌گوید، سیا ید طولایی در پاک‌کردن و رسانه‌ای نساختن اتهامات و فسادهای مربوط به کارمندان و اعضای خود دارد. اما با همه این تلاش‌ها، نمونه‌هایی از این موارد از مرکز سیا در ویرجینیا به بیرون درز کرد. یکی از آنها مربوط به ویلیام کولبی، رئیس اسبق سیا در دهه ۷۰ میلادی بود که پس از ۳۰ سال زندگی با همسرش، از او طلاق گرفت. بعدها مشخص شد ارتباط زنی جوان با او، دلیل اصلی این طلاق بوده است.

البته تمام این رسوایی‌ها به استعفا یا برکناری ختم نشد. پس از حادثه ۱۱ سپتامبر، شاخه‌ای به همین نام در سیا شکل گرفت. سال ۲۰۰۳ بود که رسانه‌ها از رسوایی اخلاقی رئیس این شاخه تازه تاسیس با یکی از همکارانش پرده برداشتند. در همان سال نیز این خبر در رسانه‌ها شنیده شد که رئیس سیا در عراق که پس از حمله آمریکا به این کشور اعزام شده بود، رسوایی اخلاقی به به بار آورده است. نکته جالب در نوع برخوردها با این دو نفر بود. گرچه نام این دو کمتر در رسانه‌ها آورده شد، اما خبرهای به بیرون درز کرده می‌گفتند که هر دوی آنها در سازمان‌های متبوع خود ارتقای شغلی یافته‌اند.

اما یک مورد از فساد اخلاقی روسای این سازمان بود که بعد بین‌المللی به خود گرفت. اندرو وارن سال ۲۰۰۸ از سوی سیا به عنوان رئیس این سازمان در الجزایر معرفی و عازم این کشور شد. اما مدت حضور وی در این کشور چندان به طول نینجامید. اواسط سال ۲۰۰۸ بود که زنی به دادگاه عالی الجزایر مراجعه و عنوان کرد که از سوی وارن در حال مستی مورد تجاوز قرار گرفته است. این موضوع بسرعت در رسانه‌های دنیا مطرح و باعث شد خود آمریکایی‌ها نسبت به این موضوع واکنش نشان دهند.

او سریعا به آمریکا فرا خوانده شد و قضات دادگاه نیز برایش پنج سال زندان بریدند. وارن در دادگاه برای رفع اتهام خود عنوان کرد که آن زن فرستاده دیگر سازمان‌های جاسوسی بوده که قصد نفوذ به سیا را داشته است. گرچه این ادعای وارن مورد تائید قضات و افکار عمومی آمریکا قرار نگرفت، اما وی تلویحا به موضوعی اشاره کرد که خود اعضای سیا آن را انجام می‌دادند.

اولین نمونه از این جاسوسی‌ها را افسران و جاسوسان زن ک‌گ‌ب انجام دادند که به بهانه دریافت اطلاعات، به مردان شاغل در سرویس‌های اطلاعاتی دیگر کشورها نزدیک و با آنها ارتباط برقرار می‌کردند. بعدها سیا نیز به این روش روی آورد. بنابه گفته مقام‌های اطلاعاتی، یکی از آنها زنی بود که برای جذب اطلاعات مربوط به برنامه‌های هسته‌ای و موشکی برزیل، با مردان جاسوس برزیلی ارتباط برقرار کرد. اطلاعات او آنقدر با ارزش بود که روسای سیا او را برای جاسوسی به روسیه فرستادند، اما او عاشق یکی از افسران جاسوسی روس به نام یوری شد و هرگز به آمریکا بازنگشت. سیا برای جبران این کار، زن دیگری را به روسیه فرستاد تا از یوری جاسوسی کند. البته آنها سرنوشت زن نخست را برای او بازگو نکردند. وی در جریان فعالیت خود در روسیه، از موضوع زن نخست اطلاع پیدا کرد و همان جا از عضویت در سیا استعفا کرد. اما بعد از استعفا، دیگر هیچ فردی خبری از او نیافت.

حسین خلیلی