یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا

چگونه به چیزی فکر کنیم که دیگران درباره ی آن فکر نمی کنند


چگونه به چیزی فکر کنیم که دیگران درباره ی آن فکر نمی کنند

چگونه می توانیم به چیزی فکر کنیم که دیگران درباره ی آن نیاندیشیده اند پاسخ عمدتا با داشتن دیدگاه متفاوتی به مسائل دیگران به دست می آید در هر موضوعی, عقاید حاکمی هست

چگونه می‌توانیم به چیزی فکر کنیم که دیگران درباره‌ی آن نیاندیشیده‌اند؟ پاسخ عمدتا" با داشتن دیدگاه متفاوتی به مسائل دیگران به دست می‌آید. در هر موضوعی، عقاید حاکمی هست. متفکران با استعداد، دارای تفکر خلاقی هستند چرا که قصد مبارزه با عقاید حاکم را دارند.

Albert Szent-Gyorgy کسی که ویتامین C را کشف کرد می‌گوید: "نوابغ آن‌چه را که دیگران می‌بینند، می‌بینند و درباره‌ی آن چیزی که دیگران فکر نمی‌کنند، فکر می‌کنند." اگر شما بتوانید به موضوع استانداردی از نقطه نظرات متفاوتی، بنگرید، شانس فوق‌العاده‌ای برای به دست آوردن بینش جدیدی دارید. وقتی که از Jonas Salk سؤال شد که چگونه واکسن فلج اطفال را اختراع کرده است، او پاسخ داد: "من خودم را مبتلا به این بیماری فرض کردم و تصور کردم اگر من این بیماری را داشتم، چه پیش می‌آمد."

شرکت سهامی موتور فورد از Edward de Bono کسی که عقیده‌ی تفکر جانبی را ایجاد کرد، برای این که در تولید ماشین از سایر رقبا پیشی بگیرند، کمک گرفت. De Bono یک ایده‌ی بسیار خلاق به آن‌ها داد. کارخانه‌ی Ford با مشکل رقابت از نقطه‌نظر یک تولید کننده‌ی ماشین مواجه شده بود و این سؤال را پرسید: "چگونه می‌توانیم ماشین‌های‌مان را جذاب‌تر برای مشتریان بسازیم؟" عقیده‌ی De Bono این بود که FORD باید پارکینگ‌هایی را در نقاط اصلی شهر خریداری کرده و فقط در اختیار کسانی که ماشین‌شان FORD است قرار دهد. پیشنهاد جالب او برای کارخانه‌ی FORD به عنوان تولید کننده‌ی اتومبیل با هیچ تجربه‌ای در داشتن پارکینگ، بسیار بنیادی بود.

نوابغ آن‌چه را که دیگران می‌بینند، می‌بینند و درباره‌ی آن چیزی که دیگران فکر نمی‌کنند، فکر می کنند. نوابغ بزرگ دیدگاه های سنتی نسبت به مسائل نداشتند و ایده‌های موجود را بسط ندادند. آن‌ها کاملا" دید متفاوتی داشتند و جامعه را متحول کردند.

در سال ۱۹۴۵ دولت انگلیس برای تبلیغات تلویزیونی مزایده‌ای را برگزار کرد. بسیاری از تولیدکنندگان مایل بودند در این مزایده شرکت کنند. آن‌ها مناطق مختلف را از نظر این که کدام منطقه‌ی ثروت‌مندتر است، تا درآمد بیش‌تری از تبلیغات داشته باشد را بررسی کردند. نتیجه این شد که بر روی لندن و جنوب شرقی انگلیس تمرکز کردند. Sydney Bernstein مدیر عامل سینماهای زنجیره‌ای کوچکی بود به نام سینما Granada. او می‌خواست در این مزایده شرکت کند. او به دولت گفت که "ثروت‌مندترین مناطق را جستجو نکنید، بارانی‌ترین مناطق را بیابد. مناطقی را بیابید که بیش‌ترین بارندگی را دارند." و این بررسی شمال غربی انگلیس را نشان می‌داد. Granada در این مزایده شرکت کرد و برنده شد. نظر او این بود که مردم در مناطقی که باران بیش‌تری دارد، مجبور هستند در منزل بمانند و تلویزیون ببینند. او موفق شد چون از جنبه‌ی دیگری به مسأله نگاه می‌کرد. او طوری فکر کرد که سایرین فکر نمی‌کردند.

تماشاگران بازی‌های المپیک در مکزیکوسیتی در سال ۱۹۶۸، وزشکار جوانی را دیدند که پرش بلندی را با پشت اش از روی میله انجام داد. تا آن زمان هر پرش بلندی با صورت رو به پائین بود. Dick Fosbury آمریکائی بود که دید کاملا" جدیدی نسبت به پرش از پشت داشت. پرش از پشت و صورت رو به بالا. Fosbury در سال ۱۹۶۷ رتبه ۴۸ام دنیا را به دست آورد. او مدال طلای المپیک را در سال ۱۹۶۸ با روش بی‌سابقه و پرش ۲.۲۴ متر برد. آن‌چه که این ورزشکار نشان داد به طور تحت‌اللفظی یک پرش ابتکاری و انقلابی بود. امروزه تمام پرش کننده‌ها از روش او استفاده می‌کنند. او به گونه‌ای فکر کرده بود که دیگران این‌گونه فکر نکرده بودند و روش جدیدی را درک کرد.

اگر بتوانیم به مسائل، با روش کاملا" متفاوتی بنگریم، می‌توانیم راه حل‌های متفاوتی بیابیم. در این صورت امکانات نامحدودی برای خلاقیت خواهیم داشت.

چگونه می‌توانید دیگران را مجبور کنید که دید متفاوتی نسبت به مسائل داشته باشند؟ به جای آن‌که به مسئله‌ای از دید خودتان بنگرید، سعی کنید به آن از چشم‌انداز یک مصرف کننده، یک تولید کننده، یک تأمین کننده، یک کودک، یک غریبه، یک دیوانه، یک کمدین، یک کارگردان، یک آشوب‌طلب، یک معمار و... بنگرید. تمام مفروضات رایج را به کار بگیرید، تا فکر متفاوتی ارائه دهید.

نوابغ بزرگ دیدگاه‌های سنتی نسبت به مسائل نداشتند و ایده‌های موجود را بسط ندادند. آن‌ها کاملا" دید متفاوتی داشتند و جامعه را متحول کردند. پیکاسو دید متفاوتی نسبت به نقاشی داشت، او هر چیزی به شکل مکعب را می‌دید، آن را شکل می‌داد و به جای مجسمه‌های واقعی، آن را حس می‌کرد. انیشتن دیدگاه جدیدی نسبت به فیزیک داشت، دنیایی که زمان و فضا به هم وابسته بودند. هر کدام آن‌ها از راه تازه‌ای به دنیا نگاه کردند. در دنیای امروزمان Jeff Bezos دید تازه‌ای نسبت به بحث خرده‌فروشی دارد و وب‌گاه Amazon.com راه‌اندازی می‌شود. Stelios چشم‌انداز جدیدی به پرواز با Easyjet دارد (Easyjet یکی از خطوط هواپیمایی ارزان‌قیمت است) Swatch دید ما را نسبت به دنیای ساعت عوض می‌کند و IKEA روش خرید وسایل منزل را تغییر می‌دهد.

اگر بتوانیم به مسائل، با روش کاملا" متفاوتی بنگریم، می‌توانیم راه حل‌های متفاوتی بیابیم. در این صورت امکانات نامحدودی برای خلاقیت خواهیم داشت.

نویسنده: Paul Sloane

منبع: وب‌گاه www.lifehack.org