اقتصاد در خانواده

بعد از این که تیم فوتبال نوجوانان ایران بر کره غلبه کرد و قهرمان شد و راهی جام جهانی شد، خانومه که دیگر هیچ تخمه ای را نشکسته نگذاشته بود روبه آقاهه که بیشتر از آب نبات چوبی خوشش …

بعد از این که تیم فوتبال نوجوانان ایران بر کره غلبه کرد و قهرمان شد و راهی جام جهانی شد، خانومه که دیگر هیچ تخمه ای را نشکسته نگذاشته بود روبه آقاهه که بیشتر از آب نبات چوبی خوشش می آمد کرد و پرسید: آقا! راسته که فوتبالیست ها هم باید مالیات بدهند؟

آقاشون که خیلی روزنامه خوان خوبی بود جواب داد: همه ما باید مالیات بدهیم فوتبالیست ها هم مثل ما، فرقی نمی کند!

ـ خانومه: درسته که بعضی از فوتبالیست ها برای این که مالیات کمتری بدهند یک قرارداد موری با باشگاه امضا می کنند که کسی نتواند رقم واقعی را بفهمد و مالیات خوبی از آن ها بگیرد.

ـ آقاهه: نه، خانوم، این ها همه شایعه است شما چرا این قدر ساده اید؟ مالیات که شوخی بردار نیست از کسی هم نمی ترسد و اصلا تبعیض پذیر و قابل سوء استفاده نیست، پس مطمئن باشید کسی نمی تواند سر قانون مالیات را کلاه بگذارد.

خانومه انگشت اشاره اش را به دندان گزید و گفت: آقا! این قانون جدید مالیات بر ارزش افزوده چی چیه که همه دارن درباره اش حرف می زنن؟

آقاهه صداشو صاف کرد و گفت: دور از جون شما اگه قرار بود مثل همون موقع که من شاگرد هاشم آقا بودم در این سن و سال کهنسالی هم خود هاشم آقا شوم باید برای این که رقم خزانه دولت دست نخوره! و محرمانه ! و امیدوارانه باقی و مستدام بماند من هم مثل همه آحاد جامعه چه از بازاری و دولتی و شرکتی و غیره از سود سالانه مون فقط سه درصد ناقابل را به عنوان مالیات بر ارزش افزوده به دولت بپردازیم.

ـ خانومه پرسید: این قانون خیلی جدیده، دانشمندان خودمون کشفش کردن.

ـ آقاهه: نه خیر! اصلا هم جدید نیست، من و پدر جد کارمندم از وقتی حکممان ابلاغ شد و حقوق به حسابمان واریز شد مشمول این قانون بوده ایم و جیکمان هم در نیامده چون مالیات حق است! اما در مورد بازاریان و کسبه محترم یک هویی این قانون لازم الاجرا شد واسه همین سر و صدا به پا شد.و الا تا یکی دو سال پیش حتی همین خبرنگارهای حق التحریری منطقه آزاد که هیچ حمایتی از سوی دولت و بیمه آتش نشانی و سازمان ملل و ... نمی شوند را هم شامل می شد.

ـ خانومه: من از وسط حرفاتون فهمیدم قانون خیلی خوبیه که داره همه رو با یک چشم می بینه و از کارمند و کاسب و کارخونه دار و بورس باز و دانه درشت و متوسط و کوچک به اندازه سودشان مالیات می گیرد! اگه این طوره پس چرا به تعویق افتاد؟

ـ آقاهه: اگه روزنامه ها را با دقت بخوانی می فهمی که فقط بازاری ها اعتراض کردن و این قانون هم فقط در مورد آن ها به تعویق افتاده علتش هم این است که هنوز تعریف درستی از کاسب نشده.

ـ خانومه: خب حالا اومدیم و فوتبالیست ها و کارمندها و روزنامه نگارها و بقیه مالیات پردازها هم اعتراض کنند اون وقت باز هم همین طور میشه؟ و قانون مالیات به تعویق می افته؟

ـ آقاهه: خدا نکند چنین بشود! چون اصولا مالیات پرداختن شیرینی خاصی دارد که فعلا قشر کمی از حقوق بگیران مزه اش را حس کرده اند و اگر کسبه محترم بازار هم متوجه این شیرینی بی ضرر شوند عمرا بتوانند و یا بخواهند که با آن مخالفتی کنند!