یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

پـرده های زیبای حماسه


پـرده های زیبای حماسه

هنر به عنوان نهادی ذاتاً انسانی, که همواره با بشر همراه بوده, از اجزای ساختاری و قطعی یک جامعه پویا, با نشاط و خردمند است

بخصوص در جوامعی که دارای پیشینه عظیم فرهنگی، علمی و مدنی است. جامعه‌ای که در عصر بی‌خبری و حیرت، برای همه ابناء بشر پیام ویژه‌ای دارد. پیامی آسمانی برای تمام انسان‌های معاصر.

برای ثبت در تاریخ و جاری شدن در همه زمان‌ها و همه مکان‌ها، هیچ پیامی نخواهد ماند مگر خود را به رایحه مقدس و زیبای هنر بسپارد.

نواهای حماسی و موسیقی دفاع مقدس یا موسیقی مارشی را باید به ۳ دوره تقسیم کنیم:

۱) قبل از جنگ،

۲) حین جنگ

۳) بعد از جنگ

در همین ابتدا سؤال می‌کنم؛ ما قبل از جنگ در زمینه موسیقی چه کرده‌ایم و چه تولیداتی داشته‌ایم؟ در حین جنگ چه نواهایی جوانان سرافراز و شجاع ما را به سوی جبهه‌های نبرد حق علیه باطل کشاند و چه نوع شعر و موسیقی‌ای با هم تلفیق شد که این همه انگیزه برای جانفشانی صورت گرفت؟ آیا خدای ناکرده اگر الآن اتفاقی بیفتد ما اثر موسیقی یا نوایی داریم تا در جوانان شور و انگیزه ایجاد کنیم؟

و حال که جنگ تمام شده و ۲۰ سال از آن گذشته ما چه مقدار تولید فاخر موسیقی داشته‌ایم یا اصلاً از آثار فاخر زمان جنگ چه آثاری را ماندگار و یا ثبت در سازمان ملل نموده‌ایم؟

با وجود آثار ارزشمندی که در سال‌های دوران دفاع مقدس در حوزه سرودها و ترانه‌های حماسی ساخته شد، اما هنوز پس از گذشت ۲۰ سال از پایان جنگ، اقدام جدی در زمینه گردآوری، شناسایی منابع و به طور کلی تهیه شناسنامه آثار دیده نمی‌شود.

در آن زمان حتی بعضی از آهنگ‌ها توسط تدوینگران تصویری صدا و سیما به عنوان موسیقی دفاع مقدس در بین عموم مردم جا افتاد. یعنی یک موسیقی که برای یک موقعیت دیگری اجرا شده بود را بر روی تصاویر جنگی پیاده کردند و به موسیقی جنگ معروف شد، مثل تصنیف «اندک اندک جمع مستان می‌رسند» ساخته آقای ذوالفنون به خوانندگی آقای ناظری که با یک کار تدوینی زیرکانه در صدا و سیما به عنوان موسیقی جنگ جا افتاد. البته در اشاعه مثبت برخی از اشعار و آثار موسیقی دوران جنگ می‌توان گفت: برخی از این قطعات با این که کار چند ساعته بود ماندگار شد، شعر همپای جلودار به خوانندگی آقای سراج را نیز می‌توان به عنوان یکی از آثار ماندگار در کل جنگ نامید.

در زمان جنگ برخی گروه‌های موسیقی هم در پشت خط مقدم جبهه برنامه اجرا می‌کردند مثل آقای رشید وطندوست و تعدادی از خواننده‌ها که با وجود بمباران هوایی منطقه، گروه در حال نوازندگی و خوانندگی بود و در لحظه آخر کار را رها کردند اما هیچ حمایتی از سوی مسئولین امر در جهت ماندگاری آثار ایشان نشد.

می‌گویند بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ارگانی حمایتی است آن هم با بودجه اندک. ولی با آن همه بودجه میلیاردی که صرف موسیقی‌های مختلف و جشنواره‌های تکراری می‌شود آیا هیچ‌یک از مسئولین امر همچون متولیان موسیقی صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و حتی بنیاد حفظ آثار و یا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پرسیده که چند اثر فاخر موسیقی از سال ۶۸ تا به حال تولید شده است؟ که متأسفانه پاسخ آن به زور به تعداد انگشتان دستمان می‌رسد.

جمع‌آوری آثار و تولیدات دهه ۶۰ تا به حال خدمتی بزرگ به عرصه موسیقی دفاع مقدس به شمار‌ می‌رود. چقدر تاکنون توانسته‌ایم در این زمینه موفق باشیم؟

برخی از مدیران موسیقی کشور به موسیقی دفاع مقدس نگاه جدی نداشته و تمایلی به همکاری در زمینه جشنواره موسیقی فجر ندارند. جای دارد که پس از گذشت ۲۰ سال از جنگ فکری کنند تا اولاً هنرمندان موسیقی حماسی و دفاع مقدس معرفی شوند و ثانیاً تولید آثار فاخر را لااقل خود ما مشاهده کنیم.

برگزاری جشنواره‌های مقاومت و صرفاً دفاع مقدس که مثلاً ۷ دوره آن برگزار شده با حضور گروه‌های درجه سه و چهار گروه‌های محلی آن هم بدون حمایت قبلی و برنامه‌ریزی‌های بعدی دردی از موسیقی دفاع مقدس و حماسی دوا نمی‌کند. درددل گروه‌های موسیقی نظامی و به قول خودمان مارشی که در نهادهای نظامی وجود دارد نشان‌دهنده کارهای غیر اصولی در چند سال پس از جنگ بوده و عدم حمایت مالی و معنوی حوزه‌های تخصصی مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باعث شده که گروه درجه یک مارشی کشورمان برخی از سرودهای ملی کشورها را که با حضور رؤسای جمهوری و مقامات کشورهای مختلف اجرا می‌شود با تغییرات و به صورت غیر استاندارد بنوازد.

در دوران جنگ تحمیلی دیده شد که از وجود سربازان وظیفه در برخی از این گروه‌ها استفاده می‌شد و در عوض نوازندگان درجه یک کشور در زمینه موسیقی نظامی و مارشی به دلیل عدم حمایت دلسرد شده و به روزمرگی گرفتار شده‌اند و بوضوح می‌توان در برخی از برنامه‌های رسمی کشور به اجرای این‌گونه گروه‌های مارشی نظامی توجه کرد و متوجه شد که فقط ۴ یا ۵ پارتی تور را می‌نوازند .....

بودجه موسیقی برگزاری جشنواره مقاومت یک دهم بودجه جشنواره موسیقی فجر است.

ما هفت دوره جشنواره موسیقی نظامی و دفاع مقدس برگزار کرده‌ایم و به نتایجی هم رسیده‌ایم. به ما می‌گویند بنیاد، جشنواره موسیقی دفاع مقدس را تعطیل کرده، ولی آیا برگزاری جشنواره‌ای که در ۲ سال برگزار می‌شد و تولیدات آن تکراری بود هنر است؟ آیا باید بدون امکانات فقط جشنواره برگزار کنیم؟

ابتدا باید، عرصه موسیقی دفاع مقدس را برای جوانان به زبان روز موسیقی و با حفظ شئون فرهنگ ایرانی و سنت اسلامی معرفی کنیم و پس از آن که ده‌ها و صدها اثر فاخر و ارزشی تولید کردیم جشنواره برگزار کنیم. افسوس که بودجه و امکانات در اختیار نهادهایی قرار گرفته که حتی جهت برگزاری جشنواره‌های معمولی در داخل نیز نظرات و خواسته‌ها و نیازهای مدیران بنیاد را جویا نمی‌شوند!

پس از گذشت ۲۰ سال از دفاع مقدس حتی یک اثر فاخر راجع به سرداران شهید از جمله همت‌ها، باکری‌ها، خرازی‌ها و باقری‌ها نساخته‌ایم که آن موسیقی بتواند تداعی‌کننده شخصیت‌ها و سرداران ما باشد چرا برای جنگ در دریا یا مقاومت در منطقه کوهستانی کردستان و یا رشادت‌های هر منطقه موسیقی خاص همان جا را نساخته ایم.

زبان موسیقی راحت‌ترین و بین‌المللی‌ترین زبان انتقال فرهنگ و تمدن و حتی رشادت‌های سرداران دفاع مقدس ما برای صادر کردن به اقصی نقاط جهان است که نیازی به ترجمه ندارد.

بارها انواع کنسرت موسیقی و اجراهای زنده موسیقی دفاع مقدس حمایت نشده است.

به ما می‌گویند چرا سراغ فلان آهنگساز سمفونی نمی‌روید؟

اگر نیاز یک درصد مردم ما به تولید و ساخت سمفونی‌های مختلف و گاهی تکرارشونده و خسته‌کننده آن هم با بودجه‌های بسیار زیاد و هنگفت است، بیش از ۵۰ درصد جوانان و مردم ما که اغلب آنها از خانواده‌های ایثارگران و شهدا و جانبازان و دیگر عامه مردم هستند به موسیقی پر انرژی که ایجاد هیجان کند و یادآور رشادت‌های رزمندگان ماست، نیاز دارند.

باید بودجه را به جوانان و نوجوانان در مدارس، دانشگاه‌ها، مساجد، گروه‌های تواشیح و سرود بدهیم و از آنها بخواهیم با توجه به نیازشان اثر تولید کنند و آنگاه جشنواره برگزار کنیم.

حال وقت آن است پیوندی برادرگونه میان موسیقی وزارت ارشاد و صداو سیما و رزمندگان و سرداران صورت گیرد، چرا که شعائر انقلاب ما انقلاب فرهنگی است. البته من با وزارت ارشاد مشکلی ندارم و این عدم تمایل مدیران و مسئولان فرهنگی هنری به مسائل دفاع مقدس و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و فرهنگ شهادت ریشه در بیراهه رفتن‌هاست.

حتی در صدا و سیما نیز روال به همین شکل شده است. به یاد دارم سه یا چهار سال پیش جناب آقای ضرغامی در جلسه‌ای مشترک با مدیران بنیاد بیان کردند اتاق فکر و کارشناسی دفاع مقدس در زمینه‌های تولید برنامه‌های تلویزیونی و موسیقی و ... در بنیاد حفظ آثار موجود است، ولی حتی یک تهیه‌کننده و یا آهنگساز تا به حال جهت دریافت سیاست بنیاد در زمینه شعر و موسیقی و در جهت تولید اثر نظر کارشناسی نخواسته است!

حتی ما برای ساخت موسیقی مقاومت خود از آهنگ‌های تکراری غربی استفاده می‌کنیم که جای بسی ناامیدی دارد و حال که به خروجی‌ها می‌نگریم خیلی هم دندانگیر نیست، حتی برخی از کارها راجع به شهید و دفاع مقدس نیست.

پرویز خمسه‌پور اولین آهنگسازی بود که بدون سفارش در زمان جنگ آثار جبهه را برای اجرا با پیانو تنظیم کرد و در دانشگاه صنعتی شریف روی صحنه آورد چون معتقد بود این آثار از زیباترین ملودی‌های جنگ جهان است.

چرا از چنین کسانی که در موسیقیایی کردن نواهای جبهه اقداماتی کرده‌اند بهره گرفته نشده است؟

همان کسانی که قبلاً در روزنامه‌ها به دنبال احقاق حق موسیقی دفاع مقدس بودند حالا که خود مسئول اجرایی حوزه موسیقی کشور هستند حتی به خواسته‌های خود جامه عمل نمی‌پوشانند.

در صورتی که موسیقی دفاع مقدس سهم فوق‌العاده زیادی در آشنایی عمومی با ارزش‌های دفاع مقدس دارد و اگر با برنامه‌ریزی پردازش شود حتی در روند شکل‌گیری سینما و تئاتر دفاع مقدس نیز مؤثر است و می‌توان گفت این نوع موسیقی در تمام رشته‌های هنری جای خود را باز کرده است.

و حالا میدان تولیدات حرفه‌ای آثار فاخر موسیقی حماسی و دفاع مقدس کمرنگ و محدود شده است و امروزه موسیقی مقاومت جایش را به حاشیه یادواره‌ها و سالگردها سپرده است و جای آن را موسیقی وارداتی پر کرده که هنر بزرگ موسیقی مقاومت ما را جداً تهدید می‌کند.

با نگاه عمیق و متفکرانه به گذشته و استواری و دقت در شرایط کنونی و چشم‌انداز پرنشاط آینده، باید به سوی امید و بزرگی حرکت کرد. این شرایط ماست و هنرمندان که از پیشتازان فکری هر جامعه محسوب می‌شوند همین راه را می‌پیمایند.

مدیر موسیقی نواهای حماسی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس