پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
سالی که سیل آمد
روستای ما در کنار رودخانه قرار دارد. اگر باران ببارد، رودخانه طغیان میکند و زمینهای روستا زیر آب میرود.
زمانی که ما کودک بودیم یک سال باران زیادی بارید و خیال بند آمدن نداشت. بعد از این که باران بند آمد، رودخانه طغیان کرد. مردم روستا با همکاری یکدیگر دور تا دور روستا را آب بند گذاشتند و از ورود آب رودخانه به روستا جلوگیری کردند.
آنها از صبح تا شب، مواظب بودند که بند شکسته نشود و یا سوراخ نشود. اگر بند سوراخ میشد، آب به روستا میآمد و خانههای روستا را خراب میکرد. ما کودکان نیز پشت بندها بازی میکردیم و اگر بند سوراخ میشد، به بزرگترها میگفتیم. بزرگترها از سر شب تا صبح بیدار بودند و کشیک میدادند.
ما کودکان شبها میخوابیدیم.
سالی که سیل آمد رودخانه طغیان کرد و زمینهای روستا زیر آب رفت. ما در کنار رودخانه خربزه و هندوانه کاشتیم و سال خوبی بود. اگر چه طغیان رودخانه برای مردم روستا زحمت زیادی داشت اما به برکت آب رودخانه، در فصل تابستان، هندوانه و خربزه زیادی به دست آوردیم و ما راضی و خوشحال بودیم.
محمد احمدی ـ کاکی بوشهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست