یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

بازگشت سازمان مدیریت با کدام رویکرد


بازگشت سازمان مدیریت با کدام رویکرد

دولت یازدهم همزمان با آغاز به کارش, مسوولیت احیای سازمانی را پذیرفت که با وجود اهمیت ساختاری آن در اقتصاد کشور, شش سال پیش محکوم به انحلال شد

دولت یازدهم همزمان با آغاز به کارش، مسوولیت احیای سازمانی را پذیرفت که با وجود اهمیت ساختاری آن در اقتصاد کشور، شش سال پیش محکوم به انحلال شد. در این میان بهارستانی‌ها نیز که در هشت سال اخیر از بی‌انضباطی‌های دولت به ستوه آمده بودند، با دولت یازدهم همراه شدند تا تشکیل این سازمان را در لیست برنامه‌های ۱۰۰ روزه دولت بگنجانند. این برنامه در حالی در دستور کار دولت قرار دارد که عموم کارشناسان اقتصادی و پیشکسوتان برنامه‌ریزی کشور، احیای این سازمان را به فال نیک گرفته و آن را گام مثبت دولت ارزیابی می‌کنند. البته در این میان هستند افرادی که به تبع دیدگاه همسوی خود با دولت قبل، از هجوم بردن به این سیاست بازنمانده و این تصمیم را نوعی لجبازی سیاسی می‌دانند.

سازمان مدیریت از جمله نهادهایی بود که به واسطه ماهیت کاری خود در برهه‌هایی از عمر ۶۰ ساله‌اش، هرازگاهی مورد بی‌مهری و حتی رویکردهای خصمانه برخی دولت‌ها واقع می‌شد که سابقه آن به پیش از انقلاب نیز بازمی‌گردد. در آن زمان گاهی مخالفت‌هایی از سوی وزرای پرقدرت نسبت به تصمیمات و برنامه‌های این سازمان اعمال می‌شد که پس از انقلاب اسلامی این مواضع به تبع ایدئولوژی‌های حاکم بر دیدگاه انقلابیون وارد فاز تازه‌یی شد. در آن زمان که اندیشه لیبرالیستی در معرض انواع تهاجم‌ها قرار داشت و از آن به عنوان رویکرد امپریالیستی یاد می‌شد، برخی چهره‌های انقلابی سعی در القای ماهیت لیبرالیستی سازمان مدیریت داشته و به تبع آن درصدد انحلال و تعطیلی آن برآمدند. در همین برهه با تلاش‌های صورت گرفته از سوی این گروه، سازمان مدیریت برای چند روز تعطیل و پس از تغییرات وسیع در سطح مدیریتی این سازمان، این نهاد پس از یک وقفه کوتاه مجددا به کار خود ادامه داد، اما این به معنای تمام شدن مخالفت‌ها با این سازمان نبود. اوایل انقلاب، همزمان با توقف تدوین و اجرای برنامه‌های توسعه اقتصادی، این سازمان نیز تا حدودی به حاشیه رانده شد تا اینکه با بازگشت تفکر برنامه‌ریزی به دایره تصمیمات دولت‌ها و پررنگ شدن جایگاه برنامه‌های توسعه اقتصادی، بار دیگر سازمان مدیریت خود را باز یافت.

در دوران سازندگی و اصلاحات، فعالیت این نهاد در کنار دولت‌ها، به حرکت در مسیر توسعه اقتصادی و تدوین برنامه جامع و موفق سوم توسعه اقتصادی انجامید اما همزمان با تحویل دولت به اصولگرایان، از همان ابتدا ساز مخالفت با تصمیمات و برنامه‌های سازمان مدیریت کوک شد تا آنجا که بالاخره در تیر ماه سال ۱۳۸۶، به دستور محمود احمدی‌نژاد این سازمان به‌طور کلی منحل شد. در همان سال بود که احمدی‌نژاد در یکی از سفرهای استانی هیات دولت، انحلال سازمان برنامه را کار عقب افتاده دولت شهید رجایی عنوان کرد که دولت نهم خود را موظف به اجرای آن می‌بیند. وی در این سفر استانی اعلام کرد: با انحلال این سازمان، سازمانی براساس اندیشه دینی ایجاد خواهیم کرد. بر این اساس بود که «معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی» و «معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی» نهادهای جایگزین سازمان برنامه شدند، نهادهایی که به تعبیر احمدی‌نژاد براساس اندیشه دینی شکل گرفتند.

● نگاه مثبت بهارستانی‌ها

اما پس از مشخص شدن نتایج انتخابات ۱۳۹۲ و معرفی حسن روحانی به عنوان رییس‌جمهور، احیای مجدد سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی که در جریان تشریح برنامه‌های انتخاباتی وی مطرح شده بود، در نخستین نشست خبری روحانی مورد تاکید قرار گرفت. این موضوع موجب شد که مجلسی‌ها به دنبال احیای این سازمان بودند، رسیدگی سریع به موضوع را در دستور کار خود قرار داده و در اواخر خرداد ماه یک‌فوریت تشکیل این سازمان را به تصویب رسانده و ضمن بررسی ابعاد تشکیل این سازمان در کمیسیون‌های مربوطه، رایزنی خود با دولت را در این خصوص آغاز کردند.

تا آنجا که عزت‌الله یوسفیان‌ملا به «اعتماد» اعلام کرده، هم‌اکنون لایحه دولت در این خصوص در کمیسیون برنامه و بودجه در حال بررسی است.

بنا به گفته این عضو کمیسیون برنامه و بودجه؛ تقریبا روند و ساختار احیای این سازمان نهایی شده و برای طرح در صحن علنی مجلس آماده می‌شود.

وی که به رویکرد مثبت نمایندگان در رابطه با احیای سازمان مدیریت اشاره دارد، با اطمینان می‌گوید: این لایحه در صحن علنی رای می‌آورد.

● لزوم بازگشت سازمان برنامه

همزمان با برنامه‌ریزی دولت برای تشکیل سازمان برنامه و همسویی دو قوه در پیگیری احیای این نهاد، انتقاداتی از سوی برخی منتقدان دولت یازدهم و البته طرفداران سیاست‌های احمدی‌نژاد، مطرح شد. این گروه با تکرار تفکرات رییس دولت اصولگرا، سازمان مدیریت را نهادی سنتی و ناکارآمد دانسته و طرفداران احیای این سازمان را حامیان اندیشه لیبرالی و پیروان افکار غرب معرفی کردند. اینها گروه حتی در برخی اظهارنظرها، احیای سازمان مدیریت را نوعی لجبازی سیاسی تعبیر کرده و بر تمام ابعاد اقتصادی، تاثیرات این نهاد در حوزه برنامه‌ریزی خط بطلان کشیدند.

این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که اغلب برنامه‌ریزان اقتصادی نه‌تنها احیای سازمان مدیریت را امری الزامی برای کشور دانسته بلکه از جای خالی آن در سال‌های اخیر به عنوان مهم‌ترین عامل ضعف اقتصادی سال‌های اخیر یاد می‌کنند.

«بایزید مردوخی» که می‌توان او را یکی از پیشکسوتان برنامه‌ریزی در کشور نامید، ضمن تاکید بر جایگاه سازمان برنامه در نظام تدبیر ایران، به «اعتماد» می‌گوید: سازمان برنامه در واقع رابطی است میان زمان حال و آینده کشور که با تدوین برنامه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت، مسیر حرکت در سال‌های پیش رو را با برآوردهای دقیق مشخص می‌کند.

«آینده‌نگری در دستور کار هیچ نهادی غیر از سازمان برنامه نیست»، مردوخی با بیان این مطلب اضافه کرد: این نهاد در واقع مشاور و امین دولت و نظام در تدوین رویکردهاست.

اما با توجه به رویکرد این روزهای دولت و مجلس برای تشکیل سازمان برنامه، این کارشناس اقتصادی موضوعی با این محور مطرح می‌کند که نباید در تشکیل و احیای مجدد این سازمان عجله کرد. در این خصوص پیشنهاد می‌شود با ارزیابی بیشتر و اعمال نگاه کارشناسی دقیق‌تر، تلاش شود که معایب و نقایص عملکردی این سازمان رفع و پس از آن سازمان تشکیل شود.

موضوع دیگری که مردوخی در این گفت‌وگو به آن اشاره کرد، لزوم تفکیک سازمان امور اداری و سازمان برنامه و بودجه بود. به اعتقاد وی، این دو سازمان باید به صورت مستقل و البته همسو با یکدیگر کار کنند و این موضوع باید در تشکیل دوباره سازمان مدیریت از سوی دولت و مجلس مورد توجه قرار گیرد.

در این خصوص گفتنی است که سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی از ادغام دو سازمان برنامه و بودجه و سازمان امور اداری و استخدامی تشکیل شده بود.

موضوع دیگری که امروز از دید کارشناسان اقتصادی و مدیران اسبق سازمان برنامه مورد توجه قرار دارد، لزوم تعریف ماموریت‌های این سازمان برمبنای تحولات جدید است. این مساله‌یی است که از سوی «مسعود روغنی زنجانی»، مورد تاکید قرار گرفته است. وی ضمن ارزیابی مثبت و قابل قبول دولت و مجلس برای تشکیل دوباره سازمان برنامه به «اعتماد» گفت: باید توجه داشت که شرایط امروز کشور و همچنین فضای بین‌المللی با شش سال قبل که سازمان برنامه منحل شد، دچار تغییر و تحولات گسترده‌یی شده است. براین اساس دولت و مجلس باید ماموریت‌ و وظایف اصلی این سازمان را با توجه به این تحولات تعریف و تدوین کنند. به عبارتی امروز باید وظایف این سازمان تکمیل‌تر شده و تشکیلات مناسبی متناسب با شرایط روز برای آن تعریف شود.

امروز سابقه ضعیف دولت نهم و دهم در اجرای برنامه چهارم توسعه و تدوین برنامه پنجم که همواره انتقادات گسترده‌یی نسبت به آن مطرح بود، خود برآیندی از جای خالی سازمان برنامه است، سازمانی که علاوه بر تدوین برنامه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت، بر منابع و مخارج دولت نیز نظارت داشته و خط مشی‌های پیش روی را برمبنای درآمدها تدوین می‌کند. شاید نبود همین سازمان در سال‌های اخیر بود که موجب شد پس از اتمام دوران هشت ساله دولت احمدی‌نژاد، با وجود چالش‌هایی در مسیر اقتصادی، بار مالی زیادی از بابت بدهی‌هایی که حاصل مخارج بیش از منابع بوده برای دولت یازدهم باز ماند. اما در اینجا این سوال مطرح است که نگاه احیاکنندگان سازمان برنامه چیست؟ آیا آنها با نگاه رویکرد و نگاه برنامه‌ریزان برنامه سوم به تشکیل این سازمان می‌نگرند یا رویکرد دیگری را دنبال می‌کنند؟

مولود حاجی‌زاده