شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
مجله ویستا

حاج ملا هادی سبزواری و اصفهانی


حاج ملا هادی سبزواری و اصفهانی

می ‏نویسد حاج ملا هادی سبزواری تا سن ده سالگی در سبزوار بود و سپس برای ادامه تحصیل به مشهد رفت و آنجا ترک یار و دیار گفت و به اصفهان عزیمت کرد و نزدیک هشت سال در اصفهان ماند و اغلب …

می ‏نویسد حاج ملا هادی سبزواری تا سن ده سالگی در سبزوار بود و سپس برای ادامه تحصیل به مشهد رفت و آنجا ترک یار و دیار گفت و به اصفهان عزیمت کرد و نزدیک هشت سال در اصفهان ماند و اغلب اوقات را صرف تحصیل حکمت اشراق کرد.

در اوایل ورود به اصفهان در نزد آقا محمد علی مشهور به نجفی فقه می‏خواند و چون به خراسان بازگشت در مشهد به تدریس حکمت و فقه و تفسیر پرداخت و سپس بزرگترین حوزه بحث و تدریس حکمت اشراق و مشاء را در سبزوار تاسیس کرد.

آوازه وی در سراسر ایران و در بعضی از کشورهای اسلامی مانند عراق، افغانستان و هند پیچید و مشتاقان حکمت اسلامی از هر سو به سبزوار می‏شتافتند تا عقاید و آراء حکیمان ایران و یونان و اسلام را از آخرین حکیم اسلامی بشنوند.

ملاهادی سبزواری در شعر و شاعری هم دستی داشت و »اسرار« تلخص می‏کرد و از شیغتگان غزل‏های پرشور خواجه شیراز بود، چنانکه سروده است:

هزاران آفرین بر جان حافظ همه غرقیم در احسان حافظ

پیمبر نیست لیکن نسخ کرده اساطیر همه، دیوان حافظ

به بند» اسرار« لب را چون ندارد سخن پایانی شان حافظ

مدت عمر ملاهادی ۷۸ سال بود نوشته‏اند جسد آن بزرگوار را در بیرون دروازه سبزوار که معروف به دوازه نیشابور و بر سر راه زوار است به خاک سپردند.

در ماموریتی که در روز ۱۱ آبان سال ۶۴ به سبزوار داشتم در نزدیکی ‏های سبزوار حکایت زیر را در داخل ماشین از یکی از همکاران اداری شنیده و یادداشت کردم.

مشهور است که حاج ملا هادی سبزواری یک سال به طور ناشناس به اصفهان رفت و مدت سه سال در مدرسه‏ای به صورت خادم استخدام گردید.

ملاهادی سبزواری، بیش از هفده جلد کتاب نوشته است که یکی از آنها شرح منظومه است که در عین حال مهمترین اثر او و جامع‏ترین کتابی است که یک دوره منطق و فلسفه را در نهایت اختصار در بردارد.

اتفاقاً در مدرسه‏ای که ملا هادی در آنجا خدمت می‏کرد شرح منظومه او را به صورت غلطی تدریس می ‏کردند و ملا هادی سبزواری شاهد جریان بود و برای اینکه شناخته نشود چیزی نمی‏گفت تا اینکه بعد از گذشت سه سال به محل تولد خود سبزوار بازگشت.

روزی تعدادی از علمای معروف اصفهان از جمله مدرسین همان مدرسه‏ای که ملاهادی مدت سه سال در آن پیشخدمتی کرده بود، برای دیداری از ملاهادی که در آن زمان از علمای بزرگ ایران به شمار می‏رفت. عازم سبزوار شدند وقتی این عده وارد محل اقامت ملاهادی سبزواری گردیدند یک باره متوجه شدند که این عالم و دانشمند بی نظیر همان خدمتمار مدرسه آنها را اصفهان است که در کمال فروتنی به آب و جاروب مدرسه و کلاس‏ها می‏پرداخت و دستورات و فرامین آنها را به انجام می ‏رسانید!

استادان اصفهانی با همه زیرکی و دانش با شناختن ملاهادی سبزواری و یادآوری کارهای او در مدرسه سخت حیرت کرده و شرمنده شدند!