چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
واقع گرایی اخلاقی
واژه رئالیسم که در زبان فارسی اغلب به واقع گرایی ترجمه میشود یکی از مهمترین و بحثانگیزترین اصطلاحات فلسفه است. بررسی این مسئله در موضوع اخلاق نیز اهمیت بنیادین دارد. مهمترین پرسش در این باره این است که آیا احکام اخلاقی نشان از واقعیتی دارند یا خیر؟ وقتی میگوییم: «از ترکیب دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن، مولکول آب به دست میآید.»، مقصودمان این است که در عالم واقع، رابطهای واقعی و عینی میان ترکیب آن اتمها و تشکیل مولکول آب وجود دارد و جمله ما به اصطلاح «واقع نما» است. اما زمانی که به کسی میگوییم: «بنشین.» تنها، خواسته خود را به او اظهار میکنیم. نیز هنگامی که میگوییم: «این غذا خوشمزه است.» گرچه به ظاهر، خبری میدهیم، در واقع از خوشایند و مذاق و سلیقه خود پرده بر میداریم، نه از وصفی عینی در عالم واقع.
همچنین گزاره «در این بخش از جاده، سبقت ممنوع است.» حاکی از قرارداد و توافق اجتماعی خاصی است که امری را منع میکند و از اعضای جامعه میخواهد از انجام دادن آن بپرهیزند. هیچ یک از این سه جمله، واقعیتنما نیستند؛ زیرا از واقعیتی عینی سخن نمیگویند، بلکه بیانگر یک دستور یا توصیه، یا احساس و سلیقه، یا توافق و قرارداد اجتماعیاند(۱) زمانی که میگوییم: «درستکاری خوب است.» مقصودمان چیست؟ آیا جملهای واقعنما گفتهایم یا جملهای غیر واقع نما؟ مکاتب اخلاقی مختلف براساس اختلاف نظرشان در پاسخ به این پرسش، به مکاتب اخلاقی «واقع گرا» و «غیر واقع گرا» تقسیم میشوند. مکاتبی که معتقدند ارزش و لزوم اخلاقی، واقعیت عینی ندارد و جملههای اخلاقی شبیه یکی از سه جمله آخر است، مکاتب غیر واقعگرا نامیده میشوند. در مقابل، مکاتبی که معتقدند ارزش و لزوم اخلاقی، واقعیت عینی دارد و جمله های اخلاقی، شبیه جمله نخستین است، در گروه «واقع گرایان» قرار میگیرند.
به طور کلی واقع گرایان اخلاقی چهار ادعا را در این خصوص مطرح می کنند:(۲)
۱ـ حقایق اخلاقی در عالم وجود دارند و به تبع آنها اوصافی نظیر خوب، بد، درست، نادرست، فضیلت و رذیلت که به حقایق غیر اخلاقی نیز تحویل پذیر نمیباشد، محققاند. ۲- این حقایق از آگاهی ما (حالتی که در آن حالت میاندیشیم و صحبت میکنیم) و از امیال، گرایشها و احساسات ما مستقلاند. ۳- گزارههای اخلاقی قابلیت صدق و کذب دارند و به بیان دیگر گزاره های اخباریاند که خبر از واقعیتی میدهند که میتواند صادق یا کاذب باشند. ۴- دستکم برخی از گزارهها و ادعاهای اخلاقی صادقاند(۳).
واقعگرایان در ادعای اول که مورد تاکید آنان است درصدند تا وجود حقایق اخلاقی را نشان دهند و در ادعای دوم که مرحله بعدی است استقلال آنها را از باورها، امیال، و سلیقهها و احساسات ما عنوان میکنند. ادعاهای سوم و چهارم نیز از لوازم واقع گرایی اخلاقیاند؛ وقتی حقایق اخلاقی وجود دارند چون این حقایق در رابطه با آدمی معنا مییابند لازم است تا او بتواند ا ز آنها خبردار شود و از آنها آگاهی یابد و این آگاهی یا مطابق با واقع و صادق است و یا این معرفت مطابق با واقع نیست و کاذب است. در خصوص آخرین مدعی نیز باید گفت برخی واقع گرایان مدعیاند که ما در زندگی روز مره خود در مییابیم که برخی از احکام اخلاقی صادقاند و چنین نیست که تمام احکام اخلاقی کاذب باشند. این درک به نوعی فطری است و مطابق با حکم فطرت آدمی است(۴).
یکی از مناسبترین تبیینهایی که برای واقع گرایی اخلاقی صورت گرفته است این مسئله را در دو محور مفاهیم اخلاقی و سپس احکام و گزارههای اخلاقی مورد بررسی قرار داده است. در این تبیین مفاهیمی که در موضوع در جملات اخلاقی به کار میروند و معمولا فعلی از افعال اختیاری انسان یا وصفی از افعال اختیاری اویند از نوع معقولات ثانیه فلسفی دانسته شدهاند؛ همچنین است مفاهیمی که در محمول احکام و گزاره های اخلاقی استفاده میشوند مانند مفاهیم خوب، بد، درست، نادرست، الزام، بایسته و نبایسته.
این مفاهیم مانند مفهوم علت میباشند که از یک جهت مصداق خارجی و مابهازای بیرونی ندارد و از جهتی دارای منشا انتزاعی خارجی است؛ به این مثال توجه کنید آتش علت حرارت است. چیزی در خارج بهجز آتش و حرارت نداریم و از این جهت علت وجود عینی خارجی ندارد ولی از جهتی نیز این مفهوم کاملا بیگانه از خارج نیز نبوده و از طریق ملاحظه میان اشیای خارجی ساخته شده است. این دسته از مفاهیم کلی که به یک معنا بر اشیا و امور خارجی حمل میگردند ولی درخارج از ذهن وجود ندارند، با نام معقول ثانی فلسفی شناخته میشوند. مفاهیمی مانند خوبی و بدی نیز مانند مفهوم علت به واسطه چیزی که از آن گرفته شده است در عالم عینی محقق میشوند.
این مفاهیم با فعالیت ذهن و مقایسه رابطه میان فعل و یا صفتی اختیاری با هدف اخلاق انتزاع میشوند. اگر هدف اخلاق را مثلا قرب الهی بدانیم چنانچه رفتاری یا صفت نفسافیای با این هدف رابطه مثبتی داشته باشد میگوییم این کار یا صفت خوب است و اگر رابطه میان آنها منفی باشد میگوییم این کار از نظر اخلاقی بد است و در صورتی که هیچ رابطهای میان آن عمل یا صفت و هدف اخلاق برقرار نباشد میگوییم این کار از نظر اخلاقی نه خوب است و نه بد. احکام و گزاره های اخلاقی نیز همان نقش بیانگری رابطه میان فعل و یا صفت اخلاقی با هدف اخلاق را دارد و واقع گرایی در گزارهها تابعی از واقع گرایی در مفاهیم است. از این جهت کار خوب اخلاقی، کاری است که در رسیدن به هدف اخلاق موثر است و کار بد اخلاقی عملی است که در نیل به مقصود اخلاق، مانع ایجاد کند. غیر واقعگرایی اخلاقی پیامدهای زیادی را بههمراه دارد که یکی از آنها این است که این دیدگاه به نسبی گرایی بی حد و حصر کشیده میشوند؛ زیرا غیر واقعگرایی مبنا و پایگاه عینی و واقعیای را برای اخلاق نمیپذیرد و از این جهت در این نظریه هر رفتاری میتواند به کمترین مناسبت مانند خوشایندی یا ناخوشایندی عامل آن، خوب یا بد به حساب آید.
منبع و پینوشتها در دفتر روزنامه موجود است.
احمد دبیری
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
روز معلم ایران معلمان رهبر انقلاب دولت نیکا شاکرمی مجلس شورای اسلامی مجلس بابک زنجانی خلیج فارس دولت سیزدهم شورای نگهبان
تهران هواشناسی شهرداری تهران معلم سیل پلیس آموزش و پرورش قوه قضاییه بارش باران سلامت سازمان هواشناسی دستگیری
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو دلار ایران خودرو حقوق بازنشستگان قیمت طلا سایپا کارگران بازار خودرو بانک مرکزی تورم
فضای مجازی تلویزیون رادیو سریال سینما دفاع مقدس سینمای ایران موسیقی فیلم تئاتر نون خ رسانه ملی
مکزیک
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه نوار غزه روسیه چین حماس عربستان اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس تراکتور رئال مادرید بایرن مونیخ سپاهان لیگ قهرمانان اروپا باشگاه استقلال لیگ برتر بازی باشگاه پرسپولیس
همراه اول وزیر ارتباطات پهپاد تبلیغات اپل ناسا نخبگان گوگل ماه
کبد چرب میوه دیابت کاهش وزن ویتامین بیماری قلبی مسمومیت خواب قهوه طول عمر