دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
دولت, گردشگری و محیط زیست
عالیتهای دولت در عرصهی گردشگری را در قالب وجوه زیر میتوان جستجو نمود؛
ـ تامین زیرساختهای لازم.
ـ برنامهریزی، نظارت و كنترل بر محیطهای مقصد.
راه، یكی از مهمترین زیرساختهای لازم جهت توسعهی گردشگری است، اما احداث راهها مستلزم دستكاریهای جدی در محیط طبیعی است. خاكریزیهای گسترده، برداشت از تپههای شنی، وارد ساختن آسفالت به عنوان یك ماده مصنوعی به محیط طبیعی یك سمت مسئله را شكل میدهند. سمت دیگر آن دگرگونی در محیط طبیعی است آن هنگام كه مسیر چشمههای آب، درههای بكر، صحاری و جنگلها را میخراشد و به آن هنگام كه تپهها و كوهها را به واسطهی عملیات احداث جاده تغییر شكل میدهد. از طرف دیگر علاوه بر پوشش طبیعی گیاهی موضوع پوشش جانوری و تاثیرات احداث راهها بر آنها را نیز نباید از یاد برد. راهها مسیرهای طبیعی گذر جانوران را قطع میكند، به این ترتیب آنها حین تردد طبیعی خود مثلاً برای رسیدن به مراتع یا چشمهسارها یا گریز از تعقیب شكارچیان ناگزیر به عبور از محیط ناامن جاده هستند.
تصادم جانوران با خودروهای عبوری معضلی است كه تمامی مناطق طبیعی كه جادهای از آن عبور كرده است با آن مواجه بودهاند. كانگروها در استرالیا با همان مشكلاتی مواجهند كه بزهای كوهی در كنارههای جادههای استان فارس. از طرف دیگر علاوه بر مسئلهی تصادم حیوانات وحشی با خودروها، موضوع دیگر آلودگیهایی است كه این خودروها به محیط طبیعی محل گذر خود وارد میسازند، از دود اگزوز خودروها گرفته تا باقیمانده ظروف پلاستیكی یكبار مصرف و ته ماندههای غذا كه در كنارههای جادهها به چشم میآیند همه بر سلامت محیط زیست گیاهی و جانوری تاثیر منفی دارند.
آلودگی صوتی و آلودگی نوری مرتبط به گذر خودروها هم باید مورد لحاظ قرار گیرد. در دسترس قرار گرفتن خود جانوران، تعقیب آنها توسط افراد و آسیب رسانیدن به لانهها و آشیانههای پرندگان و پستانداران پیرامون مسیر را نیز نباید از خاطر برد.
همچنین باید توجه داشت كه احداث جادهها به طور معمول به زمینهای زراعی هم آسیب وارد ساخته و گاه با گذر از بین آنها بخش قابل ملاحظهای از این اراضی را از بین میبرد. جاده به عنوان اسباب حمل و نقل و شریان اقتصادی خود عاملی جهت جابجاییهای جمعیتی مردمان محلی شده و تطابقی كه طی دورههای زمانی گذشته میان سكونتگاههای ایشان و محیط طبیعی شكل گرفته است را دگرگون میسازد.
این موضوعات به صورتهای مختلف دربارهی سایر اقسام حمل و نقل هم مطرح هستند، مسایل مربوط به حمل و نقل ریلی نزدیك به حمل و نقل جادهای است، در حالی كه در حمل و نقل هوایی موضوع آلودگی صوتی محیطهای طبیعی پیرامون فرودگاهها جدیتر به نظر میرسد. یا در حمل و نقل دریایی آلودگی سواحل به واسطه آلایندههایی كه از سوی سرنشینان كشتیها به آب انداخته میشود و نیز آلودگی آب حاصل از سوخت و روغن موتور كشتیها اهمیت بیشتری دارد. موضوع تصادم حیوانات آبزی عظیمالجثه با كشتیهای بزرگ نیز در همین زمینه قابل طرح است.
اما آیا همه نكات پیش گفته را میتوان دلیلی معقول بر آن داشت كه از احداث مسیرها، برقراری خطوط كشتیرانی، احداث راهآهن یا فرودگاهها چشمپوشی نماییم.
آیا جز این است كه زندگی اجتماعی انسان با جابجایی عجین گشته است. حمل و نقل نیاز زندگی بشری است كه باید به طریق مقتضی و مناسب تامین شود. احداث راهی برای دستیابی به یك منطقهی زیبای تفریحی آیا منافعی را نصیب مردمان محلی ساكن در آن ناحیه نمیسازد و هزینههای آنها را كاهش نمیدهد. آیا به هنگام حوادث طبیعی یا نیازهای درمانی خدمترسانی به مردم محلی را تسریع نمیكند.
آیا ایجاد اشتغال برای ایشان نخواهد داشت و استقرار در كنار آن برای ایشان منافع اقتصادی ندارد و آیا ارزش اقتصادی برای امكانات ایشان ایجاد نمیكند.
واقعیت هم آن است كه حركت توسعهای در تمامی جوامع بشری مستلزم تامین زیرساختهایی نظیر راه است، اما تردیدی نیست كه در مورد اقدامات مربوط به این زیرساخت انجام مطالعات گسترده امكانسنجی كه در كنار آن مسایل مربوط به تاثیرات آنها بر محیط زیست سنجیده شده باشد ضرورت دارد. درست از همین رو است كه در بسیاری سرزمینهای توسعه یافته یك پروژه پیش از آن كه ارزیابی زیست محیطی آن (EIA) انجام پذیرفته باشد و از قابلیت تحمل و پذیرش محیط زیست در آن خصوص اطمینان حاصل نشود به مورد اجرا گذارده نمیشود.
بهداشت و تامین آب شرب سالم، آموزش، انرژی و امنیت از دیگر زیرساختهایی هستند كه دولت برای ایجاد و گسترش گردشگری در یك منطقه به ناچار باید در اندیشه تامین آنها باشد. ویژگی مهم این مجموعه زیرساختها در آثار خارجی مثبت حاصل از تولید و عرضه آنها ازسوی دولت است. به این معنا كه زیرساختهای ذكر شده نه تنها برای توسعهی كسب و كار گردشگری ضرورت دارند و بر توسعهی آن موثرند بلكه مردم محلی و محیط طبیعی نیز از تامین آن نصیب خواهند برد.
نقش دوم دولت در عرصه گردشگری به برنامهریزی، نظارت و كنترل باز میگردد. در این وظیفه دولت میكوشد تا آثار گردشگری هر محیط طبیعی را كنترل نموده و به تعبیری ضمن تقویت آثار مثبت، آثار منفی را محدود سازد.
بدیهی است این وظیفه از دامنه و تنوعی بسیار گسترده برخوردار است، آنجا كه اموری همچون برنامهریزی، نظارت و كنترل را در دل خود جای داده است. به عنوان مثال و در قالب امر برنامهریزی دولت مكلف خواهد بود كه موضوع گسترش و توسعه گردشگری در یك منطقه را به كمك صاحبان اطلاع و كارشناسان با توجه به چارچوبها و اهداف دارای اولویت خود برنامهریزی كند. چه نوع از گردشگری در یك محیط معین میتواند توسعه یابد تا كمترین زیانهای ممكن را بر محیط طبیعی داشته و یا بیشترین آثار مثبت را در آن به ظهور برساند. دولت همچنین باید ضوابط فعالیت بخش خصوصی علاقمند به سرمایهگذاری در زمینهی گردشگری در این محل را تعیین نماید و نیز باید اولویتهای سرمایهگذاری خود و زیرساختهای منطقه را روشن سازد. همچنین دولت باید ساختارهای لازم و معیارهای مورد نیاز جهت ارزیابی عملكرد فعالین اقتصادی در محیط زیست را تبیین نماید و ساز و كارهای قانونی برای برخورد با متخلفین یا حمایت از فعالین مسوول و متعهد را تدوین كرده و به مورد اجرا گذارد. بنابراین دولت علاوه بر برنامهریزی نقش هدایتكننده، نظارهگر و كنترلكننده فعالیتهای گردشگری در یك مقصد معین را بر عهده گیرد. این وظایف گسترده و پیچیده هستند.
مثلاً دولت با بررسی محیط طبیعی بستر رودخانهها به این نتیجه میرسد كه این مناطق نقاط مناسبی برای استقرار اقامتگاههای گردشگران نیستند، برخورد با ساخت و سازهای انجام شده، ممانعت از انجام ساخت و سازهای جدید و یا تخریب آنچه پیشتر وجود داشته است تنها از موضعی انجام پذیر است كه دولت در آن قرار دارد. یا اگر چه توسعهی گردشگری مبتنی بر شكار در یك منطقه ممكن است طرف توجه دولت باشد اما ایجاد سازمان محیطبانی، استخدام، آموزش و به كارگیری نیروی شایسته برای آن، تدوین مقرراتی كه اجازه شكار قانونی را میدهد و تنظیم قوانینی كه امكان و چگونگی برخورد با شكارچیان متخلف را روشن میسازد و حمایت از ضابطان مستقر دولت در محل وظیفه اوست.
دولت همچنین با بررسی داشتههای گردشگری یك مقصد نظیر ابنیهی قدیمی و ارزشمند تاریخی و ضمن پذیرش اصل توسعه گردشگری فرهنگی در این مقصد ضوابطی را برای نحوه بهرهبرداری، تغییرات كاربری، تعمیرات و نگهداری این ابنیه تدارك بیند كه تداوم حیات آنها در قالب كاركردی نو را تضمین میكند.
سیستم نظارتی دولت بر اقدامات فعالین بخش خصوصی و نیز شركتها و دستگاههای دولتی فعال در عرصهی خدمات گردشگری متمركز میشود تا وقوع تخلفاتی كه سلامت و امنیت را در محیط زیست به خطر میاندازد ثبت نموده و به طریق مقتضی با آن برخورد نماید. تعطیل هتلها و اقامتگاههایی كه در بالا دست سد كرج فاضلاب انسانی خود را روانه این رودخانه میكردند نمونهای از این دست به شمار میرود.
بدیهی است دولت به اقتضای شرایط گاه و بیگاه فعالیتهای نظیر عرضهی كالاها و خدمات صنعت گردشگری را هم خود برعهده گرفته است كه البته از نظر منطق اقتصادی معقول به نظر نمیرسد و به طور متعارف نتیجه آن زیاندهی این فعالیتها است. از جمله اموری كه دولت در تصدی آنها نقش آفرینی كرده است؛ ارایهی خدمات اقامتی، هواپیمایی دولتی و راهآهن دولتی هستند. بدیهی است در بسیاری موارد دلیل دولت برای تصدی این فعالیتها اهمیت استراتژیك آنها است (نظیر هواپیمایی ملی)، گاه نیز ممكن است فقدان شركتهای خصوصی توانمندی كه قابلیت اداره چنین كسب و كارهای عظیمی را در یك اقتصاد در حال توسعه داشته باشند، عامل دخالت دولت و عرضه ی این خدمات باشد.
منبع: شناخت گردشگری
دكتر بهرام رنجبریان و محمد زاهدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست