سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا

نگاه گاه گاه نگاه


نگاه گاه گاه نگاه

نگاه
گاه گاه
نگاه
به ابرهایی که می غرند
به بارانی که باران باران می تراود
به برفی که برف برف می خندد
به خورشیدی که می نشیند
وبه ماهی که می تابد
به سیده ای که برمی خیزد
به مردمانی …

نگاه

گاه گاه

نگاه

به ابرهایی که می غرند

به بارانی که باران باران می تراود

به برفی که برف برف می خندد

به خورشیدی که می نشیند

وبه ماهی که می تابد

به سیده ای که برمی خیزد

به مردمانی که طلوع می کنند

و تن هایی که غروب

به کودکی که برای اشک احساسش می گرید

وبه نوجوانی که به گریه های خویش

می خندد

به جوانانی که جوانی خود را گم کرده اند

وبه پیرانی که پیری خود را پیدا

نگاه

گاه گاه

نگاه

به دیروز که چه ها شد

وبه فردا فردایی که

از کو له بار معرفت خویش

بی خبریم

نگاه

گاه گاه

نگاه

کس از ... نیامده است

ولی امده ها

همه رفته و می روند

نگاه

گاه گاه

نگاه

که همیشه فصل فصل

امدن است

نگاه

گاه گاه

نگاه

که همیشه ...؟

عابدین پاپی