شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

عدالت, آرمان حقوق


عدالت, آرمان حقوق

اصرار نورزیدن به صغائر و رعایت مروت است مروت عبارت است از اتصال به اموری که پسندیده است, به احتساب زمان و مکان و نظامات صنفی ماده ۱۱۳۴ ق م عکس عدالت فسق است

عدالت دو قسم صوری و ماهوی دارد. عدالت صوری به مفهوم برابری است که تبعیضی در آن نیست چون تبعیض به واژه بی عدالتی مطلق، در آن راه دارد چرا که انسان در این راه گاها ناچار است از جان خود بگذرد تا به تساوی برسد و انتظار تساوی بدان به مفهوم صوری آن است مفهوم عدالت واقعی به کیفیت نظر دارد وآمیزه این دو آرمان مطلوب انسان است حکم عدالت را بایستی به کمک حقوق با تکیه بر وجدان، اخلاق، اقتضا، جامعه شناسی و روانشناسی به قانون تحمیل کرد اجرای عدالت در این میان واژه ای از آنچه که بوجود می آوریم مهمتر می شود زیرا زمانی عدالت مهم تر می شود که ضمانت اجرا داشته باشد.

باید عدالت را تعریف کنیم زندگی، حرکت به سوی کمال است، عدالت کمال انسان است هدف از گفتن این نکته ها سخنی در باب عدالت و توصیه به جامعه حقوقی ایران و جهان است هدفی که ندای برابری انسانها در قالب یک قانون را دارد و می خواهم بگویم آرمان حقوق برابری است.

● مفهوم عدالت

اصرار نورزیدن به صغائر و رعایت مروت است. مروت عبارت است از اتصال به اموری که پسندیده است، به احتساب زمان و مکان و نظامات صنفی (ماده ۱۱۳۴ ق م ) عکس عدالت فسق است. برابری بعد اصلی عدالت است، برابری در مفهوم عام آن، متصف به افراد خاصی از باب ملیت آنان، جنس، رنگ پوست، نژاد و مذهب و تعصبات مذهبی نیست و به معنای برابری در ازای استیفای حقی است که می توانند از آن بهره مند شوند و شاید در اذهان عدالت در مفهوم صوری آن برابری مطلق باشد. ارسطو برابری را در لحاظ افراد در برخورداری از ثروت، قدرت و احترام می داند از باب دیگر عده ای معتقدند مساوات عادلانه در دادن میزان آن شرط می دانند صفت آن را می توان در میزان فعالیت یا یکسان نبودن کوشش افراد جست وجو کرد عدالت به معنای برابری افراد بدون توجه به رنگ، نژاد، چهره در غالب حقوق است که چون آرمان حقوق این است علم حقوق می خواهد پوسته را بردارد و نگاهی عمیق به هسته اندازد حقوق در اینجا بایستی عدالت را در نظم اجتماعی با تکیه بر علوم دیگر پایه ریزد و آن را در قالب قانون آورد این علم به تنهائی قادر نیست بدون نگرش به مسائل آنرا در چهار چوب قانون لحاظ کند.

● رابطه قانون با عدالت

قانون مجموعه مقرراتی است که برای استقرار نظم در جامعه، تنفیذ آن از حقوق و عدالت وضع می شود. ذات قانون تعیین شیوه های صحیح رفتار اجتماعی طبق اصول جامعه شناختی، با نگرش به حقوقی عادلانه، است

آیا متابعت از هر قانونی سبب متصف شدن افراد به صفت عدالت است؟

پاسخ روشن است ما بایستی بین واژه حقوق، عدالت و قانون قائل به تفکیک شویم قانون حاصل تنفیذ حکومت برای تصویب آن است ممکن است دولتگرایان منافع سیاسی نظام را در آن لحاظ کنند و بدون شک چنین قانونی که با عدم تکیه بر حقوق، عدالت، انسانیت و شرف تدوین نگردیده، در ذات خود غیر قانونی و غیر منصفانه و عدالت گرا نیست، قانون در صورتی عدالت را در خود خواهد داشت که عادلانه باشد. چه بسا آنچه که در اذهان می ماند عدالت اجتماعی و معنای کلی آن است کسانی که با نگرش سیاسی راه عدالت را می بندند در گردابی هستند که خود در آن غرق خواهند شد.

● استیفای حقوق

حقوق جمع حق و به معنای امتیازی است بالقوه، یا بالفعل، که به شخص اجازه می دهد از آن به روش صحیح استیفای منفعت کند، عدالت زمانی تحقق می یابد که به حقوق دیگران احترام بگذارد، زن و مرد را نه به عنوان جنس، بلکه به عنوان انسان بدون رنگ و چهره و ملیت و نژاد بنگرد و در دیدگاه آن از حقوق مساوی برخوردار باشد هر چیزی در جامعه از حقوقی برخوردار است تجاوز به حقوق مردم و ممانعت از برخورداری از آن حقوق اجتماعی، مذموم است .

افلاطون در کتاب جمهوری به تفصیل از توازن و رابطه آن با عدالت سخن می گوید، تبیین آن را فقط در حیطه فلاسفه می داند و درآن اذعان می دارد که به یاری حس و تجربه نمی توان بدان رسید. از نظر وی عدالت در صورتی مفهوم دارد که « هر کس به کاری دست زند، عدالت در جامعه ناگزیر به واژه ای بی مفهوم مبدل خواهد شد. شیخ طوسی در کتاب مبسوط می گوید « ان العدل فی اللغه، ان یکون انسان متعادل الاحوال متساویا»

ارسطو عدالت را به دو معنای عام و خاص آن تقسیم بندی میکند. عدالت به معنای عام کلمه شامل تمام فضیلتهاست و مفهوم مخالف آن ستم است بدین معنا که هر کس بر خلاف عدالت به کار ناشایستی دست زند ستم کرده است. پس مفهوم عدالت در معنای عام کسب فضایل و ترک رذایل است آنچه که در کتابهای اسلامی مانند اخلاق عالم آرای ( محسنی ) می خوانیم. عدالت به معنای خاص کلمه: به مفهوم برابر داشتن اشخاص و اشیا است مبنای آن محاسبات ریاضی و جدول ضرب نیست که همیشه عدد خاص مبین باشد بلکه: فضیلتی است که به موجب آن بایستی به هر کس باید هر آنچه را که حق او است داده شود.

● عدالت صوری و ماهوی

برخی عدالت را به صوری و ماهوی تقسیم بندی می کنند. عدالت صوری همان عدالتی هست که باید باشد هر چند برقرار نیست و یا شاید این عدالت صوری را به جهت اینکه در مقام اجرا آورده نشده صوری می دانند پس واژه عدالت مطلق متناسب تن آن است و عدالت صوری واژه ای عاریه ای است که برای تبیین آن پوشانده شده است.

عدالت ماهوی، کیفیت اجرای عدالت را در بردارد نگاهش از عدالت صوری سرچشمه می گیرد و به برابر داشتن کفایت نمی کند عدالت آن نیست که هر کس با توجه به قتل بدون به شخصیت و مقام و دانش مورد حکم یکسان قرار بگیرد ولی لازمه عدالت ماهوی برقراری آن در مقابل هم و ملازمه و عدم نگرش آن به امتیازات افراد است.

نویسنده : بهاره کشاورز