پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
اختاپوس, فیلمی برای همه خانواده
![اختاپوس, فیلمی برای همه خانواده](/web/imgs/16/143/frdc71.jpeg)
سیدجواد هاشمی، یکی از چهرههای پرکار سینمای ایران به حساب میآید. از بازیگری، مجریگری و نویسندگی گرفته تا این اواخر که او را در مقام کارگردان نخستین ساخته بلند سینماییاش مشاهده میکنیم.
برخلاف تصور که در اکثر مواقع، او را در فیلمهای ژانر دفاع مقدس میدیدیم، او برای ساخت نخستین اثر سینمایی خود، به سراغ سوژهای کودکانه رفته تا نخستین کار خود را در گونه سینمای کودک رقم بزند، سینمایی که فعالیت در آن، ریشهایتر و سختتر از هر گونه سینمایی دیگر است.
هاشمی در نخستین تجربه کارگردانی خود، موفقیتهای خوبی را به دست آورده است و سبب شده مردم و منتقدین، استقبال قابل توجهی از فیلم «اختاپوس» به عمل آورند.به همین دلیل با هاشمی، همکلام شدیم تا از این فیلم، انگیزهها و انتظارات وی بیشتر بدانیم.
آقای هاشمی، شما در زمینه فعالیت در سینمای کودک تجربه چندانی ندارید، چه شد که برای نخستین ساخته سینماییتان، به سراغ این گونه خاص رفتید؟
این نخستین تجربه من در سینمای کودک است ولی من سالهاست که معلم هستم و به همین دلیل، تجربه کار با کودکان، نوجوانان و جوانان را دارم و فکر میکنم در طول سالیانی که در آموزش و پرورش کار کردم، این حس را داشتم که چگونه میتوانم دینم را به قشری که تمام آینده در دستان آنهاست و بزرگترها، انگار فراموش کردهاند که قرار است مملکت در دست آنها باشد و هیچ چیز هم بلد نیستند، ادا کنم. بچههای امروز ما فقط بلدند با کامپیوتر کار کنند و متأسفانه از ارتباطات معنوی و فرهنگی، چیز زیادی عایدشان نشده و من فکر میکنم که در این زمینه، ما بزرگترها مقصر هستیم بنابراین احساس دین کردم و «اختاپوس» را ساختم.
سینمای کودک، سینمای سختی است و گونهای است که خیلیها، علیرغم اشتیاق حرفهای شان، برای نخستین کار خود، به سراغ آن نمیروند و این ریسک را نمیپذیرند. بله، سینمای سختی است اما من هم میخواستم کار سخت انجام دهم، به همین دلیل در این عرصه وارد شدم.بچهها را هم جدی گرفتم بنابراین یک کار جدی، پرهزینه و البته اخلاقی با پوسته شاد و کودکانه و مرتبط با همه اقشار جامعه و نه با یک قشر خاص ساختم. بله، از سیدجواد هاشمی بعید بود وارد این معرکه شود اما من با توجه به عرق آموزگاری که داشتم، وارد این عرصه شدم.
احساس نمیکنید به عنوان نخستین کاری که کارگردانی میکنید باید داستان پرگره و پرکشش تری را دستمایه قرار میدادید؟
فیلمنامه شاید فیلمنامه قوی ای نباشد اما پر از گره است که اگر نبود، بچهها در طول ۹۰ دقیقه، آن را تحمل نمیکردند. شاید فیلمنامه مشکلات دیگری داشته باشد اما پر از گره است.من در طول این سالها، شاید بیشتر از ۲۰ فیلمنامه نوشتهام و حدود۱۰ سریال، تله فیلم و فیلم تلویزیونی در سیما کار کردم و معتقدم این فیلمنامه، گره دراماتیک دارد بدین شکل که دختری که گیر افتاده، در زندانی میافتد که خودش آن را به دلیل فرار از دست بدرفتاریهای پدرش، انتخاب کرده، حتی شروع داستان هم با یک گره آغاز میشود به این ترتیب که عجوزه، پشت پنجره آهوی پیشونی سفید میآید و گره داستانی شکل میگیرد و تماشاگر را بشدت میخکوب میکند، خوب در طول داستان، مگر گرههای داستانی چگونه شکل میگیرند؟
بچههای دهه نود، خیلی سخت با داستانهای این چنینی ارتباط برقرار میکنند و همین برقراری ارتباط مخاطبین این سینما با داستان پرداختی، سبب سختتر شدن کار در این گونه خاص میشود.یعنی شما معتقدید کودکان با داستان «اختاپوس» ارتباط برقرار میکنند؟
به نظر من با داستان «اختاپوس» بله.ما امتحان کردیم. من چون معلم هستم، همیشه با ۲۰، ۳۰ نفر از شاگردانم در سنین مختلف، فیلمنامه را میخوانیم تا ببینم آنها، آن را دوست دارند یا نه.برای این فیلم هم قبل از اینکه آن را بسازم، این کار را کردم.بعد از ساخت هم، نخستین کاری که میکنم این است که شاگردان را روی میز تدوین میآورم تا آنها فیلم را ببینند و من اصلاً فیلم را نگاه نمیکنم و تنها به چهره شاگردانم نگاه میکنم.آنها هر جا خسته شوند، میفهمم که فیلم، به لحاظ دراماتیک مشکل دارد.خوشبختانه در نظرسنجیای که انجام دادیم کسی به موضوع عدم ارتباط با این فیلم اشاره نکرد. حتی این نظرسنجی را در میان کسانی که هیچ رابطه دوستی و رفاقتی با من نداشتند هم انجام دادیم و باز هم کسی نگفت که با این فیلم ارتباط برقرار نکرده و یا از تماشای آن خسته شده.می توانم بگویم صددرصد و نه ۹۹ درصد بازخوردها، متوسط به بالا بوده است.شاید خیلیها در مورد برخی از فیلمهایی که روی پرده هست گفته باشند که با آن ارتباط برقرار نکردهاند اما در مورد «اختاپوس»، چنین حرفی را نزدند.
بجز آن دو شخصیت ادبیات فولکلور، دیگر شخصیتهای فیلم، از جایی گرفته شدهاند یا در این فیلم خلق شدهاند؟
ما در تاریخ ادبیات فولکلورمان، دو شخصیت داریم به نامهای آقا موشه و خاله سوسکه که من دوست داشتم این دو شخصیت در این فیلم باشند که البته باید بگویم این اسامی، هیچ ربطی به آن داستان فولکلور ندارند.از قضا این دو را زن و شوهر در نظر گرفتم و نقش آنها را دادم به آقای امین حیایی و همسرشان، نیلوفر خوش خلق.بقیه شخصیتهای داستان، شخصیتهای نو و تازهای هستند که وارد قصه من شدهاند، قصه هم قصه تازهای است.بالاخره این طبیعی است که برخی داستانها، موضوعات همسان و هم رنگی با یکدیگر دارند، این طبیعی است.من در این فیلم، راجع به خیر و شر حرف زدم، تاریخ ادبیات پروردگار هم از هابیل و قابیل که شروع شد، یعنی خیر و شر ولی بر این مهم اعتقاد دارم که هیچ کجای قصه «اختاپوس»، قصه تکراری، مچاله شده و قدیمی نیست.
گویا این فیلم، اثری سهگانه است، درست است؟
بله، این داستان در سه دفتر روایت میشود.دفتر اولش را الآن دیدید.دفتر دوم و سوم هم هست.
دفتر دوم آن چه نام دارد و هماکنون در چه مرحلهای است؟
دفتر دوم، «آهوی پیشونی طلا» نام دارد که متن آن نوشته شده و من فعلاً، منتظر بازخورد دفتر اول هستم.
با توجه به اینکه یک هفته از اکران فیلمتان میگذرد، از فروش گیشه و بازخورد نظرات مردم راضی هستید؟
با کمال تأسف باید بگویم از آنجایی که در مملکت ما، پارتی بازی حرف اول را میزند، در حال حاضر نمیتوانم از این فروش، رضایت کاملی داشته باشم.من یک سال و نیم پیش این فیلم را ساختم آن وقت، کلاه قرمزی، ۶ ماه پس از تولید اکران میشود. این نخستین پارتی بازی است چون اول نوبت اکران فیلم ما بود نه فیلم کلاه قرمزی.
دوم اینکه کلاه قرمزی، یک برند و شخصیت شناخته شدهای است اما دیدیم که چندصد آگهی رایگان به آن دادند و حسابی برایش تبلیغ کردند اما این کارها را برای ما انجام ندادند.حالا هم ما جای آن کار آمدیم و اکران شدیم یعنی جای «اختاپوس»، با همان سرگروهی سینما قدس در حالی که کلاه قرمزی را هنوز برنداشتند.متأسفانه، کلاه قرمزی، تماشاگران ما را جمع میکند.آخر مگر میشود در یک زمان، دو کار کودک به روی اکران باشد و کودکان بیایند و بزرگترها کار ما را در رقابت با کلاه قرمزی انتخاب کنند؟خوب بزرگترها با کلاه قرمزی نوستالژی دارند و مسلم است که کودکانشان را برای تماشای آن فیلم میبرند.متأسفانه این یک رقابت ناجوانمردانه است که برای فیلم ما گذاشتهاند.
کلاه قرمزی هماکنون بیشتر از ۹ هفته است که روی پرده جا خوش کرده و بیشتر از ۶ میلیارد فروخته است، من نمیدانم قرار است این فیلم دیگر چقدر بفروشد.ما فیلمی با این همه دردسر و هزینه، در بخش خصوصی ساختیم که دارند به راحتی به زمین میزنند.۴ هفته دیگر محرم است و ما باید فیلممان را از پرده پائین بیاوریم من نمیدانم که این بیعدالتی تا چه زمانی میخواهد ادامه داشته باشد اما من سپردم به خدا. حقیقتاً بازتابها تا به الآن بد نبوده اما انتظاری که ما داشتیم خیلی بالاتر از اینها بود.با وجودی که همه از فیلم راضی هستند و میگویند که این اتفاقی است که بعد از «دزد عروسک ها» تکرار نشده بود و... گمان میکردم در هفته اول اکران، باید میترکاند اما این اتفاق نیفتاد و این به دلیل بیعدالتی در اکران است.
● سیدجواد هاشمی و سخن پایانیاش با مردم و کودکان
من فیلمی ساختم برای مردم، که بچهها را جدی بگیرند.فیلمی که در ابتدا خیلیها گفتند نساز چون پولش بازگشت ندارد اما من گفتم مهم این است که بچهها را جدی بگیرم بنابراین آمدم در فیلم حرف اخلاقی زدم و خیر و شر را به کودکان معرفی کردم و به بزرگترها گفتم با بچهها، رفتار بد و ناخوشایندی نداشته باشید.
حرف هایم در این فیلم، حرفهای اخلاقی است که در طول ۳۰ سال آموزگاری، پای تخته سیاه هم گفته بودم و امروز آنها را پای تخته سفید اکران گفتم.انتظار دارم که مردم از این فیلم استقبال کنند.همین جا به بچهها میگویم من سالها به عنوان معلم، شما را نگاه کردم، الآن از شما میخواهم از بزرگترهایتان بخواهید که آنها هم به شما نگاه کنند.
● نقدی بر فیلم «اختاپوس»رسیدن به یک خودآگاهی زیبا
فرم کلی روایت در دفتر اول فیلم اختاپوس تحت عنوان «آهوی پیشونی سفید»، تابع هسته مرکزی داستان خود است و این برای فیلمی در حوزه سینمای کودک، امتیازی بسیار مهم تلقی میشود.
همه ما بارها فیلمهایی با این ادعا که در ارتباط با سینمای کودک ساخته شدهاند را تماشا کردهایم که در آنها یا از دریچه دنیای بزرگسالان به شکل و مفهوم روایت و داستان پرداخته شده بود و یا داستانها، اصلاً برای کودکان نبود و یا در اواسط فیلم، داستان، از دنیای کودکان جدا میشد و پرداخت، بیشتر معطوف به داستانکها بود تا به موضوع هسته اصلی داستان.
اما زاویه نگاه، در اختاپوس، این گونه نیست، فیلم در آغاز، با ماجرای نگاه کردن مهیب عفریته از پشت پنجره، به آهوی پیشونی سفید آغاز میشود و تا انتهای داستان، تمام داستانکها و شخصیتها، حول آهوی پیشونی سفید در جهت رهایی وی از مشکلی که ایجاد کرده، میچرخند بدون آنکه ساختمان داستان بخواهد به دنیای هیچ یک از شخصیتهای بسیار زیاد داستان نزدیک شود یا برای آنها، پرداختی بیشتر از آن میزان ارتباطش در جهت کمک رساندن به آهوی پیشونی سفید قائل شود.این خود بزرگترین حسن یک اثر در حوزه سینمای کودک است که در «اختاپوس» به شکل ظریفی رعایت شده است.
اتفاق مهم دیگری که در این فیلم به وقوع میپیوندد این است که «اختاپوس» به شکلی کاملاً جدی، داستان مهیجی را برای مخاطب خود تعریف میکند که در عین برخورداری از جنبههای فانتزی جلوههای میدانی و بصری بسیار زیاد خود، اثری از یک داستان وارفتهای که مخاطب بداند برای سرگرم کردن او در نظرگرفته شده و یا اینکه بتواند انتهای آن را حدس بزند، مشاهده نمیشود.مخاطب درگیر ماجرای شخصیت اصلی داستان میشود و از وقایعی که خیلی جدی برای آهوی پیشونی سفید به وقوع میپیوندد، تعجب کرده و آنها را دنبال میکند.
مخاطب هیچگاه به شخصیتهای این فیلم به چشم چهرههایی فانتزی و بیکاربرد نمینگرد چون تمام آن شخصیتها، کارکردهایی دراماتیک دارند؛ کارکردهایی که به راحتی میتوان از روی آنها، به خوب بودن شخصیت شان و یا بدمن بودنشان، حکم داد و حال آنکه چنین فیلمی، پیامی کاملاً اخلاقی نیز دارد به گونهای که از طرق مختلف و با نشان دادن عناصر خیر و شر و همچنین بازتابهای کارهای هر دو گروه، نه تنها به بعد آموزشی توجه میکند بلکه شعارهایی میدهد که مخاطب با توجه به ارتباط بهینهای که با داستان برقرار کرده و شخصیت هایش را بشدت میپذیرد، خواه ناخواه، آن نصایحی که در این فیلم، به شیوهای غیرمرسوم در آثار سینمای کودک بیان میشود را میپذیرد و این همان خودآگاهی زیبایی است که همواره ملکه ذهن آن کودکان خواهد ماند.
بنابراین فیلم فارغ از آنکه توانسته با ارزشهای سینمایی خود، سبک نوینی را در این گونه سینمایی به خود اختصاص دهد، موفق شده هدف غایی خود را که همانا، پندآموزی به شیوهای قابل فهم باشد را به درستی و به دور از هر عملی که کودک حس کند او را فریب دادهاند، بر روی مخاطبان خود پیاده نماید و اینجاست که اهمیت این سینمای زیرساختی و آموزشی، که سالهاست با این عناوین غریبی میکند، بار دیگر متجلی میگردد.
فارغ از ارزشهای نوشتاری و دراماتیک فیلمنامه، دیگر عناصر هم در شکل خاص خود استفاده شدهاند.به گونهای که ما شکل موزیکال کانالیزهای را در این فیلم مشاهده میکنیم.استفاده از شعر و آهنگ در تمامی صحنههای فیلم، نه تنها از شدت و ضعفی مفهومی برخوردار است بلکه متناسب با حال و هوای سکانسها، تغییر فضا داده و در بسیاری از لحظات فیلم، به بار آورنده تعلیقی متناسب با آن موقعیت است.
استفاده صحیح فیلم از جلوههای ویژه میدانی و بصری نیز از دیگر امتیازات این فیلم به حساب میآید که شکلی همگون و هارمونیک با آن فرم افسانهای داستان برقرار مینماید.بازیگران نیز اگرچه شناخته شدهاند اما بازی در این فیلم کودک را جدی گرفتهاند و به خوبی درگیر نقش هایشان شدهاند.
دیگر زمان آن است که با تغییر ذائقه کودکانمان، سینمای این قشر نیز با تغییراتی بسیار اساسی در نوع نگاه و استفاده از جنبههای کارکردگرایانه تعاریف این نسل از عناصر محیطیشان در زمان کنونی تغییر یابد.«اختاپوس» فیلم مغتنمی در این وانفسای سینمای کودک ایران به شمار میآید که توانسته تعریف درستی از نیازهای سینمایی کودکان در القای یک داستان افسانهای ایفا کند.
● نخواستیم کم کاری کنیم
«مسعود اطیابی» تهیهکننده فیلم «اختاپوس»، مدعی است که با وجودی که سینمای کودک در ایران، دچار کمکاریها و ناملایمات بسیاری است اما آنها نخواستند که در فیلمشان، ادامهای بر همان کمکاریها داشته باشند بنابراین فیلمی را تولید کردهاند که با حضور ستارگان سینما، استایل بسیار خوبی دارد و اثری شکیل در حوزه سینمای کودک ایران به شمار میرود. گرچه هزینه میلیاردی این فیلم نیز آنها را از انجام تکنیکهای میدانی و بصری پیشرفته، باز نداشت و به این ترتیب، سینما این روزها میزبان فیلم میلیاردی دیگری بر پردههاست.
با مسعود اطیابی پیرامون فیلم «اختاپوس» گفتوگویی انجام دادهایم که نظر شما را به خواندن آن جلب مینماییم.
آقای اطیابی طرح ابتدایی «اختاپوس» چگونه و توسط چه کسی نوشته شد؟
آقای سیدجواد هاشمی، در ابتدا فیلمنامهای داشتند به نام «عشق ممنوع» در ژانر اجتماعی که قرار بود آن را کار کنیم که آن فیلمنامه، توسط ارشاد، رد شد.بعد از چند وقت آقای هاشمی شخصاً از طریق ارشاد پیگیری کردند و آنها هم گفتند اگر فیلمنامه دیگری بیاوری به آن پروانه ساخت میدهیم و به این ترتیب شد که آقای هاشمی، طرح «اختاپوس» را نوشتند که قصه خوبی داشت.ما آن را به ارشاد ارائه کردیم و پروانه ساخت گرفتیم.
در ابتدا به این اندیشیده بودید که تا این میزان از تکنولوژی، در فیلم استفاده کرده و هزینه سنگینی را متحمل شوید؟
نه، ما از ابتدا، برآورد مالی کمتری داشتیم، شاید در حدود نیمی از هزینهای که نهایتاً برای این فیلم صرف شد، میدیدیم که در ژانر کودک، کمکاریهای بسیاری میشود بنابراین نخواستیم که وارد این کمکاریها شویم، ضمن آنکه فکر میکردیم چون کاری در حوزه سینمای کودک انجام میدهیم، بالطبع ممکن است مورد حمایتهایی هم قرار بگیریم که متأسفانه مورد حمایت هم قرار نگرفتیم. کمکم که وارد کار شدیم، شروع کردیم به هزینه کردن و بدین ترتیب، هزینهها زیاد شد و در نهایت، به این فکر رسیدیم که شرکایمان را زیاد کنیم و کار را به فرجام برسانیم.
در این فیلم، بر استفاده از بازیگران چهره تأکید داشتید، این کار شما دلیل خاصی داشت؟
به هر حال وقتی فیلمی بخواهد برای کودکان و خانوادهها جذاب باشد، حضور بازیگران چهره، امری مهم و تأثیرگذار به شمار میرود. ما میتوانستیم در این فیلم از بازیگران غیرچهره استفاده کنیم و هزینههایمان را به مقدار زیادی کاهش دهیم اما در رسیدن به سینمای کودکی که میخواهد مورد استقبال قرار بگیرد، استفاده از بازیگران چهره، لازم است به سراغ بازیگران سرشناس و مهم برویم.
چقدر برای این فیلم هزینه کردید؟
نزدیک به یک میلیارد تومان.
تمامش را بخش خصوصی متقبل شد یا نهادهای دولتی هم سرمایهگذاری کردند؟
همه را بخش خصوصی تقبل کرد. البته ما درخواستی هم نکرده بودیم. ترجیح دادیم این کار، تماماً در بخش خصوصی ساخته شود و به همین ترتیب، سرمایه این کار، توسط سرمایهگذار و شرکایمان، تأمین شد. آن حمایتی که صحبتش را کردم، در زمینه سرمایهگذاری نبود چون واقعاً در این زمینه درخواستی نکرده بودیم، ما توقع حمایتهایی معمولی و بلاعوض را داشتیم که متأسفانه آن حمایتها به وقوع نپیوست.
طبیعتاً انتظار فروش گیشه، از این فیلم بسیار بالاتر از فروش کنونی فیلم است، به نظر شما، چرا «اختاپوس» نتوانست در هفته اول اکران خود، آن فروش قابل توجه مدنظر را داشته باشد؟
فروش فیلم همین الان هم خوب است اما نباید در این بین، فیلم کلاه قرمزی را از یاد ببریم، بالاخره این فیلم در هفته آخر اکران به سر میبرد.این فیلم که از پرده پائین بیاید، فکر می کنم که استقبال از فیلم ما خیلی بیشتر میشود. البته هنوز هم فیلم، درست آن طور که باید و شاید، معرفی نشده. فروش فیلم بسیار خوب است. در شرایط کنونی، بعد از فیلم کلاه قرمزی، بیشترین فروش روی پرده، متعلق به فیلم «اختاپوس» است و این فیلم در رده دوم جدول فروش قرار دارد که این، آمار بسیار خوبی است. پیشبینی من این است که فروش این فیلم، از این به بعد بیشتر هم میشود و مطمئنم در هفته دوم اکران، فیلم اول جدول فروش خواهیم بود.
نمیتوانستید فیلم را در زمان بهتری اکران کنید؟
چرا، توقعمان، زمان بهتری بود ولی تصمیمات شورای صنفی نمایش و ارتباطاتی که وجود دارد، موجب شدند که فیلم ما در این زمان به روی پرده برود.
در شرایطی که اغلب فعالیتها در سینمای کودک، به نوعی، شکست از پیش تعیین شده تلقی میشوند و پول هزینهها به صاحبانشان بازنمیگردد آیا از این موضوع بیم نداشتید که با ساخت این فیلم ممکن است حتی هزینههای آن هم به سرمایهگذاران باز نگردد؟
ما قطعاً به پولمان خواهیم رسید.اگر موانع پیشبینی نشدهای به وجود نیاید یا برایمان به وجود نیاورند، به فروش بسیار خوبی خواهیم رسید. این فیلم برای اینکه به پول خودش برسد، باید حدود ۳ میلیارد تومان فروش داشته باشد که من امیدوارم، «اختاپوس» به این رقم برسد.
این فیلم قسمت اول یک سهگانه است، در سری دوم این فیلم هم شما را در مقام تهیهکننده خواهیم دید؟
ابتدا باید ببینم برای دفتر اول «اختاپوس» چه اتفاقاتی رقم خواهد خورد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست