شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

بله, قطبی پرسپولیس را قهرمان کرد


بله, قطبی پرسپولیس را قهرمان کرد

در جست وجوی دلایل موفقیت سرخ ها

برای ورود به مطلب با یک سوال شروع می‌کنیم. سوال: تیمی که در ۶ سال اخیر با بزرگانی مثل علی پروین، مصطفی دنیزلی، وینگو بگوویچ، آری هان، اشمیت و با همه ابزار و امکانات موجود نتوانست قهرمان شود، چگونه با یک تازه وارد به فوتبال ایران به نام افشین قطبی و آن هم در یکی از سخت‌ترین ادوار لیگ از سکوی قهرمانی بالا می‌رود؟

افشین قطبی را نباید به تنهایی عامل قهرمانی پرسپولیس دانست هر چند اگر قهرمان نمی‌شد، امروز عامل همه ناکامی‌ها او بود! ولی منطق فوتبال می‌گوید یک تیم برای قهرمان شدن نیاز به عوامل مختلفی دارد.عواملی مانند مدیریت، کادر فنی، بازیکنان، بودجه و تماشاگر، که هر کدام از این موارد لنگ بزند، نتیجه نهایی حاصل نخواهد شد.

اما وقتی جریانات و اتفاقات پرسپولیس را در فصل گذشته مرور می‌کنیم به نقش محوری قطبی می‌رسیم که او روی هر کدام از این اجزا تاثیری مستقیم داشته است.

اگر بحث حمایت مدیرعامل از قطبی مطرح است جای خود ولی سوال می‌کنیم انصاری‌فرد کم از دنیزلی حمایت کرد؟اگر بازیکنان و مهره‌های بزرگ را ابزار مهم قهرمانی پرسپولیس بدانیم مگر پرسپولیس زمان دنیزلی و یا در آن دوره‌ای که بگوویچ مربی بود کم بازیکن مطرح داشت؟

بحث حاشیه هم که جای خود دارد. حاشیه‌هایی که برای قطبی درست شد برای هر مربی دیگری بود، شک نکنید که تسلیم می‌شد یا شکست می‌خورد و ما می‌خواهیم ادعا کنیم برگ برنده قطبی در مقابله درست و قاطعانه و مودبانه با حاشیه‌ها و حاشیه‌سازان بود. زمانی به کار قطبی بیش از پیش اعتماد کردیم و ایمان آوردیم که او به درستی بازیکنانی مثل شیث رضایی، محمدرضا مامانی و حتی نیکبخت‌واحدی را ولو به طور موقتی از تیم کنار گذاشت.آنهایی که دنبال عوامل موفقیت قطبی می‌گردند به یاد داشته باشند که قطبی روزی قهرمان شد که شیث را به روی سکوها و بعد به خانه‌اش فرستاد، مامانی را حذف کرد و نیکبخت‌واحدی را آرام کرد و از همه مهم‌تر اینکه فردی مثل مرزبان را در میانه‌های راه قیچی کرد و قید این بدنساز را زد! باور کنید اگر مدیرعامل پرسپولیس زودتر از این حرف‌ها به راهکارهای قطبی اعتماد می‌کرد و شیث را همان بار اول مورد بخشش قرار نمی‌داد و یا برای ماندن مرزبان پافشاری نمی‌کرد، پرسپولیس خیلی زودتر از هفته پایانی جشن قهرمانی می‌گرفت.

یک لحظه فکر کنید که تیم بزرگی مثل پرسپولیس در حساس‌ترین زمان ممکن دو ستاره بزرگ و موثر خود مثل شیث و نیکبخت را به دست خود حذف کند و باز هم در کورس قهرمانی باقی بماند. اذعان کنیم که هیچ کدام از مربیان ما تن به چنین ریسک بزرگی نمی‌دهند حتی اگر فلان بازیکن بدترین حرف‌ها و کردارها را در قبال مربی انجام داده باشد.

قطبی اگر پرسپولیس را قهرمان هم نمی‌کرد باز نزد مردم محبوب و مقبول بود چرا که حداقل نظم و اخلاق را به خوبی معنا کرد و در عمل آن را پیاده کرد. مهم‌تر از همه نوع گفتار و عکس‌العمل قطبی در قبال این اتفاقات بود که هیچگاه از چارچوب اخلاقیات خارج نشد حتی زمانی که مرزبان، شیث، مامانی و نیکبخت بدترین موضعگیری‌ها را مقابل وی انجام دادند.

به اینها اضافه کنید ادبیات خاص و خالص قطبی را در شکست و پیروزی و احترام و عزتی که او به تیم حریف، مربی حریف و داوران قائل بود. او هیچگاه شکست تیمش را توجیه نکرد حتی آن زمانی که مثل بازی با صباباتری در دور رفت به طور آشکار داور حق پرسپولیس را تضییع کرد. از طرفی او با گفتار صادقانه‌اش که بر گرفته از ضمیر و سرشت سالم و درست او بود همه را تحت تاثیر قرار داد تا منشأ جریان سالم و جدیدی در فرهنگ مربیان ایرانی باشد و به همه بگوید که صداقت در هر حالتی و در هر کاری خریدار دارد و با برخورد و گفتار صادقانه و نه عوامفریبانه می‌توان از پس کارهای بزرگ بر آمد. نباید قهرمانی پرسپولیس را فقط به شانس و اقبال و گل دقیقه ۹۶ مرتبط کنیم چرا که پرسپولیس در این فصل در چند دیدار نتیجه بازی را در همین دقایق تغییر داد و نتیجه روز پایانی هم چندان غیر منتظره نبود.

رفتار قطبی آنقدر متین و منطقی بود که در روز پایانی اکثر پیشکسوتان پرسپولیس را به ورزشگاه آزادی کشاند و هیچگاه آنها به خود اجازه ندادند به قطبی حمله کنند؛ کاری که درباره مربیان گذشته به دفعات کرده بودند.

به این خصوصیات باید دانش روز قطبی را اضافه کنیم که کارش را با این فن تکمیل کرد و ثابت کرد که از کار کردن با بزرگانی مثل گاس هیدینک، دیک ادووکات و پیم فربیک بسیاری چیزها آموخته و این آموخته‌ها را در اولین تجربه مربیگری‌اش آن هم در تیمی مثل پرسپولیس به خوبی پیاده و افتخاری بزرگ نصیب خود و این باشگاه کرد.

سیدرضا فیض‌آبادی



همچنین مشاهده کنید