شعر

شعر« لنگه کفش » سروده ی شاعر و مربی خوش ذوق مهدی احمد پور است .
در حج سال گذشته وقتی ایشان در مراسم حج تمتع ، از پرتاب کفش منتظرالزیدی به بوش خبردار شدند دست به قلم برده و شعر زیر را …

شعر« لنگه کفش » سروده ی شاعر و مربی خوش ذوق مهدی احمد پور است .

در حج سال گذشته وقتی ایشان در مراسم حج تمتع ، از پرتاب کفش منتظرالزیدی به بوش خبردار شدند دست به قلم برده و شعر زیر را سرودند .

با این که مدتی از سالروز آن پرتاب به یاد ماندنی گذشته اما یادآوری آن خالی از لطف نیست .

تقدیم به منتظرالزیدی

لنگه کفش

ذی حجه برای حاجیان شد

یادآور عزم یک مسلمان

به صاحب کفش آسمانی

یک نامه نوشته ام بدینسان

با لنگه کفش تا به اکنون

تاریخ ندیده رمی شیطان

من حاجی ام و تو حاجی هستی

من مکه روم، تو کنج زندان

من سنگ زدم به اصل شیطان

توکفش زدی - به نسل شیطان

نیت تو چرا به دل نراندی

حاجی تو چرا نبستی احرام

او مکه نیامده چه حاجی است؟

من مانده ام و کتاب احکام

احکام ندارد اینچنین حج

افشاگری مکر عموسام

با دست خبرنگار خوش ذوق

شیطان بزرگ رفته در دام

من سنگ زدم به اصل شیطان

تو کفش زدی به نسل- شیطان!

من سعی صفا و مروه رفتم

لبریز دعاست تار و پودم

پا در ره و لب به ذکر یاهو

من نغمه عشق می سرودم

می رفتم و گاه می دویدم

اما زتو من جدا نبودم

با دیدن سعی تو دلاور

والله که من صفا نمودم

من سنگ زدم به اصل شیطان

تو کفش زدی به نسل- شیطان

وقتی به منی رسیده بودم

رمی جمرات، تو نبودی

من نغمه «لااله الا...»

تو سوره توبه می سرودی

من رمی چنین ندیده بودم

تو چشم مرا به حق گشودی

تو مکه نیامدی و لکن

حاجی به خدا تو حج نمودی

من سنگ زدم به اصل شیطان

تو کفش زدی به نسل شیطان!

مهدی احمد پور