جمعه, ۲۸ دی, ۱۴۰۳ / 17 January, 2025
درمان دردی که وجود ندارد
«نمیتواند تشخیص بدهد، میگوید عصبی است!» بسیاری از ما این جمله را بارها از زبان عزیزانی که نسخههای پزشکان محترم نتوانسته دردهای گاه و بیگاه یا دایمشان را درمان کند، شنیدهایم. شاید ما متوجه نشویم که چرا عزیز ما گاه باید به جای داروهای مربوط به دستگاهی خاص از بدن، داروهای مربوط به سیستم اعصاب و روان را مصرف کند یا بهطور مثال برای درمان افسردگی باید به پزشک متخصص غدد نیز مراجعه کند. این حیطهای بسیار عمیق و پیچیده است که در روانپزشکی با عنوانهای «اختلالات شبهجسمی»، «اختلالات ساختگی» و «طب روانتنی» و «اختلال تمارض» شناخته میشود. در این مطلب سعی میشود بهطور اجمال به توضیح مختصری پیرامون هر یک از اختلالات مربوط به این حیطه بسنده کرده و آن را آغازی دانست برای پاسخ به سوالات بیشمار درباره این بیماریها از سوی متخصصان محترم روانپزشک و روانشناس و تلاشهای دیگر نگارنده.
در تعریف کلی اختلالات شبهجسمی طبق طبقهبندی رایج روانپزشکی میتوان گفت در اختلالات شبهجسمی علایم و نشانههای فیزیکی (جسمی) وجود دارند که احتمال یک بیماری طبی عمومی را مطرح میکنند ولی این علایم را نمیتوان بهطورکامل با بیماریهای طبی، مصرف مواد یا سایر اختلالات روانی توجیه کرد. این علایم آنقدر شدت دارند که موجب ناراحتی قابلملاحظه بیمار یا اختلالات عملکردی (بروز مشکل در زندگی روزمره) میشوند. این اختلالات به پنج نوع تقسیم میشوند که عبارتند از، اختلال جسمانیسازی، اختلال تبدیلی، اختلال خودبیمارانگاری، اختلال بدریختانگاری بدن و اختلال درد.
قابل ذکر است که به علت شباهتهای بسیار این اختلالات، تشخیص بیماری یک فرد توسط روانپزشک و در صورت لزوم همکاری متخصصان دیگر امکانپذیراست و به علت شیوع آنها بهتر است از هرگونه تشخیص و برچسب زدن به علایم جسمی و روانی افراد شدیدا پرهیز کرد، خصوصا اینکه هر کدام از این تشخیصها میتوانند پیامدهای عاطفی و اجتماعی مختلفی را برای فرد به همراه داشته باشد. باید توجه کرد که تحلیلهای روانشناختی به عنوان عوامل پدیدآورنده این بیماریها نیز تنها در حوزه تخصص روانشناسان و روانپزشکان است و با اطلاعات هرچند دقیق از شرح حال بیمار و پیشینه خانوادگی و زندگی شخصی او نمیتوان اظهارنظر کرد. معمولا متخصصان مختلف این حوزهها نیز به شدت بر این تذکرها تاکید دارند.
● اختلال جسمانیسازی
اختلال جسمانیسازی شامل شکایتهای جسمانی زیادی است که قبل از ۳۰ سالگی شروع شده و حاصل آن سابقه پیچیده درمان پزشکی است. این شکایتها اندامهای مختلف بدن را دربرمیگیرند و نمیتوان آنها را با علتهای جسمانی آشکار تفسیر کرد. از جمله این نشانهها میتوان به سابقه درد ناشی از مناطق مختلف مثل سر، معده، پشت، مفاصل، دستها و پاها، مقعد، قفسه سینه یا درد هنگام آمیزش جنسی، قاعدگی و ادرار کردن اشاره کرد. علاوهبر این، بیمار غیر از نشانههای درد، نشانههای معدهای-رودهای نظیر تهوع، اسهال، استفراغ و آلرژیهای غذایی دارد. ممکن است افسردگی و اضطراب هم در رابطه با این علایم وجود داشته باشد.
● اختلال تبدیلی
این اختلال شامل علایم و نقایصی موثر بر کارکردهای حسی یا حرکتی ارادی است مانند بیحسی اندامها، کوری، ناشنوایی، فقدان حس بویایی، بیدردی، دوبینی، بیهوشی، اختلال در راه رفتن، ضعف و فلج. گرچه این اختلال وجود یک اختلال طبی دیگر را به ذهن متبادر میکند اما به نظر میرسد ناشی از عوامل روانشناختی باشد.
● اختلال خودبیمارانگاری
این اختلال، باور یا ترس بیمارگونه فرد درباره ابتلا به یک بیماری شدید است حتی در صورتیکه هیچ بیماری وجود نداشته باشد. تمامی اعضا یا دستگاههای عملکردی بدن ممکن است تحتتاثیر این اختلال قرار گیرند که دستگاههای گوارش و قلبی-عروقی شایعترین آنها هستند. بیمار به وجود بیماری یا اختلال عملکرد باور دارد و گرچه منفی بودن نتایج معاینههای فیزیکی یا بررسیهای آزمایشگاهی سبب آسودگی خاطر بیمار میشود، ولی این حالت گذرا و موقتی است زیرا علایم اختلال پس از مدتی بازمیگردند.
● اختلال بدریختانگاری بدن
این اختلال عبارتاست از، یک باور خیالی (که البته هذیان نیست) مبنی بر وجود یک نقص در تمام یا قسمتی از بدن مانند چین و چروک پوست، ریزش مو، کوچک بودن پستانها یا آلت، لکههای پوستی و قد. در این بیماری، شکایت بیمار با هیچیک از ناهنجاریهای فیزیکی قابلمشاهده بدن وی تناسب ندارد و در صورتیکه یک ناهنجاری فیزیکی کوچک وجود داشته باشد، نگرانی بیمار بسیار بیشتر از حد متناسب با آن است.
● اختلال درد
عبارتاست از، اشتغال ذهنی درباره درد، در غیاب بیماری فیزیکی که بتواند شدت این درد را توجیه کند. فشار روانی و تعارض، با شروع یا وخیمتر شدن درد ارتباط نزدیکی دارد.
مساله مهمی که باید بسیار بر آن تاکید کرد آن است که بروز این علایم به عوامل روانشناختی مربوط میشود و ناخودآگاه است یعنی ارادی نیست. بنابراین اگر این نشانهها را در خود یا دیگران مشاهده میکنید، از محکوم کردن خود و دیگران خودداری کنید. اما اختلالات ساختگی کدامند؟ در این اختلالات «بیمار تعمدا اقدام به تظاهر نشانههای اختلالات طبی یا روانی کرده و علایم و شرح حال خود را برخلاف واقع بیان میکند. تنها هدف آشکار در این اختلال ایفای نقش بیمار است بدون اینکه انگیزه خارجی دیگری وجود داشته باشد. بستری شدن در بیمارستان غالبا هدف اولیه و روش زندگی بیمار را تشکیل میدهد.» قابل ذکر است که وسواسگونه بودن ایفای نقش بیمار خود در لایه زیرین بیماری حکایت از عوامل ناخودآگاه دارد. این میتواند تذکری برای اتخاذ موضع غیرارزشی و کمک به درک و درمان بیمار باشد.
● اختلال تمارض چیست
تمارض عبارت است از، تقلید ارادی علایم فیزیکی یا روانشناختی به منظور دستیابی به اهداف خاص (نظیر دریافت حق بیمه و خودداری از مجازات شدن). بهتر است حتی اگر مطمئن هستید که کسی از اطرافیان شما به این بیماری مبتلا است به خود یادآور شوید که از عوامل و فرآیند ایجاد این بیماری آگاه نیستید و سعی کنید از اتخاذ موضع قضاوتی خودداری کنید و برای کمک به او از راهنمایی یک متخصص بهرهمند شوید. اما اگر بپرسید که با وجود دریافت تشخیص زخم گوارشی چرا پزشک متخصص شما توصیه کرده است که به یک روانپزشک مراجعه کنید باید گفت که احتمالا تشخیص اختلالات روانتنی نیز مطرح است.
● اختلالات روانتنی کدامند
اختلالات روانتنی جزو گروهی از عوامل روانشناختی هستند که بر بیماریهای طبی موثرند. این گروه شامل دو دسته از بیماریها میشود: بیماریهای جسمی که توسط عوامل عاطفی یا روانشناختی ایجاد یا تشدید شدهاند (مانند سردرد تنشی که نتیجه انقباض عضلات نواری گردن است که جریان خون را کاهش میدهند. این نوع سردرد با اضطراب ارتباط دارد) و بیماریهای روانی یا عاطفی که توسط بیماریهای جسمی ایجاد یا تشدید شدهاند (مانند پرکاری تیرویید که دارای ویژگیهای روانپزشکی عصبیت، خستگی، بیخوابی، بیثباتی خلق و احساس ملال است.) درمان تمامی اختلالات فوق میتواند طیفی از درمانهای دارویی یا رواندرمانی یا ترکیبی از این دو، با تشخیص پزشک یا پزشکان متخصص باشد. بنابراین اینکه گفته میشود «مشکل شما عصبی است» یک جواب کوتاه است و گرچه میتواند درست باشد، اما دقیق نیست و چون شما از پیچیدگیهای تشخیص و درمان بیماری آگاهی ندارید، فکر میکنید که پزشک قادر به تشخیص نبوده است.
البته همیشه استثنا هم وجود دارد؛ یک پزشک هم ممکن است اشتباه کند اما در اغلب موارد به علت آگاهی عمومی ناکافی در اینباره، بیمار دچار سوءتفاهم و ناامیدی میشود. شاید بهتر باشد همراه با ارتقای سطح آگاهیهای عمومی، پزشکان محترم با حوصله بیشتر و به زبان ساده بیماران را تشویق کنند تا متوجه فرآیند بیماری و سیر درمان خود بشوند و با پیگیری یک درمان بهموقع از تشدید بیماری جلوگیری کنند. اما اگر شما فکر میکنید که با یک بیمار مبتلا به یکی از بیماریهای فوق مواجه هستید یا با او زندگی میکنید، بهتر است در درجه اول فکرتان را با صدای بلند بیان نکنید. همانطور که گفتیم تشخیص درست همیشه مستلزم وجود یک متخصص است. در درجه دوم مانند تمام بیماریهای دیگر بهتر است از یک متخصص برای آگاهی از شیوههای بهتر همدلی و کمک به بهبود عزیز بیمارتان یاری بجویید. به یاد داشته باشید حتی بهترین روانشناسان دنیا اذعان دارند که بشر چنان موجود پیچیدهای است که هنوز هم در آغاز راه شناخت او هستند.
آذر قندریز
کارشناس روانشناسی بالینی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست