چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
ایران و سایه شوم استعمار انگلیس
از جمله عوامل افتخار هر کشور اقتدار و استقلال مرزی و معنوی آن میباشد. ایران اسلامی با توجه به خاستگاههای مذهبی و ملی همواره در گذر تاریخ جهت دستیابی به آزادی و استقلال و رهیدن از چنگال اسنعمار و استبداد بارها و بارها شاهد قیام و دفاع ملی بوده است. آنچه نمیتوان درخصوص ایران اسلامی نادیده گرفت این است که این کشور در پاسداری از حدود و ثغور خود اهتمام فراوانی داشته و در یک جمله هیچگاه طعمهای آسان و سهل برای دشمنان نبوده و نخواهدبود. از جمله کشورهای استعمارگر که در گذشته تلاش عمدهای را برای بهرهکشی از نعمتهای خداوندی ایران اسلامی انجام داده است، استعمار پیر انگلیس است.
بررسی سوابق حضور انگلیس در ایران موید خوی فرصت طلبانه، استعماری و مداخله جویانه این کشور در ایران میباشد. در اینجا نگاهی گذرا به حضور انگلیس در پای سفره نفت کشورمان داریم تا بیشتر با این دشمن قدیمی ایران اسلامی آشنا شویم.
● آغاز سوگنامه
در ابتدای کار، انگلیس در ایران نماینده سیاسی نداشت. تمام کارهای اداری که ممکن بود پیش آید به وسیله نمایندگان کمپانی هند شرقی حل و فصل می شد. این نمایندگان از طرف فرمانفرمای کل هندوستان به حضور شاه و دربار ایران میرسیدند. درآن دوره علایق مقامات کمپانی هند شرقی در ایران کاملا تجاری بود. ولی با افزایش گرفتاری ها و مسئولیت های کشورداری، ایشان ناگزیر شدند به فکر حفظ قلمرو خویش از دشمنان خارجی باشند. ایران در دروازه باختری هند در چشم کسانی که در کلکته و لندن با مسایل کمپانی هند شرقی سروکار داشتند، به صورت فرصت و تهدیدی نوظهور جلوه می کرد.
افغانستان، فرانسه و روسیه هم به نوبه خود نسبت به استیلای انگلیس بر هند، عکسالعمل نشان دادند و از سال ۱۷۹۸ م به بعد انگلیس را به دخالت روزافزون در ایران واداشتند. بدین سان، هر چند انگلیس هرگز به امکانات بازرگانی خود بیاعتنا نماند، اما توجه عمده اش به تسلط بر ایران، با وجود حفظ استقلال و تمامیت ایران بود تا عاملی حیاتی برای دفاع از قلمرو امپراتوری انگلیس باشد. <هارفورد جونز> انگلیسی قریب بیست سال در بصره و بغداد در خدمت کمپانی هندشرقی بوده است. در این اثنا دو بار به ایران سفر کرده و زبان فارسی را آموخته بود. هنگامی که او نماینده مقیم کمپانی در بغداد بود، فتحعلی شاه نخستین تقاضای کمک از حکومت هند را به او نوشت. در ادامه <سرگور اوزلی> که عنوان نماینده تام الاختیار انگلیس در ایران را با خود همراه داشت و ایران نیز به عنوان پل ارتباطی انگلیس و هند بود، در ایران حضور یافت. به همین جهت منافع جدید دولت انگلیس در ایران در تعلیماتی که از لندن به اوزلی داده شد کاملاً مشهود است.
امتیازاتی همچون خطوط تلگراف و امتیاز شصت ساله رویترز برای تاسیس بانک نقطه عطفی در روابط ایران و انگلیس بود و همین آغاز راهی بود که سیطره اقتصادی و منافع انگلیس به سرعت افزایش یابد. یکی از علل علاقه انگلیس به ایران این واقعیت است که در تثبیت همه مرزهای آن؛ جز مرز شمالی با روسیه در شمال دریای خزر، دست داشته است و حتی در آنجا هم انگلیس سعی کرد دخالت کند، ولی روسیه موافقت نکرد.
● انگلیس و حضور در صنعت نفت ایران
از دیرباز نفت از جمله مهمترین عوامل جاذبه دار برای انگلیسی ها برای حضور در ایران بودهاست. برای استعمار پیر که ادامه حرکت ماشین استعمار کهنه کارش نیازمند سوختی مناسب بوده، سفره نفت ایران طعمه چشمگیری بوده است.
تا قبل از جنگ جهانی اول اهمیت صنعت نفت برای زمامداران ایران و کشورهای دیگر روشن نشده بود و شاید به همین علت بود که در دادن امتیاز نفت به دیگر کشورهای دنیا حساسیتی نشان نمیدادند. با وقوع جنگ جهانی اول، مسئولین ایران و دیگر کشورهای دنیا به اهمیت این صنعت پی بردند. در جنگ جهانی اول نفت ایران سهم عمدهای را در پیروزی متفقین داشت. زیرا اگر نفت ایران در اداره ماشین جنگی آنها مورد استفاده قرار نمیگرفت، شاید پیروزی آنها در جنگ غیرممکن بود.
اولین بار امتیاز نفت در سال ۱۸۷۲ م ۱۲۵۰۰ ش) توسط <میرزا حسن خان سپهسالار>، صدراعظم ناصرالدین شاه به <بارون جولیوس دو رویتر> واگذار گردید. گرچه این امتیاز مخصوص نفت نبود، ولی در ماده یازده این قرارداد نفت نیز در ردیف واگذاری ذغالسنگ، آهن، مس، سرب و غیره قرار گرفت.
● امتیاز بانک شاهنشاهی جایگزین تاراج نفت
گرچه ناصرالدین شاه در آن دوران به دلیل مخالفت علما و رقابتهای دول روس و انگلیس در دربار قاجار و نیز مخالفتهای گسترده آزادیخواهان که در نهایت به لغو این امتیاز ضد ملی منجر گردید، نتوانست از منابع نفتی ایران بهره برداری نماید، اما این امر خود دلیلی برآن شد تا رویتر به عنوان <غرامت> امتیاز بانک شاهنشاهی ایران را بدست آورد. این امتیاز در اصل پاسخی بود به لغو امتیاز قبلی که به مدت ۶۰ سال به انگلیس داده شد که بر اساس آن حق انتشار اسکناس در سراسر ایران و درآمدهای کشور و عوارض گمرکی تماما در اختیار این بانک و صاحب امتیاز آن قرار میگرفت.
در پی انتشار خبر تاسیس بانک شاهنشاهی، یک ایرانی به نام <کتابچی> که در آن زمان رئیس اداره گمرک جنوب بود و از آثار نفت در مناطق جنوبی ایران اطلاع داشت، به اروپا رفته و نظر به وابستگیاش به دولت انگلیس، ملاقاتی با وزیر امور خارجه این کشور به عمل میآورد. وی در این ملاقات دولت انگلیس را به سرمایهگذاری برای اکتشاف نفت در ایران ترغیب مینماید. این رایزنیها همزمان با دو اتفاق مهم در آن دوران صورت میگیرد که خود عاملی برای تشدید فرآیند اکتشاف نفت در ایران میباشد. نخست ویلیام ناکس دارسی، سرمایه دار استرالیایی- از عمده سهام داران معادن طلا و نقره- وارد انگلیس میشود و با مشورت و راهنماییهای وزیر خارجه آن کشور، نماینده خود به نام <ماریوت> را به همراه کتابچی برای اخذ امتیاز نفت و حصول توافق با مظفرالدین شاه به تهران گسیل میدارد. موضوع دوم اینکه نیروی دریایی انگلیس تصمیم میگیرد تا سوخت کشتی ها و ناوگان دریایی خود را از زغال سنگ به نفت تبدیل کند.
در این تاریخ که مصادف با جنگ جهانی اول است، نیروی دریایی انگلیس برنامهیی برای ساختن و به راه انداختن ۵۴ کشتی جنگی و ۷۴ زیر دریایی که با نفت کار کنند را در دستور کار خود قرار میدهد. دلیل آن نیز عقب ماندگی ناوگان انگلیس از نیروی دریایی آلمان بوده است. چرچیل، وزیر دریاداری وقت انگلیس بر این اعتقاد بوده که با این طرح عظیم، شعاع عملیاتی کشتی های نفت سوز نسبت به کشتی های زغالی قریب ۴۰ درصد افزایش خواهد یافت. برای این پروژه عظیم می بایست نفت مورد نیاز ناوگان دریایی انگلیس از یک منبع غنی و مطمئن تامین گردد و چون دولت انگلیس، ایران را به عنوان مستعمره خود می پنداشته، لذا به شرکت نفت ایران و انگلیس روی آورده و بدین وسیله ثروت ملی ایرانیان به منبع نفت خام و تامین سوخت نیروی دریایی انگلیس تبدیل میگردد.
به موازات مذاکرات نماینده دارسی در تهران با دربار قاجار، از سوی وزارت خارجه انگلیس به <سر آنتون هاردینگ>، وزیر مختار آن کشور در تهران دستور داده میشود تا از طریق رشوه به مظفرالدین شاه و وزرای دربار و دادن قول واگذاری سهام، به هر طریق ممکن قرارداد دارسی را به کرسی نشانند. شخص شاه پس از اعطاء قرارداد، مبلغ ۵۰ هزار پوند دریافت میکند.
● نخستین چاه نفت ایران
دارسی که گفته میشود هرگز به ایران نیامده بوده، در پی امضاء این قرارداد، هیأتی متشکل از حفاران و متخصصین انگلیسی را به ایران اعزام و عملیات حفاری را رسما آغاز مینماید. نخستین چاه نفت به تاریخ ۵ خرداد ۱۲۸۷ ( ۲۶ مه۱۹۰۸ ) پس از تلاشهای ناموفق اولیه در شمال اهواز و رامهرمز در مسجد سلیمان به نفت مینشیند.
با کشف نخستین معادن و غلیان نفت، مشکلات مالی شرکت دارسی از طریق فروش تعداد زیادی از سهام آن حل و فصل گردیده، به طوریکه تا سال ۱۲۹۴ شمسی، ۳۰ حلقه چاه دیگر نیز در این مناطق حفر میگردد و بدین طریق شرکت نوپای دارسی با سرمایههای ایرانیان جان میگیرد. در سال ۱۲۸۸ شمسی ۱۹۰۹۹میلادی) شرکت نفت ایران و انگلیس با سرمایهیی بالغ بر دو میلیون لیره استرلینگ تاسیس و دارسی به عضویت هیئت مدیره آن انتحاب میگردد. در طول جنگ جهانی اول، صدور نفت ایران بدون هیچ مشکلی ادامه مییابد، اما بعد از جنگ، اختلافاتی بین دولت ایران و انگلیس به وجود میآید.
● بیداری ایران عامل ملی شدن نفت
انگلیس از دیرباز با تلاشهای مذبوحانه مختلف سعی در تسلط کامل بر ایران و ایجاد دولت دست نشانده داشته است. شهریور سال ۱۳۲۰ زمان حمله نظامی انگلیسیها به ایران و حضور در کشور ما میباشد. پس از اشغال ایران توسط انگلیس و شوروی و پس از آنها آمریکا در جنگ جهانی دوم، رقابت استعمارگران بر سر منافع، خصوصا نفت، تشدید میشود. در این زمان دولت ایران بعد از مواجهه با تقاضای شرکتهای نفتی هر سه کشور، اعلام نمود که دادن هرگونه امتیاز باید به بعد از جنگ موکول شود، زیرا در حال حاضر و به دلیل وجود جنگ، وضعیت اقتصادی کشورها روشن نیست. در نتیجه تقاضای هر سه دولت رد شد.
● حزب توده و روسی کردن نفت ایران
پس از اعلام موضع دولت، روزنامههای حزب توده، دولت را به باد انتقاد میگیرند.
دکتر مصدق هم چند روز بعد در مجلس شورای ملی نطق مفصلی ایراد نموده و پاسخ روزنامهها و کشورهای خواستار امتیاز را داده و طرحی را به مجلس پیشنهاد میکند که در آن برای نخست وزیر، وزیر و اشخاصی که کفایت از مقام آنها و یا معاونت میکند ممنوعیت قانونی ایجاد مینمایند تا بدون مجوز مجلس قادر به مذاکرات نفتی کلان نباشند و در صورت انجام هرگونه مذاکرهای شرح موارد مطرح شده را به اطلاع مجلس ملی برسانند و تصریح میشود که متخلفین از موارد مطرحشده به حسب مجرد از سه تا هشت سال و انفصال دائمی از خدمات دولتی محکوم خواهند شد. در آخر هم تاکید میشود که متخلفین از طرف دادستان دیوان کشور بر طبق قانون محاکمه وزراء مصوب ۱۶ و ۲۰ تیر ماه ۱۳۰۷ تعقیب شوند. این طرح در یازدهم آذر ماه ۱۳۲۳ در مجلس شورای ملی با اکثریت آراء به تصویب میرسد.
● حضور روحانیت در ملی شدن صنعت نفت
اما گفتگوهای مقدماتی و پیرامونی آن به مردم ایران آگاهی بخشیده و مبارزه را از حالت پارلمانی به یک جهاد ملی تبدیل کرده و پای روحانیت سیاسی را به صحنه مبارزه برای ملی کردن نفت باز میکند.
آیت ا... کاشانی که نماینده روحانیت سیاسی تشیع بوده، تلاش میکند تا مبارزه را هدفدارتر نماید. وی اعلامیه شدیداللحنی علیه شرکت نفت صادر کرده و در آن خواهان لغو امتیاز میشود. طرح لغو امتیاز نفت در بین مردم، برای انگلیس و رژیم بسیار گران بوده و برای خود آیتا... کاشانی هم تبعید به لبنان را در پی دارد، زیرا در جریان ترور شاه در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷، دستگیر و تبعید میشود.پس از ساعد، منصور و در پی او رزمآرا به نخستوزیری منصوب میشود. مساله مهمی که رزم آرا مامور آن می شود، لایحه الحاقی گس -گلشائیان بوده که در زمان منصور به مجلس تقدیم شده و در کمیسیون نفت تحت بررسی بودهاست. کمیسیون موظف بوده تا قرارداد الحاقی را بررسی و نظرات خود را به مجلس اعلام کند. پس از بحثهای فراوان، کمیسیون در ۱۹ آذر ماه، گزارش و نتیجه کار خود را به این شرح به مجلس تقدیم کرد:
<چون قرارداد الحاقی کافی برای استیفای حقوق ایران نیست، لذا مخالفت خود را با آن اظهار میدارد.>
سرانجام روز ۲۶ آذر ماه، گزارش کمیسیون در مجلس طرح شده و مجلس به آن رای مثبت میدهد و بدین ترتیب قرارداد گس - گلشائیان از دور خارج میشود.
● ترور رزمآرا و اراده مجلس برای ملی کردن نفت
روز ۸ دی ماه به دعوت آیت ا... کاشانی و برخی احزاب جبهه ملی، جمعیتی چند هزار نفره در میدان بهارستان تجمع میکنند و در خاتمه قطعنامهای صادر و در آن به استرداد قرارداد الحاقی اعتراض میشود.
در این مقطع از تاریخ است که نواب صفوی و فداییان اسلام تصمیم میگیرند تا با یک اقدام انقلابی، سد راه نهضت ملی، یعنی رزم آرا را از میان بردارند. در روز ۱۶ اسفند ۱۳۲۴، خلیل طهماسبی، وی را مورد هدف سه گلوله قرار داده و نخست وزیر در دم جان میبازد و بزرگترین مانع ملی شدن صنعت نفت از سر راه برداشته میشود.بعد از این ترور دیگر مخالفی پیدا نشده و کمیسیون نفت، پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور را می پذیرد. بالاخره در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ مجلس بر ملی شدن صنعت نفت صحه گذاشته و پیشنهاد کمیسیون نفت به متن زیر تصویب میشود:
<به نام سعادت ملی ایران و به منظور تامین صلح جهان، امضاءکنندگان ذیل پیشنهاد مینماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثناء ملی شود، یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری، در دست دولت قرار گیرد.>
● دست استعمار هنوز بر سفره نفت باقیست
با وجو تلاش علما، مردم و مجلس در ۵ دهه پیش، برای ملی کردن نفت، امروزه نیز شاهد حضور شرکت های نفتی غربی در حوزه های نفتی ایران میباشیم. با وجود بسیاری از تلاشهای مذبوحانه استعمار پیر برای تسلط بر نفت ایران هنوز دست انگلیس از سفره نفت ایران کوتاه نشده است.
از جمله شرکتهای نفتی فعال درایران، شرکت شل میباشد که به نظر میرسد شرکتی انگلیسی ـ هلندی است و برخی معتقدند که وابستگی به لابیهای صهیونستی دارد.
این شرکت تلاش گستردهای را برای حضور در پاس سفره ایران به انجام میرساند. از جمله در شهریور گذشته شرکت داچ شل برای جلوگیری از تحریم خود توسط دولت آمریکا به دلیل فعالیت در ایران با مقامهای کنگره آمریکا مذاکره کرد. سی ان ان طی گزارشی خبر داد شرکت داچ شل در نیمه نخست سال جاری ۱۰۰ هزار دلار به یک شرکت حقوقی در امریکا پرداخت کرد تا با لابی کردن با مقامات امریکا مانع اعمال تحریم های دولت امریکا علیه این کشور به دلیل فعالیت در ایران شود. شرکت هلندی انگلیسی شل این مبلغ را به شرکت حقوقی <کاوینگتون بورلینگ ال ال پی> پرداخت کرده است تا در جهت لابی کردن با مقامات دولت فدرال امریکا مصرف کند. بر اساس یکی از اسناد سنا به تاریخ ۱۴ اوت شرکت کاوینگتون بورلینگ با کنگره و وزارت خارجه امریکا در جهت ممانعت از تحریم شرکت شل لابی کرده است.
گزارش سیانان میافزاید شرکت شل در اوایل سال ۲۰۰۷ میلادی به همراه شرکت اسپانیایی رپسول قراردادی ۱۰ میلیارد دلاری برای توسعه دو فاز از منطقه پارس جنوبی ایران و تولید ال ان جی در ایران به امضاء رساند. دولت امریکا به شل هشدار داده بود در صورت مشارکت در پروژه ال ان جی در ایران ممکن است مشمول تحریم های امریکا شود. توسعه میدان نفتی <سروش> و <نوروز> از مهمترین پروژههای شل در ایران بوده است. لازم به بیان است شرکت شل در تحویل این پروژهها ماه ها تاخیر از اتمام دوره قراردادش داشته است.
● با انگلیس چه کنیم؟
مروری بر سابقه عملکرد انگلیس در ایران، حساسیت وظیفه وزارت امور خارجه و وزارت نفت را یادآور میباشد. متاسفانه گاهی به نظر میرسد عواملی این دو وزارتخانه را با دستهایی نامرئی به سمت و سوی خواستهای انگلیسی سوق میدهد. حضور شرکتهای انگلیسی در راس مناقصات نفتی و اجرای استخراج نفت از میادین نفتی و حجم سنگین سفارش کالاهای مورد نیاز وزارت نفت از شرکتهای انگلیسی، همه و همه موید وجود برخی سوالات اساسی درخصوص چرایی و چگونگی تعامل وزارت نفت با کشور انگلیس می باشد.
امید است روزی فرا رسد که با تمام وجود بتوان فریاد استقلال و سربلندی ایران اسلامی را از تمامی کشورهای استعمارگر سرداد.
محمدحسین دلواری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست